کد خبر: ۱۷۱۳۳۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۰ - ۲۷ بهمن ۱۳۹۰
دنیای اقتصاد: تمرکز اصلی سرمایه‌گذاران در این هفته تجهیز نقدینگی لازم برای سومین عرضه بزرگ تاریخ بازار بود که دیروز با ارزشی حدود ۲۸۹ میلیارد تومان به نام نفت و گاز پارسیان رقم خورد. این شرایط موجب شد تا بازدهی بورس از ابتدای سال ۹۰ تاکنون به سطح ۵/۶ درصد تنزل یابد. حال همه نگاه ها به ميهمان تازه وارد بازار است تا شاید در این روزهای منفی، کورسوی رونقی برای سرمایه‌گذاران ایجاد کند.

بازار سرمايه ايران اين هفته جلوه اي از عمق كم خود را به نمايش گذاشت و با اعلام خبر فروش ده درصدي سهام شركت نفت و گاز پارسيان به عنوان سومين عرضه اوليه بزرگ بازار سرمايه بعد از مخابرات و همراه اول، شاهد فروش گسترده سهام در كليه روزهاي معاملاتي و افت ۱/۲ درصدي شاخص كل بود.

اين وضعيت كه به ويژه در روز سه‌شنبه حالت سقوط آزاد به خود گرفت، بيش از هر چيز نشان از كمبود نقدينگي و ديدگاه كوتاه‌مدت سرمايه‌گذاران دارد كه براي كسب بازده كوتاه‌مدت از يك عرضه اوليه به فروش هيجاني ساير سهام روي آورده‌اند.

در اين ميان، انتخاب زمان كنوني براي اين عرضه اوليه بزرگ نيز از انتقادات وارد به تصميم‌گيرندگان بازار سرمايه است كه با وجود ضعف مزمن بازار سهام در چند ماه گذشته، برهه زماني كنوني براي ورود اين شركت بزرگ به بورس را مورد تائيد قرار داده اند. انتظار مي‌رود با گذر از توفان عرضه پارسيان، پس از كسب سود كوتاه مدت و تامين نقدينگي مجدد، هفته آينده در بردارنده وضعيت متعادل‌تري براي سهامداران باشد.

پيام عرضه «پارسان» به بازار

عرضه اوليه سهام نفت و گاز پارسيان ديروز در قيمت هر سهم ۴۸۰ تومان مطابق با انتظارهاي قبلي انجام شد و با استقبال خريداران، سهام اين شركت ۲۸۸۰ ميليارد توماني با ۱/۳=P/E به سرعت فروش رفت. عرضه اين سهم پيامي ديگر هم براي بازار داشت؛ از اين منظر، وقتي يك سهم سودآور در گروه پيشرو(پتروشيمي) كه امكان تعديل مثبت سود را نيز در دل خود دارد با اين ارزش‌گذاري در بازار عرضه مي‌شود، ساير سهام بازار نيز نيازمند تعديل قيمت جلوه مي‌دهد. به اين ترتيب افت نسبت ميانگين P/E بورس كه پس از شكست سطح شش واحد شتاب بيشتري به خود گرفته است، هنوز براي همسويي با شرايط جديد نيازمند تعديل بيشتر است.
 
در اين ميان، برخي با تكيه بر مدل‌هايي نظير NAV و ارزش جايگزيني بر ضرورت توجه بيشتر به اين متغيرها در قيمت‌گذاري سهام تاكيد مي‌كنند. از اين ديدگاه با توجه به NAV ۶۰۰ توماني «پارسان»، قيمت عرضه اوليه داراي فاصله ۲۰ درصدي با ارزش ذاتي سهم است. غلبه اين ديدگاه در طرفداران سهامي نظير ذوب آهن نيز زياد ديده مي‌شود كه با مقايسه ارزش بازار و ارزش جايگزيني اين شركت بر پتانسيل رشد قابل توجه «ذوب» تاكيد مي‌كنند. در اين ميان به نظر مي‌رسد از موضع سرمايه‌گذاران خرد كماكان تمركز بر عايدات آتي (يا همان سود سهام) معياري واقعي‌تر براي سرمايه‌گذاري باشد؛ البته عدم عبور قيمت سهام از سطح خالص ارزش دارايي‌ها و ارزش جايگزيني هم به عنوان عامل جانبي بايد مدنظر سرمايه‌گذاران قرار گيرد.

قندي‌ها كوتاه نمي‌آيند!

اين روزها ديگر حتي منتقدان سهام قندي كه تا پيش از اين نسبت به رشد حبابي سهام اين گروه هشدار مي‌دادند نيز ترجيح مي‌دهند كه درباره اين موضوع سكوت پيشه كنند؛ چرا كه هربار نسبت به رشد بي رويه قيمت قندي‌ها ابراز نظر شد، واكنش بازار علاوه بر بي تفاوتي كامل، شعله‌ورتر كردن آتش تقاضا و تندتر شدن شتاب رشدهاي چند ده درصدي در اين گروه بوده است. اين هفته اما آهنگ رشد اين صنعت شيرين حتي تندتر از قبل بود و جهش شاخص اين صنعت در مقياس هفتگي به ۶ درصد رسيد؛

به اين ترتيب رشد افسارگسيخته قندي‌ها در سالي كه بورس با رشد ۷ درصدي شرمنده سهامدارانش شده است به ۲۷۰ درصد رسيده يعني ميانگين قيمت سهام شركت‌هاي اين گروه از اول سال ۷/۳ برابر شده است! با اين وجود، بايد به افزايش قيمت شكر توجه داشت كه باعث رشد تصاعدي سودآوري شركت‌هاي اين گروه مي‌شود. انتقاد وارده در اين ميان، عدم شفاف سازي دقيق سودآوري شركت‌هاي قندي متناسب با واقعيت‌هاي موجود در بازار شكر است، زيرا بر خلاف گزارش‌هاي شفاف سازي و تاكيدات مكرر اين شركت‌ها بر عدم تغيير با اهميت در سودآوري، يك بررسي ساده در قيمت‌هاي فروش در گزارش‌هاي ارسالي نشان مي‌دهد كه اثر افزايش نرخ فروش هنوز آن طور كه در واقعيت اتفاق افتاده (حداقل ۱۱۷۵ تومان در هر كيلو بنا بر نرخ مصوب سازمان حمايت از توليدكنندگان و مصرف‌كنندگان) در سودآوري بنگاه‌ها لحاظ نگرديده است؛
 
اين امر موجب شده تا اطمينان سرمايه‌گذاران نسبت به گزارشات مالي شركت‌هاي اين گروه كمرنگ شده و شايعات بي‌اساس در خصوص تعديل سودهاي نجومي، به مبناي تصميم‌گيري تبديل شود. در اين شرايط، سهم ۵/۰ درصدي اين صنعت در بورس نيز فرصت جولان به سرمايه‌هاي كوچك جهت به حركت درآوردن اين سهام و ايجاد جو هيجاني را مهيا كرده است.
 
در اين راستا، برگزاري نشست مسوولان سازمان و شركت بورس با سهامداران عمده قندي و تشويق بر عرضه سهام هر چند اقدامي مثبت براي كنترل وضعيت به شمار مي‌رود، اما به نظر نمي‌رسد در جو هيجاني موجود با عنايت به محدوديت سهامداران عمده براي عرضه، تغيير عمده اي در روند اين سهام ايجاد كند.

بنابراين، تاكيد بر شفاف‌سازي وضعيت شركت‌ها و ارائه گزارشات با جزئيات بيشتر (نظير پيش‌بيني سود با قيمت‌هاي مختلف شكر) شايد تنها راهكار احتمالي براي كنترل وضعيت نابسامان عرضه و تقاضا و بازگرداندن تعادل به رشد خستگي‌ناپذير سهام قندي باشد.

درسي از تجربه اوراق مشاركت

اين هفته نماد معاملاتي اكثر اوراق مشاركت و صكوك پس از دو هفته توقف به منظور تغيير نرخ سود در بازار فرابورس بازگشايي شدند. حجم بيش از ۱۰۰ ميليارد توماني عرضه اين اوراق پس از بازگشايي در چند روز گذشته كه به طور عمده توسط بازارگردانان جمع آوري شده است نشان از دلزدگي دارندگان اوراق از رويداد اخير و تمايل به فروش دارد. به اين ترتيب توقف غيرمترقبه نماد اين اوراق صاحبان خدشه‌اي را به اعتماد سرمايه‌گذاران بازار ابزارهاي نوين مالي كه روي نقدشوندگي روزانه اوراق حساب باز كرده بودند وارد ساخته است.

هرچند اين از آن دست آب هايي است كه احتمالا در طول زمان به جوي باز مي‌گردد اما درس گرفتن از اتفاق اخير براي جلوگيري از تكرار آن حائز اهميت است. در اين ميان، استفاده از تجربه اكثر كشورهاي پيشرفته دنيا در زمينه اجازه نوسان قيمت اوراق مشاركت به كمتر از قيمت اسمي و نيز تعيين الزامات جديد كفايت سرمايه براي شركت‌هاي تامين سرمايه به عنوان بازارگردانان اين اوراق (كه بايد در هر روز آمادگي خريد هر ميزان اوراق عرضه شده به طور يكجا را داشته باشند) از جمله راهكارهايي است كه پيگيري آن مي‌تواند مد‌نظر تصميم‌سازان بازار سرمايه قرار گيرد.
 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"