از تونل وحشت تا مراسم مرگبار خاله شادونه

مهر: پنجشنبه گذشته برای بچه های خرمدره خوب شروع شد، روزی که بعد از مدت ها انتظار، خاله شادونه سهم آنها شده بود و قرار بود برای مادران و کودکان خرمدره ای برنامه اجرا کند. اما این روز خوب با یک پایان غیرمنتظره، تلخ ترین اتفاق سال های اخیر را برای خرمدره ای ها رقم زد.

ساعت 6بعد از ظهر وقتی مراسم رو به پایان بود، خاله شادونه از مادران خواست از سکوها پایین بیایند و فرزندانشان را که در محوطه سالن بودند، همراه خود ببرند اما هجوم جمعیت از بالا و پایین سالن، نظم را به هم ریخت و ده ها نفر را زیر دست و پا له کرد. مادر یکی از بچه ها روایت حادثه را اینطور می گوید: «مادر‌ها از سمت بالای سالن و بچه‌‌ها از پائین به سمت هم می‌آمدند. ترجیح دادم سریعتر پائین بروم عسل را که دیدم او را بغل کردم که ناگهان جمعیت به سمت ما هجوم آورد که از پله افتادیم. جمعیت زیادی روی ما افتاد. احساس می‌کردم نفسم بند آمده است، نزدیک 10 دقیقه چشم‌هایم را بستم، فقط عسل را محکم گرفته بودم و با چشم خودم دیدم که دخترم چشم‌هایش را بست و به سختی نفس می‌کشید.»

به جز عسل، ده ها کودک دیگر هم زیر دست و پا ماندند که چهارنفر از آن ها، در وضعیت کما روانه بیمارستان آیت الله موسوی زنجان شدند و بقیه به بیمارستان های ابهر و خرمدره انتقال داده شدند. اما به جز نگار صالحی و مهدی مولایی که در همان ورزشگاه جانشان را از دست داده بودند، دختر 6ساله دیگری به نام بهاره شادمهر بعد از یک روز بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان زنجان از دنیا رفت و تلفات برنامه خاله شادونه را به سه نفر رساند.

فرماندار خرمدره می گفت سالن برگزاری مراسم 1700 صندلی دارد اما تا سقف 3هزار نفر هم روی سکوهای آن جا می شوند. با این حال گزارش هایی که بعد از حادثه منتشر شد نشان می داد در روز حادثه بیشتر از 4500 بلیط در این سالن فروخته شده است؛ آماری که نقل قول های متفاوت درباره آن، تعداد بلیط ها را از این هم بیشتر نشان داده و از رقم هایی مثل 6هزار و 7500 قطعه خبر می داد.
 
عمر کوتاه شادی های کودکانه

حادثه ای که در خرمدره اتفاق افتاد، اولین نمونه حوادث این چنینی بود اما پیش از این کودکان زیادی بوده اند که عمر شادی کوتاهشان با مرگ به سر رسیده است. نزدیک ترین نمونه این اتفاق، مرگ کودک ایلامی بود که یک هفته بعد از پایان تعطیلات نوروزی امسال اتفاق افتاد. در بیستم فروردین ماه، بچه هایی که در حال بازی در قلعه بادی شهربازی ایلام بودند، با واژگونی قلعه به زمین پرتاب شدند که یکی از آنها به کما رفت و یک روز بعد درگذشت. هولناک ترین حادثه شهربازی های کشور اما اتفاقی بود که در 13فروردین سال 87 رخ داد و مرگ پسربچه 4ساله مشهدی را رقم زد. در این حادثه، پسربچه ای که همراه دو نفر از اعضای خانواده اش سوار قطار تونل وحشت شده بود، از قطار بیرون افتاد و با حرکت سریع قطار از روی او، زیر چرخ های قطار له شد.

در شهربازی منظریه تبریز هم واژگونی چرخ فلک باعث شد دو کودک به شدت مجروح شده و در بیمارستان بستری شوند. این حادثه که شهریورماه دو سال قبل اتفاق افتاد، خوشبختانه تلفات جانی نداشت اما باعث آسیب دیدگی شدید سر و انگشتان این دو کودک شد.

اردوهای مرگبار

پایان تلخ خوشی های بچه ها، گاهی در اردوهای دانش آموزی رقم می خورد. درست مثل حادثه ای که اردیبهشت ماه سال 81 در استخر پارک شهر اتفاق افتاد و تلخ ترین حادثه اردوهای دانش آموزی لقب گرفت. در این حادثه قایق 17نفره دانش آموزان مدرسه طه در استخر پارک واژگون شد و 6 دانش آموز به همراه مرد قایقران، جانشان را از دست دادند. بعد از آن بود که آموزش و پرورش برگزاری اردوهای دانش آموزی را متوقف کرد که البته این حکم هم فقط 5سال دوام آورد و از سال 86 دوباره این اردوها از سر گرفته شدند.

اما یک سال بعد، یعنی در اردیبهشت ماه سال 87 وقتی تعدادی از دانش‌آموزان یک مدرسه ابتدایی در اصفهان برای شرکت در اردوی تفریحی به همراه مربیان خود عازم اردوگاه ابریشم در منطقه فلاورجان اصفهان شده بودند، حادثه ای رخ داد که با مرگ یکی از دانش آموزان همراه بود. دانش‌آموزان سوار ترن تفریحی شده بودند که یکی از آنها ناگهان از واگن به بیرون پرتاب شد و زیر چرخ‌های قطار ماند. شدت جراحات این دانش آموز به حدی زیاد بود که با وجود تلاش مسئولان مدرسه، قبل از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد.

اردوهای دانش آموزی، در بهمن ماه سال گذشته دو بار دیگر هم حادثه ساز شدند و این بار درست به فاصله 10 روز دو اتوبوس حامل دانش آموزان در کاروان های راهیان نور واژگون شدند که 4کشته برجا گذاشتند. پانزدهم بهمن ماه، واژگونی اتوبوس خراسان رضوی سه دانش آموز را به کام مرگ برد و 25بهمن ماه، همین حادثه برای اتوبوس راهیان نور استان سمنان رخ داد که یک دانش آموز قربانی شد.