قتل دختر دانشجوي پزشكي براي خودرو!

 شرق: سارق حرفه‌اي براي اينكه خودرو دختري دانشجو را سرقت كند او را با ماشين زير گرفت و فرار كرد. به گزارش خبرنگار ما ساعت 19:20روز چهارم ارديبهشت سال‌جاري از طريق مركز فوريت‌هاي پليسي 110، وقوع سرقت منجر به قتل در خيابان وليعصر، نرسيده به پل همت، كوچه هشتم گاندي به كلانتري سنايي اعلام شد.
 
با حضور ماموران كلانتري در محل و بررسي‌هاي اوليه مشخص شد دختر 26ساله‌اي به نام «تينا. ع» كه دانشجوي رشته پزشكي بود به قصد پارك خودرو، از مرد جواني درخواست كمك كرده و سوييچ ماشين را در اختيار او قرار داده و مرد ناشناس حين پارك خودرو اقدام به سرقت پژو 206 نقره‌اي‌رنگ كرده و هنگام فرار از محل، تينا را زير گرفته و كشته است.
 
كارآگاهان با حضور در محل وقوع جنايت متوجه ساختمان نيمه‌كاره‌اي در كوچه هشتم شدند كه تعدادي كارگر در آنجا مشغول به كار بودند. آنها به‌عنوان شاهدان جنايت تحت بازجويي قرار گرفتند و توضيح دادند جواني حدودا 20ساله در ابتداي كوچه هشتم ايستاده بود كه پژو 206 نقره‌اي رنگ به قصد پارك وارد كوچه شده اما راننده به علت كم‌بودن عرض كوچه نتوانست خودرو را پارك كند. در اين زمان، پسر جوان با نزديك شدن به مقتول پيشنهاد داد به راننده كمك كند. او به محض سوار شدن به خودرو دنده‌عقب گرفت و با سرعت بسيار زيادي، شروع به حركت كرد كه در نتيجه مقتول كه آن لحظه دقيقا پشت ماشين قرار داشت زير خودرو رفت و سارق نيز بدون توجه به اين موضوع و در حالي‌كه مقتول چندين متر به همراه ماشين روي زمين كشيده شده بود، گريخت و افرادي كه تعقيبش مي‌كردند، نتوانستند به وي برسند.
 
بنا بر اظهارات شاهدان، سارق پس از واردشدن به خيابان ولي‌عصر، به دليل شلوغي خيابان و به قصد فرار از دست افراد تعقيب‌كننده چندين بار با خودروهاي عبوري تصادف كرد و در نهايت پس از ورود به خط ويژه اتوبوس متواري شد. كارآگاهان با كمك شاهدان به چهره‌نگاري از متهم پرداختند و همچنين دستور توقيف خودرو مسروقه و دستگيري سرنشينان آن را صادر كردند. در ادامه فاش شد سرنشينان خودرو مسروقه يك دستگاه گوشي تلفن همراه را در محدوده ميدان ونك از شهروندي دزديده‌اند.
 
مالباخته در اداره دهم، در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: ساعت 21 روز هفتم ارديبهشت در خيابان شهيد ياسمي به صورت پياده در حال تردد بودم كه دو سرنشين پژو 206 نقره‌اي رنگ، با توقف در برابر من و طرح اين ادعا كه اعتبار خط تلفن همراهشان تمام شده است و نياز به تماس ضروري دارند، از من درخواست كردند گوشي تلفن همراهم را براي تماسي بسياركوتاه در اختيار آنها قرار بدهم اما به محض آنكه گوشي را به سرنشين خودرو دادم، راننده با سرعت زيادي از محل دور شد و در آن لحظه من فقط موفق به برداشت شماره پلاك ماشين شدم.»
 
كارآگاهان با توجه به اطلاعات ارايه‌شده از سوي اين فرد بار ديگر به چهره‌نگاري راننده اتومبيل مسروقه پرداختند و اطمينان پيدا كردند دزد گوشي موبايل همان متهم به قتل 20ساله است. افسران جنايي كه حدس مي‌زدند متهم تحت تعقيب، از مجرمان حرفه‌اي در زمينه سرقت است با بهره‌گيري از بانك اطلاعات مجرمان سابقه‌دار توانستند هويت اين جوان 21ساله به نام دارا را فاش كنند.بررسي سوابق «دارا» نشان داد وي يكي از مجرمان سابقه‌دار و حرفه‌اي در زمينه سرقت لوازم و قطعات داخل خودرو و سرقت خودرو است كه دزدي‌هاي خود را از نوجواني آغاز كرده و اولين بار روز 10شهريور سال 85، در سن 16سالگي، به اتهام سرقت لوازم خودرو و توسط كلانتري 118 ستارخان دستگير شده است.
 
بررسي سوابق متعدد دارا مشخص كرد وي از سال 85 تاكنون هشت بار به زندان رفته است. در حالي‌كه تلاش‌ها براي دستگيري دارا آغاز شده بود خبر رسيد پژو 206 مسروقه به صورت رهاشده در يوسف‌آباد كشف شده است. سرانجام ماموران به محل سكونت دارا در خيابان گاندي رفتند و مطلع شدند او به بهانه ترك مصرف شيشه از خانه خارج و در باغي در غرب تهران مخفي شده است. به اين ترتيب وي روز دوشنبه هفته جاري بازداشت شد. اين جوان در بازجويي‌ها اتهام قتل و سرقت خودرو را رد كرد و مدعي شد يكي از دوستانش كه جواني 21 ساله به نام اتابك است اين دزدي را انجام داده است.
 
او گفت از مدتي قبل با اتابك بر سر دوستي با دختر جواني به نام پونه دچار اختلاف شده است. با معرفي اتابك به عنوان عامل جنايت، كارآگاهان به بررسي سوابق وي پرداختند و پي بردند او نيز مانند «دارا» از مجرمان سابقه‌داري است كه بارها به اتهام سرقت داخل خودرو دستگير شده و آخرين بار نيز به اتهام سرقت اسناد و مدارك از داخل يك دستگاه خودرو و تلاش براي اخاذي يك‌ميليون توماني از صاحب مدارك روانه زندان شده اما با سپردن قرار وثيقه فرار كرده است. ماموران بعد از چند ساعت تحقيق اتابك را نيز دستگير كردند.
 
 او نيز با رد اتهاماتش گفت: «من از مسروقه بودن خودرو اطلاع داشتم، اما به هيچ عنوان در سرقت آن نقشي نداشتم.» اتابك توضيح داد: «دارا روز چهارم ارديبهشت با من تماس گرفت و گفت خودروي متعلق به يك خانم دكتر را در خيابان وليعصر به سرقت برده است و پس از آن پيشنهاد داد همراه پونه و براي تفريح به دماوند برويم. به همين بهانه، با يكديگر در پارك پرديسان قرار ملاقات گذاشتيم؛ پس از گذشت مدتي كوتاه مقابل پارك پرديسان، «دارا» و «پونه» در حالي‌كه سوار 206 بودند به محل قرار آمدند و با هم به دماوند رفتيم.» كارآگاهان در ادامه پونه را بازداشت كردند و او گفت: «دارا به من گفته بود خودش پژو را دزديده است.»
 
 سرانجام دارا كه در بن‌بست قرار گرفته بود به جرمش اقرار كرد و توضيح داد: ساعت 17 روز حادثه همراه يكي از دوستانم و در كافي‌شاپي در حال مصرف شيشه بوديم كه پونه با تلفن همراهم تماس گرفت و با من قرار ملاقات گذاشت. پس از آن به قصد رفتن نزد پونه با مادرم تماس گرفتم تا از او ماشين بگيرم اما وي گفت ماشين را نياز دارد. در حالي‌كه در حال رفتن به خانه بودم، ناگهان در ابتداي كوچه هشتم دختر جواني را مشاهده كردم كه در حال پارك خودرو خود بود. پس از نزديك شدن به راننده، به دروغ مدعي شدم ماشين پشت سري متعلق به من است و پيشنهاد دادم براي اينكه موقع پارك كردن، دو خودرو آسيب نبينند من آن را پارك كنم.
 
 پس از آنكه پشت فرمان نشستم، در يك لحظه دنده‌عقب گرفتم و آن وقايع اتفاق افتاد. من چند دقيقه قبل از سرقت، شيشه زيادي مصرف كرده بودم و براي همين پس از ورود به خيابان ولي‌عصر، براي فرار از دست افرادي كه به تعقيبم آمده بودند، با چندين دستگاه خودرو عبوري ديگر تصادف كردم اما توانستم فرار كنم.» «دارا» در ادامه اعترافات خود درخصوص سرقت گوشي تلفن‌همراه گفت اين دزدي را با همدستي جواني به نام سروش انجام داده است. ماموران در ادامه سروش را در منطقه يوسف آباد دستگير كردند.
 
 او كه سوابق متعدد دستگيري در زمينه سرقت، شرب خمر و خريد و فروش موادمخدر دارد به دزدي گوشي اعتراف كرد. سرهنگ آريا حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران با اعلام اين خبر گفت: «با توجه به اعترافات صريح متهمان به‌ويژه متهم اصلي پرونده درخصوص ارتكاب جنايت، هر چهار متهم پرونده براي صدور قرار بازداشت و تفهيم اتهامات، به شعبه يكم بازپرسي دادسراي امور جنايي اعزام و براي هر يك از متهمان قرار قانوني صادر شد و آنها براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفتند.»