افشاگری جدید سرپرست تیر و کمان

وی در گفت و گو با فارس پرده از مسائل دیگری برداشت تا غمنامه‌ای باشد بر مسائل 4 ماه اخیر حاکم بر فدراسیون تیراندازی با کمان.

*کادرفنی به خاطر من تحقیر شد

در خصوص اینکه گفته می‌شود هیچ حمایتی از کمانداران المپیکی‌‌ پس از خط خوردن صورت نگرفته است باید عنوان کنم که چرا باید به جای قانون، اصول و روش حرف از کدخدامنشی بزنیم؟ یعنی باید سر چه چیزی معامله کرده و به خاطر چه چیزی آشتی دهیم؟ اگر بحث شخصی بود، هیچکس اندازه من صبر و تحمل نداشت. به دوستان گفتم شما نمی‌توانید دو روز این شرایط را تحمل کنید اما من 120 روز تحمل کردم. فقط این را بدانید که به خاطر شرایطی که وجود داشت از کادرفنی از اینکه به خاطر من تحقیر شدند، دو بار عذرخواهی کردم.

*مأمور مقابله با ما بودند

این چند نفر گوشه‌ای از پروژه مقابله با فدراسیون و وزارت ورزش بودند. این پروژه را در قالب دو ملی‌پوش نبینید و افراد بیشتری هم دخیل بودند. با شرایطی که وجود آمد 3 نفر شکست خوردند. دهقان و وزیری برای نرفتن به المپیک و من برای اینکه در منش خود موفق نشدم. البته معمولا موفق می‌شدم چراکه تلاشم در راستای این بود که در جایی که سوظن نسبت به من وجود دارد، با تحمل، محبت و احترامی که می‌گذارم، افراد حس کنند که برای خدمت کردن آمده‌ام. به آنها گفتم وظیفه دارم برای شما کار کنم نه علیه شما.

*به کسی که می‌خواست کتک کاری کند، فیش حج هدیه کردم

وزیری در آمریکا قصد داشت رئیس سازمان تیم‌های ملی را کتک بزند. فکر می کنید من با وی چه کار کردم؟ سر نماز شکر به خودش و خانمش فیش حج اهدا کردم چراکه کار می‌کردم تا آنها به مسیر برگردند. وزیری و دهقان از من می‌خواستند مربیان پشت سر آنها نباشند. نمونه این کار کجای دنیا انجام می‌شود؟ به خاطر حفظ منافع شخصی مربیان را عقب آوردم تا کار خودشان راانجام دهند. وظیفه داشتیم از آمریکا آبرومند برگردیم چرا که بدجایی بودیم و جای دفاع از خود نداشتیم و نمی‌شد سوژه خبری شویم.

* به خاطر دو مربی کره‌ای، سراپای همه را به توهین گرفتند

وزیری را نصیحت کردم که به خاطر خودت و کشورت مصاحبه نکن و پس از المپیک هر اندازه دست داشتی علیه من حرف بزن. به وی گفتم بر حسب مصاحبه کسی را حذف نمی‌کنم و می‌خواستم قانع شود که این کار را انجام ندهد در غیراین صورت همه را ممنونع‌المصاحبه می‌کردم. همین فردی که می‌گویید باید در تیم ملی می‌ماند، ساعت 8:30 زمان مسابقه‌اش بود. کسی که با پول بیت المال راهی آمریکا شده بود تا مسابقه بدهد، ساعت 7:30 در صفحه شخصی‌اش به خاطر دو مربی کره‌ای، سراپای همه را به توهین گرفت. وی در این صفحه زیر عکس خود و مربی کره‌ای نوشته بود: "کجایید ای باغبانی که 7 سال کاشتید و امروز کلاغ‌ها دارند محصولات تو را برداشت می‌کنند و تیشه به ریشه همه درختانی می‌زنند که تو کاشتی" این ملی‌پوش است؟ این دلسوز مملکت است؟

باز من چه کار کردم. پس از رقابتش به وی گفتم که به خاطر دو کره‌ای این مسائل را ننویس تا همه بخوانند. وقتی اینها را می نوشت، عده‌ای مشخص برایش "هورا" می کشنیدند و آفرین می‌گفتند و بحثش را داغ می کردند. به وی گفتم تحت تأثیر این افراد قرار نگیر. اینها دوستان تو نیستند و اگر دوست تو نبود به تو توصیه می‌کرد که بی ادبی نکنی. به وی گفتم چه کسی به تو یاد داده که اگر کسی را دوست نداشته باشی، می‌توانی به آنها توهین کنی؟

*مربیان کره‌ای به کشور خیانت کردند

پس از کلی تحمل هنوز کلاس برقرار بود و هنوز دانش آموز بداخلاق در آن بود. وقتی با قدرت و به راحتی تمرین تیم ملی را تعطیل کرده و به من امر می‌کنند که آنهایی که اخراج کرده ام را برگردانم، تا چه اندازه این کار رو و حیا می‌خواهد؟ من به هزار دلیل ثابت می کنم که مربیانی کره‌ای با پولی که می‌گرفتند در حال خیانت به مملکت بودند.

آبتین اولین المپیکی ما بود. آقای وزیری مگر من فرد بی موردی را آوردم که از من خواستی همسرت را به عنوان مربی انتخاب کنم؟ باز امر کردند که دکتر کردی صاحب سبک را برداشته و پسر صفایی را مربی تیم مردان کنم و حتی خواستند این افراد به لندن اعزام شوند. خائن نبودم اگر قبول می‌کردم؟ با این حال خواستم این کلاس بد را با خون جگر حفظ کرده تا کسی صدایمان را نشوند. منتی سر آنها نیست بلکه وظیفه داشتم به عنوان یک مدیر اجازه ندهم ورزش و مسئولان کشور در این مورد به تنگنا کشیده نشده و این المپیک هم بگذرد.باز هم پرخاش نکردم و گفتم تمرین تیم ملی را تعطیل نکرده و اجازه دهید 20 روز مانده به المپیک آرامش حاکم باشد. اما آنها درخواست کردند که تا شرایطشان انجام نشود به تمرین باز نخواهند گشت.

*خط زدن وزیری و دهقان عین انضباط و وجدان بود

پس از 3 روز تعطیلی تمرین تیم ملی و به خاطر اینکه دیگر فرصت نداشتیم، 2 نفر را معرفی کردیم. کجای این کار اشتباه بوده است؟ اگر به من بگویید جلوی همه، از کاری که کردم عذرخواهی می‌کنم. کجای کارم به ضرر منافع ورزش و منافع کشور و وجودان مدیریتی و حتی دین ما بوده است. این کاری که انجام دادیم عین وجدان، عیت انضباط و عین مدیریت بود که البته به خاطر منافع کشور انجام دادیم. اما آنها نه منافع را می دانستند و نه ادب را رعایت می کردند. اینکه در حضور همه به سینه مربی ات بزنی و پرخاش کنی ادب است؟

*پس از المپیک همه را حذف می‌کردم

این 4 ماه را این طور طی کردیم. نهایت همکاری شد تا صدای ما را نشنوند، اما مطمئن باشید پس از المپیک همه را حذف می کردم. مدیریت من به من حکم می کرد اگر تحقیر هم می‌شوم باز تحمل کنم تا مشکلی در ورزش ایجاد نشود. البته سهمیه برای کشور بود. مگر در دوچرخه سواری و قایقرانی جایگزین نشدند، چرا کسی هیاهو نکرد؟ ما وظیفه داریم بهترین نفر را به المپیک بفرستیم اما چه کسی گفته این حق برای این افراد بود؟

*گفتم علیه وزارتخانه مصاحبه نکن تا بیشتر شرمنده نشوم

به وزیری گفتم 4 ماه است علیه وزارتخانه مصاحبه می کنی و هر موقع برای دریافت پول به وزارت ورزش می روم شرمنده می شوم، اما وی روز بعد دوباره مصاحبه می کرد، چراکه آنها مأمور به مقابله بودند. به آنها گفتم 4 ماه با پول وزارت به سفر رفتید. قبول دارم که شکست خوردیم چراکه نتواستیم این افراد را قانع کنیم. آنها چون مأمور بودند مقابله کنند نغییری نکردند و کار را به جایی رساندند که مطلوب من هم نبود.

*برای حذف کردن احتیاجی به برنامه‌ریزی نبود

وزیری می گوید برنامه ریزی کردند تا مرا حذف کنند اما کسی نیست به این بی انصاف بگوید مگر تو کم بهانه برای حذف به دست من دادی که بخواهم برنامه ریزی کنم؟ در آمریکا برای اینکه آرامش داشته باشند، گفتم همین دو نفر راهی المپیک می‌شوند و دیگر مسابقه انتخابی نداریم اما پاسخ این کارها را جمع کرده و دوباره تنش ایجاد کردند. قبول نمی کردند که نباید این کار را انجام دهند. بسیاری از کارهایمان عقب افتاد اما پای همه چیز ایستادم چون اعتقاد دارم که یک وظیفه بر عهده‌ام هست و فقط به وظیفه‌ا رسیدم.

*انتخابات فدراسیون به پس از المپیک موکول شد

قرار بود انتخابات فدراسیون تیراندازی با کمان قبل از المپیک لندن برگزار شود که به دلیل همین هیاهوها و مسائلی که به وجود آمد ترجیح داده شد تا این اتفاق به پس از المپیک 2012 لندن موکول شود.