کد خبر: ۱۸۸۰۱۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۲ - ۰۹ شهريور ۱۳۹۱

 *کیهان

روزنامه کیهان در سرمقاله خود « نقشه راه محاسبات » با عنوان « حسام الدین برومند» به قلم آورده است.

1- بعد از فتنه سال 88 و ناکامی بزرگ دشمن در عملیاتی کردن یک کودتای چند جانبه علیه نظام جمهوری اسلامی یک اتفاق محسوس در ادبیات سیاسی رسانه ها و تحلیلگران غربی رخ داد؛ استفاده از «تغییر رفتار ایران» به جای «تغییر ساختار» که تلاش قبلی و البته ناکام دشمنان بود. به عبارت روشن تر اگر نظام سلطه راهبرد تغییر ساختار در دایره قدرت سیاسی ایران اسلامی را پیگیری و رهگیری می کرد و با به صحنه آوردن پروژه براندازی در فتنه 88 می کوشید این نقشه- بخوانید آرزو- را جامه عمل بپوشاند از پس از آن بود که با نقش بر آب شدن سناریوی کارگردانان فتنه، گزینه تنزل یافته تغییر رفتار ایران را در دستور کار قرار داده است.

برای همین بود که برژینسکی که سابقه مشاور امنیت ملی جیمی کارتر در کارنامه سیاسی او برجسته است اواخر سال 88 در گفت وگو با وال استریت ژورنال بر این فرمول تکیه می کند؛ «آمریکا با اندیشه تغییر ساختار در ایران خود را فریب ندهد.»

2- این بار با انتخابات مجلس نهم در سال 90، دشمن سعی کرد تا سناریوها و برنامه های راهبردی خود در مقابله و مواجهه با ایران اسلامی را بازسازی نماید.

از همین روی؛ - همچنان که در توضیح بند قبلی آمد- «تغییر رفتار ایران» افقی بود که کارگردانان و بازیگران شکست خورده فتنه 88 در نظر گرفته بودند.

سال 90 را به یک معنا می توان در همین راستا ارزیابی کرد و مجموعه الف- پروژه انزوای سیاسی ب- تحریم اقتصادی پ- تهدید نظامی برای این بود که در روزهای پایانی سال یعنی در موعد 12 اسفند و در بزنگاه انتخابات شاخصه تغییر رفتار ایران، رخ بنماید.

اما اجازه بدهید قضاوت درباره این که آیا دشمن به اهداف و برنامه های خود رسید و یا در تغییر رفتار ایران به مانند راهبرد تغییر ساختار ناکام بود را در تحلیل خواندنی اندیشکده بروکینگز پی بگیریم که می نویسد؛ «آمریکا آنجا که باید کم آورده است و آن همانا ایجاد تغییرات در رفتار ایران است.»

این اندیشکده آمریکایی که در شرایط کنونی و در دوره قدرت دموکرات ها بیشترین نقش را در تصمیمات دولت اوباما دارد بعد از انتخابات اسفند 90 در به نتیجه نرسیدن گزینه تغییر رفتار ایران اذعان می کند که؛ «ایران در طول تاریخ ثابت کرده که ظرفیت مقابله با مشکلات برای رسیدن به اهداف موردنظر خود را دارد.»

آنچه قابل اعتناست تصریح بروکینگز بر این موضوع است که برای تغییر رفتار ایران، گزاره «فشار کارساز است» باطل است و نباید با فشار بیشتر این را به یک حلقه باطل تبدیل کرد.

3- بنابراین از آنجایی که دشمن وظیفه ذاتی اش دشمنی کردن است و از راه های مختلف به کارزار مقابله برمی گردد طبیعی است که برنامه و راهبرد دیگری را برای خود تدارک و ساماندهی کند. در این میان این مطلب را نیز باید اشاره کرد که دشمن بار دیگر به صحنه انتخابات سال 92 چشم دوخته است.

اما ماه گذشته رهبر معظم انقلاب در جمع کارگزاران نظام و همچنین در جمع دانشجویان نقشه راه دشمن را فاش کردند و خاطرنشان نمودند که؛ «دشمن به دنبال تغییر در محاسبات ایران است». «آقا» بطور مشخص و دقیق و عمیق در میان مسئولان و کارگزاران نظام- 3 مرداد 91- با اشاره به تلاش دشمنان انقلاب برای به بن بست کشاندن راه ملت ایران تاکید کردند؛ «آنها به صراحت می گویند باید با تشدید فشارها و تحریم ها، مسئولان ایرانی را وادار کرد که در محاسبات خود تجدیدنظر کنند اما ملاحظه واقعیات باعث می شود که ما نه تنها در محاسبات خود تجدیدنظر نکنیم بلکه با اطمینان بیشتر به راه مورد نظر ملت ادامه دهیم.»

4- اگر بخواهیم صورت مسئله را ساده کنیم بدین صورت است که اولاً؛ دشمن از تغییر ساختار ایران اسلامی ناامید شده است و حتی هزینه سنگینی با پیش کشیدن تمام ظرفیت ها و پتانسیل ها در پروژه فتنه 88 می سوزد.

ثانیاً؛ دشمن در حالی به تغییر رفتار ایران امیدوار بوده که این برآورد نیز هیچگاه محقق نشده است.

ثالثاً؛ آخرین ارزیابی راهبردی دشمن این است که با مجبور کردن ایران در تغییر محاسبات، روزنه ای برای تغییر رفتار ایران ایجاد کند.

اکنون این پرسش به میان می آید که چرا از یکسو ایران در محاسبات خود تغییر نمی دهد و از سوی دیگر چرا دشمن نمی تواند ایران را به دالان تغییر در محاسبات بکشاند؟

5- علت اینکه ایران محاسبات خود را تغییر نمی دهد روشن است و بهترین گواه و داور در این بین عنصر زمان است که واقعیات را از القائات نشان می دهد.

رئوس محاسبات ایران طی سال های گذشته که اکنون به اثبات رسیده و غیرقابل انکار است را می توان در چند محور تیتروار فهرست کرد؛

الف- خاورمیانه جدید خاورمیانه اسلامی خواهد بود و طرح خاورمیانه بزرگ و سپس خاورمیانه جدید آمریکا شکست خورده است.

ب- پروژه انزوای سیاسی جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای به نتیجه نمی رسد.

پ- تحریم های اقتصادی علیه ایران ولو با توصیفاتی چون «گزنده بودن»، «هوشمند بودن» و «فراگیر بودن» کارساز نخواهد بود.

ت- تهدیدات نظامی علیه ایران یک بلوف بزرگ است و رژیم رو به اضمحلال اسرائیل که به نفس افتاده است در جایگاهی نیست که به ایران حمله کند.

ث- اعتبار از سر زور و تطمیع آمریکا و صهیونیست ها در معادلات سیاسی دنیا بصورت فزاینده در قوس نزولی قرار گرفته است.

ج- قیام ها و انقلاب های منطقه در بستر بیداری اسلامی است و الهام بخشی ایران به کشورهای مسلمان غیرقابل خدشه است و دامنه این بیداری تا خاک اروپا نفوذ خواهد کرد.

اکنون نمونه بارزی که ثابت می کند محاسبات ایران صحیح بوده و در نقطه مقابل، دشمن در محاسبات خود دچار اشتباهات پی در پی بوده است برگزاری اجلاس غیرمتعهدها در تهران با حضور 120 کشور دنیا- دو سوم سازمان ملل- است که به تعبیر برخی از رسانه های غربی نشان دهنده شکست سیاست های آمریکایی و صهیونیستی در قبال جمهوری اسلامی است.

خب؛ در شرایطی که واقعیت ها آشکارا بیانگر این است که ایران در محاسباتش اشتباه نکرده و از سوی دیگر دشمن در گرداب اشتباهات راهبردی گرفتار شده است ناگفته پیداست که بطور قطع ایران محاسبات خودش را تغییر نخواهد داد.

6- اما اینکه چرا دشمن نمی تواند بستر و فضایی را بوجود آورد که ایران را با طرح فریب به دالان تغییر در محاسبات وادار سازد نکته ای است که این روزها برخی از رسانه های غربی به رگه ای از پاسخ دست یافته و آن را به بیرون درز داده اند.

واشنگتن تایمز و وال استریت ژورنال اخیرا در مطالب جداگانه ای با اشاره به تلاش گسترده آمریکا در لغو سفر دبیرکل سازمان ملل به ایران به این نکته مشترک رسیده اند که ایران با اجلاس تهران و حضور بان کی مون در این کشور بر آمریکا غلبه کرده و مشخصا در رقابت میان [آیت الله] خامنه ای و اوباما- با پوزش از این مقایسه- رهبر ایران پیروز این مبارزه بوده است.

این واقعیت ترجمان همان مطلبی است که انقلابیون مصری در بحبوحه مبارزه و قیام اعلام می کنند؛ ما از سقوط رژیم مبارک مایوس بودیم و قرار بر پایان تحصن در میدان التحریر بود که خطبه امام خامنه ای روح امید در ما دمید و ایستادگی و مقاومت در جان های ما شعله کشید و این پیروزی را مدیون امام خامنه ای هستیم.

همچنانکه روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال که روز گذشته اجلاس تهران را نشانه کیش و مات غرب ارزیابی کرد پیش تر بر این نکته انگشت تاکید گذاشت که؛ «رهبر عالی ایران مسائل جانبی بسیاری را که ما پدید می آوریم به خوبی مدیریت می کند در حالی که ما در اوهام هستیم و تحریم ها به شکست فاحشی انجامیده و از سوی دیگر برنامه هسته ای ایران در مسیر پیشرفت است و...»

و بالاخره آنکه به قول موسسه رند -RAND-، حرف آخر را آیت الله خامنه ای می زند و اینچنین است که با درایت «آقا» ایران اسلامی نه تغییر محاسبه می دهد و نه در دالان اجباری تغییر محاسبات گرفتار می شود. اما دشمنان باید منتظر این واقعیت باشند که سخنان و بیانات راهگشای امروز «آقا» در افتتاحیه اجلاس سران غیرمتعهدها، محاسبات آنها را بار دیگر بهم می ریزد چون نقشه راه غیرمتعهدها در تهران ترسیم خواهد شد.

* رسالت

روزنامه رسالت در سرمقاله خود با عنوان « جامعه جهانی کجاست » به قلم « محمد کاظم انبارلویی » آورده است.

بیش از دو سوم کشورهای جهان این روزها میهمان دولت و ملت ایران هستند . 33 سال است آمریکا و غرب تبلیغ می کنند که جمهوری اسلامی ایران به دلیل مواضع عزتمندانه خود در انزوا قرار دارد . جمهوری اسلامی یک چیز

می گوید جامعه جهانی به نمایندگی آمریکا چیز دیگری می گوید.

جمهوری اسلامی به راهی می رود  و جامعه جهانی به رهبری غرب به راه دیگری می رود . صحت این ادعا در طول سه دهه گذشته بارها زیر سئوال رفته است .

در ایام جنگ تحمیلی یک فضای سنگین تبلیغاتی علیه ایران و به نفع صدام و هواداران غربی او بود اما دیپلماسی تهاجمی ایران این فضا را تغییر داد و نهایتا با پذیرش قطعنامه و تغییر جغرافیای سیاسی منطقه حمله صدام به کویت و به جان هم افتادن شرکای جنگ تحمیلی به جان هم، تمام آن ادعاها بر باد رفت .

امروز هم به دلیل عدم کارایی ساختار سیاسی سازمان ملل، آمریکا بارها از شورای امنیت، علیه ایران به بهانه فعالیت های صلح آمیز هسته ای قطعنامه گرفته است .

همین ادعای طرفداری جامعه جهانی از آمریکا بارها تکرار شده است.

در سومین روز برگزاری اجلاس غیر متعهدها کتابی در دسترس

هیئت های نمایندگی قرار گرفت که حاوی 42 بیانیه غیر متعهد ها از سال 2003 تا 2012 در حمایت از فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران بود . این بیانیه ها نشان می دهد که بیش از دو سوم کشورهای جهان فعالیت های هسته ای ایران را صلح آمیز می دانند و به شدت از آن دفاع می کنند اما آمریکا با فریب اعضای شورای امنیت آن را بر نمی تابد و تحریم های

ظالمانه ای را علیه ملت ایران اعمال می کند .

آمریکاییها و شرکای اروپایی آن حتی به این هم اکتفا نمی کنند .

تحریم های یکجانبه ای را علیه ایران به راه انداخته اند  که بحمدالله دولت و ملت ایران به سرعت آن را پشت سر گذاشته اند . سئوالی که امروز در ذهن مردم جهان مطرح است آن است که مشروعیت

قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران و اقدامات تجاوزکارانه آمریکا علیه دولت ایران از کجا ناشی می شود ؟ وقتی دو سوم کشورهای دنیا این اقدامات را نا مشروع می دانند و رسما از ایران حمایت

می کنند پس ادعای آمریکاییها مبنی بر اینکه جامعه جهانی

فعالیت های هسته ای ایران را بر نمی تابد چه می شود؟

امروز مردم جهان می گویند جامعه جهانی کجاست؟

آیا  نبض جامعه جهانی همان است که این روزها در تهران می گذرد؟ یا جامعه جهانی همان است که در ورق پاره های شورای امنیت سازمان ملل به تحریک آمریکا صادر می شود ؟

امروز بازرسان آژانس در ایران به عنوان چشم جامعه جهانی بر

فعالیت های هسته ایران نظارت دارند . آژانس بین المللی

هسته ای بارها در گزارشات خود فعالیت های هسته ای ایران را شفاف و

غیر منحرف تشخیص داده است . اما آمریکا وقعی به گزارشات آژانس نمی نهد و کار خود را می کند .

  امروز مردم جهان می دانند که آمریکا خود را در رأس یک استبداد جهانی می بیند و مایل است به اقدامات خود لباس قانونی و مشروع بپوشاند . اما دو سوم کشورهای جهان در جنبش غیر متعهد ها این منطق زورگویانه را

نمی پذیرند و در مقابل  آن ایستاده اند و بارها از فعالیت های هسته ای ایران دفاع کرده اند . نفس حضور غیر متعهد ها در عالی ترین سطح در اجلاس تهران «نه» بزرگ به تهدیدها و تحریمها علیه ملت ایران است.

  بزودی ریاست سه ساله ایران بر جنبش غیر متعهدها آغاز می شود آمریکا باید اعتراف کند که در برابر خواست بیش از دو سوم کشورها یعنی بخش عظیمی از جامعه جهانی قرار دارد آمریکاییها باید در سیاستهای تجاوزکارانه خود تجدید نظر کنند زیرا راهی برای ادامه تجاوز و تهدید و تحریم باقی نمانده است .از این پس طی سه سال ریاست ایران بر جنبش عدم تعهد جامعه جهانی در جایی است که ایران در راس آن قرار دارد.

* مردم‌سالاری

روزنامه مردم سالاری در سرمقاله خود با عنوان « پتانسیل‌های جنبش غیرمتعهدها » به قلم « کرم محمدی » آورده است.

بیش از پنجاه سال از شکل گیری جنبش غیرمتعهدها سپری می‌شود. در هنگامه‌ای که دو ابر قدرت‌ شرق(اتحاد جماهیر شوروی سابق) و غرب(آمریکا) جهان را به مناطق نفوذ خود تقسیم کرده و بسیاری از دولتمردان کشورهای مختلف جهان برای بقای خویش به یکی از این دو قدرت و قطب برتر دنیا متوسل شده و وابسته می‌شدند جمع معدودی از رهبران کشورهای جهان سوم در فکر ایجاد و تشکیل مجمعی از دولت‌هایی برآمدند که شاخصه اصلی آنها عدم وابستگی به بلوک‌های قدرت شرق و غرب بود. جواهر لعل نهرو نخست‌وزیر هند، مارشال تیتو رهبر کشوریوگسلاوی سابق، جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور مصر و احمد سوکازنو رهبر اندونزی که هر چهار نفر از جمله رهبران مبارزه علیه استعمار خارجی بوده و رهبری استقلال کشور خویش را بر عهده داشتند و در میان افکار عمومی هندوستان؛ یوگسلاوی؛ مصر و اندونزی دارای محبوبیت فوق‌العاده مردمی بودند بنیانگذاران جنبش عدم تعهد هستند. بنیانگذاران غیرمتعهدها خود را از قید و بندهای قدرت‌های جهانی رهانیده و اساس تشکیل این جنبش را چنین اعلام کردند:

1- احترام متقابل به تمامیت ارضی و حاکمیت یکدیگر 2- برابری و منافع متقابل 3- عدم تجاوز به یکدیگر 4- همزیستی مسالمت‌آمیز.

با توجه به این که هر چهار نفر بنیانگذار جنبش عدم تعهد سال‌ها در برابر استعمار غرب مبارزه کرده و طعم تلخ جنایات غربی‌ها را در ممالک خویش با تمام وجود لمس کرده بودند لذا گرایش سیاسی آنها مخالفت بیشتر با سلطه غربی‌ها بر جهان بود و به نوعی نگاه به شرق آنان پررنگ‌تر بود. اگرچه ابرقدرتی به نام اتحاد جماهیر شوروی وجود اسمی ندارد اما نباید از نظر دور داشت که از زمان روی کارآمدن ولادیمیرپوتین در روسیه کنونی و مقاومت‌ها و مخالفت‌های او در برابر سیاست‌های قلدرمابانه و فرامرزی آمریکایی‌ها، جهان می‌رود تا بار دیگر شاهد شکل گیری جنگ سرد و دو قطبی شدن باشد. نمونه بارز این موضوع را می‌توان در قضایای فعلی سوریه متجلی دید. وتوی پی در پی قطعنامه‌هایی که از حمایت همه جانبه آمریکا و همپیمانانش برخوردار بودند توسط روسیه و چین در شورای امنیت سازمان ملل متحد؛ طلیعه بازگشت دوباره سایه جنگ سرد بر دنیاست.

در چنین فضایی است که جنبش عدم تعهد می‌تواند مدعی استقلال سیاسی از بلوک‌های قدرت باشد. البته استقلال و عدم وابستگی را نباید با درگیر شدن و قطع ارتباط با جهان خارج و به ویژه قدرت‌های بزرگ جهانی مساوی دانست. اگر استقلال سیاسی را دفاع همه جانبه و تمام قد دولت‌ها از منافع، اهداف سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و امنیت ملی براساس اصول و ارزش‌های حاکم بر جامعه خود و بدون توجه به دخالت‌های پیدا و پنهان قدرت‌های جهانی بدانیم، به راستی چند کشور در دنیا به معنای واقعی کلمه مستقل و غیرمتعهد به امر و نهی ابر قدرت‌ها هستند؟ تاملی بر وضعیت حاکمیت فعلی برخی از کشورهای عضو جنبش عدم تعهد به خوبی نشان می‌دهد که تعدادی از اعضای جنبش نه تنها در اتخاذ سیاست‌های خارجی؛ بلکه حتی در امورات داخلی کاملا تحت تسلط نه تنها ابر قدرت‌ها بلکه قدرت‌های منطقه‌ای قرار داشته و امورات جاری مملکت خویش را براساس منویات آنها تنظیم می‌کنند. علی‌رغم این که چنین معضلی فراروی جنبش غیرمتعهدها خود‌نمایی می‌کند؛ باز هم می‌توان از ظرفیت بالای سیاسی و اقتصادی این جنبش در راستای حفظ منافع ملت‌های جهان سوم و مخالفت با سیاست‌های فرامرزی و توسعه‌طلبانه قدرت‌های جهانی و دفاع از حقوق بشر و... بهره جست. بدون تردید از قوه به فعل در آوردن پتانسیل عظیم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جنبش عدم تعهد نیازمند سازو کارهای مناسب است. داشتن دبیرخانه دائمی و بهره‌گیری از نظرات کارشناسان مجرب رشته‌های گوناگون کشورهای عضو جنبش و تلاش برای اثرگذاری هر چه بیشتر و بهتر در مباحث مختلف و به ویژه پایان بخشیدن به مناقشات سیاسی و نظامی احتمالی کشورهای عضو واعطای کمک‌های مالی به ممالکی که با فقر و تنگدستی و خشکسالی دست و پنجه نرم می‌کنند و... می‌تواند جایگاه این جنبش را از نظر کمی و کیفی ارتقا دهد. با توجه به این که این روزها شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران در حال برگزاری است امید می‌رود جمهوری اسلامی ایران با ارائه پیشنهادات و راهکارهای مناسب و قابل اجرا بتواند نقشی ماندگار در راستای تقویت پایه‌های جنبش عدم تعهد ایفا نماید.

*حمایت

روزنامه حمایت در سرمقاله خود با عنوان « فرصتی برای دیپلماسی گسترده » به قلم « حسین سبحانی نیا » آورده است.

برگزاری اجلاس غیر متعهدها در تهران در چنین سطح بالایی به معنای شکست دیپلماتیک غرب آمریکا و اسرائیل در منزوی کردن ایران و همچنین نشان‌دهنده دیپلماسی تأثیرگذار جمهوری اسلامی در عرصه بین‌‌المللی است. جنبش غیر متعهدها یکی از سازمان‌‌های بین‌المللی مهم بعد از سازمان ملل متحد به شمار می‌رود که برگزاری شانزدهمین دوره اجلاس این جنبش در تهران هم برای جنبش غیر متعهدها و هم برای ایران اهمیت دارد؛ زیرا فرصت مغتنمی را در اختیار جمهوری اسلامی و کشورهای عضو جنبش عدم تعهد قرار می‌دهد.مشارکت بالای کشورها در این اجلاس، همچنین انتقال ریاست آن به جمهوری اسلامی ایران برای یک دوره سه ساله فرصت بی‌بدیلی است تا از ظرفیت‌های این جنبش برای ایجاد صلح جهانی و احقاق حقوق کشورهای در حال توسعه در برابر زورگویان و مستکبران بهره‌برداری شود. علاوه بر این، برگزاری اجلاس جنبش غیر متعهدها در تهران فرصت ویژه‌ای برای توسعه روابط اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران به وجود می‌آورد، به همین دلیل هم دشمنان ایران تمام تلاش خود را به کار بستند تا با فشار به مقامات کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها به منظور حضور نیافتن در اجلاس تهران، کیفیت برگزاری اجلاس را پایین آورند تا جمهوری اسلامی نتواند با استفاده از این فرصت با گسترش روابط خود، راهی برای دور زدن و بی‌تأثیر کردن تحریم‌های یک‌جانبه و غیرمنطقی غرب پیدا کند.با این حال حضور مقامات صد و پنجاه کشور و سازمان‌ بین‌‌المللی در تهران به معنای پذیرفتن توانمندی بالای جمهوری اسلامی در عرصه بین‌المللی و تأییدی بر موقعیت و پرستیژ بین‌المللی ایران است؛ از این روی می‌توان گفت که حاضران در نشست تهران رابطه با ایران را به عنوان یک اصل برای خود انتخاب کرده‌اند. جمهوری اسلامی هم در حاشیه اجلاس غیر متعهدها در تهران، گفت‌وگوها و رایزنی‌هایی با سران کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها خواهد داشت که امید می‌رود این مذاکرات منجر به افزایش روابط سیاسی جمهوری اسلامی با کشورهای عضو جنبش شود.البته این رویداد بین‌المللی با برگزاری اجلاس شش روزه تهران پایان نمی‌پذیرد و به دلیل انتقال ریاست سه ساله جنبش غیر متعهدها به ایران، جمهوری اسلامی می‌تواند طی این سه سال اهداف خود را دنبال کند. در سه سال آینده اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل و همچنین در جاهای دیگر با ریاست ایران تشکیل می‌شود؛ بنابراین جمهوری اسلامی می‌تواند از این کانال برای رایزنی بیشتر و برقراری ارتباط گسترده‌تر با کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها استفاده کند.

*آفرینش

روزنامه آفرینش در سرمقاله خود با عنوان « پیشنهاد ایران درمورد سوریه و انتظارات غیرمتعهدها » به قلم « حمیدرضا عسگری » آورده است.

اجلاس تهران در آستانه مهمترین نشست های خود با حضور سران کشورهای عضو قرار گرفته است. در طی چند روز گذشته که نشست کارشناسان و وزیران خارجه در حال برگزاری بود، مهمترین موضوعی که در دستور کار اجلاس و مورد توجه فضای سیاسی بین الملل قرار داشت، "وضعیت سوریه" بود.برگزاری اجلاس در تهران و ریاست ایران بر جنبش غیرمتعهدها از یک سو، و نقش و تاثیر ایران بر تعیین سرنوشت سوریه به عنوان همپیمان استراتژیک از سوی دیگر، اهمیت موضوع سوریه را دوچندان کرده است. برهمین اساس ایران پیش از برگزاری اجلاس نم ازطرح خود برای راه گشایی در بن بست سوریه خبرداده بود و در طی چند روز گذشته نیز به گونه ای کلی به محتوای آن اشاره شد وقرار است در نشست سران کشورها مطرح شود و درمورد آن تصمیم گیری گردد.

براساس این طرح ایران پیشنهاد کرده است "گفتگو با مخالفان در راستای اصلاحات تحت رهبری بشار اسد رئیس جمهوری صورت بگیرد. بندهای این پیشنهاد نیز شامل توقف خشونت، آغاز گفتگو ، برگزاری انتخابات با مشارکت همه طیف های سیاسی سوریه ، امداد رسانی و کمک رسانی به مردم سوریه زیر نظر دولت این کشور است."

باتوجه به موقعیت فعلی کشورمان به عنوان ریاست جنبش غیرمتعهدها و نوع نگاه به وضعیت سوریه ضروری است تا دیپلماسی ما نیز درخور این جایگاه باشد و از پتانسیل های خود در تطمیع نظرات دیگر اعضا استفاده کنیم. آنچه در طرح پیشنهادی ایران در مورد سوریه بسیار حائز اهمیت است، لزوم رویکرد واقع گرایانه در پرتو آرمان های واقعی "عدم تعهد" می باشد. ایران باید از جایگاه رییس غیرمتعهدها به اجماع و نظرات اعضای جنبش توجه ویژه داشته باشد و به گونه ای طرح ریزی و تصمیم گیری نماید که برخلاف نظر طیف کثیری از اعضا و کشورهای تاثیر گذاراین جنبش قرار نگیرد.

درحال حاضر اجماعی جهانی در مورد وضعیت سوریه به وجود آمده که خواستار اصلاحات اساسی در سیستم حکومتی این کشورمی باشند. البته این امر در رایزنی های چند روز اخیر دیپلمات های سیاسی ما به گونه ای غیرمستقیم دیده شده، اما آنچه مورد اهمیت است تصمیماتی است که در این مرحله از اجلاس از سوی سران درمورد پیشنهاد ایران اتخاذ خواهد شد.

تمام توجهات غربی ها به رویکرد جنبش به وضعیت سوریه است، به طوری که آمریکا از سران شرکت کننده در اجلاس خواسته است تا نسبت به پیشنهاد ایران و حمایت از حکومت سوریه اعتراض کنند و با آن مخالفت نمایند. با توجه به اهمیت و جایگاه این اجلاس غرب بیم آن را دارد که نفوذ و وضعیت فعلی ایران در جنبش باعث بروز تصمیماتی گردد که با خواسته های آنها همخوانی نداشته باشد.

لذا کشورمان در این برهه حساس نیاز به حکمت اندیشی و دیپلماسی ظریف سیاسی دارد تا پیشنهاد خود را به تایید سران غیرمتعهدها برساند. درصورت موفقیت کشورمان در این امر نگاه افکار عمومی و شانتاژهای تبلیغاتی غرب برعلیه کشورمان در مورد وضعیت سوریه تغییر خواهد کرد و این ادعا را که "ایران مانع اصلی عدم برقراری صلح در سوریه" می باشد را از بین خواهد برد.

طبیعی است که ما به عنوان مستقل ترین عضو غیرمتعهدها، موضع اصولیمان حمایت از مطالبات حق طلبانه ملت ها باشد و باید از خواسته حق طلبانه و حقوق و مطالبات مردم سوریه حمایت کنیم. به هیچ عنوان نمی توان اراده اکثریت مردم سوریه را با استفاده از زور و قدرت ساقط و سرنگون کرد، حال این اراده حمایت از حکومت فعلی باشد یا گزینه های دیگر. تعیین نوع حکومت سوریه باید برعهده مردم این کشورباشد و حمایت ما از این امر به عنوان با نفوذترین همسایه سوریه می تواند مانع از دخالت های خارجی و غرض ورزی های سیاسی و نظامی مخالفان سوریه گردد و جایگاه کشورمان را به عنوان یک وزنه سیاسی موثر در حل منازعات منطقه ای و بین المللی ارتقا خواهد بخشید.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"