x
کد خبر: ۱۸۹۶۷۶
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۳ - ۲۷ شهريور ۱۳۹۱
پنجره: باور کنید می‎دانم آشفته بازار ارز و گستاخی یک مستعمره بی‎ادب، اخبار داغ و به اصطلاح «هات نیوز»‎‎های هفته گذشته بودند و طبیعتا سوژه‎‎های مناسبی برای یک سرمقاله‎اند.
 
برای نوشتن یادداشتی درباره مصاحبه جناب بهمنی رییس کل سردرگم بانک مرکزی (قبل از گرانی‎‎های اخیر) آماده شده بودم؛ با این رویکرد که چرا و با کدام توجیه سکاندار بازار شکننده ارز در مصاحبه‎ای اعلام کرد که بدانید و آگاه باشید «قیمت دلار به سه هزار تومان نمی‎رسد»؟ پس احتمالا به دو هزار و نهصد و عدد‎هایی در این حوالی خواهد رسید.
 
در این باب از آن‎جا که اهل اشاره را اشارتی کافیست، به همین مقدار بسنده می‎کنم و می‎دانم که می‎دانید این کلید‎واژه‎ها - اسم شب - و دیگر درافشانی‎‎های تیم اقتصادی دولت چه بر سر اقتصاد این مملکت و از آن مهم‎تر آرامش روانی جامعه می‎آورد؛ و اگر از پشت عینک بدبینی ادامه دهم، چنین به نظر می‎آید که این سبک مدیریت و دیالوگ‎‎های به‎نظر ساده، کارآمدی نظام اسلامی را نشانه رفته است. از آن‎جا که اذهان توده جامعه کارآمدی در اداره کلان کشور را به مثابه کارآمدی نظام و عکس آن را نیز ناکارآمدی نظام تعبیر می‎کنند، این تلاطمات روانی نتیجه‎ای جز یأس از حاکمیت اسلامی به‎همراه ندارد. پس ضرورت حکم می‎کند كه در برخورد با خاطیان اینچنینی هوشیار‎تر و قاطعانه‎تر عمل کنیم. 

در آخرین لحظات کاری این هفته نشریه، تیم ملی فوتبال‎مان - این کوچک پر مدعای ورزش - از تیم لبنان صد و بیست و چهارمین تیم جدول رده بندی فیفا شکست را پذیرفت و از آن‎جا که فوتبال، این اعجوبه عصر مدرن همچون تاک در زندگی ما ایرانیان تنیده شده است، محور اصلی این یادداشت را به دور از احساسات ناشی از باخت بر همین شکست قرار می‎دهم. 

شکی نیست كه فوتبال از معدود پدیده‎‎های عصر جدید است که می‎تواند میلیون‎ها نفر را متفق یا متفرق کند؛ بخنداند یا بگریاند؛ بخواباند یا بیدار نگاه دارد. امروز فوتبال به مثابه یک امر مدرن جای لوگوس را که همان قدرت الهی برای انسجام بخشیدن و یکپارچگی به کائنات تعریف می‎شود، پر کرده است. 

در سالیان اخیر فوتبال ایرانی برای آن‎که در رقابت با خدایگان زرسالار تجارت یا کاپیتالیست‎‎های جهانی عقب نماند، دست به اقدامات اساسی زده و با تقلیدی ناشیانه و در توهم حرفه‎ای شدن، هزینه‎‎های هنگفتی به خانه مشترک پولی (بیت المال) واردکرده است. به‎عنوان مثال با به‎کار گرفتن مربی بین‎المللی با قیمت دلارِ تحت مدیریت این روز‎های جناب بهمنی، نزديك به ده الی دوازده میلیارد تومان هزینه شده است. سردارها و دکتر‎‎هایی نیز به فوتبال تزریق شده‎اند که هیچ ابایی از هزینه کرد‎‎های نجومی ندارند. به هر حال خرج که از کیسه مردم شد، پیدا کردن حاتم طایی کار سختی نیست. 

 با حسابی سر انگشتی در حسرت یک توهم آنی حاصل از پیروزی‎‎های مقطعی در فوتبال بیش از سیصد چهارصد میلیارد در سال به حلقوم این ماشین مکنده پول ریخته می‎شود و در بالانس هزینه - فایده چیز قابل ملاحظه‎ای عاید ورزش نمی‎شود. 

زمان زیادی از شعف حاصل از مدال‎‎های رنگارنگ المپیک نگذشته است. دوازده بار در المپیک و بیست و چهار بار در پارالمپیک پرچم مقدس ایران به اهتزاز درآمد. همین هفته گذشته نیز والیبال ایران به راحتی و بدون استرس جهانی شد. کشتی، وزنه برداری و دیگر ورزش‎ها نیز با اندکی توجه افتخار آفرین خواهند شد. با این تفاصیل آن‎که شاخ غول فوتبال را یک‎بار برای همیشه بشکند و میدان را به دست قهرمانان واقعی این مردم بسپارد، هنوز پیدا نشده است.و آنان که به این عرصه ورود پیدا میکنند جذابیتها و محبوبیتهای آن را نردبان ترقی و پیشرفتهای سیاسی خود میدانند.
 
از منظر مردم ایران، قهرمان واقعی مهرداد کرم‎زاده قهرمان معلول کشورمان است که با وجود دریافت مدال نقره پارالمپیک، اشک می‎ریخت و از شرمندگی عدم دریافت مدال طلا در پیشگاه مردم عذر می‎طلبید؛ بی‎ادعا بود و هیچ رسانه‎ای را تحریم نکرده بود. یادم آمد بازیکنان فوتبال چند صباحی است كه رسانه‎ها را تحریم كرده و سكوت پيشه کرده‎اند، اي كاش سكوتشان تا ابد ادامه داشته باشد    
 
 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"