کد خبر: ۱۹۸۵۹۸
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۲ - ۰۹ دی ۱۳۹۱

 فارس، جان مینارد کینز در کتاب نتایج اقتصادی صلح (The Economic Consequences of the Peace) که در واقع به نوعی بازتابی از تجربه‌هایی است که به طور مشخص اروپایی‌ها و انگلستان در جنگ جهانی اول کسب کرده بودند به این اشاره می‌کند که «برای واژگون کردن اساس یک جامعه هیچ وسیله‌ای ظریف‌تر و مطمئن‌تر از کاهش ارزش پول رایج نیست و در ادامه تصریح می‌‌کند که این پدیده تمام نیروهای پنهان اقتصادی را در جهت نابودی به کار می‌گیرد و این عمل را به گونه‌ای انجام می‌دهد که حتی یک نفر از هزاران نفر متوجه آن نمی‌شود.


رابطه طلای جهانی با وضعیت اقتصادی امریکا به همبستگی بالایی در شرف رسیدن است به طوری‌که با کوچکترین خبری باعث تغییر گسترده در آن می شود و این در حالی است که عدم موافقت مجلس نمایندگان با طرح جان بینر باعث شد گفت‌وگوهای اجتناب از پرتگاه مالی در آمریکا به بعد از تعطیلات سال نو میلادی موکول شود.


معافیت‌های مالیاتی تصویب شده در دوره ریاست‌جمهوری جورج بوش حدود چند هفته دیگر منقضی می‌شود و باراک اوباما می‌خواهد این معافیت‌ها را برای همه مردم آمریکا، به جزء ثروتمندان تمدید کند، در صورتی که دو طرف تا پایان سال جاری میلادی بر سر این موضوع به توافق نرسند، مالیات‌ها در آمریکا افزایش می‌یابد و به طور خودکار بودجه بسیاری از طرح‌های دولت قطع می‌شود.


در این میان تحلیل گران نظرات مختلفی را ارایه می کنند، عده‌ای معتقدند اگر مالیات‌ها افزایش یابد ( طرح اوباما) منجر به رکود و فرار سرمایه داران خواهد شد و بیکاری افزایش خواهد یافت که منجر به افزایش نرخ طلا خواهد شد اما عده ای می گویند طلا منتظر نتایج این تصمیم گیری است و با اعلام توافق احتمالی و مثبت بودن مذاکرات، رشد قابل ملاحظه ای خواهد داشت و علت افت این روزها رو هم به خاطر شکست مذاکرات دانسته بودند.


از طرفی اگر مذاکرات تا 31 دسامبر به نتیجه نرسد مالیاتها افزایش خواهد یافت (برای کلیه مردم اعم از ثروتمندان و غیره) و بودجه عمومی کاهش خواهد یافت و وارد دوران تازه‌ای از رکود خواهیم شد.


حال نتیجه نهائی چیست؟ و روند تغییر اونس جهانی به کدام سمت می رود؟


اگر طرح اوباما که خواهان افزایش مالیات‌ها برای ثروتمندان با درآمد بالای 250000 $ است تصویب شود؟ یا اگر طرح جمهوری خواهان که خواهان معافیت مالیاتی برای ثروتمندان با درامد بالای 1 میلیون دلارند، ضمنا اگر اصلا تا 30 دسامبر به نتیجه‌ای نرسند و منجر به افزایش مالیات‌ها در تمامی سطوح درآمدی گردد، آیا وارد دوران تازه ای از افزایش دلار و رکود اقتصادی فراگیر خواهیم شد؟


اصولا بازارهای مالی رقیب هم هستند، زمانی که سهام رونق میگیرد رکود در طلا را به همراه دارد که معمولا به عنوان کالای امن سرمایه گذاری است، ولی اقتصاد همیشه بر رویرو یک پاشنه نمی‌چرخد!


سیاست انبساطی فدرال رزرو که به عنوان QE شناخته می‌شود را می توان مثال زد، اجرای این سیاست برای کاهش آمار بالای بیکاری بود، این سیاست موجب شد هم بیکاری کم شود، تولید رونق یابد و هم قیمت طلا افزایش یابد چون نقدینگی در جامعه افزایش پیدا کرده بود، این موضوع پرتگاه مالی هم برعکس، یک سیاست انقباضی است که باعث می‌شود تقاضا برای طلا به عنوان کالا پایین بیاید.


در کل سه سناریو را می توان در نظر گرفت از توافق به نفع جمهوری خواهان و توافق به نفع دموکرات‌ها و یا عدم توافق:


اگر به سبک جمهوری خواهان به نتیجه برسند یعنی ثروتمندان مالیات کمی بپردازند پس تقاضای جهانی برای ‌گذاری در امریکا زیاد می‌شود، دلار تقویت می شود، سرمایه ها از اوراق قرضه امریکا و ین و اونس به عنوان بهشت امن خارج شده به سهام و مسکن و صنعت باز می گردد و اونس نقش بهشت امن را از دست می‌دهد پس می‌ریزد! اما در مقابل ممکن است موتور اقتصاد داغ کند، سرمایه‌های در چرخش افزایش یابد یورو تقویت شود این بار تقاضا برای اونس به عنوان دارایی ریسکی زیاد شود!


اما اگر دموکرات‌ها پیروز شوند ثروتمندان فرار می کنند، دلار تضعیف شده و اونس افزایش می‌یابد اما در مقابل رکود می‌آید و ممکن است نفت و فلزات اساسی را تضعیف و در نهایت نقش اونس به عنوان کالا تضعیف و باعث ریزش شود.


و در نهایت اگر عدم توافق و نتیجه گیری حاصل شود، تقاضا برای اوراق قرضه کم می شود یک درجه از رتبه اعتباری امریکا کم می شود و انس را به عرش می رساند در کوتاه مدت! سپس در میان مدت و بلند مدت وارد رکود شده و سقوط دیوانه وار مانند سال 2008 رخ خواهد داد!


این مواردی که بیان شد برآیند نظرات کارشناسان بود یعنی حتی نمی توان اعلام داشت که با یک اتفاق هم به یک نتیجه مشخص خواهیم رسید. داستان بازار همان حکایت عده ای نابینا است که وقتی به یک فیل می رسند هیچ کدام تصویر جامع را نمی دانند. هر کس دلایل خودش را دارد فقط مزیت اقتصاد این هست که بر خلاف سیاست یک معیار داریم و آن هم قیمت است یعنی برای این که ببینیم کدام درست تر است باید اثر خبر را در کنار قیمت قرار دهیم.


به هر حال افزایش مالیات ها و کاهش مخارج دولت سیاست انقباضی محسوب می شود و بر اساس درجه بندی اش و نوع توافقش، تاثیرش متفاوت است و می تواند اثرش را تعدیل کند، به عبارتی انجام توافق هم به منزله افزایش مالیات‌هاست، بدین معنی که اوباما خواهان افزایش مالیات‌ها برای افرادی است که بالای 250000$ در سال درآمد دارند و معافیت‌های مالیاتی قبلی را برای دیگران تصویب خواهد کرد.


لیکن در صورت عدم توافق (که احتمال آن بسیار کم است) مالیات‌ها برای همه مردم افزایش خواهد یافت و همچنین حمایتهای فعلی در خصوص بیکاران و حقوق و بیمه بیکاری کاهش خواهد یافت بنابراین چه این طرح مورد توافق قرار گیرد و چه تصویب نشود، مالیاتها افزایش می یابد.


لیکن در حالت توافق، برای قشر ثروتمندان افزایش می یابد و در صورت عدم توافق برای عامه مردم افزایش می یابد.


همچنین عده ای با تسری به گذشته اعلام می دارند که در دوران رکود اقتصادی ارزهای امن و فلزات گرانبها افزایش خواهند یافت به یادآوریم که در بحران قبلی یعنی به نظر می رسد که در صورت عدم توافق و وارد شدن به دوران رکود، با افزایش نرخ طلا، فرانک سوییس و ین ژاپن و نقره مواجه خواهیم شد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"