کد خبر: ۲۰۰۸۴۶
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۶ - ۰۱ بهمن ۱۳۹۱
روضه استاد فاطمی‌نیا در شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)


خبر از مهدى موعود صلوات الله عليه‏

ثقه جليل القدر احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى نقل مى‏كند: خدمت امام حسن (ع) رسيدم، مى‏خواستم از امام بعد از او بپرسم، امام پيش از سؤال من فرمود: «يا احمد بن اسحاق ان الله تبارك و تعالى لم يخل الارض منذ خلق آدم عليه السلام و لا يخليها الى ان تقوم الساعة من حجت الله على خلقه به يدفع البلاء عن اهل الارض و به ينزل الغيث و به يخرج بركات الارض».

گفتم: يابن رسول الله! امام و خليفه بعد از شما كيست؟ آن حضرت بسرعت برخاست و داخل اندرون شد، بعد به اتاق آمد و در شانه‏اش پسرى بود، گويى جمال مباركش مانند ماه چهارده شبه بود، حدود سه سال داشت، بعد فرمود: يا احمد بن اسحاق! اگر پيش خدا و امامان محترم نبودى اين پسرم را به تو نشان نمى‏دادم، او همنام و هم كينه رسول خداست، زمين را پر از عدل و داد مى‏كند چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد.

يا احمد بن اصحاق! مَثل او در اين امت مَثل خضر (ع) و مثل ذوالقرنين است، به خدا قسم او را غيبتى خواهد بود كه فقط كسى از هلاكت نجات مى‏يابد كه خدا او را در امامت وى ثابت نگاه دارد و به دعا در تعجيل فرجش موفق فرمايد.

گفتم: مولاى من! آيا علامتى هست كه قلب من مطمئن باشد؟ در اين وقت آن كودك با زبان عربى فصيح فرمود: «انا بقيّةُ اللّه فى اَرضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثر بعد عين يا احمد بن اسحاق».

احمد بن اسحاق گويد: شاد و خرامان از خانه امام (ع) بيرون آمدم، فرداى آن به محضر امام بازگشتم و عرض كردم يابن رسول الله (ص)! شاديم بيش از حد گرديد در مقابل منتى كه بر من نهاديد، اين كه فرموديد: مَثل او مَثل خضر و ذوالقرنين است يعنى چه؟ فرمود: طول غيبت.
گفتم: غيبتش طولانى خواهد بود؟ فرمود: آرى، به خدايم قسم تا جايى كه اكثرى از اين امر برگردند و در امامت او نماند مگر كسى كه خدا براى ولايت ما از او عهد گرفته باشد و ايمان را در قلب او ثابت فرموده و با روح مخصوصى او را تأييد كرده باشد.

«يا احمد بن اسحاق هذا امرٌ من امر الله و سرّ من سرّاللّه و غيبٌ من غيب اِللّه فخذما آتيتك و اكتمه و كن من الشاكرين تكن معنا غدا فى عليين»

||| كمال الدين: ج 2 ص 384 باب 38، آنگاه در ص 409 .407 هشت روايت ديگر از آن حضرت درباره مهدى موعود (ع) آورده است .
 

 



 

ازدواج امام عسکری با مادر امام زمان (علیهم السلام) چگونه صورت گرفت؟

امام حسن عسكری علیه السلام بابانویی شایسته به نام «نرجس‏»[1] ازدواج نمودكه به نام‏های دیگری چون «سوسن‏»[2] ، «صیقل‏»[3] یا «صقیل‏» و «ملیكه‏»[4] نیز نامیده شده است .[5]او دختر «یوشعا» پسر قیصر روم و از نوادگان «شمعون‏» یكی از حواریان مسیح علیه السلام بود كه به طریقی معجزه‏آسا از سوی خداوند برای همسری امام یازدهم برگزیده شد.[6] هنگامی كه «نرجس‏» در روم بود خواب‏های شگفت‏انگیزی دید، یك‏بار در خواب پیامبر عزیز اسلام صلی الله علیه و آله و حضرت مسیح علیه السلام را دید كه او را به عقد ازدواج امام حسن عسكری علیه السلام درآوردند، و در خواب دیگری، شگفتی‏های دیگری دید و به دعوت حضرت فاطمه زهرا علیها السلام مسلمان شد، اما اسلام خود را از خانواده و اطرافیان خویش پنهان می‏داشت. تا آنگاه كه میان مسلمانان و رومیان جنگ درگرفت و قیصر خود به همراه لشكر روانه جبهه‏های جنگ شد. «نرجس‏» در خواب فرمان یافت كه به‏طور ناشناس همراه كنیزان و خدمتكاران به دنبال سپاهی كه به مرز می‏روند برود، و او چنین كرد و در مرز برخی از جلوداران سپاه مسلمانان آنان را اسیر ساختند و بی‏آنكه بدانند او از خانواده قیصر است همراه سایر اسیران به بغداد بردند.

این واقعه در اواخر دوران امامت امام دهم حضرت هادی علیه السلام روی داد[7]، و كارگزار امام هادی علیه السلام نامه‏ای را كه امام به زبان رومی نوشته بود، به فرمان آن گرامی در بغداد به نرجس رساند و او را از برده‏فروش خریداری كرد و به سامرا نزد امام هادی علیه السلام برد، امام آنچه را نرجس در خواب‏های خود دیده بود به او یادآوری فرمود، و بشارت داد كه او همسر امام یازدهم و مادر فرزندی است كه بر سراسر جهان مستولی می‏شود و زمین را از عدل و داد پر می‏سازد. آنگاه امام هادی علیه السلام نرجس را به خواهر خود «حكیمه‏» كه از بانوان بزرگوار خاندان امامت ‏بود سپرد تا آداب اسلامی و احكام را به او بیاموزد و مدتی بعد نرجس به همسری امام حسن عسكری علیه السلام درآمد.[8]

ممكن است این تعدد اسامی باعث ابهام و حیرت شما شده باشد و ممكن است ابهام در این باشد كه ایشان رومی است و از خانواده‌ سلطنتی، كه این هم چیزی عجیبی نیست مگر زن فرعون از خانواده سلطنتی نبود ولی با ایمان آوردن به حضرت موسی(ع) و كشته شدن در این راه نمونه ای برای مؤمنین شد. و این نشان می‌دهد كه می‌توان از محیط فاسد تأثیر نپذیرفت. اگر انسان خود اراده كند و از خدا كمك بگیرد خدا او را در همان محیط فاسد هم حفظ می‌كند.

پی نوشتها:
[1]«نرجس‏» نام گلی از دره تك‏لپه‏ای‏ها، و سردسته گیاهان تیره نرگسی است، كه گل‏هایش منفرد و در انتهای ساقه قرار دارد . (فرهنگ معین، ج‏4، ص‏4702)
[2] «سوسن‏» نام گلی فصلی و درشت‏به رنگ‏های مختلف است . اصل این گل از اروپا و ژاپن و آمریكای شمالی و هیمالیاست . (همان، ص‏1954)
[3] «صیقل‏» هر شئ نورانی، صیقلی و جلا داده شده را می‏گویند . بنا به گفته شیخ صدوق و شیخ طوسی، پس از آنكه حضرت نرجس خاتون به ولی‏عصر علیه السلام حامله شد او را صیقل نام نهادند . (ر . ك: الصدوق، محمدبن علی‏بن الحسین، همان، ص‏432; الطوسی، محمدبن الحسن، كتاب‏الغیبة، ص‏241).
[4]«ملیكه‏» به معنای ملكه و شهبانوست .
[5] ر . ك: الصدوق، محمد بن علی بن الحسین، همان، ص‏432 .
[6] ر . ك: همان، ص‏423 - 417; الطوسی، محمدبن‏الحسن، كتاب‏الغیبة، ص‏128 - 124; المجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج‏51، ص‏11 - 6 .
[7]در كتاب تاریخ العرب و الروم آمده است در سال 247 ق . جنگ‏هایی بین مسلمانان و رومیان درگرفت و غنایم بسیاری به چنگ مسلمانان افتاد . در سال 248 ق . نیز «بلكاجور» سردار مسلمانان با رومیان جنگید و طی آن بسیاری از اشراف روم اسیر شدند . (ر . ك: نازیلیف، تاریخ‏العرب و الروم، ترجمه محمد عبدالهادی شعیره، ص‏225) . ابن اثیر نیز طی حوادث سال 249 ق . می‏نویسد: جنگی میان مسلمانان به سركردگی «عمربن‏عبدالله اقطع‏» و «جعفربن‏علی صائقه‏» با قوای روم كه شخص قیصر نیز در آن جنگ شركت داشت روی داد . (به نقل پیشوای دوازدهم حضرت امام حجة بن الحسن المهدی علیه السلام ص‏27 - 26) از: هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق،
[8]همان، ص‏27 - 26 . با استفاده از فصلنامه موعود شماره 28 .

(منبع: پایگاه حوزه)
 


 


 

بازخوانی پیام رهبر انقلاب در پی هتك حرمت حرم مطهر امامین عسكریین علیهماالسلام
 


بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
دست تبهكار و به خون آلوده‌ی جنایتكاران سیه‌دل، امروز فاجعه‌ای بزرگ آفرید و در تجاوز به حریم مقدسات دینی، مرتكب گناهی دیگر شد.

حرم مطهر حضرت امام هادی و حضرت امام عسكری علیهماالسلام مورد اهانت و تخریب قرار گرفت و داغی سنگین بر دل شیعیان و همه‌ی مسلمانان ارادتمند به اهل بیت علیهم السلام نهاد. این جنایت كه احتمالاً عوامل اجرایی آن از متعصبان متحجر و مزدوران بدبخت و غافل انتخاب شده اند، بی شك به وسیله ی تصمیم گیرانی توطئه گر و با نیات خبیث شیطانی طراحی شده است. این یك جنایت سیاسی است و سررشته‌ی آن را باید در سازمانهای اطلاعاتی اشغالگران عراق و صهیونیستها جستجو كرد. قدرتهای سلطه‌گر كه اوضاع سیاسی و اجتماعی عراق را با هدفهای سیطره جویانه‌ی خود در تضاد می بینند، نقشه های شومی در سر می پرورانند كه تشدید ناامنی و ایجاد اختلافهای مذهبی از جمله ی آنهاست.

جنایت امروز در سامراء، برگ دیگری بر پرونده‌ی سیه كاریهای اشغالگران عراق افزود. حرم مطهر حضرات عسكریین علیهماالسلام بار دیگر به همت عاشقانه‌ی ارادتمندان اهل بیت علیهم السلام، با شكوه‌تر از گذشته قامت خواهد افراشت ان‌شاءالله. ولی این جنایت بر پیشانی دشمنان اسلام و مسلمین لكه‌ی سیاه دیگری ثبت كرد كه تا مدتهای مدید پاك نخواهد شد.

اینجانب ضمن تسلیت به ساحت پیامبر مكرم اسلام صلی الله علیه و آله و به پیشگاه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه، به خاطر این حادثه‌ی فاجعه بار، به عموم شیعیان در سراسر جهان و به همه‌ی مسلمانان غیور و آگاه و ارادتمندان به خاندان مطهر رسول خدا علیه و علیهم السلام، تسلیت عرض می كنم و یك هفته در كشور عزای عمومی اعلام می‌نمایم. لازم می‌دانم مؤكداً از مردم عزادار در ایران و عراق و سایر نقاط جهان درخواست كنم كه از هرگونه عملی كه به تعارض و دشمنی برادران مسلمان می انجامد جدا پرهیز كنند. یقیناً دستهایی در كار است كه شیعیان را به تعرض به مساجد و مكانهای مورد احترام اهل سنت وادار كند. هرگونه اقدامی در این جهت كمك به مقاصد دشمنان اسلام و دشمنان ملتهای مسلمان و شرعاً حرام است.

 

والسلام علی عبادالله الصالحین
سیدعلی خامنه‌ای
3 / اسفند ماه / 1384
 


 


سازمان وکالت در عصر امام یازدهم (علیه السلام)
 


پس از آن که امام رضا علیه السلام به خراسان آمدند، سادات علوی به دلایل گوناگونی به نقاط مختلف کشور پهناور اسلامی مهاجرت کردند و این مهاجرت از زمانی که فشار و اختناق به علویان و شیعیان در عراق شدت گرفت رو به گسترش نهاد. شیعیان ناگزیر به فکر یافتن مناطق امن‌تری برای زندگی خود افتادند. سرزمین عرب به علت تسلط روحیات و طرز تفکر اموی در آن، نمی‌توانست جای امنی برای آنان باشد، در عوض شرق بویژه ایران زمنیه‌های مناسبی برای این هدف در خود داشت، لذا عده زیادی از شیعیان به این سرزمین سرازیر شده و در شهرهایی با فاصله‌های دور از هم به زندگی پرداختند.

آنها در درجه اول احتیاج مبرمی به ایجاد ارتباط در بین خود داشتند؛ زیرا هم امامِ حاضر داشتند و هم نیازمند به حل پرسشهای دینی و احیاناً یافتن راه‌حلهایی برای مشکلات سیاسی و اجتماعی که با آن روبرو می‌شدند، بودند لذا از سیستم‌های مختلف ارتباطی از قبیل اعزام افراد خاصی پیش امام، و تماس با وی در ایام حج و ... استفاده کردند و از این راهها به دریافت روایات و رهنمودهای عملی از آن حضرات توفیق یافتند.

پراکندگی شیعیان را در شصت سال پایانی دوران حضور تا آغاز غیبت صغری از شواهد و قرائن تاریخی که حتی در احادیث فقهی نیز فراوان به چشم می‌خورد بروشنی می‌توان دریافت. این پراکندگی منجر به تشکیل یک سیستم وکالتی منجر شد. این سیستم با تعیین وکلا از طرف ائمه شکل می‌گرفت و با ارتباطی که بین امام و وکلای وی ـ بویژه درشکل مکاتبه‌ای ـ به وجود می‌آمد، سعی می‌شد تا راهنمایی های لازم از نظر دینی و سیاسی ارایه شود و این حرکت سابقه داری بود که امام عسکری علیه السلام نیز در دوران حیات خود به آن نظر داشت و در توسعه و استفاده از آن می‌کوشید.


علل تشکیل سازمان وکالت

در مورد دلایل تشکیل سازمان وکالت، می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1ـ لزوم ارتباط بین رهبری و پیروان: در هر نظام دینی، سیاسی یا اجتماعی، ارتباط بین رهبر و اعضای آن نظام، اجتناب ناپذیر است؛ بنابر این می‌بایست کسی یا کسانی از سوی امامان شیعه، تعیین می‌شدند تا به عنوان وکلای آنها، با شیعیان ارتباط برقرار می‌کردند. این مسأله زمانی روشن‌تر می‌شود که به گستردگی عالم اسلامی در آن عصر و پراکندگی شیعیان در نقاط مختلف، اعم از عراق، حجاز، ایران، یمن، مصر و مغرب توجه کنیم. از آنجایی که همه شیعیان، توانایی مسافرت به مدینه و سایر شهرهای اقامتی امامان را نداشتند، پس لازم بود کسانی به عنوان نمایندگان و افراد مورد اعتماد امام، شناخته شوند.

2ـ خفقان حکومت عباسی: هر چند وجود خفقان را نمی‌توان علت اصلی تشکیل نهاد وکالت دانست، ولی به طور قطع، این مسأله، علت تشدید فعالیت این نهاد و گسترش و توسعه آن بوده است.

3ـ آماده سازی شیعیان برای عصر غیبت: سخنان ائمه پیشین و نصوص فراوان و پیاپی، به آمدن مهدی(عج) بشارت می داد. بدین لحاظ امام عسكری می كوشید مردم را قانع سازد كه زمان غیبت فرا رسیده و تنفیذ آن در شخص فرزندش امام مهدی (عج) صورت گرفته است. این امر درباره افكار افراد عادی دشوار می نمود و امام به هر ترتیب، زمینه سازی پذیرش فكر غیبت را از طریق ارتباط مردم با وکلا در اذهان و افكار رسوخ می داد و بدین سان، فرهنگ باور به امام غایب و رجوع به نائبان را در میان شعیه، نهادینه فرمودند.


وظایف و شئون‌ نهاد وکالت

1ـ دریافت وجوه شرعی: از آغاز تأسیس این نهاد، وکلا موظف به جمع آوری و توزیع وجوهات شرعی بودند. به عنوان نمونه از «معلی بن خنیس» به عنوان وکیل و قیّم مالی امام صادق علیه السلام، در مدینه یاد شده است که فعالیت او در جهت جمع آوری وجوهات از شیعیان، سبب سوء ظن عباسیان و سرانجام، شهادت وی شد. دریافت اموال در عصر امام عسگری علیه السلام، به خاطر وجود جوّ خفقان، بدون قبضِ رسید، انجام می‌شد.

امام عسکری علیه السلام، به جهت حفظ و نگهداری اموال مسلمانان، بیم از تباه شدن و از بین رفتن آنها و نیز برای دریافت حقوق شرعی از مردم و توزیع آنها میان نیازمندان و تهیدستان، نمایندگان و وکلایی تعیین فرموده بود تا شیعیان برای حل مشکلات شرعی و اجتماعی خود به آنها پناه ببرند. ایشان به بعضی از وکلای خود ـ مانند «ابراهیم بن عبده نیشابوری» ـ فرمان داد تا حقوق شرعی را به آن حضرت برسانند. همین‌طور «عثمان بن سعید عمری» را به عنوان وکیل تامّ الاختیار خود در بغداد تعیین فرمود، به مردم و همه وکلا دستور داد تا با او در ارتباط باشند و همه حقوق واجب الهی و دیگر وجوهی را که نزدشان است به او تحویل دهند.

2ـ رسیدگی به اوقاف: برای مثال، حسن محمد قطاة صیدلانی، در رسیدگی به امور وقفی در «واسط» وکالت داشت.

3ـ راهنمایی و ارشاد شیعیان و مناظره با مخالفان: یکی از شئون مهم این نهاد، راهنمایی و ارشاد شیعیان به وظایف و اصول صحیح مکتب بوده است.‌ تردیدی نیست که وقتی کسی به عنوان وکیل یک امام معصوم به اهالی یک شهر یا منطقه معرفی می‌شود، می‌بایست از نظر شناخت و آگاهی، برتر از سایر افراد باشد و از این جهت، وکلا، غالباً توسط شیعیان مورد سؤال واقع می‌شدند.

4ـ نقش سیاسی نهاد وکالت: اهتمام حاکمیت عباسی در عصر غیبت برای شناختن اعضای نهاد وکالت، نشان از وجود نقش سیاسی این نهاد دارد.

5 ـ نقش ارتباطی نهاد وکالت با مردم: وکلا ـ به عنوان رابطین امام در شهر‌های مختلف ـ به پرسش‌های شرعی، کلامی و اعتقادی مردم پاسخ می‌دادند مکاتبات و نامه‌ها را به محضر امام می‌رساندند و پاسخ‌های شفاهی را دریافت می‌کردند.

نتیجه شبکه وکالتی

با توجه به چنین ضرورت و کارکردی بود که امام حسن عسکری علیه السلام، نمایندگان مورد اعتمادی را منصوب می‌نمود تا برای حل مشکلات دینی و دنیوی شیعیان، رابطه میان آن حضرت و آنان باشند و شیعیان با موضوع مراجعه به نمایندگان، مأنوس شوند. اما آنچه درباره وکلای امامان علیهم السلام موجب تعجب آمیخته با تاسف عمیق شده، آن که گاه و بیگاه میان وکلا، افرادی یافت می شدند که در مقابل اموالی که شیعیان به آنها می سپردند تا به امام برسانند، دچار وسوسه شده دست به خیانت می زدند، و به همین سبب از طرف امام مورد لعن و سرزنش قرار گرفته و طرد می شدند. این امر تا بدانجا رسید که برخی از وکلا پس از رحلت امام، وفات او را انکار می کردند تا آن را بهانه قرار داده و از پرداخت پولهایی که نزد آنها جمع شده بود به امام بعدی طفره روند. اصولا می توان همین پیشامدها را یکی از علل مهم پیدایش فرقه های انشعابی میان شیعیان دانست.

با این وجود امام حسن عسکری علیه السلام، کارهای انجام شده توسط وکلا را زیر نظر داشتند و به هیچ عنوان از اعمال آنها غافل نبودند و به طور معمول، ضمن نامه ای به شیعیان، وکیل خویش را معرفی می کرد و اگر کسی از وکلا، مرتکب خطایی می شد، شخص دیگری را به جای وی معین می کردند.

از نتایج نظام وکالت، انسجام میان شیعیان بود که پراکندگی آنها در شهرها، انحراف آنها را در پی داشت. شیعیان از دو سوی در معرض انحراف بودند. نخست خارج شدن از مذهب شیعه و دیگر گرایش به افراطی گری که در دوران امامان آخر، فعالتر از پیش عمل می کرد. قرار گرفتن شیعیان در مدار نظام وکالت، عامل مهمی برای جلوگیری از انحراف آنها بود.

منابع:
کتاب «حیات فكری و سیاسی امامان شیعه»، رسول جعفریان.
كتاب «از پیدایش اسلام تا ایران اسلامی»، رسول جعفریان.
كتاب «تاریخ عصر غیبت»، مسعود پورسید آقایی.
کتاب «با خورشید سامرا»، ترجمه کتاب «دراسة تحلیلیة تاریخیة علمیة لحیاة الامام الحسن العسکری»، محمدجواد مروجی طبسی، ترجمه ی عباس جلالی.

(به نقل از تبیان)
 





 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"