کد خبر: ۲۰۱۲۲۹
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۵ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۱

مشرق با انتشار بخشی از کتاب لحظه های انقلاب به قلم سید محمود گلابدره ای
نوشت: یاد میدان جلالیه افتادم. آن روز من با لباس سپاهی رفته بودم. شش بهمن بود انگار. میتینگ عظیمی بود. هفده سال پیش بود. رفته بودیم عکس العمل در مقابل انقلاب سفید انجام بدهیم. همین شاهپور بختیار صحبت کرد و همین دوستانش بودند و همین شعر«مرغ توفان» را خواند. بعد حمله شد و ما فرار کردیم و دانشجوی دانشکده پلیس مراگرفت و چون با لباس بودم و گفتم باید به پادگان بروم دلش سوخت. یکی سیلی ام زد و سوار تاکسی ام کرد و من آمدم رفتم توی سرویس ارتشی که توی امیر آباد منتظر ما بود نشستم.


جهان پهلوان – تختی- هم آن روز بود. عزیز هم بود. خیلیها بودند همه بودند. می توانم اسم خیلی از بچه ها را بیاورم که حالا نیستند . همه شهید شدند. افسوس حالا بعد از هفده سال می فهمم که آن روز که ما ملت مشتاق مظلومی که آنجا در آن خفقان آریامهری – که هنوز البته آریامهری نشده بود و هنوز شاهنشاه بود- همگی به نظر این روشنفکران مبارزو این مرد سخنران و این سیاسی سرخورده یک مشت نادان« های هیتلر» گویی بودم که در انتهای هر ماده قطعنامه آن میتینگ با تمام وجودمان می گفتیم:«صحیح است. عجب. عجب. عجب!
 

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"