کد خبر: ۲۰۲۶۴۹
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۸ - ۱۷ بهمن ۱۳۹۱

کیهان نوشت: همه شواهد، قرائن، خبرها و جمعبندي هاي رسمي و غيررسمي بيانگر آن است كه سوريه از نقطه بحران عبور كرده و تحولات امنيتي درون اين كشور از اندازه بحران به اندازه «شرايط دشوار» تغيير كرده و در آينده نزديك از شرايط دشوار به سمت چالش هاي محدود امنيتي كه هر كشوري با آن مواجه مي باشد، تغيير خواهد كرد. در اين شرايط حمله رژيم صهيونيستي به حومه دمشق، طبعاً تلاش براي اعاده شرايط بحراني و در امتداد ماجراي امنيتي يك سال اخير به حساب مي آيد اما در عين حال ترديدي هم در اين نيست كه حمله جنگنده هاي رژيم صهيونيستي نتوانسته شرايط را به نفع معارضه ضد سوري تغيير دهد در اين ماجرا توجه به چند نكته اهميت دارد:


1- رژيم صهيونيستي مدعي است كه حمله به حومه دمشق به اين دليل صورت گرفته است كه گروه هاي تندرو غيرمسئول به محل توليد و نگهداري تسليحات شيميايي سوريه نزديك شده بودند و اين حمله اي پيشدستانه و با هدف اطمينان يافتن از عدم دسترسي شبه نظاميان به اين تسليحات بوده است. جداي از اينكه چنين ادعايي از رژيم غاصب كه به بيش از 200 كلاهك هسته اي مجهز بوده و به عضويت پيمان منع گسترش سلاح هاي كشتار جمعي (NPT) هم در نيامده، مسموع نيست در عين حال تجاوز نظامي به آسمان و زمين يك كشور را نمي توان با چنين بهانه هايي توجيه كرد. اين در حالي است كه حمله به حومه دمشق در زماني صورت گرفته است كه ارتش سوريه مناطق آلوده اطراف دمشق از جمله منطقه «واريان» را پاكسازي كرده و عناصر تروريست را متواري كرده بود با اين وصف كاملاً واضح است كه اين يك اقدام ضد سوريه و بخصوص ضد دولت سوريه و تلاشي براي كمك به مخالفان مسلح- تروريست ها- به حساب مي آيد. بر اين اساس معناي اين حمله حتي از معاني كه بعد از حمله هوايي رژيم صهيونيستي به منطقه «تل ابيض» واقع در استان ديراني سوريه در شهريور 1386 مطرح شد و يا معاني كه بعد از حمله آبان ماه رژيم غاصب به منطقه اليرموك در حومه خارطوم مطرح گرديد فراتر و متفاوت است.

رژيم غاصب در گذشته با هدف تست و هشدار به يك دولت عربي وارد عمل مي شد ولي حمله چند روز پيش اسرائيل به حومه دمشق در واقع يك اقدام تلافي جويانه عليه سوريه به دليل مقابله سرسختانه ارتش اين كشور عليه تروريست ها به حساب مي آيد.


2- اقدام دولت نتانياهو در شرايط كنوني يك نوع تلاش براي جبران كسري مشروعيت داخلي نيز به حساب مي آيد. ائتلاف ليبرمن و نتانياهو اگر چه در انتخابات اخير كنست با كسب حدود يك چهارم آراء به پيروزي رسيد، اما همه مي دانند كه اين ائتلاف با كاهش 11كرسي به موقعيت ضعيف تر رسيده و قطعا عمر دولت جديد نتانياهو بسيار كوتاه تر از عمر دولت كنوني كه به حدود سه سال رسيد، خواهد بود. اين دولت در مقايسه با دولت هاي دو دهه اخير به احتمال بسيار زياد، كوتاه ترين عمر را خواهد داشت. نتانياهو با اين حمله تلاش كرد تا موقعيت ائتلاف ليكود- بيتنا را نزد احزاب مذهبي نظير شاس و ميرتز بهبود بخشيده و آنان را به ائتلاف با دولت ترغيب نمايد. پيش از اين احزاب مذهبي نگراني خود را از وادار شدن اسرائيل به عقب نشيني از مناطق جولان و جبل الشيخ -متعلق به سوريه- ابراز داشته بودند از نظر آنان نتانياهو تحت فشار جريان بيداري اسلامي و براي خنثي كردن موج رو به افزايش احساسات ضد اسرائيلي در منطقه عربي از مناطق اشغالي 1967 عقب نشيني خواهد كرد.

نتانياهو براي جلب اعتماد اين احزاب، حمله به سوريه را در دستور قرار داده است تا بگويد مصمم به حفظ مناطق اشغالي است و از سوي ديگر قصد دارد در آستانه شكل گيري دولت دوم بگويد كه تحت هيچ فشار خارجي نيست و كماكان با دست باز طرح هاي امنيتي را دنبال مي نمايد.


3- حمله جنگنده هاي رژيم غاصب به حومه دمشق قطعا با يك محاسبه منطقه اي هم توام بوده است به بيان ديگر اين حمله بدون هماهنگي با كشورهايي در منطقه صورت نپذيرفته است و در اين ميان كشورهايي كه طي 22 ماه گذشته همه ظرفيت خود را براي ايجاد بحران در دمشق به ميدان آوردند، در مظان جدي اتهام هستند. كشورهاي عربستان، قطر و تركيه در اين ماجرا به نوعي دخالت داشته و كمترين جرم آنان «اطلاع داشتن» است و اين تا حد زيادي يك اتفاق و روند تازه به حساب مي آيد چرا كه تاكنون سوريه با اقدام مشترك نظامي صهيونيستي، عربي و تركي مواجه نبوده است.


4- مقامات رژيم صهيونيستي گفته اند كه پيش از حمله، مقامات ارشد آمريكا را در جريان جزييات حمله هوايي به سوريه قرار داده اند. اين اظهارات با سكوت مقامات آمريكايي مواجه شده و اين مي تواند واقعيت داشته باشد كما اينكه اگر واقعيت هم نداشته باشد، سكوت مقامات آمريكايي از جنبه حقوقي به معناي پذيرش آثار ناشي از مطلع بودن از اين تجاوز مي باشد هرچند اسرائيل اساسا بدون جلب نظر موافق آمريكا قادر به ورود به فضاي امنيتي سوريه نبوده است چرا كه همه مي دانند كه يك اقدام خودسرانه در منطقه مي تواند به يك سلسله حوادث غيرقابل مهار منجر شود. اما چرا آمريكايي ها اجازه يا رضايت و يا دستور حمله را داده اند؟ اگر به زمان حمله و وضعيت نيروهاي مرتبط با آمريكا در سوريه- جريان موسوم به ارتش آزاد نگاه بياندازيم پاسخ اين سوال را دريافت مي كنيم. آمريكايي ها طي هفته هاي اخير و بلكه از اواسط مهرماه به اين جمعبندي رسيدند كه دولت سوريه تحت هيچ شرايطي تغيير نمي كند و اقدامات فشرده بين المللي، منطقه اي و داخلي قادر به واژگون كردن حكومت كنوني نيست.


از اين رو آمريكايي ها سعي كردند دولت اسد و متحدان منطقه اي آن را متقاعد نمايند كه اسد تا 2014 بماند و در آن سال در انتخابات كانديدا نشود و ميدان را به مخالفان واگذار كند تا آن موقع هم حتي الامكان دولتي مشترك بين مخالفان و موافقان اسد شكل بگيرد. آمريكايي ها براي جا انداختن اين طرح چندين نوبت به مسكو رفتند و از طريق اخضر ابراهيمي تلاش كردند تا ايران را نيز به پذيرش اين طرح متقاعد نمايند. اما برخلاف تصور آمريكايي ها، طرح با پاسخ منفي دولت سوريه و مخالفت ايران مواجه شد چرا كه پذيرش اين طرح به معناي فروش استقلال سوريه بود. در اين بين سوال مهمي كه براي ايران و سوريه وجود داشت اين بود كه چه حجت قانوني براي محروم كردن مردم سوريه از انتخاب دوباره اسد در سال 2014 وجود دارد و به چه دليل سوريه و هواداران آن بايد زير بار چنين تحميل ناروايي كه مي تواند در كشورهاي ديگر نيز تكرار شود، بروند؟ مخالفت دولت و مردم سوريه و مخالفت ايران و عدم همراهي روس ها با اين طرح، عصبانيت آمريكا را برانگيخت و اين در حالي بود كه اوباما گمان مي كرد در آغاز دوره دوم رياست جمهوري، مي تواند از برگ توافق بين المللي و منطقه اي بر سر بحران سوريه استفاده كرده و بقيه مسايل را هم با روش مشابه حل و فصل نمايد. بمباران هوايي سوريه توسط اسرائيل در چارچوب گوشمالي اسد صورت گرفت ولي خود «واكنش محدود» به پاسخ قاطع دمشق نشان مي دهد كه آمريكايي ها ناچارند شرايط جديد را بپذيرند.


5- حمله نظامي به سوريه، اسرائيل را در شرايط تهديد قرار مي دهد، حمله به سودان و سوريه به فاصله حدود 3 ماه از يكديگر منطقا توسل به اقدامات نظامي عليه اسرائيل را توجيه حقوقي مي كند. اين در حالي است كه دو منطقه حساس شمال فلسطين كه در تسخير رژيم صهيونيستي است متعلق به سوريه است و تاكنون هيچ كشوري حقي براي رژيم جعلي اسرائيل در تداوم سيطره بر جولان و جبل الشيخ قايل نشده و هيچ قانون بين المللي هم براي حمايت از تصرف اين منطقه وجود ندارد از سوي ديگر كرانه باختري رود اردن كه حدود 5500 كيلومترمربع مساحت دارد از نظر بين المللي «منطقه اشغالي» شناخته شده و طبعا آزادسازي آن كاملا قانوني است كما اينكه آزادسازي كل فلسطين -سرزمين هاي 48 و 67- مشروع است. حمله نظامي رژيم صهيونيستي به شمال دمشق دست سوريه را در هرگونه اقدامي باز مي كند. سوريه مي تواند بطور رسمي اعلام كند كه همچنانكه اسرائيل به خود اجازه داده وارد هوا و خاك سوريه شده و دولت سوريه را ناتوان تلقي كرده است، هر كس اجازه دارد از مرزهاي جنوب غربي سوريه عبور كند. در اين صورت يك مسابقه اي در جهان اسلام راه مي افتد و زمين را زير پاي صهيونيست ها به لرزه درآورد و يا سوريه مي تواند اعلام كند كه براي ايجاد تدابير دفاعي از همه ظرفيت هاي بين المللي و منطقه اي و داخلي كمك مي گيرد و مخصوصا در جوار منطقه اشغالي جولان پادگانهايي را در اختيار حزب الله لبنان، حوثي هاي يمن و... قرار مي دهد و در عمل هم اين اقدام را انجام دهد كه كار بسيار ساده اي است، اسرائيل قادر به مقابله با اين نيروها نيست چرا كه حمله به يگانهاي حزب الله به معناي پذيرش جنگ با اين جنبش است و حال آنكه سياست تل آويو پرهيز از درگيري با اين نيروهاست. دولت بشاراسد مي تواند در واكنش به اقدام تجاوزكارانه صهيونيست ها مراكز حساس نظامي و امنيتي رژيم كه با فاصله 10 تا حداكثر 100 كيلومتري در دسترس دمشق هستند را زير آتش موشك ها و هواپيماها قراردهد اگر اين اتفاق بيفتد جنگ حزب الله و حماس در شمال و غرب فلسطين بلافاصله آغاز مي شود و اين موضوعي است كه نه تنها براي رژيم غاصب بلكه براي آمريكايي ها هم خسارت فراوان و غيرقابل تصور به همراه مي آورد. اين مسئله قطعا سبب تشديد ضديت مردمي با آمريكا بخصوص در كشورهايي نظير مصر،ليبي و تونس خواهد شد.

6- صهيونيست ها اگر چه حمله به اطراف دمشق را با اين جمعبندي انجام دادند كه اين بار هم سوريه واكنشي نشان نخواهد داد اما همه شواهد و قرائن بيانگر آن است كه اسرائيل در اضطراب و نگراني مطلق از واكنش سوريه بسر مي برد. البته سوري ها اعلام كرده اند كه واكنش آنان «غافلگيرانه» خواهد بود ولي اين به معناي آن نيست كه فرصت زيادي در اختيار تل آويو است.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"