کد خبر: ۲۱۴۷۰
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۴ - ۰۵ شهريور ۱۳۸۶

لئو تولستوي نويسنده رئاليست روسيه 179 سال قبل در 28 آگوست ديده به جهان گشود.

به گزارش خبرنگار ادبي فارس، به نقل از دانش نامه اينترنتي ويكي پديا، لئو نيكلايوويچ تولستوي، نويسنده و فعال سياسي اجتماعي روس در روز 28 آگوست و به روايتي ديگر 9 سپتامبر 1828 ميلادي در «ياسنايا پاليانا» به دنيا آمد. تولستوي يكي از مشهورترين نويسندگان و بزرگترين شخصيت‌هاي تاريخ روسيه است. رمان‌هاي جنگ و صلح و آنا كارنينا جايگاه او را در بالاترين رده ادبيات داستاني جهان تثبيت كرده‌اند. لئو نيكلايوويچ تولستوي به‌حدي در كشورش مشهور و محبوب است كه اخيرأ سكه طلاي يادبودي به‌احترام وي ضرب شده‌است.

زندگي

-------

لئو نيكلايوويچ در خانواده‌اي بسيار قديمي و اشرافي زاده شد. مادرش را در 2 سالگي و پدرش را در 9 سالگي از دست داد و پس از آن تحت تكفل عمه‌اش قرار گرفت. او در رشته زبان‌هاي شرقي در دانشگاه قازان ثبت نام كرد و پس از سه سال، تغيير رشته داده و خود را به‌دانشكده حقوق منتقل نمود تا با كسب دانش وكالت به‌وضعيت نابسامان 350 نفر كشاورز روزمزد كه پس از مرگ پدر و مادرش به‌او انتقال يافته بودند، رسيدگي و با اصلاحات اراضي خود به شرايط رنج‌آور اجتماعي آنان خاتمه دهد.

تولستوي در سال1851ميلادي پس از گذراندان دوران مقدماتي نظام، در جنگ‌هاي قفقاز شركت نمود. تجاربي كه از زندگي سربازان كسب نمود، مبناي داستان‌هاي قفقازي او شد و با نوشتن داستان كودكي در 1852 سه‌گانه‌اي را آغاز كرد كه با نوجواني 1854 و جواني 1857 آن را ادامه داد.

ازدواج

------

تولستوي در سال 1862 با «سوفيا آندر ژونا برس» ازدواج كرد و رمان‌هاي جاودانه‌اي به نام «جنگ و صلح» و «آناكارنينا» را تأليف و منتشر ساخت. پشتيباني همسر جوانش از فعاليت‌هاي ادبي تولستوي كه به روايتي 1400 صفحه از پيش نويس جنگ و صلح را بيش از هفت بار پاكنويس كرده‌است، شايسته احترام است. اين دو رمان به‌مثابه شخصيت شكوهمند ادبي تولستوي در جهان محسوب مي‌گردد.

آثار

---

«جنگ و صلح»، «آناكارِنينا»، «رستاخيز»، «كودكي، نوجواني، جواني»، «داستان هائي براي بچه ها»، «اعتراف و سرشماري در مسكو»، «تمشك»، «كوپن تقلبي»، «پول و شيطان»، «عيد پاك»، «طبل ميان تهي و هفت داستان ديگر»، «مورچه و كبوتر»، «بهترين داستان هاي كودكان و نوجوانان»، «قزاقان»، «سه پرسش»، «هنر چيست؟»، «خداوند حقيقت را مي بيند اما صبر مي كند»، «جواني بربادرفته»، «سونات كرويتزر (موسيقي مرگ)»، «شيطان ترجمه پرويز نظامي»، «بيست و سه قصه»، «سرگيوس پير (پدر سرژيو)»، «مرگ ايوان ايليچ»، «محكوم بيگناه»، «ارباب و نوكر»، «حاجي مراد»، «عشق بي پايان» و «نامه هاي تولستوي» از جمله آثار تولستوي هستند كه به فارسي ترجمه شده اند. تولستوي از بزرگان مكتب رئاليسم محسوب مي شود كه در كنار داستايفسكوي و چخوف در روسيه و همچنين گوستاو فلوبر در فرانسه ادبيات جهان را به پيش بردند.

بحران هاي دروني

-------------------

تولستوي، در اوج اشتهار، مبتلا به‌سرگشتگي و نااميد از بهبود وضعيت جامعه شد و در مرز انحطاط فكري و شكست روحي قرار گرفت. او به‌عنوان عضوي از اداره كل آمار و سرشماري در مسكو در سال 1882 ميلادي با فقر روزافزون كارگران كه در مقام مقايسه با محروميت دهقانان از ابعاد وسيع‌تري برخوردار بود، آشنا شد. با تأثيرپذيري از اين واقعيت تلخ، به منظور كمك‌رساني به‌كشاورزان و جلوگيري از مهاجرت دسته جمعي آنان به‌شهرها، اقدام به‌ايجاد تشكيلاتي نمود كه حمايت از روستائياني كه محصولاتشان در اثر حوادث و آفات طبيعي آسيب ديده بود، در دستور كار خود قرار داد. او خود نيز با ترك سيگار و الكل و كناره‌گيري از تفريحات مخصوص مانند شكار حيوانات، اعلام همدردي نمود و اعتراف كرد: «چه لذايذ ظالمانه‌اي!».

اتهام ارتداد

------------

اشتهار تولستوي هرچه بيشتر در خارج از روسيه وسعت مي‌يافت، به‌همان نسبت نيز در داخل روسيه مورد طعن و لعن و انزجار دستگاه‌هاي دولتي و مراجع ارتودوكس قرار مي‌گرفت. نوشته‌هايش قبل از انتشار توقيف و شايعه رواني بودن او به‌سرعت پراكنده مي‌شد. پليس تزاري كوچك‌ترين حركت وي را تحت نظر گرفته بود. هنگامي كه به‌پشتيباني از مريدانش برخاست و براي آزادي آن‌ها از بازداشت، تمام مسئوليت‌ها را كه به‌عنوان مدرك جرم مطرح بودند به‌عهده گرفت، به‌او گفتند:«جناب كنت، جاه و جلال شما بقدري بزرگ است كه زندان‌هاي ما گنجايش آن را ندارد!».انتشار رمان رستاخيز بهانه‌اي بود در دست مرجع عالي كليساي ارتدكس، تا در تاريخ 1901ميلادي تولستوي را به‌عنوان مرتد معرفي نمايد.

مرگ

-----

علاوه بر تضييقات حكومت، سخت گيري‌هاي پليس تزاري و ضبط پيش‌نويس‌ رمان‌هايش در سال1908 ميلادي، مشكلات خانوادگي هم مزيد بر آن شد. تولستوي در آخرين روزهاي حيات خود به‌اتفاق پزشك خانوادگي و دختر كوچكش، همسر خود را ترك و به‌سوي جنوب روسيه مسافرت نمود. اين، آخرين سفر تولستوي در تاريخ هفتم نوامبر 1910 ميلادي در ايستگاه راه آهن آستاپوفو به‌پايان رسيد.تولستوي در روز 20 نوامبر 1910 ميلادي درگذشت دو روز بعد در زادگاهش به‌خاك سپرده شد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"