کد خبر: ۲۲۵۹۰۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۰ - ۳۰ مرداد ۱۳۹۲

فارس، با وجود اینکه ادعاهای فال‌گیرها، پیشگوها و جن‌گیرها توجیه علمی و شرعی ندارد، اما برخی از مردم هنوز برای برطرف شدن مشکلات خود به آنها رجوع می‌کنند.

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه آورده‌اند که سحر در اسلام ممنوع بوده و از گناهان کبیره است، زیرا در بسیاری از موارد موجب گمراه شدن مردم و تحریف حقایق و متزلزل ساختن پایه عقاید افراد ساده‌ذهن می‌شود.

آیت‌الله مکارم شیرازی همچنین عنوان کرده اند: نوشتن دعاهایی که از حضرات معصومین (ع) رسیده و در کتب معتبر موجود است، اشکالی ندارد اما دعا نویسی حرفه‌ای که شغل افراد سودجوست، صحیح نیست و غالب کتاب‌هایی که به آن استناد می‌کنند اعتباری ندارد و این امر اگر چه ممکن است اما شرعاً جایز نیست و بسیاری از مدعیان آن، افرادی دروغگو یا خطاکارند و فال‌گیری از خرافات است و گرفتن پول برای گرفتن فال جایز نیست.

توسط چند نفر شاکی غیر گیلانی و مال‌باخته از فعالیت یک پیرمرد رمال رشتی که با سحر و دعا سر وکار داشت، باخبر شدیم و همراه این چهار نفر شاکی به محل کار رمال پیر رفتیم.

خودمان را مشتری معرفی کردیم و وارد اتاق کار وی که در منزلی قدیمی با قدمتی ۹۰ سال بود، شدیم.

پیرمرد حدود ۸۰ تا ۹۰ سال سن داشت و با محاسن سفیدش پشت میز کارش قرار گرفت و همسر پیر وی نیز در کنار او بود.

حس کنجکاوی و شم خبرنگاری موجب شد تا از او بپرسم چند سال کار رمالی می‌کند و پاسخ داد: بیش از ۲۰ سال است در کار سحر و دعا هستم.

پیرمرد رمال «ج.ع»، از من پرسید مشکلم چیست و برای چی نزد وی رفتم، برای یک لحظه نمی‌دانستم چه بگویم اما کمی بعد بر خود مسلط شدم و مشکلی را با او درمیان گذاشتم و او کار خود را با خواندن ورد و مشورت گرفتن از جن و... آغاز کرد و گفت: جن‌ها در خدمتم هستند و از من فرمان‌برداری می‌کنند.!

هنگامی که پیرمرد مشغول نوشتن اعدادی روی کاغذ کوچک بود از او پرسیدم هزینه این دعایی که می‌نویسد چقدر است و او گفت: ۱۲۰ هزار تومان است اما می‌توانی این پول را به حساب بیماران کلیوی در یک بیمارستان بریزی و یا به من بدهی تا هر طور صلاح می‌دانم خرج کنم.

البته ۱۲۰ هزار تومان برای یک بار بود و به دفعات همین مبلغ از مشتری گرفته می‌شود.

پیرمرد همچنان مشغول نوشتن دعا و حساب و کتاب بود که باز او پرسیدم وضعیت مالی‌اش چطور است و پاسخ داد: وضعیتم بسیار خوب است، مرغ‌فروشی، کارخانه برنج‌کوبی، یک باشگاه بدنسازی در منطقه گلسار (بالای شهر رشت) و یک آسایشگاه خیریه به نام همسرم و منزلی خوب دارم.

این پیرمرد از من خواست تا حتماً به باشگاه او بروم و ثبت‌نام کنم.

باز هم حس کنجکاوی‌ام اجازه نداد ساکت بنشینم از او پرسیدم چرا کار سحر و دعا انجام می‌دهد، پاسخ داد: این علم را خدا به من داده است! وی ادامه داد: ۹ فرزند دارم که هر کدام دارای شغل‌های خوبی هستند و پسر بزرگم مخترع است.

از این پیرمرد پرسیدم علمش را در کجا یاد گرفته است، پاسخ داد: در هندوستان این علم را یاد گرفتم و فرزندانم نیز این علم را می‌دانند اما جن‌ها به آنها اجازه کار نمی‌دهند و از دستورات آنها پیروی نمی‌کنند و تنها از من فرمان‌برداری می‌کنند.

از پیرمرد پرسیدم چقدر مشتری دارد و او گفت: مشتری‌های بنده از تمام اقشار و طبقات مختلف اجتماعی هستند و تاکنون دعاهایم بسیار تأثیرگذار بوده است و مشکلات بسیاری از جمله زوج‌های نابارور را برطرف کردم.

پیرمرد همچنان در حال حساب و کتاب و نوشتن دعایی برای من با حروف و اعداد بود، به سراغ همسرش رفتم از ناراحتی و درد پا نمی‌توانست بایستد و از او پرسیدم چرا با وجود اینکه شوهرش مدعی است دردهای بسیاری را برطرف می‌کند نتوانست درد پای او را خوب کند و پاسخ داد: همسرم برایم دعا می‌کند اما هنوز خوب نشدم.

از همسرش که قصد داشت به منزل برود پرسیدم مگر در این خانه زندگی نمی‌کنند و گفت: این خانه قدیمی برای محل کار همسرم است و ما در نزدیکی همین مکان زندگی می‌کنیم.

نوشتن اعداد روی کاغذ تمام شد و پیرمرد به من دستور مصرف آن را گفت و از آنجا که نمی‌توانستم دل به چند عدد خوش کنم تا مشکلم برطرف شود، در پایان این دیدار دعا را روی میز پیرمرد گذاشتم و از منزل او خارج شدم.

چهار شاکی و مالباخته‌ که تهرانی بودند اظهار کردند که پیرمرد چند میلیون تومان از آنها گرفته که مشکلشان را برطرف کند اما به هیچ نتیجه‌ای نرسیده‌اند و پولشان را نیز از دست داده‌اند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"