کد خبر: ۲۶۸۸۹۱
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۰ - ۲۹ مرداد ۱۳۹۳

نفیسه خاتون دختر حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابیطالب است که به جلالت و بزرگی معروف است. او در سال 145 درمکه متولد شد و در مدینه رشد یافت و به همسری اسحق بن جعفر فرزند امام صادق درآمد. روزها روزه داشت و شبها را به عبادت می گذراند و صاحب مال فراوان بود و به مریضان و مستمندان و زمین گیران و عموم مردم احسان می کرد.
او سی و پنج مرتبه به حج مشرف شد که اکثرش پیاده بود.

زینب برادرزاده او نقل می کند: که من چهل سال عمه خود نفیسه خاتون را خدمتکردم و ندیدم که شب بخوابد و روزها روزه نباشد و پیوسته شبها را به عبادتبپا می داشت و روزها را روزه بود، به او گفتم: ای عمه چرا با خود مدارا نمی کنی؟ فرمود: چگونه با خودم مدارا کنم و حال آنکه از پیش عقباتی دارم که از آنها فقط فائزون عبور می کنند.
نفیسه خاتون از شوهرش دو فرزند آورد به نام قاسم و ام الکلثوم

وقتی با شوهرش به زیارت قبر حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام مشرف شد، در مراجعت بهمصر آمد و در خانه ای منزل نمود. در همسایگی آنان دختر یهودی فلجی بود کهبه آب وضوی نفیسه خاتون تبرک جست و فورا شفا یافت و نتیجتا یهودیانبسیاری اسلام آوردند و عقیده اهل مصر به ایشان زیاد شد و از او خواهش کردند تا در مصر اقامت کند و به قصد زیارت او مشرف می شدند و از او برکات می دیدند.

زینب برادرزاده او نقل می کند که نفیسه خاتون قبری برای خود و به دست خودکنده بود و پیوسته داخل آن قبر می شد و قرآن تلاوت می نمود تا اینکه ششهزار ختم قرآن در آن نمود و در ماه رمضان سال 208هجری وفات نمود.
در وقت احتضار روزه بود او را توصیه به افطار نمودند . فرمود: عجبا سی سالاست تا بحال که از خداوند درخواست می کنم که با حال روزه از دنیا بروم وحال که روزه هستم افطار کنم؟ و سپس شروع به تلاوت سوره انعام نمود و چونرسید به آیه « لهم دارالسلام عند ربهم؛ برایشان در نزد پروردگارشان خانه سلم و سلامت می باشد » وفات نمود.

پس از وفات مردم بسیاری از شهرها و قراء اجتماع کردند و شمعهای بسیاری درآن شب روشن نمودند و از هر خانه ای که در مصر بود صدای گریه شنیده می شد وغصه و حزن مصریان شدت یافت و بر او نماز گذاردند به جمعیتی که به مانند آندیده نشده بود.


اسحق خواست که او را به مدینه معظمه نقل مکان نماید و در بقیع دفن نماید لیکن اهل مصر استدعا نمودند که این مخدره را برای تبرک و تیمندر مصر بگذارد و اموال بسیاری نیز بذل کردند . اسحق راضی نشد تا آنکه شب در خواب دید رسول خدا صلی الله علیه و آله راکه فرمود با اهل مصر در باب نفیسه معاوضه کن همانا به برکت او بر ایشانرحمت نازل می شود و لذا او را در همان قبری که به دست خود حفر نموده بوددفن نمودند.

مصریان به او اعتقاد زیادی دارند و معروف است که دعا در نزد قبر اومستجابست و اکنون در مصر دارای بقعه و بارگاه است . کراماتی که از نفیسهخاتون ظهور یافته در کتابی به نام « مأثرالنفیسه » ثبت شده است.

 

افاضات غیبی

در همسایگی سیده نفیسه خانواده ای با کیش یهودی زندگی می کردند، در این خانه دختری به دلیل فلج بودن از ناحیه پا، روزگار سختی را می گذرانید و نیز والدینش از بابت این بیماری در مشقت به سر می بردند. روزی مادرش خطاب بهوی گفت: من می خواهم به گرمابه بروم و نمی دانم با تو که نمی توانی روی پای خود بایستی چه کنم. آیا مایلی همراهم بیایی. دختر پاسخ داد توانایی آن را ندارم. مادرش گفت: پس در خانه باش تا من برگردم. او جواب داد: از تنهایی می ترسم، مرا نزد این همسایه مسلمان ببر که بانویی شریف می باشد و من با او می مانم تا برگردی. مادرش پذیرفت و به خدمت سیده نفیسه رفت و از وی خواست اجازه دهد دختر مریضش لحظاتی نزد او بماند، او قبول کرد. زن یهودی دخترش را آورد و در یک جانب سرای این بانو بر زمین نهاد. مدتی که گذشت وقت اقامه نماز فرا رسید. پس سیده نفیسه آبی برای وضو آورد تا تجدید وضو سازد. در این حال کرامت شگفت آن بانو تحقق یافت و قطراتی از آب وضویش بر بدن آن دخترفلج ترشح کرد که بر اثر آن شفا یافت و از این وضع آشفته و نگران کنندهرهایی یافت. چون مادرش از حمام آمد، به پای خویش سوی خانه رفت در حالی کههیچ اثری از ناخوشی در بدنش مشاهده نمی شد. خانواده اش چون مشاهده کردندبیمارشان لباس سلامتی بر تن کرده و دیگر آن ناراحتی سابق را ندارد یقینحاصل کردند که به برکت معنوی آن بانو شفا یافته است، پس همراه خویشاوندانبه منزل سیده نفیسه آمدند و ضمن تشکر وافر از بابت این لطف ملکوتی، دینمقدس اسلام را به عنوان آیین جدید خود پذیرا گشتند و این رویداد در سراسرمصر مشهور گردید و جوامع شهری و روستایی از وقوع این رخداد شگفت، آگاهییافتند و بدین صورت مقام معنوی این بانو بیش از گذشته ارتقا یافت و هجومپرهیجان مردم به سوی منزلش برای درمان بیماران و افراد ناتوان و گره گشاییاز مشکلات، رو به فزونی رفت و کثرت مراجعین برای سیده نفیسه توان فرسا گشت.

 

رفع خشکسالی وپر آب شدن رودنیل


در هنگام اقامت سیده نفیسه در مصر کرامت دیگری از وی دیده شد که ارادت اهالی را نسبت به او چندین برابر کرد و آن این بود که روزگاری از میزان آب رودخانه نیل که شریان حیاتی این سرزمین بود کاسته شد و گویا خشکسالی بر این منبع مهم آبی تأثیر منفی نهاد و مردم را در نگرانی عمیقی فرو برد. گروهی به نزد سیده نفیسه رفتند و از او خواستند از خداوند بخواهد رحمت واسعه خویش را شاملحال مصریان کند. آن بانوی پرهیزگار مقنعه خود را به آنان داد و گفت آن رادر رودخانه بیفکنید امید است که پروردگار لطف خویش را شامل حالتان نموده ورود نیل همچون گذشته پرآب گردد. آنان چنین کردند و مقنعه را در آب افکندندلحظاتی نگذشت که به برکت دعای آن بانو حجم آب رود نیل افزایش قابل ملاحظهای یافت و بدین گونه تشویش مصریان از این بابت برطرف شد

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"