کد خبر: ۲۷۳۵۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۵ - ۲۲ مهر ۱۳۸۶

گروه اجتماعي خبرخودرو: معاون سیمای سازمان صدا و سیما در گفتگویی رسانه ای به برخی نقد ها و شبهات مطرح شده دربارة مجموعه های تلویزیونی ماه رمضان پاسخ گفت.

میرباقری در این گفتگو با اشاره به افزایش شمار مخاطبان مجموعه های تلویزیونی رمضان امسال در مقایسه با سال های قبل گفت: تعدد و تنوع دیدگاه ها دربارة سریال های رمضانی سیما که این روزها در رسانه ها و محافل فرهنگی - اجتماعی ارائه می شود نیز نشانگر موفقیت سیما در جذب مخاطبان عام و خاص است.

وی فضای معنوی ایجاد شده در ماه مبارک رمضان را فرصتی برای انتقال پیام ها و مفاهیم عمیق دینی دانست و افزود: به کارگیری شیوه ها و قالب های جدید برای انتقال مفاهیم و آموزه های قرآنی در مجموعه های تلویزیونی رمضان، رویکردی هدفمند است.

معاون سیمای سازمان صدا و سیما با رد شتابزدگی در تهیه و تولید سریال های مناسبتی سیما گفت: هماهنگی موجود در محور اصلی مجموعه های تلویزیونی ماه رمضان که امسال بر تبیین موضوع آزمون و ابتلاء‌الهی براساس آموزه های قرآنی تمرکز دارد نیز نشان دهنده برنامه ریزی و هدفمندی در تولید این مجموعه هاست.

وی با اشاره به اینکه در یک سریال پول، محل امتحان و ابتلاء ‌است، در سریالی دیگر زن و در سریالی دیگر مقام و عنوان ( در سریال «اغماء» پزشک پنجه طلایی به نام «طاها ‌پژوهان» که بالاترین عنوان و مقام پزشکی را در جراحی دارد مورد ابتلاء‌قرار می‌گیرد) گفت: در سریال میوة ممنوعه هم «حاج فتوحی» متدینی متمول و ساده‌دل در مواجهة با یک زن مورد امتحان قرار می‌گیرد و در سریال «یک وجب خاک» آقای افشاری فقیر با به دست آوردن یک سرمایة میلیاردی مورد ابتلاء‌قرار می‌گیرد و در سریال «شکرانه» نیز یک رئیس شرکت متمول با وسوسه بازپرداخت کردن یا نکردن سرمایة میلیاردی برادر شهیدش روبرو می شود پس چنین نیست که سریال ها محور و موضوع روشن و از پیش تعیین شده ای نداشته باشند.

میرباقری خاطرنشان کرد: در مجموعه های تلویزیونی که به صورت مناسبتی تولید و پخش می شود تلاش بر این است که در هر مناسبت با توجه به حال و هوا، ویژگی های آن پیام اصلی پیرامون موضوعی خاص متمرکز شود.

وی افزود: براساس این رویکرد، در مجموعه های تلویزیونی ماه رمضان بیش تر به موضوعات قرآنی و اخلاقی و در دهه مبارک فجر به موضوعات انقلابی و سیاسی توجه می شود و در مناسبت‌هایی مانند نوروز هم هدف اصلی مجموعه های تلویزیونی ایجاد فضایی شاد و مفرح برای مردم است.

میرباقری تأکید کرد: نباید توقع داشت که در یک مناسبت تمامی موضوعات مطرح شود چون ما فرصت کافی در طول سال داریم که در یک جدول کامل به موضوعات مختلف بپردازیم.

وی در پاسخ به برخی انتقادات به داستان مجموعه تلویزیونی پرمخاطب میوه ممنوعه گفت: نگرانی برخی از شخصیت «حاج فتوحی» در سریال «میوة ممنوعه» بی مورد است چرا که حاج فتوحی فرد متدین و متمول معمولی است که در معرض لغزشی انسانی قرار می گیرد، از این قشر افراد در جامعة ما کم نیستند و همین امر هم‌ذات‌پنداری بیش تری را به وجود آورده و تأثیر گذاری معنایی داستان را افزایش داده است و البته چهره روشنی مانند روحانی سریال نیز نقش خود را به خوبی ایفا کرده است.

وی دربارة مشابهت قصة «شیخ صنعان» با داستان «میوة ممنوعه» هم گفت :این مشابهت تام و کامل نیست یعنی چنین نیست که «حاج فتوحی» همانند شیخ‌صنعان بی‌محابا شیفته و سینه‌چاک عشق زنی شود بلکه این علاقه را یک لغزش می‌داند و سریعاً این موضوع را با همسرش در میان می گذارد و در ادامه سریال خواهیم دید که بدون این که «حاج فتوحی» سقوط کند همین لغزش را دستمایة تبدیل ایمان ساده‌دلانه خود به ایمان روشن‌بینانه می گرداند.

معاون سیمای رسانه ملی همچنین در پاسخ به نظر برخی منتقدان سریال اغماء‌درباره خرافه‌پردازی در داستان این سریال به اهمیت موضوع شیطان و شیطان شناسی در درک داستان خلقت انسان گفت: خداوند پس از خلق بدن آدم (ع)‌از مرحلة طین «وَ لَقَد خَلَقنَا الاِنسانَ مِن صَلصالٍ مِن حَمَاٍ مَسنُونٍ» «و ما آدمی را از گل خشک، از لجن بدبو آفریدیم» (سوره حجر، آیه 26) نهایتاً «روح» خود را در او دمید ... «فَاِذا سَوَّیتُهُ وَ‌نَفَختَُ فیهِ مِن رُوحی فَقَعُوالَهُ ساجِدینَ» «چون آفرینش را به پایان بردم و از روح خود در آن دمیدم، در برابر او به سجده بیفتید» (سوره حجر، آیه 29)؛ پس از دمیده شدن روح الهی در انسان خداوند از عبادت کنندگان خود خواست که بر انسان سجده کنند؛ ملائک این امر را تمکین کردند اما ابلیس مخالفت کرد و به دلیل مخالفت با دستور الهی ملعون و از صف فرشتگان اخراج شد.

وی اضافه کرد: به همین دلیل ابلیس کینة انسان را به دل گرفته است و درصدد گمراه کردن انسان بر می‌آید. «قَالَ اَرَأَیتَکَ‌هَذَا الذَی کَرَمّتَ‌عَلَیّ اَخَّرتَنِ اِلَی یومُ القِیمهِ لاَحَتِنکَنَّ ذُرِّیَتَهُ اِلاّ قَلیلاً» «شیطان می گوید به خاطر این انسانی که تو او را بر من کرامت و برتری دادی چنانچه تا روز قیامت به من فرصتی دهی» (سوره اسراء‌، آیه 62) بنابر تأکیدات خداوند در قرآن عزیز شیطان دشمن انسانیت و دشمنی بسیار روشن و آشکار است و خداوند از انسان خواسته است که شیطان را دشمن خود بشمارد.

میرباقری افزود: ابلیس نیز قسم یاد کرده است که تمامی انسان ها را منحرف و گمراه سازد و بر همین اساس براساس آموزه های قرآنی و دینی ما «شیطان دشمن قسم خوردة انسان هاست» هم خداوند این موضوع را گوشزد کرده و هم خود ابلیس با تأکیدات مؤکّد این امر را اذعان کرده است.

میرباقری خاطرنشان کرد: دلیل عمدة ما در پرداختن به موضوع شیطان این گونه مطالب است و فکر می کنیم شیطانی که بتواند آدم و حوای بهشتی را که فضیلت، ملکة آن ها بوده، فریب دهد امکان فریب سایر انسان ها - بجز مخلصان - که فضیلت برای آن ها «حال» است نه ملکه بسیار ساده تر و ممکن تر است و دائما ً‌باید به انسان ها تذکر داده شود تا غافل از شیطان نشوند.

وی با اشاره به این که تأکید سریال اغماء‌بر ترسیم چهره انسانی برای شیطان، انتقاداتی برانگیخته است، در پاسخ به این انتقادات گفت: قرآن مجید صراحتاً از شیطان انسی نام برده است. مثلاً آیه 112 سورة انعام که می فرماید: «وَ کَذلکَ‌جَعَلنا لِکُلِّ نَبیٍِّ عَدُوّاً شَیاطِینَ الاِنسِ وَ الجِنّ یُوحی بَعضُهُم اِلی بَعضٍ زُخرُفَ‌القَولِ غُروُراً وَ لَوشآءَ‌رَبُّکَ ما فَعَلُوهُ فَذَرهُم وَ ما یَفتَرُونَ» «و همچنین برای هر پیامبری، دشمنانی از شیاطین انس و جن قرار دادیم. برای فریب یکدیگر، سخنان آراسته القاء‌می کنند. اگر پروردگارت می‌خواست، چنین نمی کردند، پس با افترایی که می زنند رهایشان ساز» یا در سورة بقره آیة 14 می‌فرماید:

«وَ‌اِذا لَقُوا الَّذیَن ءامَنوا قالُوا ءامَنّا وَ اِذا خَلَوا اِلی شَیاطینِهِم قالُوا اِنّا مَعَکُم اِنَّما نَحنُ مَستَهزِءُونَ» «و چون به مؤمنان می‌رسند، می‌گویند: ایمان آورده‌ایم و چون با شیطان‌های خویش خلوت می‌کنند، می‌گویند: ما با شما هستیم، ما استهزایشان می‌کنیم» و یا در آخرین سورة قرآن سورة ناس دربارة خناسان و شیاطین می فرماید: «قُل اَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ مَلِکِ النّاسِ اِلهِ النّاسِ مِن شَرِّالوَسواسِ الخَنّاسِ اَلَّذی یُوَسوِسُ فی صُدُورِ النّاسِ مِنَ الجِنَّهِ وَالنّاسِ» «بگو: به پروردگار مردم پناه می برم. فرمانروای مردم، خدای مردم، از شرّ وسوسة وسوسه‌گر نهانی. آن که در دل های مردم وسوسه می کند. خواه از جنیان باشد یا از آدمیان» و این آیات صراحتاً اعلان می کند که شیطان انسی هم وجود دارد.

میرباقری افزود: براساس آموزه‌های قرآنی ابلیس اولین سرپیچی کننده در مقابل دستورات الهی بود و به خاطر همین گمراهی و ضلالت شیطان نامیده می شود، ابلیس قسم خورده که منکر خدا را معروف و معروف خدا را منکر نشان دهد و به همین دلیل در مقابل راهبرد الهی «امر به معروف و نهی از منکر»، «نهی از معروف و امر به منکر» می‌کند و در مقابل «اِنّما یَأمُر بالعدل و الاحسان»، ابلیس «یَأمُرُکُم بِالسُّوءِ وَالفَحشاءِ» «او (شیطان) شما را به بدی و زشتی فرمان می دهد» (سوره بقره، آیه 169) و « یَأمُرُ بِالفَحشاءِ وَالمُنکَرِ» «او (شیطان) شما را به زشتی و منکر فرمان می دهد» (سوره نور، آیه 21)

وی خاطرنشان کرد..هر یک از طوایف جن و انس که تابع تام و تمام دستورات ابلیس شوند و ولایت ابلیس را بپذیرند قرآن آنها را شیطان می نامد لذا همانگونه که در بین «جن ها» شیطان و غیر شیطان وجود دارد در بین «انس» نیز شیطان و غیرشیطان وجود دارد. و همانگونه که واقعاً برخی از «جن ها» شیطان می شوند، همانگونه برخی از «انس‌ها» نیز شیطان می گردند و چنین نیست که شیطان ها فقط از طایفة «جن ها» باشند.

میرباقری اضافه کرد: به دلیل بی توجهی به این آموزه قرآنی بسیاری از افراد فکر می کنند شیاطین فقط از «اجنه» هستند در حالی که آیات الهی شیاطین انسی را نیز تأیید می کند و بنابر همین آموزه های قرآنی می توانیم امکان وجود شیاطین انسی را قطعی بدانیم.

وی افزود: این نکته هم باید دقت شود که طبق آموزه های قرآنی و تفسیر علامه طباطبایی شیطان‌های جنّی با وسوسه به شیطان های انسی وحی می کنند و شیطان های انسی نیز آن وحی را به طور مکرر و تسویل پنهانی برای این که فریب دهند به همدیگر می رسانند. (ترجمة تفسیر المیزان، جلد هفتم، صفحة 442، از مجموعة بیست جلدی)

میرباقری در ادامه گفت: علاوه بر این که آموزه های دینی و قرآنی ما وجود شیطان انسی را تأیید می‌نماید، آموزه‌های حکمت متعالیه نیز این امر را تأیید می‌کند. از جمله ملاصدرا در حکمت متعالیه می‌فرماید: فلاسفة پیشین فکر می‌کردند که تعریف انسان «حیوان ناطق» است. آن‌ها فکر می‌کردند «ناطق بودن» فصل اخیر انسان است و انسان نوع الانواع است که در ذیل آن افراد انسان وجود دارد؛ درحالی که بنابر حکمت متعالیه انسان نوع متوسط است و در ذیل آن انواع قرار می‌گیرد و به عبارت دیگر «نطق» آخرین فصل یا فصل اخیر انسان نیست بلکه فصل اخیر انسان یکی از چهار صفت «مکاریت»، «سبعیت»، «بهمیت» یا «فرشته‌خویی» است یعنی یا ما «حیوان ناطق مکار» داریم یا «حیوان ناطق سبع» یا «حیوان ناطق بهیم» یا «حیوان ناطق مَلَک» که «حیوان ناطق مکار» همان شیطان است.

وی با استناد به سخنان آیت الله جوادی آملی گفت: ایشان این تعبیر رایج را که انسان «حیوان ناطق» شمرده می شود تعبیری صوری می دانند و تأکید می کنند: «انسان هویتی بسیار دقیق تر دارد و تعبیر یاد شده از آن روست که اکثر افراد حیات ظاهری دارند و سخن می گویند؛ اما بهیمی، سَبُعی، شیطانی یا مَلَکی بودن آن حیات،‌مشخص نیست؛ برخی بهیمة ناطق، بعضی سبع ناطق، گروهی شیطان ناطق، عده‌ای انسان ناطق و بعضی فرشتة ناطق اند. این مطلب که عده ای واقعاً شیطان و گروهی واقعاً حیوان و برخی روحاً‌فرشته اند هم برای اهل شهود روشن است و هم اهل استدلال آن را برهانی کرده اند.»

میرباقری تأکید کرد: با استناد به این اموزه ها و دلایل روشن می توانیم بگوییم نمایش شیطان انسی نه تنها توهم و خرافه پردازی نیست بلکه یکی از آموزه‌های دینی را از فراموشی خارج کردن است، متأسفانه برخی فکر می کنند که فقط یک شیطان داریم که همان ابلیس است و برخی دیگر فکر می کنند که اگر شیاطین دیگری وجود داشته باشند برای ما قابل رؤیت نیست چون آن ها از طایفه جن اند و بر همین اساس جامعه و متدینان را از شیاطین انسی که در منظر و مرئی انسان های دیگر است غافل می‌کنند.

وی در پاسخ به دیگر شبهات مطرح شده درباره داستان سریال اغماء‌گفت: برخی تذکر دادند قلمرو تصرفات شیطان هاست و آیا تسلط شیطان ها بر انسان‌ها مخالف سلطنت تام خداوند نیست؟‌ که باید در پاسخ گفت: در برابر دعوت شیطان ها - چه انسی و چه جنّی - انسان ها چند نوع واکنش نشان می دهند: برخی دعوت شیاطین را نپذیرفته اند و در مبارزة با شیاطین سعی می کنند که شیاطین را در بند و اسیر نمایند و فاتحین این عرصه همان مخلصین اند، برخی دیگر دائماً‌دعوت شیاطین را پس زده و با آن مبارزه می نمایند، البته گاهی نیز شکست خورده‌اند اما دوباره روی پای خود ایستاده و مبارزه می کنند. این دسته چنانچه بمیرند، شهید از دنیا رفته اند؛ اما دسته آخر کسانی هستند که دعوت شیاطین را می پذیرند، سپس مجاری ادراکی و تحریکی خود را برای منحرف کردن دیگران به کار می برند به گونه ای که مکر و حیله و خدعه فصل اخیر آن ها می شود. این افراد از اولیاء‌شیطان شده و ابلیس و شیاطین بر آن ها مسلط می‌شوند و در نهایت خودشان نیز شیطان می شوند.

میرباقری افزود: پس چنین نیست که شیطان بر کسی ولایت نداشته و فقط دعوت کننده باشد. اولین مرحلة کار شیطان دعوت است،‌سپس وسوسه، سپس تزئین، سپس تسویل، سپس تسویف، سپس تطویع و در نهایت انسان هایی که در تمامی مراحل با شیطان همراهی نمایند شیطان هم ولی آن ها و هم مسلط بر آن ها می شود چنانکه قرآن کریم در آیه 27 سوره اعراف می فرماید: «یا بَنی ءادَمَ لایَفتِنَنَّکُمُ‌الشَّیطانُ کَما اَخرَجَ‌اَبَوَیکُم مِنَ‌الجَنَّهِ یَنزِعُ عَنهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوءتِهِما اِنَّهُ یَراکُم هُوَ‌وَ‌قَبیلُهُ‌مِن حَیثُ لاتَرَونَهُم اِنّا جَعَلنَا الشَّیاطینَ‌اَولیاءَ لِلَّذینَ‌لایُؤمِنُونَ» «ای فرزندان آدم، شیطان شما را نفریبد، همچنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون راند، لباس از تنشان کَند تا شرمگاهشان را به ایشان بنمایاند، او و قبیله اش از جایی که آن ها را نمی بینید شما را می بینند. ما شیطان ها را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمی‌آوردند» یا در سوره نحل آیه 100 می فرماید:

«اِنَّما سُلطانُهُ‌عَلَی الَّذینَ یَتَوَلَّونَهُ وَالَّذینَ‌هُم بِه مُشرِکُونَ‌» «تسلط او (شیطان) تنها بر کسانی است که دوستش می دارند و به خدا شرک می آورند»

وی در پاسخ به سؤال دیگری درباره علم شیطان گفت: ابلیس از عالمان برجسته بوده است و وقتی که با خلقت انسان مواجه می شود می داند که این انسان از قواهای مختلف برخوردار است و بناست در زمین مستقر شود و برای او انبیایی نیز فرستاده خواهد شد که آن انبیاء‌از مخلصین خواهند بود لذا از خداوند برای منحرف‌کردن انسان‌ها مهلت می‌خواهد و خداوند نیز به او مهلت می‌دهد لذا می‌توان گفت که ابلیس موجودی عالِم است. البته سقف دانش وی تا مرحلة عالَم مثال است نه عالَم مجردات و عقول محض. شیاطین نیز در عالَم حس و مثال مطالبشان را با یکدیگر مبادله می نمایند. چنانچه قرآن در آیه 121 سوره انعام می‌فرماید: «وَ لا تَاکُلُوا مِمّا لَم یُذکَرِ اسمُ اللهِ عَلَیهِ وَ‌اِنَّهُ لَفِسقٌ وَ اِنَّ الشَّیاطینَ لَیوُحوُنَ‌اِلی اَولیائِهم لِیُجادِلُوکُم وَ‌اِن اَطَعتُمُوهُم اِنَّکُم لَمُشرِکوُنَ» «از ذبحی که نام خدا بر آن یاد نشده است نخورید که خود نافرمانی است و شیاطین به دوستان خود اتکاء‌می کنند که با شما مجادله کنند، اگر از ایشان پیروی کنید از مشرکانید»

معاون سیمای سازمان صدا و سیما با بیان اینکه هدف از به کارگیری قالب های جدید،‌احیای آموزه های فراموش شده قرآن کریم و تعمیق اذهان و آگاهی عمومی دربارة مضامین دینی است گفت: رسانه ملی با تکیه بر آثار بزرگان خصوصاً‌اصحاب حکمت متعالیه همانند ملاصدرا و علامه طباطبایی و آیت ا... جوادی آملی و ارائه مطالب این بزرگان به نویسندگان و فیلمنامه نویسان برجسته، اصحاب هنر و نمایش برای تبیین آموزه های عمیق قرآنی تلاش می کند.

میرباقری وجود برخی نقایص و کاستی ها را در این تجربه جدید طبیعی دانست و خاطرنشان کرد.. رسانه ملی از نقد صاحب نظران و طرح دیدگاه های کارشناسی برای رفع نقایص موجود استقبال می کند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"