کد خبر: ۲۷۴۹۱۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۲ - ۱۴ مهر ۱۳۹۳
هادي معيري‌ نژاد در خبرآنلاین نوشت: چند سال پيش هنگامي‌که کسي ميوه‌اي را حيف‌و‌ميل مي‌کرد و يا کودکي در مورد خوردن غذايي يا ميوه‌اي بدقلقي مي‌کرد به او مي‌گفتند در اروپا اينقدر ميوه گران است که مثلا پرتقال را دانه‌اي مي‌خرند.

سال‌ها‌يي نه چندان دراز از آن روزگار مي‌گذرد و اکنون به همت مسئولان در دولت قبل‌، عقب‌ماندگي‌هايي اين چنين از کشورهاي اروپايي جبران شد و هم اکنون هموطنان ما براي خريدن چند عدد سيب و پرتقال و يا چند کيلوگرم گوشت بايد از ماه قبل برنامه‌ريزي کنند.

در اين ميان برخي از اظهار‌نظر‌ها انسان را به فکر فرو مي‌برد‌. نظير گفته‌هاي معاون تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي آقاي ملک زاده که گفته است 50 درصد ايرانيان پر خور هستند.

گرچه ممکن است براي برخي اين سوال پيش بيايد که چگونه با وجود گراني افسار گسيخته مواد‌غذايي در سال‌هاي اخير هنوز ايرانيان مي‌توانند پرخوري کنند؟

پاسخ در اين جاست که الگوي غلط تغذيه اي ما ايرانيان باعث شده است حتي در بدترين وضعيت از لحاظ قيمت گوشت و لبنيات و ميوه‌و‌تره بار چاقي دست از سر ايرانيان برندارد. مصرف بيش‌از اندازه برنج و نان (گوش شيطان کر تا گران‌تر نشود) در سفره ايرانيان و جايگزين شدن موادغذايي با ارزش کمتر غذايي مانند سيب‌زميني و حبوبات و برنج و گندم به جاي گوشت و ماهي و لبنيات و ميوه‌جات و همچنين استفاده از روغن‌ها با ترانس بالا و از همه اين‌ها مهمتر ارزش فرهنگي پرخوري باعث شده است که ايرانيان علي‌رغم شدايد روزگار صورت خود را با سيلي سرخ نگه دارند و جايگاه خود را در جدول ملل چاق‌و‌چله از دست ندهند.

در فرهنگ ما متاسفانه زياد غذا خوردن از دوران کودکي و داشتن هيکل درشت نشانه خوبي است و با تاييدات جامعه و اطرافيان مواجه مي‌شود .

چاقي و هيکل درشت تا همين چند سال قبل چه براي زنان و چه براي مردان يک ارزش اجتماعي محسوب مي‌شد که البته اين الگو در مورد خانم‌هاي جوان در حال تغيير است اما در مورد آقايان داشتن «هيکل‌ميکل ميزون» که البته بيشتر با خوردن زياد و تزريق هورمون به دست مي‌آيد، هنوز ارزشي قابل تقدير است

اين فرهنگ به همراه الگوي غلط تغذيه و عدم تحرک در برخي از اقشار نظير خانم‌هاي غير‌شاغل باعث بروز چاقي و از آن بدترناراحتي‌هاي قلبي و عروقي شده است.

در اين ميان گرچه بهتر شدن وضع اقتصادي مردم و توانايي استفاده از مواد‌غذايي سالم‌تر و کم ضرر‌تر در کاهش نرخ چاقي موثر است اما از آن مهمتر برنامه‌ريزي فرهنگي خانواده‌ها براي عادت دادن کودکان به کم خوري و سالم‌خوري است.

اگر فرهنگي بپذيرد که وزن حضور هر فرد در جامعه و حق او به اندازه انسانيت وي است و درشتي هيکل ارزش اجتماعي محسوب نشود ناخودآگاه فرهنگ تغذيه مردم به سمتي خواهد رفت که کنترل چربي و کالري مورد نياز در حد تناسب اندام متحول شده و هر فرد به اندازه‌اي که نياز دارد از مواد‌غذايي در دسترسش استفاده خواهد کرد.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"