کد خبر: ۲۸۸۸۴
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۸ - ۰۸ آبان ۱۳۸۶

با توجه به شيوع و گسترش ايدز و راههاي سرايت آن، هم اکنون ايدز به يک بحران چند بعدي تبديل شده است. چرا که علاوه بر اين که از بعد بهداشتي مي­توان به عوارض و تبعات آن اشاره کرد از سوي ديگر مي­توان اين پديده را اورژانش اجتماعي خواند و از نگاهي ديگر آنرا بيماري مزمن اجتماعي ناميد بنابراين آنچه مهم است اين است که بايد درمان آن با ماهيت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و بهداشتي همراه باشد. در کشور ما با توجه به عدم شناسايي و بروز اين بيماري در سالهاي گذشته متأسفانه نسبت به بروز ، ظهور و شيوع آن غفلت به عمل آمده است. گرچه در سالهاي اخير به شکل جدي به آن نگريسته و برنامه کشوري کنترل اچ.آي.وي در شوراي عالي سلامت مطرح شده و بودجه ايدز از سال گذشته تا کنون چهار برابر افزايش پيدا کرده است؛ نبايد غافل از آن بود که جمعيت کشور جمعيتي جوان است و برخي گروهها هم مرتکب رفتارهاي جنسي پرخطر مي­شوند. اعتياد تزريقي، وجود مراکز پرخطر از جمله زندانها، پارتي­ها، خوابگاهها و..... را نبايد از خاطر دور داشت و از همه مهمتر وجود راههاي ناشناخته در ابتلاي به ايدز و راههاي جديد نيز مزيد بر علت است. از سوي ديگر اهميت بيماري ايدز همان­گونه که گفته شد نه تنها از جنبه­هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي مورد توجه است، بلکه از آن جهت که اين بيماري شرايطي براي ابتلا به بيماريهاي ديگر را فراهم خواهد کرد نيز درخور توجه است. در اين نوشتار به برخي از

جنبه­هاي اين امر پرداخته و برخي راهها براي مقابله با گسترش اين بيماري پيشنهاد شده است که در اين بين اهميت کشف و ثبت بين المللي داروي ضدايدز (IMOD) نيز بيشتر نمايان خواهد شد. فراموش نکنيم که ايدز از زواياي مختلفي بايد مورد بررسي قرار گيرد که علاوه بر روش­هاي درماني به ساختارهاي اجتماعي آن نيز بايد پرداخت چرا که با گذشت يک ربع قرن از ظهور و شيوع ايدز، که از کشورهاي حوزه شمال (توسعه يافته) آغاز شد، پس از اندک مدتي در اين کشورها کنترل و به کشورهاي حوزه جنوب (در حال توسعه) منتقل گرديد؛ اکنون برخي صاحبنظران از پاندمي (همه­گيري جهاني) ايدز سخن مي­گويند. اين بدين معناست که در حال حاضر اگرچه فراگيري اين بيماري، اجماعي بين المللي و امکانات سخت افزاري (خدمات داروئي و درماني) را ايجاد کرده اما توجه به وجوه نرم افزاري اين پديده تقريباً ناديده گرفته شده است. با توجه به اين که ابعاد روحي و رفتاري در مقوله سلامت امري مهم تلقي مي­شود، در عرصه پزشکي و سلامت، تامين ابعاد جسمي کافي نيست و بر ضرورت توجه به تغيير انگاره­ها و رفتارها در برخورد با بيماري­ها از جمله ايدز تاکيد مي­شود، توجه خاص به اين موضوع و آگاهي کامل نسبت به آن اين اميد را به همراه خواهد داشت که ما مجبور به تکرار اشتباهات جوامع صنعتي نباشيم و با گامهاي سريع در جهش­هاي در حال تکوين شرکت جسته و در جايگاهي قرار گيريم که لياقت و شايستگي آن را داريم. ايدز مبارزه بي سابقه­اي را در سطوح اوليه، بهداشت عمومي، تدارکات و مسائل مالي مراقبت­هاي بهداشتي، تحقيقات پزشکي و علوم رفتاري و سياستهاي اجتماعي مطرح کرده است. در مقايسه با اکثر بيماريهاي مهم که به طور نسبي تغييرات شيوع کمي را در طول زمان نشان مي­دهد HIV يک بيماري مسري است. اگرچه سرايت آن محدود به مسيرهاي کم و مشخص است. بسته به ميزان وسعت آموزش و استراتژي­هاي پيشگيري موثر که افراد جامعه را تشويق به محافظت خود در قبال رفتارهاي مخاطره آميز جنسي و استفاده از مواد مخدر مي­نمايد، ممکن است که بتوانيم ابعاد شيوع آن را محدود سازيم. متاسفانه تاريخچه برخوردها و رفتارهاي اجتماعي با شيوع اکثر بيماريهاي مهم مسري نشان مي­دهد که پوشش­هاي موثري در جهت پيشگيري اوليه و نه درمان را براي برخورد بهتر به مبارزه طلبيده است که از اين بين رسانه و به خصوص رسانه ملي وظيفه بس سنگيني را به عهده دارد چرا که رسانه به عنوان يکي از پايه­هاي اساسي شکل دهنده افکار عمومي و ساختارهاي اجتماعي به شمار مي­رود. در اين نوشتار، ضمن بيان مطالبي در مورد داروي آيمود IMOD با بهره گيري از پژوهشي که از سوي بانک جهاني در مورد بررسي نقش ساختارهاي اجتماعي در کنترل و يا تشديد شيوع ويروس ايدز در بيش از 149 کشور جهان انجام شده است مي­پردازيم.

داروي کنترل ايدز

داروي کنترل ايدز (IMOD) در تاريخ 14/11/1385 رسماً از سوي وزير بهداشت معرفي شد. داروي توليد شده با بهره گيري از گياهان دارويي و با استفاده از نانوتکنولوژي، سبب افزايش نوعي از سلولهاي ايمني بدن موسوم به CD4 مي­شود که بدن را در برابر عوارض HIV تقويت کرده و طول عمر بيشتري را براي بيمار فراهم مي­کند. (ايسنا، 14/11/85)

اين داروي کنترل ايدز هفته گذشته (مهرماه 1386) در سازمان بين­المللي مالکيت معنوي WIPO که در اروپا قرار دارد، به ثبت جهاني رسيد و حق انحصاري اختراع آن به نام ايران در جهان ثبت شد. (خبرگزاري انتخاب، 24/7/86)

پيش از اين نيز بسياري از کشورهاي غربي خواستار همکاري با ايران در زمينه استفاده همزمان داروي ايراني به مکمل­هاي خارجي شده­اند.

اساس مقابله اين دارو (IMOD) با ويروس ايدز افزايش مقاومت بدن در مقابله با ويروس است، زيرا ويروس HIV با فريب سيستم ايمني قادر است از دست سلولهاي ايمني بگريزد تا سلولهاي کشنده و نابود کننده بدن نتوانند ويروس ايدز را نابود سازند و همين امر سبب جنگ و گريز سيستم ايمني بدن و ويروس ايدز مي­گردد که اين جنگ و گريز ممکن است تا 10 سال نيز طول بکشد و سرانجام سيستم ايمني تضعيف گرديده و به واسطه عفونتهايي که بدن به شکل طبيعي در مقابل آنها مقاوم است از پاي در آيد ولي اين داروي کنترل کننده ايدز قادر است بدن را در مقابل ويروس ايدز تقويت نمايد. کشف اين دارو از سوي بسياري از خبرگزاريهاي جهان مخابره شد و توجه بسياري از مجامع علمي - تحقيقاتي جهان را به خود مشغول کرد.

در حال حاضر آيمود به عنوان داروي استراتژيک در اختيار دولت است و در برنامه درماني گروه زيادي از بيماران آلوده به اچ.آي.وي ايدز در سه مرکز در استان تهران، کرمانشاه و شيراز گنجانده شده است و اين بيماران از آن استفاده مي­کنند. گفتني است که آيمود دارويي است که برخلاف تمام داروهاي قبلي عوارض مهمي ندارد. (سايت تبيان)

اين دارو حاصل تلاش 6 ساله يک تيم پزشکي از متخصصان علوم پايه و باليني و همکاري 15 مرکز با حمايت دفتر همکاري­هاي فناوري رياست جمهوري و توسط شرکت پارس روس عرضه شده است. در 6-5 سال گذشته جهت کارآزمايي­هاي باليني مختلف در چند مرکز بهداشت، درمان و آموزش پزشکي تحت بررسي بوده و در سال گذشته به تاييد کميسيون قانوني ساخت داروها در وزارت بهداشت رسيده است.(همان)

نگاهي به ايدز در جهان

«بان کي مون»، دبير کل سازمان ملل در سخنراني خود در مجمع عمومي سال جاري اعلام کرد که در مدت ربع قرن گذشته ايدز، 65 ميليون نفر را مبتلا و 20 ميليون نفر را به کام مرگ کشانده است و تأکيد کرد که امروز 40 ميليون نفر با «اچ.آي. وي» زندگي مي­کنند که تقريباً نيمي از آنها زن هستند و (بيشتر از دو ميليون نفر آنها را کودکان تشکيل مي­دهند)، هر روز هشت هزار نفر به علت ابتلا به بيماري­هاي ناشي از ايدز مي­ميرند و طي همين مدت دوازده هزار نفر ديگربه «اچ­آي­وي» مبتلا مي­شوند، به ازاي هر نفر که درمان با داروهاي ضد ايدز (رترو ويروسي) را شروع مي­کند، شش نفر جديد به اين ويروس مبتلا مي­شوند. در سال گذشته چهارميليون و يکصد هزار نفر به ويروس ايدز مبتلا شده­اند و دو ميليون و هشتصد هزار نفر بر اثر اين بيماري جان خود را از دست داده­اند. اين در حالي است که فقط 5 درصد بيماران ايدز به داروي ضدايدز دسترسي دارند. (ايسنا) لنکراني وزير بهداشت در زمينه مرگ کودکان بي سرپرست ناشي از ايدز مي­گويد: در سال گذشته هر 15 ثانيه يک کودک در دنيا به علت فوت پدر يا مادر مبتلا به ايدز يتيم شده­اند. (پايگاه خبري شريف نيوز)

ايدز در ايران

گفته مي­شود که اولين مورد ابتلا به ايدز در ايران، چند سال پس از کشف اين ويروس مورد شناسايي و شناخته شده است که از يک کودک مبتلا به هموفيلي در اثر تزريق خون آلوده بوده است. طبق اطلاعات موجود ابتلا به ايدز در ايران پيش از دهه 60 بيشتر در اثر تزريق خون­هاي آلوده وارداتي بوده است و موج دوم ابتلاء در دهه هفتاد الگوي ايدز از ابتلاء توسط خون هاي آلوده و فرآوردههاي آن به سمت ابتلاء در بين معتادان تزريقي تغيير يافت و در سالهاي اخير نيز بسياري عقيده دارند که بيشترين ابتلا از طريق ارتباط جنسي صورت مي­گيرد. از سوي ديگر، تا سال 1383 ميزان مرگ و مير ناشي از ايدز رسماً 894 نفر گزارش شده بود. ولي در اين سالها به دليل بضاعت کم سيستم بهداشتي کشور در شناسايي افراد مبتلا در مورد حامل و ناقل بيماري ايدز، آماري گزارش نشده است.

سرانجام در سال 85 و اوايل 86 آمارهاي مبني بر وجود 14 هزار مبتلا به ايدز در کشور منتشر شد که به دنبال آن برخي مقامات بهداشتي از جمله دکتر احمد کوشا، معاون بهداشتي دانشگاه علوم پزشکي تبريز اعلام کرد که پيش بيني مي­شود درحال­حاضر قريب به 100 هزار مبتلا به ايدز در ايران وجود داشته باشد. نکته قابل توجه در مورد بيماري ايدز - به سان ديگر بيماريهاي ويروسي - اين است که رشد و گسترش شيوع آن چنانچه در برخي از کشورهاي ديگر نيز ثابت شده است (مثل هند) رشدي تصاعدي دارد و اين رشد به عوامل بسياري از جمله ميزان رعايت موارد بهداشتي، اعتياد، شرايط اقتصادي، هنجارهاي اجتماعي و ... بستگي دارد. در اين بين اعتياد نيز همچنان به عنوان معضلي که سبب بسياري از ناهنجاري­ها و نابساماني­ها از جمله ابتلاء ، انتقال و تغيير الگوي ابتلاء به ايدز در جامعه مي­شود، قلمداد مي­گردد. بنابراين نبايد از اهميت و نقش آن غافل بود، دکتر گلاره مستشاري، کارشناس ارشد سازمان ملل در امور کاهش تقاضاي مواد مخدر، در اين زمينه مي­گويد: تولد 3 هزار نوزاد مبتلا به ايدز در ايران پيش بيني مي­شود. (ايسنا، 4/4/1386)

بيماريهاي مرتبط با ايدز

به گفته متخصصان غربي مهمترين علت آمار بالاي مبتلايان به سل و هپاتيت، مالاريا و .... بيماري ايدز است. دکتر امين احتشامي افشار، رئيس انجمن متخصصان ريه ايران در مورد بيماري سل اعتقاد دارد که سل بيماري و معضل بهداشتي چند دهه اخير جوامع محسوب مي­شود که قرار بود در دهه 70 ميلادي کنترل شود. اما به دليل مشکلات بهداشتي و بيماريهاي نوظهور چون ايدز تاکنون اين امر ميسر نشده است. (ايسنا)

در بسياري از گزارش­هاي بهداشتي و فراواني ابتلاء به بيماريها، وجود بيماري ايدز به همراه ديگر بيماريها گزارش شده است که از جمله مي­توان به گزارش و هشدار مديران شبکه­هاي بهداشتي در مورد فراواني و رابطه بيماري ايدز و بيماري­هاي هپاتيت، سل، بيماريهاي تنفسي و ... اشاره کرد.

يکي از دلايل اين امر اشتغال سيستم ايمني به مبارزه عليه ايدز است که اين جنگ و گريز ممکن است تا ده سال نيز بطول انجامد، لذا سيستم ايمني در پاسخگويي به عوامل بيماري زا در بدن دچار نقص مي­شود و بدن آماده ابتلا به بيماريها و عفونت­هاي فرصت طلب خواهد شد. بنابراين طبيعي است که با شيوع بيماري ايدز بيماريهاي ديگري از جمله سل، سرطان، مالاريا، هپاتيت و ... نيز افزايش پيدا کند.

نقش ساختارهاي اجتماعي در پاندمي ايدز

آنتول منون يوهانس (Antole Menon jahanssoh) مي­نويسد پژوهش اخير بانک جهاني با عنوان «مسايل حکومت 3» شاخص­هاي حکومت را براي 199 کشور تنظيم کرده است. در اين پژوهش حکومت به شش * شاخص تقسيم شده که با استفاده از اين شاخص­ها ارزيابي­هاي مربوط به شيوع ويروس ايدز براي هر کشور استخراج گرديده است. منظور از شيوع ويروس ايدز، درصد بزرگسالان بين 15 تا 49 سال، آلوده به اين ويروس است.

داده­ها مربوط به 149 کشور از مجموع 199 کشور مي­باشد. برخي از کشورها، به دليل نبود داده­هاي مربوط به شيوع ويروس ايدز از اين تحليل کنار گذاشته شده­اند. طبق ارزيابي شيوع ويروس ايدز UNAIDS پنجاه رتبه ممتاز از 149 کشور وجود داشته است، تحليل غيرپارامتريک رابطه معکوس ميان حکمراني و شيوع ويروس ايدز را نشان مي­دهد؛ يعني شيوع ويروس ايدز زماني کاهش مي­يابد که حکومتها شاخص­هاي مثبت حکمراني را رعايت نمايند. سه شاخصي که موثرترين شاخص­هاي حکمراني را تشکيل مي­دهند عبارتند از: کارآمدي، حکومت قانون و عدم فساد. مجموع داده­­هاي 149 کشور به سه گروه دسته بندي شده است که به ترتيب نشانگر کمترين حد در شاخص­هاي مذبور در حد نياز و بيشترين حد جايگاه رده بندي در سه گروه تقسيم شدند. ميانگين برآورد شيوع ويروس ايدز براي گروه دولتهايي با قابليت متوسط و پايين به رغم پيشرفت در ساير شاخص­هاي اقتصادي و سلامت به ترتيب 7% (7/33-05/0) و 75% (4/33-50/0) ثابت باقي مانده است. حد متوسط شيوع ويروس ايدز در گرو روشهاي با قابليت بالاتر نيز 2% (8/38-05/0) بوده است. بنابراين مي­توان کشورهاي آلوده به ويروس ايدز را به سه گروه که تقريباً نزديک به «رده بندي حاکمان» هستند؛ مشخص کرد: گروه دولتهاي کارآمد، با ثروت و نظام­هاي مراقب سلامت موثر. مهمترين چالش پيش­روي چنين کشورهايي، تامين خدمات سلامت، دسترسي گروه­هاي به حاشيه رانده شده به مراقبت­هاي بهداشتي و نيز استمرار آموزش و تحقيقات در مورد راهبردهاي بهينه يا نوين پيشگيري و درمان بوده است.

در اين پژوهش مشخص شده است که فقرا کساني هستند که بالاترين خطر ابتلا به بيماري­هاي مسري را دارند. نقش فقر به عنوان يک عامل افزايش دهنده خطر بيماري، بيش از 300 سال است که به اثبات رسيده است. سلامت و ثروت به نحوي جدا نشدني به يکديگر همبسته­اند. تمام کساني که به نحوي مزمن بيمار هستند، در يک چرخه باطل افق­هاي محدود گرفتار شده­اند. البته آنچه براي يک فرد اولويت و مهم است، براي يک ملت - دولت نيز مهم

مي­باشد و در اولويت است. براي مثال ايدز که تاثيرات زيادي در تضعيف اقتصاد و رشد منفي اقتصاد در کشورها دارد (تاثير بسيار منفي روي اقتصاد خانواده و فرد نيز دارد) گواهي براين مدعاست.

مراقبت اوليه رايگان امري بسيار حياتي است تا بدين سان کساني که بيماري­هاي واگيردار قابل درمان دارند،

بتوانند زنده بمانند، البته جاي دلگرمي است که برخي مثال­هاي خوب در کشورهاي مواجه با فقر منابع اقتصادي نظير اوگاندا، سنگال و کوبا وجود دارد. در اين کشورها هدايت، ارتباط مناسب و حمايت جامعه مدني، اپيدمي ايدز خاص اين مناطق را متفاوت ساخته است. يکي ديگر از مثالها، کشور نيجريه، پرجمعيت­ترين کشور آفريقايي است که از سال 1999 دموکراسي را نيز تجربه کرده است. به رغم ثروت عظيم، نيجريه از منازعات مکرر مذهبي و قومي رنج مي­برد که به شدت توسعه اين کشور را تحت شعاع قرار داده است. البته فشارهايي از سوي جامعه مدني و نهادهاي نظامي موجب شده است که برنامه­هاي درماني خاصي در اين کشور در اولويت قرار گيرد.

در مقابل، در آفريقاي جنوبي به رغم يک دهه برخورداري از حق رأي همگاني و ثروت سرانه بيش از ده برابر ثروت نيجريه و کسب 115 امتياز بيشتر نسبت به آن کشور در رده بندي ميانگين حکام؛ همچنان ميزان شيوع ويروس ايدز 4 برابر بيشتر از نيجريه است. از سوي ديگر عوامل متعدد ديگري ميزان بالاي شيوع ايدز در آمريکاي جنوبي را تبيين مي­کند از جمله: اپيدمي زودرس ايدز ، مهاجرت از کشورهاي همسايه با ميزان شيوع بالاي ايدز به اين کشور، خشونت و نابرابري دوران آپارتايد و مسامحه حکومت طي يک دهه گذشته. مجموع اين موارد سبب شد تا حکومت آفريقاي جنوبي اخيراً تحت فشار نهادهاي ملي و بين المللي مدني شود. خدمات رايگان و مراقبت اوليه (ART) رايگان را براي همه بيماران مبتلا به ايدز فراهم آورد. کوبا و هايتي، جزايري با جمعيت و سرانه (GDP-PPP) مشابه هستند که هنوز هم ارزيابي شيوع ويروس ايدز در اين دو کشور به ترتيب 5% و 1/6% است. گفته مي­شود که ايدز از طريق تجارت فحشاء توسط آمريکا در اوايل دهه 1980 وارد هايتي شد... اهالي کوبا نيز به خاطر وجود رابطه نظاميان و کارکنان بخش درمان اين کشور با اهالي صحراي آفريقايي در معرض خطر ايدز قرار گرفتند... کوبا از نخستين کشورها در قاره آمريکا بود که سياست ملي را جهت کاهش و کنترل شيوع ايدز و مراقبت از افراد مبتلا به ايدز به اجرا درآورد. دولت کوبا مراقبت سلامت رايگاه را براي تمامي شهروندان فراهم کرده است و اين کشور به شدت به سياست­هاي حمايت از سلامت جامعه، از جمله مبارزه بين المللي برعليه ايدز پايبند است. درست برخلاف آن، در هايتي پس از گذشت دو قرن از استقلال اين کشور تاکنون سي و سه کودتا به وقوع پيوسته است. بي ثباتي به علاوه ساير عوامل حکومتي منجر به عدم توسعه يافتگي نظام مراقبت سلامت در اين کشور شده است.

اگر نحوه حکمراني بهبود يابد بايد شاخصه­هاي بهداشتي نيز ارتقاء يابد؛ از جمله زنان کمتري هنگام زايمان جان خود را از دست دهند، پزشکان بيشتري براي جمعيت هر منطقه وجود داشته باشد، دسترسي به آب سالم و آشاميدني در دسترس باشد و اميد به زندگي افزايش يابد و در نتيجه با بهبود کيفيت حکومت و حکمراني، سرانه GDP-PPP نيز افزايش خواهد يافت و توزيع عادلانه درآمدهاي کسب شده تحقق خواهد يافت و سرمايه گذاري بيشتري در بخش سلامت و آموزش نسبت به بخش نظامي صورت خواهد گرفت.

جالب اينجاست که برآورد ميانگين شيوع ويروس ايدز، به رغم بهبود منطقي ساير شاخص­ها تغييري بين

گروه­هاي سوم مياني و پايين رده بندي ميان حکمراني به وجود نياورده است. غالب اقتصادها با رتبه مياني را

مي­توان در گروه «حکومت با قابليت متوسط» يافت. بسياري از اين کشورها جمعيت زيادي دارند. آنهايي که از اپيدمي ايدز برخوردارند عبارتند از: روسيه، چين و هند.

روسيه بيش از 3 ميليون معتاد تزريقي و ART نسبتاً گراني دارد که منجر به وخيم­تر شدن اپيدمي ايدز شده است. فروپاشي شوروي سابق آسيب­هاي جدي بر سلامت مردم وارد کرده است.

اميد به زندگي در روسيه با توجه به حرکت اقتصادي روسيه به سمت اقتصاد بازار، 9 سال افت داشته است و ما مشاهده مي­کنيم برخي از بيماريهاي اجتماعي نظير سل، ايدز و هپاتيت در اين کشور رشد چشمگيري داشته است، حدود 80 درصد مبتلايان به ايدز، معتادان تزريقي هستند. هرچند اخيراً فاز جديدي از اپيدمي مبتلايان به ايدز از طريق مراودات جنسي انتقال مي­يابد، تنها در سال 2003 تعهد و عزم جدي براي مقابله با ايدز، در سطوح بالاي سياسي در اين کشور قابل مشاهده بوده است.

همچنين UNAIDS در سال 2002، در گزارش خود بيان داشت که شمار کلي مبتلايان به بيماري­هاي همه گير در چين از سال 1998 تاکنون حدود 30 درصد افزايش يافته است که در اين ميان حدود يک ميليون نفر به ويروس ايدز مبتلا هستند. اين يک واقعيت است که ممکن است چين به زودي اپيدمي (همه­گيري) خطرناک و فراگير ايدز را تجربه کند، لذا اين امر موجب نگراني­هاي فراواني شده است.

معتادان تزريقي و استفاده مشترک از سوزن­هاي آلوده در جنوب و شمال غرب چين و همچنين آلودگي خون اهداء کنندگان آن، از جمله دلايل انتقال اين ويروس بوده­اند، واحدهاي خون ناسالم در دهه 1990 منجر به شيوع ويروس ايدز و در نتيجه مرگ و مير ناشي از آن در استانهاي مرکزي اين کشور شد. در قبال اين حوادث،

دولت­مردان چيني اخيراً اعلام داشته­اند که ART رايگان در استان­هاي مرکزي اين کشور فراهم مي­کنند.

ديگر اين که نخستين تمرکز عمده ايدز در هندوستان، شهر بمبئي است، در بمبئي صنعت تجارت فحشاء به نحو گسترده­اي وجود دارد و برآورد شيوع ويروس ايدز در ميان روسپيان اين منطقه 50 درصد است. پيش بيني شده است که طي يک دهه آينده، ايدز عامل اصلي مرگ و مير بزرگسالان در هند باشد. به رغم اين که دولت هند ايدز را در صدر اولويت­هاي ملي خود قرار داده، اما زيرساخت­هاي ضعيف مراقبت از سلامت، درصد بالاي بي­سوادي و فقر گسترده در اين کشور از موانع عمده هرگونه تلاش جهت کنترل اين بيماري به شمار مي­روند، در پايان سال 2003 دولت هند تهيه ART رايگان در هشت بيمارستان دولتي را در دستور کار خود قرار داد و مطابق برنامه تعداد اين مراکز به 25 مرکز افزايش خواهد يافت.

عمده هدف پژوهش بانک جهاني تلاش جهت واکاوي نقش حکمراني در پاندمي ايدز بود، البته مشخص کردن اين امر که آيا رابطه ديده شده (ميان متغيرهاي اين پژوهش) همبستگي و يا عِلّي است، امري غيرممکن به نظر

مي­رسد. هرچند که تحليل اوليه از 149 کشوري که داراي داده­هاي مربوط به شيوع ويروس ايدز UNAIDS هستند، تلويحاً به علت اشاره دارد؛ اما اين رابطه در آينده، يعني زماني که امکان تطبيق کشورها با مشابه

امروزين­شان فراهم شود، مشخص­تر خواهد شد. چنانچه در حال حاضر برزيل و هند برآورد مشابهي را در عملکرد حکومتي و ميزان شيوع ايدز دارا هستند. اگرچه زماني که ساير شاخص­هاي اقتصاد و سلامت مورد آزمون و بررسي قرار گرفتند. بسيار واضح بود که هند سرمايه گذاري کمتري نسبت به برزيل در بخش سلامت و آموزش داشته است. هند يک سوم ميزان پزشکان برزيل را دارد و همچنين ميزان متوسط مرگ و مير در هند دو برابر برزيل

است. سرانه GDP-PPP برزيل سه برابر هند است. اما اين سرانه در هند عادلانه­تر توزيع مي­شود که اين امر منجر به برابري شاخس «اميد به زندگي» در دو کشور گرديده است، هند و برزيل عمده­ترين توليدکنندگان ART جنسي هستند اما برزيل از پايان ديکتاتوري نظامي در سال 1990؛ برخلاف هند پيوسته حمايت سياسي قوي­اي از بيماران ايدزي به عمل آورده است.

در سال 1996، دولت برزيل با تصويب يک قانون ملي، اختصاص دايمي منابع مالي و دسترسي همگاني به مراقبت از جمله ART را تضمين کرده است. ناهمگوني فعلي ميان خط مشي درمان ايدز در برزيل و هند حاکي از آن است که اپيدمي ايدز در هند در آينده نزديک با سرعت بيشتري منتشر خواهد شد و بر توسعه اين کشور نيز تاثير خواهد گذاشت، لازم به ذکر است ده کشوري که در بخشي از اين پژوهش به آنها پرداخته شده است، عبارتند از: هايتي، نيجريه، کوبا، روسيه، هند، برزيل، آفريقاي جنوبي، امريکا و يونان.

کنترل ايدز در روسيه، چين و هند با پيروي اين کشورها از الگوي برزيل امکان پذير خواهد بود. نهادهاي

بين­المللي به حمايت از جامعه مدني درون اين کشورها نيازمنديد تا منابع حکومت مطبوعشان را جهت تغييرات روزافزون مراقبت سلامت متمرکز کنند. برنامه جهاني مبارزه با سل، فرصت­ها و چالش­هاي پيش روي درمان بيماري­هاي مزمن نظير ايدز را مشخص ساخته است. جا دارد که نهادهاي بين المللي سلامت و نهادهاي مالي دست در دست يکديگر فضايي را به وجود آورند تا تغييرات به گونه­اي شود که شبکه­هاي اطمينان بخش سلامت و دولتهاي پاسخگو جهت به کارگيري بهترين مراقبت سلامت و اقتصاد پويا و سازنده به وجود آيند.

اگر جامعه مدني در کشورهاي ثروتمند بتواند به سرعت، تغييرات اجتماعي را در جهت بهبود حمايت از سلامت در کشورشان اعمال کنند، سازمان بهداشت جهاني تا پايان شيوع ويروس ايدز عموماً سهم کمتري به خدمات حمايتي براي تحت پوشش قرار دادن سه ميليون بيمار مبتلا به ايدز در کشورهاي گروه «حکومت­هاي کارآمد» اختصاص خواهد داد. با وجود اين، آمارهاي موجود، تفاوت ميان گروه­هاي جمعيتي خاص را پنهان ساخته است. براي مثال در ايالات متحده شيوع ويروس ايدز در ميان زنان آفريقايي - آمريکايي تقريباً بيست و نه برابر زنان سفيد پوست است. همچنين در انگلستان، شيوع ويروس ايدز در ميان لواط کاران (MSM) در لندن در سال 2001، حدود يک صد برابر ميانگين ملي بوده است. ناهمخواني شيوع ويروس ايدز ميان گروه­هاي «در خطر» انگلستان و ايالات متحده نشانگر مشکلات استفاده از آمارهاي ارزيابي کشوري شيوع ويروس ايدز (UNAIDS) مي­باشد. تيم نظارتي (UNAIDS) کيفيت روش­هاي مراقبت را مورد بررسي و ارزشيابي قرار داده است و روشن ساخته است که برخي از ارزيابي­هاي شيوع ويروس ايدز بايد تجديد نظر شود.

بهترين شيوه مراقبت، براي جلوگيري از انتقال بيماري از مادر به فرزند، به خاطر سهولت دسترسي به بيماري، استفاده از آزمايش­هاي پيش از زايمان و درمان با ضد رترو ويروس است. از سوي ديگر مراقبت و درمان اوليه (ART) نيز در اين مورد قابل توجه است.

آن دسته از کشورهايي که در پايين­ترين جايگاه رده بندي شاخص حاکمان کشورها جاي دارند، با فقر، نظام مراقبت سلامت ناکارآمد، ميزان بالاي شيوع ويروس ايدز و بدهي بين المللي بسيار بالا مشخص و تعريف شده­اند. افزايش ميزان شيوع ايدز در بسياري از کشورهاي آسيب پذير بيش از يک دهه قبل، پيرو تحليل داده­هاي اقتصادي، سلامت و حقوق بشري اين کشورها پيش بيني شده بود. به لحاظ تاريخي، حمايت بين المللي جهت مواجهه با مشکلات مراقبت سلامتي بر راهبردهاي کنترل کوتاه مدت و سلسله مراتبي بيماري متمرکز بوده است. اگر در کشورهايي با زيرساخت­هاي ضعيف مراقبت سلامتي بخواهند ايدز را به نحو موثري تحت کنترل درآورند، راهبرهاي بلندمدت افقي و ظرفيت ساز نيز بسيار مهم و حياتي هستند. پيش از اين، در شماري از آزمايشهاي داوطلبانه (VCT) براي ايدز توسط «تامين خدمات رايگان و مراقبت اوليه (ART)» تسهيل شده است. تامين حمايتهاي موثر مراقبت اوليه براي زنان باردار موثرترين راه فراهم آوردن خدمات (NCT) براي ايدز است که از طريق شناسايي مادران مبتلا به ايدز، جلوگيري از تولد کودک آلوده به ويروس و تسهيل خدمات براي همسران اين مادران انجام مي­شود.

سال 2005 به سرعت قابل تحقق بود. سلامت از جمله حقوق اساسي انسان­هاست. پس هر نهاد، سازمان و يا شهروند جهاني نياز به همکاري جهت ايجاد ساختارهاي پايا و پوياي اجتماعي دارد تا در چارچوب آنها بتوان تامين مراقبت سلامت براي همگان را تسهيل نمود. پاندمي فعلي ايدز نشانگر سکون و بي تفاوتي نسبت به مسائل سلامت جهاني است، ترويج و اشاعه «نحوه حکومت خوب» اقدامي لازم جهت توانمندسازي ساختن جامعه براي مهندسي تغييرات بلندمدت مراقبت سلامت جهت مقابله با ايدز و چالش­هاي پيش روي مراقبت سلامت در آينده است. بنابراين پژوهش سازمان بانک جهاني بيان مي­دارد که شيوع ايدز ارتباط تنگاتنگي با اداره ضعيف کشور دارد بنابراين براي اجراي برنامه­هاي سلامت عمومي بين المللي، لازم است تا ابتدا ساختارهاي اجتماعي کشورها اصلاح شود تا بنيان­ها مستحکمي ايجاد شود که براساس آن برنامه­هاي موثر مراقبت سلامت قابل اجرا باشد.

ايدز و ضرورت سلامت در رفتار اجتماعي

علوم مختلف با شناخت و تکامل خود در مسير رفع مشکلات بشر و نيازهاي اجتماعي برآمده­اند. جامعه نگري علوم و وحدت علوم مختلف اساس و بنيان انقلابي است که علوم رفتاري از آن صحبت مي­کنند، جامعه نگر شدن علوم و عالمان و متخصصان راه عملي رهايي از اين وضعيت بحراني است. در بعد پزشکي و سلامت مرتبط با سلامت انسان و پزشکي جامعه نگر در کمتر از دو دهه اخير تحولات چشمگيري صورت گرفته است.

پزشکي معاصر ديگر تنها علم و هنر تشخيص و درمان بيماريها نيست بلکه پيشگيري از بيماريها و ارتقاء سطح بهداشت هم هست، از آنجا که سلامتي بسيار مهم است. براي همين است که ما زندگي خود را در جهت حفظ يا رسيدن به آن هدايت مي­کنيم، چرا که سلامتي انسان را قادر مي­سازد که در پي رشد معنوي، موفقيت­ها و لذات زندگي باشد. سلامتي و رفتار به طرز جدا نشدني به هم پيچيده­اند سلامتي و بيماري با رژيم غذايي، تمرينات و ورزش، اضطراب، روابط اجتماعي و رفتارهاي سازشي و مراقبت، مرتبط است. يک سبک زندگي سالم، سلامتي را ارتقاء مي­بخشد و از سوي ديگر، ارتباطات بي بند و باري و اعتياد عامل اصلي ايدز هستند که سلامتي را به گونه­اي اساسي در معرض خطر قرار مي­دهد.

همانطور که رفتار بر سلامت اثر مي­گذارد، سلامتي نيز بر رفتار موثر است. علوم رفتاري در جستجوي خود براي مشخص نمودن علل به وجود آمدن يک رفتار، به اين نتيجه رسيده است که وضعيت سلامتي مي­تواند در اينکه شما پياده روي خواهيد کرد، در رختخواب خواهيد ماند، در حد بالاترين توانايي درآمدتان چگونه مي­باشد و ... مشخص خواهد کرد. بيماريها و بلايا زندگي روزمره را مختل مي­کنند. وقتي آنها مي­آيند ميل به بهتر شدن و خوب شدن معمولاً با انگيزه بازگشت به فعاليت­هاي معمول زندگي همراه است. سلامتي رفتار، دروني و اصولاً يک رويداد رواني است. رفتارهاي ما تعيين مي­کنند که ما صلح را تجربه مي­کنيم يا ترس را، آيا ما سالم هستيم يا بيمار، آزاديم يا اسير عشق، به طور کلي با قاعده­اي عمومي مي­توان دريافت که با غيبت کامل ترس، پايه و اساس سلامت رفتار مهيا مي­گردد.

اين موضوع که رفتار در روند بيماري اثر مي­گذارد براي اکثر پزشکان روشن شده است. آنها مي­دانند که تصميم به زنده ماندن يا مردن، روند بيماري را تغيير مي­دهد. پزشکان مي­دانند که اين طرز رفتار را نمي­توانند زير ميکروسکوپ بکشند، اندازه بگيرند، وزن کنند و يا از آن عکس بگيرند. دنيا قبل از اينکه ما بتوانيم خوشحال، آرام و در فکر ديگران باشيم براي ما تغيير نخواهد کرد، تنها چيزي که بايد تغيير کند رفتار ماست. تغيير در رفتار اختياري است نه اجباري. در پزشکي سنتي، پزشک سعي مي­کرد که کاري نسبت به بيمار انجام دهد. پزشکي مدرن در جامعه جهاني قرار داد جديدي با پزشکان بسته است. جامعه جهاني از پزشکان مي­خواهد که خود الگويي از سلامت و رفتار آگاهانه و درست باشند تا جامعه از رفتار آنها درس بگيرد. اين مساله بسيار روشن است که تا زماني که ما فکر مي­کنيم در مقابل بيماري، حوادث، بلايا، پير شدن، ضعيف شدن و مرگ ناتوانيم، در صلح و آرامش نخواهيم بود. بدون يک تغيير اساسي در تصويري که از خود داريم، تضاد و اضطراب در تمام آنچه که فکر مي­کنيم و انجام مي­دهيم تا زمان نابودي ما، همانطوري که انتظار داريم جريان خواهد داشت. خيلي از مواردي که قادر به درک و فهم آنها نيستيم به اين دليل است که ما هنوز در موقعيت فهم آن نيستيم. يکي از موارد در اين زمينه، نقش اساسي رسانه ملي است که در فرآيند آموزش در فرهنگ و ارتباطات قادر خواهد بود ارزشها، معتقدات، معارف و تعبيرهاي نمادي را به مخاطبان خود منتقل نمايد. چرا که آموزش يکي از عناصر فرهنگ به شمار مي­آيد و در سرفصل مطالعات فرهنگي يکي از مولفه­هاي اصلي آن است.

فرآيند آموزش در فرهنگ و ارتباطات

با ظهور نوگرايي و شکل گيري جوامع مدرن، بدون شک نقش سنت تغيير يافته و برخي وجوه آن تحت تاثير شرايط جديد قرار مي­گيرد. تعيين اين دگرگوني­ها به خصوصيات فرهنگي بستگي دارد، زيرابسياري از سنت­ها همچنان نقش مهمي در زندگي افراد و حيات اجتماعي ايفا مي­کنند که آموزش يکي از آنها است؛ چرا که اگر تمامي راه­ها براي انتقال آنها به شکل­هاي بعد بسته باشد، باز هم نمي­توان مانع انتقال شفاهي و سينه به سينه آنها شد. حقايق اجتماعي نشان داده­اند که عناصر مدرن و سنتي زندگي قابل جمع هستند چرا که مردم مي­توانند چنان زندگي کنند که عناصر سنتي را با شيوه­هاي جديد يکپارچه کنند. با حضور فزاينده رسانه­ها در امر آموزش نيز شاهد تقابل­هايي با سنت آموزش هستيم که سياست گذاري و برنامه ريزي نوين آموزش را بيش از پيش وابسته به حوزه فرهنگ و ارتباطات وابسته کرده است؛ به اين جهت برخي رويکردهايي را براي آموزش تعريف کرده­اند از جمله:

- فرآيندي که يک جامعه به وسيله آن، ارزش­ها، معتقدات، معارف و تعبيرهاي نمادي را به اعضاي تازه خود منتقل مي­کند.

- انتقال معلومات، مهارت­ها و ارزش­هاي موجود در جامعه به نسل­هاي ديگر

- فرايندي خاص يا گروهي از فرايندها که متضمن تهيه و تدارک عمومي تجارب يادگيري يا انتقال معارف و معلومات در مکان­هاي خاص مانند مدرسه، دانشگاه، کتابخانه، آزمايشگاه و ... با روش­ها و شيوه­هاي خاص و به شکلي رسمي باشد. (شعاري نژاد، 1375، ص 409)

برخي از اين تعاريف، آموزش را محدود به نظام­هاي آموزش رسمي و تدريس مدرس­ها مي­کنند حال آنکه اين فرآيند را بايد اعم از اين قالب­هاي تعريف شده بدانيم. آموزش داراي محتوايي فراگير و شامل فرهنگ عمومي جامعه است. زندگي آدمي فرايند مداوم ارتباطي، آموزش و يادگيري است که در هيچ يک از قالب­هاي محدود کننده قبلي نمي­گنحد و رسانه ملي بسياري از محدوديت­هاي آموزش را از بين برده است و اين فرايند ارتباطي

ويژگي­هايي نيز دارد که آن را از ساير انواع ارتباطات متمايز مي­کنند. بنابراين «آموزش فرآيند ارتباطي هدفمندي است که به نوعي به تفاهم و اشتراک اطلاعات، نگرش­ها يا اعمال ميان آموزش دهنده و فراگير منجر شود.» (احديان، 1374، ص 158) اين تعريف بر تعيين اهداف قبلي در يکي از حيطه­هاي شناختي، نگرشي (عاطفي) و عملي (رواني- حرکتي) تاکيد دارد و هر فرآيند ارتباطي که به منظور تحقق هدفي در يکي از حيطه­هاي مذکور صورت گيرد و به اشتراک اطلاعات، نگرش­ها يا اعمالي ميان دو سوي ارتباطي منجر شود؛ مي­توان بر آن نام آموزش نهاد.

آموزش را مقدمه يادگيري (Learning) مي­دانند. يادگيري را وقتي به کار مي­بريم که تغييري نسبتاً ثابت در رفتار يا افکار و اعمالي که از تمرين و تجربه نتيجه مي­شود، به وجود آمده است ولي واژه آموزش را هنگامي استفاده مي­کنيم که مي­کوشيم شرايطي را براي يادگيري ثمربخش فراهم آوريم. هرگاه آموزش موفق باشد، يادگيري انجام گرفته است. (شعاري نژاد، پيشين، ص 340)

ظهور جامعه مدرن توأم با تغييراتي در شرايط اجتماعي بود که مشکلاتي را در فرايند کثرت حجم اطلاعات قابل سنجش در بخش آموزش به همراه داشت. مشکلاتي چون افزايش تعداد افراد واجب التعليم، تراکم تسهيلات، کثرت حجم اطلاعات، ازدياد وظايف آموزش و نيز محدود بودن منابع انساني و پيشرفته رسانه­اي از آن جمله بودند. از اين رو براي حل مشکلات آموزش از وسايل ارتباط جمعي استمداد شد و مطبوعات، راديو و تلويزيون نيز بدان پاسخ مثبت دادند و به توليد آثار آموزشي و تکميل آموزش­هاي موجود پرداختند، راديو آموزش در سالهاي پيش از جنگ جهاني دوم به ويژه در آمريکاي شمالي و کشورهاي اروپاي غربي رواج يافت.

تلويزيون ثابت کرده بود وسيله ارتباطي نيرومندي است که با تکيه بر توانمندي­هاي خود تاثيرات فراواني بر همه جامعه دارد پس از جنگ جهاني دوم به عنوان يک رسانه آموزش به کار گرفته شد. آمريکائيان در ابتدا تلويزيون آموزشي (Educational television) را معادل تلويزيون درسي (Instructional television) مي­دانستند و برنامه­هاي آموزشي آن برگرفته از تدريس حضوري معلم و کلاس درس بود. اما در انگلستان و اکثر کشورهاي اروپايي، تلويزيون آموزشي در حوزه­هايي اعم از دروس مدارس تعريف شد و عهده دار توليد و پخش برنامه­هاي اطلاعاتي، آموزشي و سرگرمي بود و تلويزيون آموزشي به تدريج جاي خود را به تلويزيون عمومي داد که کارکردهاي آن عبارت بود از: امور عمومي، فرهنگ و آموزش و پرورش. هدف از برنامه­هاي فرهنگي ايجاد تغيير در رفتار به منظور پرورش ذوق و درک هنرها، پرورش حس، درک فرهنگ معاصر و ميراث آن است. همچنين مقصود از برنامه­هاي عمومي ايجاد تغيير در رفتار به منظور کمک به مردم در تصميم گيري نسبت به مسائل سياست داخلي و خارجي است و هدف از برنامه­هاي آموزش ايجاد تغييرهاي مشخص در رفتار زيباشناختي، اطلاعاتي و ماهرانه است. يکي از نتايج بازتعريف مفهوم تلويزيون آموزش اين بود که محور اصلي کار را بيشتر متوجه خود مردم ساخت تا نيازهاي آموزشي مدارس. (اولسون، 1377، ص 459-455)

اصطلاحات متنوعي که براي تلويزيون و تلويزيون آموزشي به کار مي­رود، گوياي موارد استفاده خاص و عام اين رسانه در آموزش است. تاکيد بر محتواي فرهنگي آموزش، زاده تغيير در نحوه نگرش به آموزش است که آن را فرايندي مستمر در حيات بشري مي­داند. اين ديدگاه در شيوه برخورد با برنامه­هاي آموزشي راديو و تلويزيون بازتاب داشته است و به اين ترتيب همه برنامه­هاي آنها به سبب برخورداري از پيام­هاي فرهنگي مي­توانند آموزشي باشند، مخاطبان اين برنامه­ها نيز عموم مردم هستند و تلويزيون در جوار برنامه­هاي رسمي مي­تواند به منظور ارتقاي دانش، مهارت­ها و تقويت نگرش و احساس­هاي عمومي محتواهاي آموزشي غيررسمي را تهيه و پخش کند. امروزه آموزش تلويزيوني شامل هر دو بخش درسي و غيردرسي است.

پيشنهادها

صداوسيما به عنوان تاثيرگذارترين رسانه در مورد بيماري ايدز مي­تواند هم برنامه سازي کند و هم نسبت به گوشزد کردن آن به متوليان امور نقش مهمي را ايفا کند و در سطح عمومي نيز نسبت به اطلاع رساني به موقع و مفيد اقدام کند. لذا موارد ذيل پيشنهاد مي­شود:

1- معرفي داروي جديد کنترل ايدز (آيمود) که در مهرماه سال جاري به ثبت رسيد.

2- بررسي چگونگي تغيير الگو و انتقال بيماري از اعتياد تزريقي به سمت انتقال از راه تماس جنسي و راههاي مقابله با آن از طريق ميزگردها و برنامه­هاي مستند و تهيه گزارش و استفاده از نظر کارشناسان و

صاحب­نظران

3- کنترل شديد و رعايت موارد بهداشتي و پيشگيرانه در برخي اماکن خطرپذير مثل زندان­ها، پادگان­ها، خوابگاه­ها و ... (با تهيه برنامه­هاي مستند و استفاده از نظر مسئولان و کارشناسان)

4- اطلاع رساني و تشويق به راه اندازي کلينيک بيماري­هاي رفتاري و راه اندازي مراکز دي­آي­سي و ام­ام­تي به منظور کنترل و پيشگيري از ايدز به عنوان مثال بررسي چگونگي بارور شدن مادران مبتلا به ايدز به منظور پيشگيري از ابتلاي جنين و نوزاد و از سوي ديگر پيشنهاد راههاي تکنولوژي باروري به منظور مراقبت و درمان که احتمال ابتلاي نوزاد را کاهش مي­دهد.

5- کمک به شناسايي عوامل ناشناخته در انتقال بيماري ايدز که به عقيده کارشناسان هنوز موارد ابتلا از طريق رفتارهاي پرخطر و غيره در مورد ايدز ناشناخته هستند.

6- نقد و بررسي چگونگي تشکيل نظام مراقبت در کشور و توجه بيشتر به نقش بيماريهاي آميزشي و انتقال ايدز از طريق رفتارهاي آميزشي و همچنين سازوکارهاي انتخاب و تقويت گروه­هاي پژوهشي به منظور تحقيقات مستمر و گرفتن نمونه از جامعه و گروههاي آسيب پذير؛ در برنامه­هاي کارشناسي.

7- آموزش­هاي عمومي در مورد چگونگي انتقال و راههاي پيشگيري و درمان ايدز

تحليل

براستي چرا ايدز توجه پزشکان ، روانشناسان، جامعه شناسان و ... را به خود جلب کرده است. زماني که وزير بهداشت توليد داروي کنترل ايدز (آيمود) را رسماً اعلام نمود اين خبر به سرعت از سوي بسياري از خبرگزاري­هاي جهان مخابره شد و توجه بسياري از مجامع علمي را به خود مشغول داشت. اين در حالي است که بيماري­هايي مثل سرطان، هپاتيت و ... به شدت در دنيا در حال گسترش هستند. يکي از دلايل توجه به ايدز اين است که زمينه­ها و پيامدهاي ايدز عوامل اجتماعي و فرهنگي هستند و اگر نتوان رشد و گسترش "اچ­آي­وي" را متوقف کرد هرگز در تلاش براي توسعه برنده نخواهيم شد چرا که چهار عنصر واکنش در درمان اين بيماري يعني پيشگيري، درمان، مراقبت و حمايت، ضروري و در هم تنيده­اند و اينها نيز ارتباط وثيقي در مجموع با توسعه دارند و توسعه نيز در گرو کاهش بيماري­ها و ناتواني­هاي جسمي و اجتماعي است که ايدز از جمله آنها به شمار مي­رود. چرا که گسترش اين بيماري خسارت سهمگيني به دنبال دارد، هر ابتلاي جديد، مشکل و باري جديد را بر دوش افراد، خانواده­ها، جوامع و به طور کلي اجتماع مي­گذارد. به عبارتي ديگر اگر چه بيماري ايدز، در اثر حمله نوعي ويروس، انسانها را مبتلا مي­کند ولي اين گرفتاري علاوه بر مشکلات زيستي مسائل روحي - رواني و اجتماعي بسياري را باعث مي­شود.

به اعتقاد کارشناسان، الگوي ايدز در ايران تغيير پيدا کرده است يعني الگوي ابتلا از اعتياد تزريقي به سمت ابتلا از طريق رفتارهاي جنسي سوق پيدا کرده است لذا در اين مورد مي­توان از تجربيات کشورهايي که اين مرحله را پشت سر گذاشته و موفقيت­هايي کسب کرده­اند، استفاده کرد تا ميزان خسارت­هاي جسمي، اجتماعي و ... به حداقل خود برسد، نکته در خور توجه اين است که پايين بودن ميزان ابتلا نسبت به جمعيت علامتي فريبنده است بخصوص که شناسايي افراد ناقل هنوز به شکل جامع صورت نگرفته است. اين امر در سالهاي گذشته سبب کم توجهي به اين بيماري مهلک شده و آثار و عواقبش در سالهاي اخير نمايان شده است و به عقيده بسياري از کارشناسان اگر توجه و تحديد اين بيماري با شدت و قوت صورت نپذيرد در آينده نزديک به معضلي تبديل خواهد شد که بسياري از برنامه­ها و اهداف کشور را تحت تاثير قرار خواهد داد و شايد به عنوان معضل اول به حساب آيد.

منابع

1- احديان، حسن؛ «آموزش و نگرش»، تهران، انتشارات حيات، 1386

2- اولسون؛ «تلويزيون و يادگيري»، ترجمه حميد آسيايي، انتشارات سوره، 1385

3- پژوهش بانک جهاني با عنوان «بررسي نقش ساختارهاي اجتماعي در کنترل يا تشديد شيوع ويروس ايدز»

4- شعاري نژاد، علي؛ «نظام­هاي آموزشي»، تهران، انتشارات اميرکبير، 1385

5- شعباني، حميدرضا؛ «تفاهم در فراگيران»، تهران، انتشارات اسوه، 1383

6- بي.­بي.­سي فارسي

7- خبرگزاري انتخاب

8- خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)

9- سرويس خبري ايدز، هپاتيت، اعتياد: hivirus.blogfa

10- سايت تبيان

11- شريف نيوز

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"