کد خبر: ۳۰۰۵۹۰
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۸ - ۱۱ فروردين ۱۳۹۴
قاسم سليماني چند ماه مجروح بود و کسی اطلاع نداشت کجاست . بعدها مشخص شد که در مشهد بستري بوده است. يک پزشک منافقي بود که نمي‌خواست او را مداوا کند. شکم او را باز گذاشته بود و بحران پیدا کرده بود. در حقیقت آن از خدا بیخبر مي‌خواست او را بکشد.
فردا:صادق خزاری در گفت‌وگویی نوروزی خاطراتی را از آشنایی خود با قاسم سلیمانی اشاره کرد و گفت: «قاسم سليماني روستا زاده ای خود ساخته از کرمان بود و از پايين‌ترين سطوح بسيج وسپاه شروع کرد و امروز به بالاترين قسمت فرماندهي نظامي رسيده است. نه ياري داشت، نه ياوري، نه رانتي و حامي‌اي. قاسم سليماني خود را در جنگ و حماسه دفاع مقدس نشان داد. چندبار مجروح شد. همين امروز هم بخشي از دستش مشکل دارد و جانباز است.»
 
وی در گفت‌وگو با خبرآنلاین درباره مجروحیت او نیز می‌گوید: «قاسم سليماني چند ماه مجروح بود و کسی اطلاع نداشت کجاست . بعدها مشخص شد که در مشهد بستري بوده است. يک پزشک منافقي بود که نمي خواست او را مداوا کند. شکم او را باز گذاشته بود و بحران پیدا کرده بود. در حقیقت آن از خدا بی خبر مي‌خواست او را بکشد. يک پرستار کرماني اين را فهميد و جاي او را عوض کرد. بعد از آن هم بچه هاي هم دوره اش مثل  شهيد موحدی کرمانی و دیگران رفتند و او را نجات دادند.»
 
خزاری می‌گوید: «از دوران جنگ من خدمت قاسم سلیمانی و باقر قالیباف و برخي از دوستان ديگرمان ارادت دارم. من با قاسم سليماني، مرحوم شهيد باقري ( حسن افشردي)، مرحوم شهيد خرازي، حاج همت، شهيدان باکري، آقاي محسن رضايي، آقاي شمخاني، آقا رحيم ( سردار رحيم صفوي) و دوستان ديگري که بعضي از آن‌ها هنوز هستند و برخي از آن‌ها هم شهيد شده اند، آشنايي دارم. در ميان اين ها يک دردانه اي بود به نام قاسم سليماني. همه اين ها خوبند. همه اين ها کساني هستند که حق حيات معنوي گردن ملت ايران دارند و من به تک تک این دوستان ارادت دارم.»
 
این دیپلمات و فعال سیاسی همچنین درباره وقایع سال ۸۸ می‌گوید: «در رابطه با وقايع سال هاي ١٣٨٨ من آن روزها با خيلي از دوستان در تماس بودم. با آقاي هاشمي رفسنجاني و دكتر روحاني و چهره هاي مطرح ديگر رايزني داشتيم. براي حل مسايل حتي آقاي حاج قاسم سليماني و دكتر باقر قاليباف  سعي مي​كردند ماجرا را كنترل كنند تا خداي ناكرده كار از دست نرود. حتي بصورت جدا و يا برخي اوقات آقايان سليماني و قاليباف با هم و گاهي جدا با بزرگان براي برون رفت از بحران رايزني مي كردند. روز راهپيمايي ما رفتيم در سطح شهر گشتيم و برگشتيم به شهرداري. نمي‌شد جمعيت را تخمين زد.»
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"