کد خبر: ۳۲۸۰۲۱
تاریخ انتشار: ۲۱:۳۶ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۴

 در زیر شعری از محسن حنیفی را مشاهده می کنید به مناسبت شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام:


زخمی زهری بود و بر غم مبتلا بود

زهر جگر سوزی که بر دردش دوا بود

پنجاه سالِ عمر او با درد بگذشت

پنجاه سال، او روضه دار کوچه ها بود

تب می نمود و یاد مادر گریه می کرد

او خوب با سردرد و سیلی آشنا بود

لب تشنه بود و زهر آتش زد به جانش

چون یادگاری حسین و مجتبی بود

عادت به «لایوم کیومک» داشت حرفش

یعنی گریز حرف هایش کربلا بود

در خاطرش مانده شلوغی های گودال

جد غریبش را که زیر دست و پا بود

جد غریبی که لباسش را ربودند

غسل و کفن، زخم زیاد و بوریا بود

جد غریبی که سرش منزل به منزل

گاهی به نیزه، گاه در طشت طلا بود

رنگ رخ او شد کبود و زرد؛ جان داد

مانند دایی قاسمش از درد جان داد


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"