کد خبر: ۳۳۰۸۹۳
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۷ - ۱۴ مهر ۱۳۹۴

عقربه‌های ساعت فرودگاه مهرآباد تهران 10:40 دقیقه صبح را نشان می‌دهد. تقریباً یک ساعتی می‌شود که پرواز تأخیر دارد. مدام به ساعتش نگاه می‌کند، انگار حسابی کلافه شده است. بالاخره 30 سال زندگی در زوریخ او را به سبک اروپایی منظم و وقت‌شناس بار آورده اما خوشبختانه هنوز مرام و معرفت ایرانی در رگ‌هایش غلیان دارد.

نذر یک خیّر سوئیسی برای بقعه آقاسید علی (ع) +عکس

 

طاقتش طاق شده، به برادرزاده‌اش می‌سپارد پیگیر ساعت پرواز شود. دیری نمی‌گذرد که بلندگوها اعلام می‌کنند هواپیما به مقصد رشت آماده مسافرگیری است.

 

هواپیما تیک‌آف می‌کند و به سمت نوار سبز شمالی کشور اوج می‌گیرد. زیر پا چیزی دیده نمی‌شود، تا چشم کار می‌کند ابر و مه است.

 

کم‌کم گپ‌وگفت را شروع می‌کنم، از ایرلاین‌های سوئیس می‌پرسم، از حمل و نقل عمومی و تضاد و تشابه‌ فرهنگ‌ها. می‌گوید قبلا بین سوئیس و ایران پرواز مستقیم وجود داشت و امیدوار است باز هم شرایط این خدمت فراهم شود. درباره حمل و نقل عمومی هم قیمت‌ها نسبت به ایران بسیار بالاست، به طوری‌که یک مسافت کوتاه با اتوبوس یا تراموا حدود 4 فرانک (معادل 14 هزار تومان) خرج بر می‌دارد. کسب و کار سوئیسی‌ها به کشاورزی و ساعت‌سازی می‌گذرد و آنطور که می‌گوید این حرفه مانند قالیبافی در کشورمان، آنجا نهادینه شده است.

 

سه ربع که می‌گذرد باند فرودگاه سردار جنگل خودنمایی می‌کند. بیرون از فرودگاه سوار تاکسی به مقصد آستانه اشرفیه می‌شویم. تقریبا 45 کیلومتر باید طی کنیم تا به روستای «تجن گوکه بالا» در جنوب غربی آستانه اشرفیه برسیم.

نذر یک خیّر سوئیسی برای بقعه آقاسید علی (ع) +عکس

 

در طول مسیر پلاک خودروهای منطقه آزاد انزلی توجه‌اش را جلب می‌کنند. درباره مناطق آزاد می‌پرسد و پاسخ می‌شوند این خودروها تقریبا معادل قیمت دلاری و بدون تعرفه گمرکی خریداری می‌شوند اما در محدوده خاصی مجاز به تردد هستند. می‌گوید در سوئیس داشتن خودرو مانند ایران نیست و تقریباً یک وسیله لوکس محسوب می‌شود چون قیمت هر لیتر بنزین حدود 2 دلار است. جالب اینکه برخی جاده‌های سوئیس هم مانند جاده‌های شمالی کشور ترافیک‌های کیلومتری دارند،‌ چون این کشور خوش آب و هوا در ماه‌های گرم سال مقصد بسیاری از گردشگران اروپایی است.

هوا ابری است اما رطوبت مطلوبی دارد، نه آنقدر گرم است که اذیت شوی و نه آنقدر خنک که نیاز به پوشیدن لباس اضافه باشد. میدان سید جلال‌الدین اشرف را به سمت راست می‌پیچیم و بعد به سمت چپ. به موازات یک رود محلی می‌رویم تا اینکه به پل برسیم و برویم آن طرف. این پل به موازات پل خشتی تجن گوکه احداث شده، پلی که متعلق به دوره صفویه است و هنوز هم پابرجاست. ظاهراً این پل دو دهنه 60 متری، گیلان را به شمال غرب ایران متصل می‌کرده است.

 

از کنار «تجن گوکه پایین» و بقعه امامزاده سیدحسین(ع) عبور می‌کنیم و به روستای بالا می‌رسیم. جمعیت زیادی جلوی ورودی مسجد و بقعه آقاسیدعلی(ع) جمع شده‌اند. جمعیت صلوات می‌فرستند و به استقبال می‌آیند. چهل ـ پنجاه قدمی که بر می‌داریم، گنبد طلایی بزرگی کنار بنای مسجد نمایان می‌شود. بوی اسپند فضا را معطر کرده است و نسیم با بوی مزارع سبز چای، شامه‌نوازی می‌کند.

 

 

 

 

جوّ خوشایندی بر صحن و سرای مسجد و امامزاده حکمرانی می‌کند، انگار نفس‌کشیدن در این محوطه راحت‌تر است و دوست داری ریه را از ابدیت پر و خالی بکنی. هیجان در چهره‌ها مشهود است، خون زیر پوست‌ها دویده، گونه‌ها گل انداخته‌اند و لبخند از روی لب‌ها پاک نمی‌شود. گوسفندی قربةالی‌الله قربانی می‌شود و زنجیر جرثقیل در بالاترین نقطه گنبد حلقه می‌شود.

نذر یک خیّر سوئیسی برای بقعه آقاسید علی (ع) +عکس

 

جمعیت پشت هم صلوات می‌فرستد، گنبد از روی زمین کنده می‌شود و می‌رود بالا. نمی‌دانم چه کسی برای اولین بار کشف کرد رنگ طلایی گنبد با آبی آسمان زیباترین جلوه را دارد، اما هر که بوده، عجیب خوش‌سلیقه بوده است! حالا گنبد بالای سقف شیروانی است و می‌رود برای همیشه آن‌ بالا جا خوش کند.

 

زیرچشمی به قهرمان داستان نگاه می‌کنم. برق چشم‌هایش به قدری نافذ است که از پشت عینک آفتابی هم دیده می‌شود. سرش بالاست، زل زده به گنبد، حالتی آشنا دارد، مانند دانش‌آموزی که کارنامه قبولی گرفته و سربلند است.

 

جوشکاری گنبد که تمام می‌شود، جرثقیل سراغ گلدسته‌ها می‌رود؛‌ گلدسته‌هایی که هنر دست علیرضا اسماعیلی و همکاران است. گلدسته‌ها 13 متر ارتفاع دارند و قطر گنبد هم کمی بیشتر از 4 متر است. این گنبد و گلدسته در قائم‌شهر ساخته شده‌اند و از آنجا به استان همجوار آمده‌اند.

نذر یک خیّر سوئیسی برای بقعه آقاسید علی (ع) +عکس

 

 

 

 

اسماعیلی درباره شغل‌اش می‌گوید: چندبار تصمیم گرفتم شغل عوض کنم اما هر بار خیلی زود دلم برای این کار معنوی تنگ شده است. او سالی 20 تا 30 گنبد می‌سازد و معتقد است نان این شغل برکت دارد و جالب اینکه تاکنون یک بار هم نشده کامیون حمل گنبد و گلدسته پنچر بشود.

 

او تأکید می‌کند: در این 14 سالی که گنبدسازی می‌کنم، تا به حال سابقه نداشته یک نفر از خارج کشور سفارش کار بدهد. لابد خدا به دلش نظر کرده که چنین تصمیمی گرفته است.

نذر یک خیّر سوئیسی برای بقعه آقاسید علی (ع) +عکس

 

 

 

 

 

 

هنوز دو دل هستم، نمی‌دانم وقت مناسبی است که سراغش بروم یا نه؟ با خودم کلنجار می‌روم، اما دلم رضا نمی‌شود. پیش خودم می‌گویم بگذار کمی دیگر با گنبد و گلدسته‌ها عشقبازی کند.

 

در همین هنگام، حجت‌الاسلام عسگر نیک‌منش امام جماعت مسجد به او نزدیک می‌شود. خوش و بش می‌کند و می‌گوید: آقای مهندس! من 11 سال است امامت این مسجد را بر عهده دارم و همیشه دوست داشتم شکل و شمایل آن شبیه شکل مرسوم مساجد باشد، یعنی گنبد و گلدسته داشته باشد. الان که این آرزو محقق شده، مطمئنم همه 350 خانوار این روستا شما را دعا می‌کنند و رونق نماز جماعت ما بیشتر و بیشتر می‌شود. ان‌شاءالله خدا عوض‌اش را به شما عنایت می‌کند.

 

مدیر کل اوقاف و امور خیریه آستانه اشرفیه هم که از اول برنامه حضور داشت، از بانی این اقدام تشکر و قدردانی می‌کند و موقع خداحافظی به او می‌گوید: در همین نزدیکی، یک بقعه دیگر هم داریم که گنبد ندارد، امیدوارم برای آن بقعه متبرکه هم یک خیّر بزرگوار پیدا شود.

 

دیگر وقت آن شده بروم و ماجرای این نذر 70 میلیون تومانی را از «مهندس رحیم فردین» بپرسم. همین که پا به پا می‌شوم، بلندگو اعلام می‌کند جمعیت جلوی ورودی اصلی مسجد حاضر شوند تا از سنگ‌نوشته این وقف رونمایی شود.

 

 

 

 

 

 

آقای فردین کنار سنگ‌نوشته قرار می‌گیرد و پرچم سه رنگ کشورمان را از روی آن کنار می‌زند؛ روی کتیبه نوشته است: «بنام مرحومه بانو راضیه فردین که چهار فرزند بی‌مادر را دلسوزانه بزرگ کرد، این گنبد و گلدسته‌هایش به مسجد تجن گوکه بالا بتاریخ 13 مهرماه 1394 هدیه می‌گردد»

نذر یک خیّر سوئیسی برای بقعه آقاسید علی (ع) +عکس

 

پرچم مقدس کشورمان را دور گردن می‌اندازد. چند ثانیه‌ای به کتیبه نگاه می‌کند و جمعیت برای شادی روح بانو فردین فاتحه‌ای قرائت می‌کنند. سپس می‌گوید: ایشان، عمه من است؛ شیرزنی که اگر نبود، اکنون من هم نبودم، برادرم هم نبود، برادرزاد‌ه‌ای هم نداشتم که به واسطه آن با این روستا آشنا شوم و از آرزوی اهالی برای داشتن گنبد اطلاع پیدا کنم. پس قهرمان امروز، این بانوست، بانویی که مادرانه مرا با محبت و عشق به وطن بزرگ کرد...

منبع : خبرگزاری فارس

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"