x
کد خبر: ۳۳۶۶۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۹ - ۱۲ دی ۱۳۸۶

اگر از نظرات مشورتی در حوزه موسیقی (به غیر از فعالان موسیقی پاپ) پرس و جویی می شد و یا اگر بخش پژوهشی موسیقی از بودجه کافی برخوردار می بود قسمتی از نتایج پژوهش آنها می توانست پاسخگوی پرسش تاریخی امروز جناب وزیر باشد.

"از آنجا که گردش مالی موسیقی در طول سال به نسبت دیگر حوزه‌های هنری خوب است در حال حاضر این حوزه استحقاق دریافت یارانه را ندارد و باید یارانه محصولات فرهنگی به دیگر حوزه‌ها تعلق بگیرد". این سخن نقل قول مستقیمی است از وزیر محترم ارشاد که امروز در جمع خبرنگاران و در حاشیه بازدید از نمایشگاه موسیقی مطرح و در خبرگزاریها نیز منتشرشده است.

با خواندن و یا شنیدن این سخن وآگاهی از این دیدگاه تا حدود زیادی افق مشکلات موجود در حیطه سترون ماندن موسیقی ارزشمند و ریشه دار و یا به عبارت بهتر دلایل کمبود همان "موسیقی فاخر" مورد نظر جناب وزیر روشن تر می شود.

این دیدگاه و این ادعا که موسیقی نیاز به یارانه ندارد به خودی خود نه اشتباه است و نه درست. قطعا صحت و سقم این نظر به شرح و بسط گوینده از مدعای خویش و تعریف راوی از موسیقی و ابعاد آن بستگی دارد. بدون شک موسیقی پرمخاطب،عامه پسند و به اصطلاح موسیقی معروف به" پاپ" نه تنها بی نیاز از یارانه است بلکه می تواند منبع درآمدی برای دولت باشد تا بتواند از این ماخذ هزینه های دیگر حوزه های زیان ده - به لحاظ مالی- را تامین کند اما به شرط آنکه بستر فعالیت این نوع موسیقی از سوی دولت - که کمترین هزینه ای هم ندارد- فراهم شود.

اما واقعیت آن است که در جهان متکثر امروز به دلیل گسترش و تسهیل راههای ارتباطی، نشر و گسترش هنر فاخر ( نه فقط موسیقی فاخر) نیازمند کمک و یارانه های دولتی است. بی شمار نمونه های مختلف در کشورهای توسعه یافته موجود است که بدون کمترین جستجویی می توان به انواع آنها اشاره کرد. این نکته بدیهی و روشن است که تقریبا تمامی فعالان حوزه های هنر جدی از جمله ارکسترهای سمفونیک، فیلارمونیک، گروههای فولکلور و تمامی گروههایی که به موسیقی کلاسیک، بومی و... هنرهایی که واجد هویت ملی کشور هستند برای تداوم فعالیتهای خود از منابع مختلف دولتی و غیر دولتی بودجه های مشخص و معین دریافت می کنند. اساسا ساختار مالیاتی و اقتصادی بسیاری از شرکتهای تجاری کشورهای اروپایی و آمریکایی به گونه ای است تا به فعالان هنر جدی از طرق مختلف کمک شود و کاملا معلوم است که این کمکها هرگز به گروههای موسیقی پاپ ،راک و گروههای مشابه تعلق نمی گیرد.

در کشور ایران سالها است که پژوهشگران و موسیقیدانان از روند نابودی فرهنگی ملی در زمینه موسیقی نواحی ونبود حمایت لازم در این زمینه داد سخن می دهند. سالها است که از کمبود بودجه بخش پژوهش برای موسیقی گله می کنند و سالها است که هیچ نوازنده، آهنگساز و خواننده ای ( به جز تعداد بسیار اندک) نمی توانند حتی هزینه های ناچیز ضبط آثار خویش را تامین کنند .

این سوال بزرگ را چه کسی پاسخ می دهد که چرا در این سالها تعداد آثار فاخر به تعداد انگشتان دست هم نمی رسد؟ این مشکل در کجاست که راویان کهن فرهنگ موسیقایی کشور و" بخشی" های بزرگ خراسان و راویان بی بدیل موسیقیهای مقامی در مناطق مختلف ایران یک به یک در خلوت خویش مظلومانه به سفر ابدی می روند و هیچ جایگزین و جانشینی هم جای آنها را پر نمی کند؟

چرا تهیه کنندگان آثار صوتی برای تولید آثارجدی که واجد ویژگیهای هنر ملی ایران باشد تمایلی از خود نشان نمی دهند؟ البته در این مورد نمی توان بر آنها خرده گرفت چرا که هر تولیدکننده ای باید به فکر بازگشت سرمایه خود باشد و هیچ تهیه کننده عاقلی سرمایه خود را به پای موسیقی جدی و هنری نمی ریزد. واقعا در این وضعیت تکلیف فعالان جدی عرصه هنر موسیقی چیست؟

از سوی دیگر، تکلیف فارغ التحصیلان جوان عرصه موسیقی چه می تواند باشد؟ ما که نمی توانیم به هزاران هزار فارغ التحصیل رشته موسیقی تکلیف کنیم که همگی دست در دامن موسیقی پاپ بیاویزند تا از غم نان شب رها شوند.

شاید اگراز نظرات مشورتی در حوزه موسیقی (به غیر از فعالان موسیقی پاپ) پرس و جویی می شد و یا اگر بخش پژوهشی موسیقی از بودجه کافی برخوردار می بود قسمتی ازنتایج پژوهش آنها می توانست پاسخگوی پرسشهای این یادداشت و همچنین پرسش تاریخی امروز جناب وزیر باشد که پرسیده اند : " در خصوص اختصاص یارانه فرهنگی برای هنر موسیقی این سئوال پیش می آید که این یارانه ها را در کجا باید هزینه کرد؟"

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"