کد خبر: ۳۴۱۲۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۲ - ۱۷ دی ۱۳۸۶

از سالگرد درگذشت جهان پهلوان تختی چهل سال گذشت ، اما پس از مرگ جهان پهلوان تختی چه ها گفته شد و واکنش ها چه بود ؟

واکنش روزنامه های آن زمان در نوع خود غافلگیر کننده بود.«غلامرضا تختی خود را کشت!» روزنامه کیهان با انتخاب این تیتر در شماره 7333 خود در 18 دی 1346 مردم ایران را غافلگیر کرد.

تیتر نخست روزنامه اطلاعات همان روز نیز این بود: «پیش از ظهر امروز تختی خودکشی کرد.»

اینها نخستین خبرهایی بودند که پس از مرگ مرحوم تختی منتشر شدند.

پیکر تختی ساعت ده و سی دقیقه صبح در هتل آتلانتیک پیدا شد و تا ساعت 14 - که روزنامه های کیهان و اطلاعات روی کیوسک ( باجه روزنامه فروش ها در معرض فروش ) بود - هیچ خبری از وی در رادیو و تلویزیون منتشر نشد.

دوستان تختی و برادر وی نخستین کسانی بودند که از مرگش باخبر شدند و آنان هم فدراسیون کشتی را باخبر کردند. با این که روزنامه های اطلاعات و کیهان مرگ تختی را خبر اول خود کرده بودند و نزدیک به 3 صفحه به زندگینامه تختی ، مصاحبه های نزدیکان او و عکسهای قهرمانی و مرگ او اختصاص داده بودند، جالب اینکه مسوولان وقت رادیو و تلویزیون اهمیت چندانی به پخش این خبر ندادند.

تلویزیون برنامه ویژه ای برای مرگ تختی نداشت ، اما شبکه ملی در اخبار ورزشی و سراسری این خبر را پخش کرد. تلویزیون فقط در روز اول مرگ تختی خبری از این واقعه پخش کرد و در برنامه های روزبعد، دیگر نامی از او نبرد. رادیو حتی یک خبر هم از مرگ تختی نداشت.

عطا بهمنش ، گزارشگر کشتی و نویسنده -که در زمان مرگ تختی گوینده اخبار ورزشی رادیو بود- بعدها در این باره گفت : «من خبر را نوشتم. رفتم که بخوانم ، اما گفتند نمی شود. در رادیو قبل از انقلاب حتی نمی گذاشتند اسمی از تختی بیاوریم. رده بندی مدال آورهای المپیک و جهان را هم که می خواندیم ، می گفتند اسم تختی را نیاور.

در پایین صفحه اول سه شنبه روزنامه کیهان (19 دی 1346) عکسی از تشییع پیکر مرحوم تختی میان انبوه مردم با زیرنویس «سفر بی بازگشت تختی آغاز شد. بدرقه کنندگانش بسیار بودند، اما این بار بی امید و ماتم زده و...» چاپ شده بود.

در صفحه 14 این شماره نیز دستنوشته های خود تختی دیده می شد؛ اما چهارشنبه فقط یک مطلب با تیتر «تختی درباره تختی سخن می گوید...» درباره زندگی او چاپ شده بود.

روزنامه اطلاعات نیز فقط 3 روز از مرگ تختی نوشت.

این روزنامه ؛ 18 دی صفحات اول و 17 خود را به مرگ تختی اختصاص داد. مطالبی از زندگی و افتخارات او، وصیتنامه و عکسی از اتاق تختی در هتل آتلانتیک.

اطلاعات در روز بعد هم درشت تیتر زد: «تختی 2 ماه ونیم قبل تصمیم به خودکشی گرفت.»

عکس بزرگ صفحه اول روزنامه اطلاعات هم عکسی از تختی در غسالخانه بود.

این عکس نشان می داد که از سینه تا شکم تختی بخیه خورده است.

اطلاعات مطالبی از تشییع جنازه تختی و هجوم مردم و شکستن در غسالخانه ، عکسهای جوانی تختی و سندی درباره خودکشی تختی چاپ کرده بود.

اطلاعات هم مثل کیهان روز چهارشنبه فقط یک یادداشت از دکتر محمد شاهکار درباره راز خودکشی یک قهرمان داشت.

غلامرضا تختی - که روانش شادباد - در 4 دوره از بازیهای المپیک 1952 هلسینکی ، 1956 ملبورن ، 1960 رم و 1964توکیو حضور داشت. این خود حدنصابی بود که 12 سال طول کشیده بود.

آن مرد 34 ساله بود که با جوانان نام آور جهان همانند مدوید از شوروی ، آئیک از ترکیه ، مصطفی اف از بلغارستان ، گاتزلر از سوئد، کانین از امریکا و... مبارزه می کرد.

34 سال ، سنی متعارف برای کشتی که ورزشی سنگین است ، نبود. تختی نه خودخواه و نه عاشق سفرهای ورزشی ، چمدان انباشته از جنس نداشت و از تجارت کردن بیزار بود. او شاید آخرین افسانه ای باشد که می توان پیراهنش را بویید.

او آخرین افسانه ای است که هنوز هستند کسانی که کنارش نشسته اند و با او نفس کشیده اند. چند سال که بگذرد آنان هم دیگر نخواهند بود0

دیگران درباره تختی چه گفتند ؟ منوچهر لطیف :

«هر چه درباره این بزرگمرد تاریخ ایران بگوییم و بنویسیم ، چیز تازه ای نخواهد بود، چرا که درباره غلامرضا تختی بسیار گفته اند و نوشته اند.

برخی از این اظهارات و نوشتار اغراق آمیز است که ستایش از اخلاق و صفات مردگان ریشه در فرهنگ ما دارد. چرا که مرده پرستی از صفات بارز مردم ایران است.

در خصوص تختی باید به فتوای عقل ، خرد و تکیه بر واقعیت ها داوری کرد و به قضاوت نشست. تختی تاریخی با تختی اسطوره ای تفاوت بسیار دارد.

خیلی از مردم بخصوص نسل جوان ما که آن بزرگمرد کشتی ایران و جهان را ندیده اند، از تختی نقش آن پهلوانی را در ذهن خویش ترسیم کرده اند که در این زمانه نظیرش را در هیچ نقطه جهان نمی توان دید.

همچنین عشق به اهل بیت در تختی آنقدر بود، که هنگام شکست در مسابقات 1334 توکیو به اتفاق سایر کشتی گیران شکست خورده از توکیو رهسپار کربلا شد. علاوه برآن تختی پیش از هر مسابقه به زیارت حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) می رفت، و دربازگشت از مسابقات هم

با ر دیگر به زیارت می رفت .

همیشه قرآن کریم را با خود بهمراه داشت. بنابراین مجموعه اعتقادات تختی به خدا موجب شده بود که او یکی از صدیق ترین و پاک ترین مردمان زمان خود در ورزش باشد.

تختی درسن 34 سالگی تصمیم به ازدواج گرفت و با دختری بنام شهلا توکلی پیوند زناشویی بست که ثمره این ازدواج یگانه فرزندی به نام بابک بود که در شهریور سال 1346 متولد شد.

در زمان ازدواج تختی وضع مالی خوبی نداشت و به همین دلیل نتوانست اجاره خانه‌ای که برای زندگی همسرش تهیه کرده بود را بدهد، و مجبور شد پس از 7-6 ماه به خانه خودش که مادر و خواهرش نیز در آن زندگی می کردند بازگردد.

درسال 1345 آخرین مسابقات تختی در تولید و آمریکا انجام شد و از آن زمان به بعد قهرمان درسن 36 سالگی با کشتی خداحافظی کرد. چنانچه گفته شد شادروان تختی مرتب از سوی ساواک تحت نظر قرار می گرفت. و در این باره اسناد و مدارک نیز موجود است،

در خصوص مرگ شادروان تختی هم شایعات بسیاری گفته شد،‌رژیم آنرا خودکشی ناشی از عقده های روانی، اختلافات خانوادگی، و... معرفی کرد، اما آنچه بر مردم حقیقت جوی ایرانی از اسناد به جای مانده مسلم گشت. این بود که تختی به دست عمال رژیم کشته شد. آری وی را در یکی از اتاقهای هتل آتلانتیک تهران که مجاور سازمان امنیت کشور بود، به قتل رساندند و ظواهر امر را به نحوی طراحی کردند که دال برخودکشی تختی باشد.

خبر در گذشت قهرمان کشتی ایران در تاریخ 1346/10/18 در سراسر تهران بلکه ایران و جهان پیچید و همه ناباورانه در سوگ تختی به عزاداری پرداختند. پیکر پاکش نیز در تاریخ 1346/10/19 پس از کالبد شکافی در پزشکی قانونی و رای برخودکشی او به ابن بابویه منتقل و همانجا به خاک سپرده شد.

روحش شاد و راهش پر رهروباد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"