کد خبر: ۳۴۱۴۲
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۶ - ۱۷ دی ۱۳۸۶

در ارزیابی تاثیر ترور بی نظیر بوتو در روابط اسلام آباد با کشورهای دیگر کارشناسان معتقدند: بی ثباتی در پاکستان و سایر کشورهای منطقه به هیچ وجه به نفع ایران نیست و تهران خواهان ثبات در تمام کشورهای همسایه خود است.

پرسش بعدی که از جانب خبرگزاری مهر از کارشناسان حاضر در نشست مطرح شد این بود "ترور بوتو چه تاثیری بر آینده سیاسی مشرف و شریف دارد ؟ آیا این ترور می تواند به عنوان عاملی برای بهبود جایگاه آنها تلقی شود؟" که" صادق ملکی" در پاسخ به این پرسش گفت: باید مسئله را از دو بعد خارجی و داخلی مورد بررسی قرار داد. در بعد خارجی اگر گروه های سیاسی حاضر در پاکستان که در حال حاضر حزب مسلم لیگ شاخه نواز مهمترین آنها به حساب می آید نتوانند خود را به عنوان یک جایگزین مناسب برای بوتو معرفی کنند آنگاه مشرف می تواند بار دیگر درست همانند اوضاع پس از حملات 11 سپتامبر خود را به عنوان همپیمان نزدیک آمریکا معرفی کند ولی در بعد داخلی مشرف از این امتیاز برخوردار نیست اما از آنجا که شریف بعد از ترور بوتو همدردی زیادی را با خانواده بوتو و حزب بوتو انجام داد، این ترور می تواند به نوعی موجب بهبود جایگاه او در پاکستان شود و بدون شک می توان گفت که تعویق انتخابات نیز به نفع نواز و حزب وی است.

پرسش بعدی مهر درباره ساختار قدرت در حزب مردم و انتخاب پسر بوتو به عنوان رهبر جدید این حزب و همچنین مخالفتهای انجام گرفته با این انتخاب بود که ملکی در پاسخ گفت: جامعه پاکستان یک جامعه سنتی-عشیره ای است و حزب مردم نیز عضوی از جامعه پاکستان محسوب می شود و هر چند این حزب خود را به عنوان دموکرات ترین حزب این کشور معرفی می کند اما در عمل شاهد آن هستیم که انتخاب رئیس آن به روش غیر دموکراتیک انجام می شود زیرا بهره گرفتن از نام بوتو می تواند موجب تحکیم جایگاه حزب مردم در پاکستان شود و از همین رو انتخاب فردی که به نوعی نام بوتو را با خود به همراه دارد می تواند جایگاه حزب را در میان مردم مستحکم کند. بله مخالفتهایی با این انتخاب شده و حتی صحبتهایی درباره انشعاب حزب نیز منتشر شده و این به همان دلیل طولانی بودن روند دموکراتیزه شدن است که به هر حال باید زمان زیادی برای رسیدن به این مرحله صرف شود.

عزت الله همتی نیز در این باره گفت: انتخاب رهبر حزب در پاکستان برگرفته از سنت شبه قاره هند است. پاکستان یک کشور ما قبل توسعه یافته است و هنوز حکومت خان و خان زاده در آن حرف اول را می زند.هر چند احزاب در این کشور وجود دارند اما بازهم این زمین داران و خان زادگان هستند که به قدرت و وزارت می رسند و در همین کابینه شوکت عزیز نیز شاهد این مسئله بودیم و انتخابات در حزب مردم نیز از این مسئله مستثنی نیست.

پرسش بعدی مهر درباره "تاثیر ترور بوتو بر همسایگان پاکستان و همچنین تاثیر پذیری روابط پاکستان با کشورهای همسایه از این ترور" بود که همتی در پاسخ گفت: بی ثباتی و نا امنی در کشورهای منطقه به ویژه مرزهای شرقی ایران به هیچ وجه به نفع امنیت ایران نیست. نبود حکومت مقتدر در پاکستان و به تبع آن افغانستان که خود مسائل گسترده ای را به دنبال دارد نه تنها تهدیدی برای ایران بلکه تهدیدی برای کلیه کشورهای منطقه محسوب می شود، پس این سیاست کلی در راستای منافع ملی ماست و آن اینکه امنیت و توسعه پاکستان در راستای منافع ایران است، پس ترور خانم بوتو که موجب افزایش تنشها در پاکستان شده نمی تواند در راستای اهداف جمهوری اسلامی ایران باشد. و افغانستان نیز از این موضوع مستثنی نیست و هر چه پاکستان نا امن تر باشد افغانستان نیز به تبع آن نا امن تر خواهد شد.

صادق ملکی نیز در پاسخ به این پرسش گفت : شکی در این مورد نیست که امنیت و ثبات پاکستان به نفع ایران است. ما خواهان امنیت و توسعه تمام کشورهای پیرامونی خود هستیم زیرا وجود ناامنی و بی ثباتی در هر کدام از همسایگان ما بدون شک به داخل ایران هم نفوذ خواهد کرد.

پرسش دیگر مهر درباره تاثیر این ترور بر روابط پاکستان و هند بود که همتی در پاسخ گفت: فکر نمی کنم این موضوع تاثیری بر روابط اسلام آباد و دهلی نو داشته باشد. زیرا هند با هر سه این اشخاص ( مشرف، نواز، بوتو ) کار کرده و وجود هر یک از آنها در راس قدرت تاثیر چندانی بر روابط هند-پاکستان نخواهد گذاشت.

ملکی دیگر کارشناس حاضر در نشست در پاسخ به این پرسش گفت : به نظر من هندیها از ترور بوتو استقبال نمی کنند. خانم گاندی به عنوان الگوی بوتو مطرح بود و به نوعی حزب مردم اشتراکات بیشتری با مردم هند دارد و اگر بوتو زنده می ماند و دولت مقتدری را نیز سر کار می آورد و دموکراسی را نیز در این کشور پیاده می کرد بدون شک تنشهای موجود میان هند و پاکستان به گونه ای دیگر و به آسانی قابل حل بود و مسئله کشمیر نیز در مدتی بسیار کوتاه حل می شد.

پرسش بعدی مهر درباره "تاثیر ترور بوتو بر روابط پاکستان با آمریکا و همچنین آینده سیاستهای واشنگتن در قبال اسلام آباد بعد از این ترور و تاثیر آن بر مسئله زرادخانه هسته ای پاکستان و برنامه های آمریکا برای محافظت از این زرادخانه" بود که صادق ملکی در پاسخ گفت: تحولات سیاسی سیالند و بازیگران این تحولات سیال افرادی گوناگون با قدرتهای مختلف هستند و این عوامل ارائه تحلیل مشخص از آینده روابط پاکستان و آمریکا را مشکل می کند. اگر بازیگران تحولات پاکستان نیروهای داخلی این کشور و یا ارتش پاکستان باشند می توانند عوامل را طوری سازماندهی کنند که باز حوادث پس از 11 سپتامبر برای پاکستان تکرار شده و اسلام آباد تبدیل به یکی از همپیمانان قوی واشنگتن شود. درصورت بروز این اتفاق، احتمال می رود ترتیب دهندگان ترور بوتو تبدیل به همپیمانان جدید آمریکا شوند و از آنجا که در حال حاضر آنچه برای حفظ کلاهک های هسته ای پاکستان مهم است امنیت است و نه دموکراسی پس با این حساب باردیگر آمریکا با رجوع به ارتش پاکستان این نهاد را برای برقراری امنیت در این کشور به خود نزدیک می کند. اما این مسئله در کوتاه مدت است و در بلند مدت آمریکا به دنبال پیاده کردن دموکراسی مد نظر خود در پاکستان خواهد بود .

عزت الله همتی نیز در پاسخ به این پرسش گفت : من فکر نمی کنم در کوتاه مدت آمریکا به دنبال روی کار آوردن یک دولت دموکراتیک در پاکستان باشد. در کشورهای خاورمیانه احساسات ضد آمریکایی به راحتی قابل مشاهده است و این میزان در پاکستان بیش از سایر کشورهاست پس اگر این مردم به صورت دموکراتیک شخصی را برای خود انتخاب کنند آن شخص قطعا یک فرد ضد آمریکایی خواهد بود. ایده آل برای آمریکا آن است که هیچ کشور اسلامی به شکل یک کشور قدرتمند درنیاید حال آنکه این کشور به سلاح هسته ای هم مجهز باشد و در مورد پاکستان نیز آمریکا به دنبال آن است تا بر زرادخانه هسته ای این کشور نظارت داشته باشد.

پرسش آخر مهر از کارشناسان حاضر در نشست ارزیابی تحولات پاکستان این مورد بود که "با توجه به تحلیلهای ارائه شده از پاکستان، آینده این کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟" که ملکی در پاسخ گفت: دموکراسی هنوز در پاکستان نهادینه نشده و نخبگان سیاسی در این کشور محدود هستند و در سالهای آینده قدرت در پاکستان در اختیار همین افراد خواهد بود. افرادی که هر کدام به نوعی با غرب ارتباطاتی داشته ودارند. با ترور بوتو برنامه آمریکا در پاکستان تغییر نکرده بلکه فقط بازیگر و یا اولویت های آن تغییر کرده و در این میان نقش انگلیس را نیز در پاکستان نباید نادیده گرفت.

همتی نیز در پاسخ به این پرسش گفت: من فکر می کنم که یکی از مهمترین مشکلات پاکستان قومیت گرایی در نزد مردم این کشور است. در صورت حل شدن این موضوع در پاکستان می توان به برقراری ثبات و دموکراسی در این کشور امیدوار بود

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"