کد خبر: ۳۶۴۷۹۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۲ - ۲۳ دی ۱۳۹۴
روزنامه ایران:  بیماری، وقتی در حد یک سرما خوردگی باشد، خیلی اتفاق مهمی نیست، اما همین که کار کمی بیخ پیدا می‌کند و تیر کشیدن‌ها در نقاط حساسی مثل قلب و دستگاه گوارش، دست بردار نیست، آن‌وقت ماجرا کمی عوض می‌شود. کلیه، معده، غدد لنفاوی، دستگاه تنفسی، مفاصل، بیماری‌های پوستی و... . کافی است کمی از طول درمان یا نه، درد یکی از این ناحیه‌ها بگذرد تا به سرعت این دلشوره و نگرانی به جانمان بیفتد که نکند این نشانه شروع یک بیماری بدخیم است؟ آن‌وقت معمولاً قبل از هر کاری، پرس و جو درباره درد و درمان‌ها شروع می‌شود و کمی هم چاشنی انتظار برای اینکه شاید این درد تسکین پیدا کند اما وقتی هیچ‌ چیز تغییر نمی‌کند، مصمم می‌شوی برای پیدا کردن یک دکتر خوب. حالا، پیدا کردن دکتر خوب کار سختی نیست، شماره مطب بهترین متخصص‌ها یا فوق تخصص‌ها را براحتی می‌شود پیدا کرد.

 
اما گاهی کار با پیدا کردن شماره تلفن و آدرس، تمام نمی‌شود، بلکه تازه شروع می‌شود. تماس گرفتن با مطب برخی از این پزشکان شروع یک ماراتن است؛ ماراتن نفسگیر رسیدن به مطب آقا یا خانم دکترِ متخصص معروف!

 
 شماره‌های وقت دهی که فقط 2 ساعت فعال است

 
البته به قول قدیمی‌ها خدا کند همه سالم باشند و کار هیچ بنی‌بشری به دارو و درمان نیفتد، اما اگر خیلی وقت باشد که دنبال پزشک معروفی با تخصص یا فوق‌تخصص خاصی نگشته باشید، آن‌وقت احتمالاً با نخستین تماس به مطب این پزشکان متوجه می‌شوید که نحوه شماره‌دهی در برخی از مطب‌ها فرق کرده است. دیگر مثل قبل نیست که هر وقت دلتان خواست شماره تماس یک مطب را بگیرید و با منشی صحبت کنید و یک وقت بگیرید.

 
 حالا شماره‌های وقت دهی در برخی مطب‌ها جدا شده است؛ یعنی به شما یک یا چند خط تلفن می‌دهند فقط و فقط مخصوص وقت‌دهی. آن هم نه در هر ساعتی که دلتان بخواهد بلکه در دو ساعت مشخص. مثلاً شما می‌توانید روزهای شنبه و دوشنبه از ساعت 11 صبح تا یک برای گرفتن وقت با آن مطب تماس بگیرید و در غیر این صورت، هر زمان دیگری که زنگ بزنید موفق به گرفتن وقت نخواهید شد.

 
معمولاً وقتی با این مطب‌ها تماس می‌گیرید، با این قبیل سؤال‌ها مواجه می‌شوید: اینکه دقیقاً مشکلتان چیست، اینکه قبلاً به این مطب رفته اید یا نه، اینکه اینجا پرونده دارید یا نه و خدا نکند شما دقیقاً همان بیماری باشید که قرار است برای بار اول طعم ملاقات با این پزشک را بچشید! در برخی مطب‌ها، وقتی پرونده ندارید، باید حتماً از یک پزشک معرفی‌نامه ببرید.

 
 اگر چنین موضوعی مطرح نباشد، نزدیک‌ترین وقتی که منشی شاید برای شما تعیین کند برای 7 – 8 ماه دیگر است. 
اگر شما دوباره یاد دردتان بیفتید و دست از اصرار بر ندارید، آن وقت شاید برچسب اورژانسی بودن را به شما بچسباند و خیلی راحت و صریح بگوید می‌توانید به اورژانس یک بیمارستان مراجعه کنید. 

 
اگر بتوانید منشی را متقاعد کنید، شاید دو ماه بعد، بین مریض به شما وقت دهد. اگر این وقت برای نیمه شب بود، تعجب نکنید. در این مواقع منشی‌ها حتماً می‌گویند که: «من اسمتان را می‌نویسم اما چند ساعت معطلی دارد، یک وقت نیایید اینجا و فکر کنید همین که وارد شدید، می‌توانید بروید داخل! از الان می‌گویم که بعداً مشکلی پیش نیاید...»

 
 دو ماه بعد، اتاق انتظار، وسط خیابان

 
[این حکایت  مربوط به یک مطب است نه همه مطب‌ها. پزشکانی هم سراغ داریم که برای ویزیت بیمار به‌اندازه کافی وقت می‌گذارند و بخوبی او را راهنمایی می‌کنند. اما طبیعی است برخی از مطب‌های متخصصان معروف، در یک موضوع اشتراک دارند و آن شلوغی و انتظار بسیار برای ویزیت 5 تا 10 دقیقه‌ای است. بقیه موارد مثل حق ویزیت، متفاوت است.]

 
غروب روز مقرر به مطب پزشک می‌روم. آن هم برای وقتی که به گفته خانم منشی برای چند ساعت دیگر و نیمه شب است و بین مریض! پیدا کردن مطب اصلاً کار سختی نیست.

 
از اتومبیل‌هایی که پشت سر هم و با بی‌نظمی پارک شده‌اند تا مردمی که دور و بر ساختمانقدم می‌زنند بخوبی پیداست که نشانی را درست آمده‌ای. البته وقتی وارد مطب می‌شوم تازه متوجه می‌شوم که این قدم زدن‌ها بیشتر از آنکه از روی حوصله سر رفتن باشد، از سر ناچاری و نبود جای کافی برای نشستن و انتظار است.

 
مطب به تعداد کافی صندلی ندارد. منظور از تعداد کافی، برای 50 -60 نفر جمعیت حاضر نیست؛ یعنی حتی برای 20 نفر هم جای نشستن نیست. انگار خیلی برایشان مهم نیست که این همه بیمار عمدتاً بدحال چطور باید ساعات طولانی انتظار را پشت سر بگذارند؟

 
با منشی صحبت می‌کنم و کنار اسمم تیک می‌زند. بعد هم می‌گوید: «70 هزار تومان لطف کنید.» با تعجب بیشتری دلیل این قیمت بالا را می‌پرسم. با خونسردی تمام می‌گوید که خانم دکتر اگر صلاح بدانند خودشان داخل مطب سونوگرافی می‌گیرند و برای همین ما هزینه هر دو را در ویزیت محاسبه می‌کنیم.

 
حالا با تعجب بیشتری می‌پرسم: «خب اگر بیماری نیاز به سونوگرافی نداشته باشد یا اصلاً سونوگرافی‌اش را در جای دیگری انجام داده باشد و با خودش آورده باشد، چه؟»

 
خانم منشی هم که معلوم است اصلاً حال و حوصله جواب دادن ندارد، با همان لحن بی‌تفاوت و البته کمی با جدیت می‌گوید: «ببینید، شیوه ویزیت و معاینه دکتر همینه، اگر شما خیلی تمایل ندارید می‌تونم وقتتون رو به یک بیمار دیگه بدم و شما هم تشریف ببرید همون جایی که سونوگرافی را ازتون گرفتن، همان جا هم ویزیتتان کنند!»

 
حرفی که به هر چیزی شباهت دارد بجز همدردی با بیماری که شاید، هزینه کافی و البته غیر عادی یک ویزیت ساده را به همراه نداشته باشد. اما چاره چیست؟ باید به خاطر دنگ و فنگ وقت گرفتن آن هم این وقت‌های طولانی پیه همه چیز را به تن مالید... .
 
 معاینه دسته جمعی!

 
ساعت نزدیک یک و نیم است. یک و نیم شب. چند دقیقه قبل دو نفر که انگار دستیار دکتر هستند، مشخصات وزن و قد و وضعیت بیمارانی که قرار است تا دقایقی دیگر وارد اتاق خانم دکتر شوند را در پرونده‌ها ثبت کردند و خودشان مثل یه پا دکتر، خیلی چیزها را پرسیدند و تند تند یادداشت کردند و در پاسخ به کنجکاوی من، گفتند که دکتر وقت کافی برای یادداشت مشخصات بیمار را در پرونده‌ها ندارد!

 
بالاخره اسم من نزدیک ساعت 2 نیمه شب خوانده می‌شود. آن هم برای شرفیاب شدن خدمت دکتر. اما درست زمانی که خودم را آماده می‌کنم تا با لبخند وارد شوم و یکی یکی مشکلاتم را مطرح کنم و با حوصله و آرامش جواب سؤالات و حتی دارو و راه درمان را جویا شوم، با دیدن اتاق خانم دکتر همه نقشه‌هایم نقش بر آب می‌شود.

 
 اتاق که چه عرض کنم، یک سالن بزرگ است که دور تا دورش تخت‌هایی با پرده‌های برزنتی کشیده شده و یک میز خیلی بزرگ که دورش نزدیک به 10 نفر نشسته است. خانم دکتر هم سمت بالای میز نشسته و تند تند در حال یادداشت است.
واقعا و بی‌اغراق خبری از ویزیت معمول نیست. اگر بگویم جلسه پرسش و پاسخ، بیشتر به واقعیت نزدیک است.

 
هر کس چیزی می‌پرسد و خانم دکتر بدون اینکه جوابی دهد یا حتی گاه بدون اینکه به بیمار نگاهی بیندازد، فقط از زیر عینک نگاهی به پرونده مریضی که در حال صحبت است می‌اندازد و چیزهایی به پرونده و در نهایت نسخه اضافه می‌کند و با همان حالت، انگشت اشاره را به سمت بیمار بعدی می‌گیرد که یعنی: زود، تند، سریع مشکلت را بگو و... . هنوز شوکه دیدن این صحنه‌ام که خانم دکتر رو به من سری تکان می‌دهد. سر تکان دادنی که اگر خیلی خوش بین باشید، می‌توانی این طور برداشت کنی که یعنی سلام، چی شده؟ زود بگو که وقت نیست!

 
در حالی که حسابی جا خورده‌ام به آرامی به دکتر می‌گویم: «ببخشید من نمی‌تونم توی جمع درباره مشکلم صحبت کنم یعنی ممکن نیست.» اما او باز هم در حالی که گرم یادداشت کردن چیزهایی داخل پرونده‌ها و نسخه هاست با بی‌تفاوتی محض می‌گوید: «پس بشین تا آخرین نفر بیاد، اما قول نمی‌دم اون موقع هم تنها باشی.»! عالی است.

 
واقعاً شاید از نظر پزشک‌ها بهتر از این نمی‌شود بیماری را که بعد از دو ماه برای نخستین بار پا به مطب پزشک معالج گذاشته، آن هم ساعت 2 نصف شب، متقاعد کرد... . دیگر نیازی به ویزیت ندارم. آن درد قبلی را فراموش کرده‌ام و حالا دردی سوزناک‌تر روی قلب و غرورم چنگ انداخته. تا آسانسور بیاید، نگاهم به تابلوی روی دیوار راهرو می‌افتد. تابلوی منشور حقوق بیمار. تابلویی که خاک سنگین روی شیشه‌اش انگار مدت‌هاست خیلی از سطرهایش را محو کرده است...

 
 راه شکایت باز است اما... !

 
این جور وقت‌ها وقتی آدم سراغ قانون یا وزارت بهداشت را می‌گیرد، کمی دلش قرص می‌شود که نه بابا، همین طور کشکی هم نیست و خیلی‌ها حواسشان به کار این قبیل پزشکان است و آنها را زیر نظر دارند. مثلاً همین صحبت‌های دکتر محمد آقاجانی، معاون درمان وزارت بهداشت که گفته بود مردم در صورت مشاهده کم کاری پزشکان در مدت زمان ویزیت، می‌توانند شکایت کنند. ولی جای تعجب است که این مقام مسئول وزارت بهداشت چرا به این موضوع که واقعاً چه تعدادی از بیماران در این خصوص شکایت کرده‌اند و اصلاً با شکایت آنها چه اتفاق خاصی قرار است بیفتد، هیچ اشاره‌ای نکرده است.

 
آیا در این شرایط، واقعاً شکایت می‌تواند چاره‌ای باشد بر این درد؟ یعنی به زبان ساده تر، راه شکایت باز است ولی بیماری که از درد، نفس‌هایش به شماره افتاده و دنبال مرهمی برای این دردهاست، فرصتی ندارد تا زیر کوهی از آزمایش و سرم و دارو و عکس و نمونه برداری‌های مختلف، دنبال شکایت از فلان خانم یا آقای پزشک بیفتد! و تازه این فاجعه نیست که شکایت‌ به خاطر وقت نگذاشتن یک پزشک برای بیمار باشد؟ مرسی که راه شکایت را باز گذاشته‌اید اما راستش را بخواهید کمتر کسی حال خوش دارد و پای رفتن به این هفت خوان شکایت و شکایت کشی....

 
دکتر آقاجانی گفته بود که استاندارد ویزیت در مصوبه تعرفه سال ۹۴ هیأت وزیران برای پزشکان عمومی ۱۵ دقیقه، پزشکان متخصص ۲۰ دقیقه، پزشکان فوق تخصص ۲۵ دقیقه و روانپزشکان ۳۰ دقیقه تعیین و این مصوبه به همه مراکز درمانی ابلاغ شده است.

 
این در حالی است که اغلب پزشکان در مطب خود برای معاینه بیمارشان این مقدار زمان را صرف نمی‌کنند. مثلاً گشت کوتاهی در بیشتر مطب‌ها نشان می‌دهد که بیشترین زمان در مطب برخی از  پزشکان عمومی و متخصص، حداکثر ۱۰ دقیقه است. البته در برخی مطب‌های پزشکان عمومی، این مدت به ۳ تا ۴ دقیقه هم می‌رسد و پزشک فقط با گرفتن شرح حال از بیمار، برای او نسخه تجویز می‌کند. همین وضعیت بعضاً در مطب پزشکان متخصص هم مشاهده می‌شود.

 
در حالی که واضح است یکی از عواملی که نقش بسزایی در موفقیت سیستم مراقبت‌های بهداشتی - درمانی ایفا می‌کند، مدت زمان معاینه بیمار توسط پزشک است. سیستم‌های موفق بهداشتی - درمانی در جهان، تحقیقات گسترده‌ای در زمینه مدت زمان معاینه توسط پزشکان و اثرات آن روی کیفیت خدمات ارائه شده و هزینه‌های وارده به سیستم مالی کشور انجام داده‌اند. 

 
این تحقیقات نشان داده است که کوتاهی زمان معاینه بیماران غالباً با پیامدهایی برای بیماران بخصوص بیماران مبتلا به بیماری‌های مزمن نظیر فشار خون، بیماری قند و بیماری سرطان همراه است. همچنین بررسی‌های انجام شده نشان داده‌است که پزشکانی که وقت کافی برای معاینه بیمارانشان نمی‌گذارند، با تشخیص‌های غیردقیق یا اشتباه، علاوه بر از دست دادن اعتماد و رضایت بیمار، به بسیاری از مشکلات روانی بیماران توجه نکرده، شرح‌حال ناقص‌تری گرفته و کمتر روش‌های پیشگیری از بیماری‌ها را به بیماران توصیه می‌کنند و در یک کلام، کوتاهی زمان معاینه بیماران سبب نزول کیفیت سرویس درمانی ارائه شده و تحمیل هزینه‌های گزاف به بودجه سلامت کشور می‌شود.

 
اما درست در همین روزگار که انگار برخی اصول اخلاقی از برخی از این مطب‌ها رخت بربسته، در بیشتر کشورهای غربی، این آمار نه تنها کم نشده که حتی چند برابر هم شده. مثلاً با برنامه‌ای که در این سال‌ها در کشورهای غربی و خصوصاً ایالات متحده امریکا اجرا شده است، زمان معاینه هر بیمار از ۱۸ دقیقه در سال ۱۹۹۷ به حدود ۲۱ دقیقه در سال ۲۰۰۵ و به بیش از ۲۲ دقیقه در سال ۲۰۰۷ افزایش پیدا کرده است.

 
 این افزایش بیشتر در معاینه بیماران مبتلا به بیماری قند، فشار خون و بیماری‌های مزمن مثل ساییدگی مفاصل و آرتروز صورت گرفته است. این افزایش ۳ تا ۴ دقیقه‌ای بر کیفیت درمان تأثیر گذاشته و تجویز داروهای مختلف مثل، داروهای ضد فشار خون را دقیق‌تر کرده است. جالب اینکه این برنامه که باعث طولانی شدن زمان معاینه ‌شده، همزمان کاهش ۱۰ درصدی درآمد پزشکان را دربرداشته است با این همه، تحقیقات نشان داده که جامعه پزشکی امریکا با وجود کاهش درآمد، به معاینه طولانی‌تر بیماران پایبند مانده‌اند. در تحقیق دیگری که روی زمان معاینه بیماران مبتلا به سرطان در آتلانتا در سال ۲۰۱۲ انجام شده، زمان متوسط معاینه 9/22 دقیقه گزارش شده است.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"