کد خبر: ۴۱۷۵۷
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۵ - ۲۱ فروردين ۱۳۸۷

هيچ كس راجع به كمدي اين كار كه آيا ضعيف بود يا قوي، متن‌ها چطور بود، كارگرداني اثر متفاوت بوده است يا خير؟ حضور اين همه بازيگر و قصه پر و پيمان و ... حرفي نزد و همه مشغول تفسير بودند.

فارس: يكي از نويسندگان مجموعه «مرد هزار چهره» ضمن تشريح بخش‌هاي حذف شده و تغييرات اعمال شده در اين سريال به رمزگشايي از پيام «مرد هزار چهره» پرداخت.

اميرمهدي ژوله كه به همراه محراب قاسم خاني و خشايار الوند با سرپرستي پيمان قاسم خاني، بخشي از داستان‌هاي سريال تلويزيوني «مرد هزار چهره» را نوشته است، درباره اظهار نظرهاي اخير نسبت به اين مجموعه در گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: هر ساله در دنيا نمايشگاههايي با نام هنرهاي مفهومي برگزار مي‌شود كه اثري را در آن نمايشگاه قرار مي‌دهند و هركس برداشت خود را از آن اثر دارد كه اكثر آنها به واقعيت شباهتي ندارد و منظور هنرمند از ساختن اثر، آن تعابير نبوده است.

وي افزود: در مورد سريال «مرد هزار چهره» نيز همين اتفاق افتاد. هيچ كس راجع به كمدي اين كار كه آيا ضعيف بود يا قوي، متن‌ها چطور بود، كارگرداني اثر متفاوت بوده است يا خير؟ حضور اين همه بازيگر و قصه پر و پيمان و ... حرفي نزد و همه مشغول تفسير بودند.

وي در ادامه گفت: موقعيتي كه اين سريال در ميان مخاطبان بدست آورد، بيشتر شبيه ليست خريدي بود كه مسعود شصت‌چي آن را خواند و روشنفكرنما‌ها شروع به تعبير آن با افكار خود كردند. قطعا اين كار نيز حرف‌هايي براي گفتن داشت، پرفكر و پرمغز بوده و نقادانه ولي تعبيرات خيلي بيشتر از آنكه ما انتظار داشتيم پراكنده و تعجب برانگيز بود.

وي در ادامه درباره شكل گيري داستان اين سريال نيز گفت: ما در همان ابتداي كار يك ماه و نيم براي طراحي كليت كار و طراحي موقعيت‌هايي كه اين فرد بايد در آن‌ها قرار مي‌گرفت وقت گذاشتيم و در نهايت 6 موقعيت براي اين شخصيت تعريف كرديم كه به خاطر اينكه برخي از آنها كشش بيشتري داشت و طولاني‌تر شد ما به 4موقعيت اكتفا كرديم كه شامل موقعيت پزشكان، نيروي انتظامي، شعرا و موقعيتي كه درگير يك آدم ربايي مي‌شد، بود كه براي موقعيت آدم ربايي با «امين حيايي» و «نيلوفر خوش‌خلق» صحبت شد ولي پس از جرح و تعديل‌ بخش‌ گروگانگيري اين موقعيت به بخش مافيا تبديل شده و در نتيجه حضور اين دو بازيگر نيز منتفي شد.

ژوله با بيان اينكه انتخاب موقعيت‌ها براساس جذابيت آنها براي مخاطب بود، اظهار داشت: در كمدي جابه‌جايي بايد موقعيتي كه يك آدم در آن قرار مي‌گيرد به اندازه كافي جذاب باشد و ما به اين فكر كرديم كه يك كارمند اداره بايگاني كه خيلي ساده و شريف است، در چه موقعيت‌هايي قرار بگيرد، جذاب خواهد بود و بر آن اساس موقعيت‌ها را تعريف كرديم.مسعود شصت‌چي اگر در چه موقعيت‌هايي قرار بگيرد خيلي دور از شخصيت واقعي اوست و آن تضاد كمدي اتفاق مي‌افتد؟ به همين دليل او را در موقعيت پزشكان، يك فرد ناشي، يك فرد ساده و ترسو در موقعيت نيروي انتظامي، يك فردي كه هيچ اطلاعاتي در زمينه شعر و ادبيات ندارد و يك فرد ضعيف در مافيا قرار داديم و قرار بود اين شخصيت در اين موقعيت‌ها در معرض 4 وسوسه شهرت، قدرت، محبوبيت و ثروت قرا بگيرد.

وي ادامه داد: از همان ابتدا قرار شد موقعيت شاعران براساس داستان «موخوره» نوشته «عزيز نسين» باشد كه بر اين اساس است كه يك شاگرد نانوا در يك كافي‌شاپ در جمع شعرا قرار مي‌گيرد و مجبور مي‌شود شعري از خود بخواند و چون شعري ندارد، ليست خريد نانوايي را خوانده و مورد تعريف و تمجيد شاعران قرار مي‌گيرد كه چه شعري است و چقدر حرف دارد پس او را به غار خودشان مي‌برند و در آن موقعيت با او هستند. در همين خلال قرار مي‌شود مجله‌اي بزنند و در ادامه همه كاسه كوزه‌ها را سر او خراب كرده و در نهايت رهايش مي‌كنند. ما تا يك جاهايي نعل به نعل داستان رفتيم اما در جاهايي به دليل كمبود زمان، چون موقعيت شاعران آخرين موقعيت بود نتوانستيم آن را كامل كنيم.

وي تصريح كرد: ما اين مسير را رفتيم و هيچ شخصيت حقيقي در كار مدنظرمان نبود. ما داستان اصلي را با جامعه خودمان تطبيق داديم و حواشي را كه به جامعه شاعران و روشنفكران تعلق دارد مانند شاعر نماها و روشنفكر نماها را نقد كرديم و اين نقد به جامعه شاعرنماها، انقلابي‌نماها و كساني كه فقط ادا در مي‌آورند و هيچ هنري ندارند بود و كساني كه يا از زمان خود عقب و يا دچار توهم هستند و فقط به جاي توانايي ادعا دارند را نقد كرديم و هيچ فرد خاصي مد نظر ما نبوده است.

اين نويسنده در ادامه گفت: در بخش كلانتري نيز قرار گرفتن يك آدم ضعيف در بحث قدرت مد نظر ما بود و تنها كسي كه در آنجا كار خلاف انجام مي‌داد، «مسعود شصت‌چي» بود كه رفتارهاي غلطش باعث شناسايي‌اش شد.

ژوله درباره بخش‌هاي حذف شده سريال نيز گفت: قرار بود بخش شاعران دو قسمت كامل باشد كه به دليل كمبود وقت، اين قصه جمع‌وجور و تبديل به يك قسمت و چند سكانس شد. در يك مقطع ما كم آورديم و در مقطع ديگر جمع‌بندي ماجرا بود. بخش‌هايي كه به قسمت دوم شاعران اضافه شد، باعث شد، آن قسمت‌ها هم كمرنگ‌تر شود البته از اول قرار بود سريال در 14 قسمت بعلاوه يك قسمت پشت صحنه ساخته شود كه اين اتفاق نيافتاد.

وي درباره تيزرهاي تبليغاتي اين سريال با حضور رضا رشيدپور در دفتر قزاقه‌منديان و نام محمدرضاحسينيان در تيتراژ سريال نيز گفت:بخش‌هاي مربوط به حضور رضا رشيدپور و محمد رضا حسينيان نيز شوخي با فيلم پدرخوانده بود كه در بخشي از آن سربريده يك اسب را در رختخواب يكي از شخصيت‌ها قرار مي‌دهند.

در آن بخش‌ها نيز داستان از اين قرار بود كه رضا رشيدپور بعنوان يك مجري نزد پدرخوانده مي‌آيد و از حسينيان كه مجري و رقيب اوست گله و شكايت مي‌كند. عوامل پدرخوانده براي تهديد آقاي حسينيان يك كله مرغ در رختخواب او مي‌اندازند و او از ديدن اين صحنه وحشت مي‌كند.

وي ادامه داد: انتهاي ماجرا نيز قرار بود زماني كه شصت‌چي از زندان آزاد مي‌شود، علي پروين به استقبال او بيايد كه به دليل اينكه به مسافرت رفته و از دسترس خارج شده بود و ضبط سكانس به عيد افتاده بود، ما از رشيدپور به جاي او استفاده كرديم. همين تغيير انتها باعث شد شوخي مربوط به رشيدپور و حسينيان حذف شود.

وي درباره ساير تعابيري كه از بخش‌هاي مربوط به شعرا شده بود نيز گفت:درباره اين بخش يكسري سوءتفاهمات پيش آمد. مثلاً زمانيكه قرار بود بخش شاعران را بنويسيم، تصميم گرفتيم كه آنها يك حلقه داشته باشند و چون خانه پيمان قاسم‌خاني در منطقه دروس تهران واقع است، قرار شد اسم اين حلقه را دروس بگذاريم يا در دادگاه سروش صحت بعنوان شاكي حاضر شده بود و كمدي‌اش اين بود كه با اينكه بعنوان شاكي حاضر شده، ولي آنجا خود معترض است و دلايل دادگاه را زير سؤال مي‌برد، اين شوخي در همين حد بود كه متأسفانه تعبيرپذير شد.

وي افزود: همچنين ما با اسامي مستعار شاعران شوخي كرديم و نام شاعري كه بزرگداشتش بود را از روي پلاك ماشين انتخاب كرده بوديم يا گريم سعيد پيردوست شبيه انيشتن بود ولي تغبير پيدا كرد در حاليكه من تأكيد مي‌كنم كه ما به هيچ‌وجه در نگارش داستان‌ها به افراد حقيقي توجهي نداشتيم و فقط يكسري رفتارهاي مدعيان شاعري، روشنفكري، عرفان‌هاي سطحي و... نقد شده بود و ما با نگارش اين بخش‌ها فكر كرديم كه شاعران و روشنفكران حقيقي به ياد حواشي اطراف خود ميافتند و كلي هم دلشان از ديدن اين تصاوير خنك مي‌شود.

وي در پايان گفت:ما معمولاً در كارهاي مشتركمان با مهران مديري تم ثابتي داريم كه نقد خودمان و مردم است و قصد داريم يك آينه‌اي جلوي خودمان بگذاريم و رفتارهاي ناشايست خودمان را در آن ببينيم كه يك جور كارهاي روانشناختي و روانشناسي و اجتماعي است و ربطي به مسائل سياسي و..... ندارد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"