کد خبر: ۴۲۳۹
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۲ - ۱۴ تير ۱۳۸۵

تيم ملي قرباني اختلاف سازمان و فدراسيون شد

ماجراي درگيري مسئول کميته فرهنگي فدراسيون فوتبال با يکي ازخبرنگاران قديمي ، شايعات پيرامون حيف وميل بودجه سه ميليارد توماني تخصيصي رئيس جمهوري به ستاد جام جهاني،مسائل حاشيه اي تيم ملي، مديريت دادکان، شايعه حضور تحميلي علي دايي در ترکيب تيم ملي و ... محورهاي اصلي گفتگوي دو ساعته ما با حجت الاسلام عليپور رئيس کميته فرهنگي فدراسيون فوتبال است. مسئولي که اين روزها از موج انتقادات سخت ، سخت به ستوه آمده است.
جام جهاني يک " عرصه تبليغي" بي بديل است که 32 تيم راه يافته به آن اين فرصت ويژه را دارند که محصولات فرهنگي خود را از دريچه فوتبال درمعرض ديد جهانيان بگذارند. فوتبال ايران نيز با حضورخود درجام هجدهم اين فرصت را داشت تا فرهنگ غني اسلامي - ايراني خود را به ايرانيان سراسر دنيا معرفي کند. اينکه کشورما بواسطه روح استقلال خواهي وآزادي طلبي حجم وسيعي از تبليغات دشمنان را برعليه خود دارد، از اين عرصه بي بديل و مهياي فرهنگي تا چه اندازه درجهت معرفي فرهنگ " ايران و ايراني" بهره گرفت و توانست به بازيابي هويت فراموش شده ايرانيان خارج ازکشور بپردازد، موضوعي است مسئولان فرهنگي کشوربايد با دقت وحساسيت ويژه اي به آن بپردازند.

درکنارحضورتيم ملي درجام جهاني، کميته فرهنگي فدراسيون فوتبال به رياست حجت الاسلام " عليرضا عليپور" بعنوان يکي از اعضاي ستاد مسابقات جام جهاني نقش محوري و اساسي درهدايت برنامه هاي تبليغي و فرهنگي کشورمان براي تماشاگران و ايرانيان مشتاق تيم ملي داشت. اين کميته هرچند درطول حضور 15 روزه تيم ملي در آلمان تلاش قابل تقديري براي انجام برنامه هاي فرهنگي پيش بيني شده داشت، اما اخبارمنتشرشده از فعاليتهاي اين کميته درطول برگزاري مسابقات ، اين روزها ازسوي برخي ازاعضاي کميسيون فرهنگي مجلس بشدت زيرسئوال است و بسياري ازمنتقدان براين باورند که اين کميته با توجه به بودجه و امکانات قابل توجهي که دراختيارداشت، نتوانست انتظارات را در انجام ماموريتهاي فرهنگي برآورده کند.

به گزارش مهر،براي روشن شدن هرچه بيشتر ابعاد حضور تيم ملي در جام جهاني حتما به سراغ ساير افراد مرتبط نيز خواهد رفت . کما اينکه آمادگي دارد نقطه نظرات افرادي را که رئيس کميته کميته فرهنگي فدراسيون فوتبال در باره آنها اظهار نظر کرده منتشر سازد.

* موضوع زد و خورد شما به عنوان يک روحاني و مسئول کميته فرهنگي با يکي ازخبرنگاران قديمي درشهر فرانکفورت قبل از بازي با پرتغال بازتاب بدي در رسانه هاي داخلي و خارجي داشت.
- درآن روز اهانتهايي صورت گرفت که اگرهزاربار ديگرهم در اين شرايط قراربگيرم بازهم همين کار را مي کنم.

* ولي به نظر مي رسد اين کار در شان يک روحاني و مسئول فرهنگي نبود؟
- آن آقا، آن در حالت طبيعي نبود. من اين موضوع را بعدا فهميدم. او بدون مقدمه و با وقاحت تمام بنده را متهم کرد که تمام بودجه کارهاي فرهنگي را به جيب زدم و ريالي از آن را خرج برنامه هاي فرهنگي نکردم. بنده ابتدا تحمل کردم و سعي کردم خودم را کنترل کنم، ولي زماني که ديدم او دارد کل نظام را زيرسئوال مي برد، سکوت را جايز ندانستم و خودم مستقيما برخورد کردم.

* فکر نکرديد اين اقدام شما مي تواند تبعات بدي در خارج از کشور داشته باشد؟
- مسئله برخورد شخصي نبود. من بخاطر مملکت اين کار را کردم و اگربازهم درشرايط مشابه قرار بگيرم همين کار را مي کنم.

* پيش ازاين هم سابقه اين نوع برخوردها را داشتيد؟
- من معمولا آدم آرامي هستم .

* از نظر شما ريشه مشکلات فرهنگي ورزش کجاست؟
- من معتقدم هيچگونه " انقلاب فرهنگي" در ورزش ما اتفاق نيفتاده است. شعارهايي داده شده، ولي هنوزنسيم دلنواز دينداري، اخلاق محوري، جوانمردي وغيرتمندي در ورزش ما به وزيدن در نيامده است. شايد بزرگترين دليل آن هم وجود آدم هاي محافظه کار در ورزش و کساني باشد که بدون داشتن اعتقادات محکم درپست هاي کليدي ورزش قرارگرفتند. برخي از مديران ما حاضرند براي حفظ ميز و صندلي که دارند چشم شان را بر روي بسياري ازکارهاي غيرفرهنگي ببندند و سکوت کنند. ورزش ما از اين آدم ها خيلي لطمه خورده است.

* به عنوان مسئول کميته فرهنگي تا چه اندازه در تحقق اهدافي که براي فوتبال مد نظر داشتيد، موفق بوديد؟
- نزديک 27 درصد. خب، خيلي جاها زمين خورديم. من هميشه گفتم کارفرهنگي " عزم ملي" مي خواهد. من عمرم را هزينه کردم . آخرين نمونه آن هم همين تيم ملي بود که پروژه فرهنگي که مد نظر داشتم در آن اجرا نشد.


* از چه مقطعي بطورمستقيم وارد مسائل فرهنگي در ورزش شديد؟
- از سال 73 وارد حوزه ورزش و فوتبال شدم وقبل از اينکه همکاري ام را با دکتر دادکان شروع کنم، سابقه کارهاي فرهنگي در باشگاههاي فجرسپاه، بسيج و استقلال در دوره مربيگري آقاي پورحيدري را داشتم که آقايان فتح الله زاده و آقا محمدي حمايتهاي قابل توجهي در اجراي برنامه هاي فرهنگي باشگاه داشتند، اما زماني که آقاي دادکان آمدند، بنده خودم را بطورتمام وقت، وقف فدراسيون فوتبال کردم.

* چرا مسئولان فرهنگي باشگاهها معمولا به عنوان نيروهاي پشت صحنه در ورزش مطرح هستند؟
- بنظر من هنوز ورزش ما آن زمينه را ندارد که بخواهد افرادي چون ما را بطورجدي تحمل کند و اگر فردي غير از آقاي دادکان در راس فدراسيون بود، مطمئنا فعاليتها ونوع عملکرد ما را تحمل نمي کرد.

* موضوع برکناري دادکان بحث روز فوتبال ماست. شما چه ارزيابي از دوران مديريت چهارساله ايشان داريد؟
- ايشان با شعار" دينداري و تيمداري" وارد فوتبال شد که شعار بسياربزرگي بود. اين شعارمخارج وهزينه هاي هنگفتي درپي داشت. در دوره دادکان کارهاي مثبت وخيلي خوبي انجام گرفت، اگرچه نقايص و معايب بسيار زيادي هم به نحوه مديريت ايشان وارد بود.

* بنظر شما چه نقايص و معايبي به مديريت دکتر دادکان وارد بود؟
- هر وقت با دکتر دادکان بحث مي کرديم به ايشان مي گفتم درعالم وجود انسانها دو دسته اند:" يا شير هستند و صيد مي کنند يا ضعيف هستند و صيد مي شوند." شما سعي کن شير باشي وصيد کني. من از همان ابتدا به ايشان گفتم که شما بايد مديريت ستادي داشته باشيد. شما يک مديرتاکتيکي هستيد نه يک مدير استراتژيک. مديريت تاکتيکي هم چون تمام کارها قائم به فرد است، مدير يک نقطه تحملي دارد و وقتي اين نقطه تحمل به اوج خودش مي رسد، سر ريز مي شود. بنده تا آنجا که مي توانستم سعي کردم براي آقاي دادکان امنيت رواني ايجاد کنم، ولي موضوع کناره گيري ايشان از فدراسيون اين امنيت رواني را دربخش مديريت از بين برد و فوتبال را دچارنوعي چالش کرد.

* چطور؟
- طبيعي است. وقتي نيروهاي زيردست احساس کنند که مدير تنها چند صباح ديگر در راس کار است، طبيعي است که نقطه اتکا خود را از دست مي دهند و با نااميدي کار مي کنند. به نظر من بزرگترين اشتباه دکتر دادکان اين بود که درجلسه " مجمع عمومي" ساز رفتن را کوک کرد و اعلام کرد بعد ازجام جهاني ديگر درفدراسيون فوتبال نخواهد ماند. اين حرف فوتبال ما را دچارعدم تمرکز و سردرگمي کرد. بزرگترين مشکلي هم که درجام جهاني گريبانگير تيم ملي و بازيکنان شد وحتي سازمان را دچارمشکل کرد همين عدم امنيت رواني تيم بود.

* اما اين حق هر مديري است که در پايان دوره مديريتي اش نخواهد در مسئوليتش باقي بماند؟
- شايد تصميم دکتر دادکان براي خودش صحيح بود، اما زمان مناسبي را براي طرح آن انتخاب نکرد. اين تصميم امنيت رواني را از همکارانش درفدراسيون فوتبال و تيم ملي سلب کرد. در تيم ملي ديديم زماني که بعضي ازبازيکنان حضورشان در ليست 23 نفره قطعي شد، ديگر خيلي گوش به فرمان آقاي دادکان و برانکو نبودند، چون مي دانستند بعد ازجام جهاني ديگر رئيس فدراسيون و سرمربي درفوتبال نخواهند بود و اين اشکال اصلي دوره دوماهه آخرمديريت دکتردادکان بود.

* آنچه از صحبتهاي اخير دادکان خصوصا در جلسه خداحافظي ايشان مطرح شد، حکايت از اين داشت که ايشان ازسوي سازمان تربيت بدني براي برخي تغييرات در فدراسيون بشدت تحت فشار بوده، فکر نمي کنيد فشارهاي سازمان در تصميم دادکان براي کناره گيري ازفدراسيون فوتبال بي تاثيرنبوده است؟
- من به آقاي علي آبادي گفتم که شما در آستانه جام جهاني نبايد بحث جانشيني آقاي دادکان را مطرح مي کرديد و با اين حرف به اين مسئله دامن زديد. ايشان پاسخش اين بود که آقاي دادکان اعلام کردند مي خواهند از فدراسيون کناره گيري کنند و طبيعتا ما هم بايد بدنبال جايگزين مناسبي براي ايشان مي بوديم تا کارها دچار وقفه نشود. ايشان در آن جلسه هيچ حرفي ازنارضايتي ازفدراسيون و احيانا برکناري را مطرح نکردند. من تصورم اين است اگرخود آقاي دادکان بحث رفتن را مطرح نمي کردند، حضورشان حداقل تا زمان برپايي مجمع و انتخابات جديد ادامه مي يافت و اين حجم وسيع حاشيه ها اطراف فوتبال بوجود نمي آمد. به هرحال بنظرمن تيم ملي از نداشتن امنيت رواني درجام جهاني خيلي لطمه خورد، زماني که حاشيه امنيت رواني دريک تيم نباشد طبيعي است که تبعيت پذيري، رفاقت و صميميت ها درتيم کم مي شود. درجام جهاني ما ازجايي که حتي تصورش را هم نمي کرديم لطمه خورديم.

* قابل پذيرش نيست کسي که تا آخرين لحظه پاي سرمربي و بازيکنان تيم ملي ايستاد، بخواهد تسليم فشارهاي سازمان تربيت بدني در حيطه تخصصي اش شود و تحت هر شرايطي بخواهد تابع محض تصميمات سازمان ؟
- بهرحال سازمان هم بر اساس حيطه مسئوليت خود مي بايست دربرابر دولت و مجلس پاسخگو مي بود و نمي توانست درقبال مسائلي که درفدراسيون اتفاق مي افتاد بي تفاوت باشد و" مديريت جزيره اي" را بپذيرد. البته درحاشيه هاي بوجود آمده برخي دشمنان دوست نما هم بي تاثير نبودند که اميدوارم دکتردادکان به ماهيت آنها پي برده باشد و فهميده باشد آنهايي که بعنوان جان فدايي خودشان را جا مي زدند، تنها به دنبال منافع خودشان بودند تا منافع فوتبال.

* برهم خوردن جشن مراسم بدرقه تيم ملي و مسائلي که به اختلاف سازمان و فدراسيون فوتبال دامن زد کار چه کسي بود؟
- دقيقا، قبل ازبازي با بوسني درجلسه اي که به اتفاق آقاي غمخوار با دکتردادکان داشتيم، خواسته هاي سازمان را به ايشان گفتيم و شرايط از هرنظر براي حل اختلافات مهيا شده بود، ولي برخي ازهمين دشمنان دوست نما که درفدراسيون و سازمان بودند، اجازه ندادند مشکلات حل شود و تيم ملي با وجود اين اختلافات عازم آلمان شد ومتاسفانه اين شيطنت ها در آلمان هم ادامه يافت و تفاهمي که مي توانست به وحدت و يکپارچگي تيم ملي کمک کند، هرگز درسطح مديران سازمان و فدراسيون ايجاد نشد.

* گفته شد درجلسه اي که با حضور شما، آقاي نبي و محمدي با مهندس علي آبادي برگزار شد، بحث حضورمايلي کهن در فدراسيون فوتبال مطرح شده است؟
- چنين چيزي نبود. مهندس علي آبادي براي مديريت آينده فدراسيون ازما مشورت خواست و ما درهمين جلسه رسما به ايشان اعلام کرديم که مبادا انصاريفرد و مايلي کهن را براي سرپرستي فدراسيون انتخاب کند. آقاي علي آبادي ازما سئوال کرد چرا و درجواب گفتم که اين آقايان مديرتاکتيکي هستند، فدراسيون فوتبال مدير استراتژيک مي خواهد.

* تصور مي کنيد صحبتهاي شما تا چه اندازه در تصميم گيري هاي آينده فدراسيون تاثيرگذار باشد؟
- بهرحال ما نمي توانيم نسبت به آينده فوتبال بي تفاوت باشيم. ما مديريت درسايه نيستيم. در به روي کار آمدن آقاي دادکان هم ما زمينه را از زمان صفايي فراهاني فراهم کرديم. من دراين جلسه به آقاي علي آبادي گفتم که فوتبال ما به 10مدير نظيردادکان نياز دارد. نبايد به دليل خستگي عملکرد موفق چهارساله ايشان را ناديده بگيريم. ايشان از اصرار بر روي برانکو نتيجه نگرفت، اما ما نبايد تمام تلاشهاي چهارسال گذشته فراموش کنيم.

* ارزيابي نسبت به موفق بودن يا نبودن دادکان بايد توسط کارشناسان و در فضايي مناسب انجام شود ، اما آيا اصل طرح اختلافات سازمان با فدراسيون در آستانه جام جهاني به تيم ملي ضربه نزد؟
- اين مسئله را بنده هم به آقاي علي آبادي متذکر شدم. به ايشان گفتم که کاري نکنيد که دادکان هم مثل کرباسچي به يک " اپوزسيون" تبديل شود. ايشان هم مي گفتند بنده ازجانب مقامات مملکتي تحت فشارهستم و ازمن خواستند که براي فوتبال فکراساسي بکنم و با اين روند تيم ملي درجام جهاني نتيجه نمي گيرد. ما درآن مقطع سکوت کرديم، ولي امروز نمي توانيم نسبت به اتفاقات فوتبال سکوت کنيم.

* در شرايط فعلي آيا پيدا کردن جايگزين مناسب براي دادکان کارساده اي است؟
- درجلسه اي که با آقاي علي آبادي داشتيم، خدمت ايشان گفتم که درشرايط فعلي و درميان گزينه هاي موجود، مديري لايق تر از دکتردادکان پيدا نمي کنيد وخود مهندس علي آبادي هم براين موضوع تاکيد داشت. دادکان يک چهره دانشگاهي با سوابق انقلابي، ورزشي و اخلاقي مناسب بود. اما حتي خود دادکان هم قدرموقعيتي که داشت را ندانست. با مجموعه اي که دراختيار دادکان بود، مي شد بهتر از اين به فوتبال ايران خدمت کرد.

بنظرمن آقاي دادکان بايد مدتي را دور ازفوتبال تنها به استراحت بپردازد و فشار کارسنگين چندين ساله را از خودش دورکند . بنده خاضعانه از ايشان مي خواهم که ادبيات کنوني را کناربگذارند و با صبر ومتانت با مسائل برخورد کنند. کشورما به مديران لايقي درسنگر ورزش يا عرصه هاي گوناگون دانشگاهي نياز دارد.

* اين روزها يکي ازمسائلي که از سوي برخي از رسانه ها هم به آن دامن زده مي شود موضوع انفصال ازخدمات دولتي دکتر دادکان از سوي قوه قضائيه بخاطر پرونده صنعت نفت و راه آهن است. گفته مي شود توصيه هايي هم از سوي برخي مخالفان پرنفوذ دادکان در اين زمينه انجام شده است؟
- اگرقوه قضائيه ما تحت تاثير برخي افراد پرنفوذ باشد، بايد فاتحه آنرا خواند. ما اين را بارها گفتيم اگر درمسئله صنعت نفت حقي متوجه اين تيم بود فدراسيون فوتبال هرگز از آن عدول نمي کرد. علاوه بر اين قوه قضائيه اگر هر رايي را ابلاغ کنند، فدراسيون از آن تبعيت خواهد کرد. شما اطمينان داشته باشيد اگرقوه قضائيه درموضعي قرار داشت که مي توانست راي نهايي را صادرکند اينکار را انجام مي داد وهيچ ملاحظه کاري نداشت. بهرحال اگرمسئولان صنعت نفت هنوز هم معتقدند حقي از آنها تضييع شده، من ازمسئولان قوه قضائيه مي خواهم دوباره پرونده را به جريان بيندازند.

* شما در مراسم خداحافظي آقاي دادکان حضور نداشتيد، چرا؟
- نبودن من پيام داشت. معتقد بودم آقاي دادکان نبايد مي رفت. حالا هم معتقدم دادکان به فوتبال ايران برمي گردد. بنظرمن در اين مقطع دفاع خوب از دادکان اين است که ايشان را به آرامش و دوري ازفضاي فوتبال دعوت کنيم. او اگرمدتي از دور جريانات و اتفاقات چند ماه گذشته را مرورکند، به اين نتيجه مي رسد که بعضي جاها اشتباهات و تندروي هايي داشته اند.

* يکي از سايتهاي خبري اعلام کرده بود فدراسيون فوتبال تخلفات مالي داشته که مراجع ذيصلاح درحال پيگيري آن هستند و بزودي نتايج آنرا اعلام مي کند؟ شما به عنوان يکي از عوامل اجرايي تا چه اندازه شفاف بودن مسائل مالي فدراسيون را تاييد مي کنيد؟
- آقاي دادکان از نظرمالي عملکرد بسيارشفافي دارد. بنده بعنوان يک عنصر مطلع ازسازمان بازرسي کل کشور وهم از سازمان تربيت بدني و کساني که مسئوليت دارند، خواهش مي کنم بيايند ازفدراسيون فوتبال حسابرسي کنند و اگر متخلفي وجود دارد با آن برخورد کنند. بنظرمن يکي ازسالم ترين سيستم هاي مالي را آقاي دادکان داشت، به همين دليل درفدراسيون فوتبال اين همه خدمات عمراني انجام گرفت.

* بپردازيم به بحث تيم ملي. جداي از بحث عدم امنيت رواني به نظر شما از نظر فني چه مسائلي باعث شکستهاي تيم ملي شد؟
- مشکل عمده تيم ما بدنسازي غيرصحيح بود. ما دربخش بدنسازي نتوانستيم يک هماهنگي کامل را در تيم ايجاد کنيم وشايد دليلش هم اين بود که تمام بازيکنان بطورکامل دراختيار مربيان قرارنداشتند. مصدوميتها هم مزيد برعلت بود که تيم نتواند با تمام توان دوره آماده سازي را پشت سر بگذارد. اين مسئله را به آقاي دادکان و برانکوگوشزد کرديم. به نظرمن اگربدنسازي جام جهاني 98 را اين تيم داشت مطمئنا نتايج غير ازاين بود.

* اصرار بيش از دادکان روي برانکو نيز يکي از دلايل عدم موفقيت تيم ملي بود؟
- آقاي دادکان هم قبول داشتند که برانکو درحد کلاس A جهاني نيست، ولي معتقد بودند اگرما 5 ميليون دلارهزينه کنيم و مربي مثل "گاس هيدينگ" را هم بياوريم، درنهايت نتيجه اي بهتر از کره و ژاپن که تمامي ساز وکارحرفه اي را درفوتبال شان در اختياردارند، بدست نمي آوريم. برانکو شايد مربي طراز اولي نباشد، ولي در ايران جواب داده و نتايج خوبي گرفته. با صرف چندين ميليون دلار پول بيت المال نمي شود انتظارمعجزه داشت. فوتبال ما بايد به فکر ساختارسازي باشد.

* اما تيم ما در هر دوبازي که شکست خورد، بازي را در نيمه مربيان واگذار کرد. اگر ما يک مربي بزرگ روي نيمکت داشتيم چه بسا با تعويض هاي خوب خودش مي توانست جريان بازي را عوض کند؟
- البته دراينکه انتقاداتي به شيوه تاکتيکي برانکو وجود داشت، هيچ ترديدي وجود ندارد. قبل ازبازي با ژاپن هم بنده به ايشان گفتم که سيستم 1-2-3-4 جواب نمي دهد و وقتي ما علي دايي را بيرون کشيديم و با مهاجم سرعتي بازي کرديم اين تيم را در تهران برديم. يا خود آقاي مايلي کهن که ازمنتقدان جدي برانکو بودند، زماني که تيم اميد در ورزشگاه آزادي با کره جنوبي بازي داشت ازسيستم 1-6-3 استفاده کرد و خاطرم هست دکتردادکان چند دقيقه با ايشان بحث کرد که اين شيوه درتهران کارسازنيست و آقاي مايلي کهن استدلال شان اين بود که اگرما با اين سيستم بازي نکنيم، گلهاي بيشتري مي خوريم. مايلي کهن تنها يک تفاوت با ديگرمربيان ما داشت و آنهم جرات وجسارتش درميدان مسابقه بود که دربازي با کره چنين جسارتي را از ايشان نديديم.

* يعني تاييد مي کنيد که آقاي دادکان در کار مربيان تيم ملي دخالت مي کرد؟ مايلي کهن بارها اين مسئله را عنوان مي کرد که در کار مربيان دخالت مي شود؟
- ببينيد مشورت دادن با دخالت کردن تفاوت دارد. آقاي دادکان بعنوان يک کارشناس وخبره فوتبال اين حق را دارد که با سرمربي تيم ملي مشورت کند، ولي انتخاب نهايي با سرمربي تيم است. ايشان با برانکوهم مشورت مي کرد. حتي خاطرم هست دادکان روي حضور ايمان مبعلي اصرارداشت، ولي درنهايت برانکو تشخيص داد که مبعلي به تيم ملي دعوت نشود.

* عده اي ازکارشناسان معتقدند تعدادي از بازيکنان بيشتر از آنکه به فکر تيم ملي و موفقيت آن باشند، به فکر واسطه هايي بودند که روي سکوها آنها را براي ترانسفر به باشگاههاي اروپايي زير نظرداشتند؟
- من براي اين کارشناسان واقعا متاسفم. بنظرمن هيچکدام ازبازيکنان تيم ملي درجام جهاني ذره اي کم فروشي نکردند. علي کريمي که خيلي ها او را متهم به کم فروشي مي کنند با پاي مصدوم براي تيم ملي بازي کرد. کريمي سه روز قبل ازبازي با مکزيک به من گفت:" مصدوميت پايم جدي است، مبادا فردا من را متهم کنند که چون با بايرن مونيخ قراردادم را تمديد کردم حالا نمي خواهم براي تيم ملي بازي کنم." ما هم اين صحبتها را منتقل مي کرديم. واقعا صحبت از کم فروشي کمال بي انصافي است. وقتي تيم خوب بدنسازي نکرده و ازدقيقه 70 به بعد بدنها جواب نمي دهد، بازيکن چه گناهي دارد؟

* خيلي ها بخش عمده اي از شکستهاي تيم ملي را به پاي اصرار برانکو در بازي گرفتن ازعلي دايي نوشتند. آيا دليل اين حضور حمايتهاي شخص دادکان از علي دايي بود؟ خيلي ها مراودات اقتصادي بين دايي و فدراسيون فوتبال را دليل حضور دائمي او در تيم ملي عنوان مي کنند؟
- درجام ملتها بنده شخصا به آقاي دايي گفتم که بازي با بحرين فرصت مناسبي است تا بطور رسمي ازفوتبال خداحافظي کني و به عنوان يک بازيکن بزرگ در اوج از فوتبال کنار بروي وحتي تنديسي را هم به همين منظور طراحي کرده بوديم. حتي پروسه جايگزيني مهدوي کيا بعنوان کاپيتان هم مطرح شد، ولي با تکل ازپشت مهدوي کيا دربازي با بحرين که باعث اخراج ومحروميت او ازبازي برگشت مقابل اردن درمسابقات مقدماتي جام جهاني شد، کادرفني درخواست تجديد نظر دراين تصميم را گرفت و قرارشد که دايي دربازيهاي مقدماتي جام جهاني هم براي تيم ملي بازي کند. دربازي با ژاپن ايشان 35 دقيقه در زمين بود و در بازي با کره شمالي بازي نکرد و تمام اينها پروسه اي بود که فدراسيون زمينه را براي خداحافظي دايي آماده کند.

ولي با توجه به اينکه برانکو " ديسيپلين " و " کاريزماي " لازم را براي اعمال مديريت فني درتيم نداشت، مدام برحضور دايي بعنوان رهبر و کاپيتان تيم در زمين اصرارداشت. البته اين اشکال به کادرفني وارد است که درطول سالهاي گذشته جايگزيني براي رهبري تيم در زمين طراحي نشد؛ چهره هايي مثل گل محمدي، بختياري زاده، مهدوي کيا، علي کريمي، هاشميان و...هرگز اين فرصت را نيافتند تا درون زمين يک کاپيتان مقتدر که به لحاظ روحي، رواني روي سايربازيکنان تاثيرگذار باشد، مطرح شوند. درجام جهاني هم کادرفني اعتقاد نداشت تا دايي فيکس بازي کند. دربازي با مکزيک اينطور طراحي شده بود که از اوايل نيمه دوم يک بازيکن تکنيکي و سرعتي به جاي دايي وارد زمين شود و اساسا فلسفه دعوت از بازيکن سرعتي نظير رسول خطيبي همين بود. بهرحال بنظرمن دايي به اندازه سايربازيکنان براي تيم ملي تلاش کرد و نبايد همه انتقادها را متوجه او کنيم. بهرحال اين مربي تيم بود که از اوبازي مي گرفت و دايي هم بعنوان يک سرباز درخدمت تيمش بود. اين باورغلطي است که در ذهن مردم جا افتاده که نفوذ دايي روي برانکو باعث شد او درتيم ملي فيکس باشد. بنظرمن عزت و احترام دايي به عنوان يک بازيکن بزرگ بايد حفظ شود و نبايد اين چهره بين المللي را تخريب کنيم. آنهايي هم که بحث مراودات اقتصادي و تامين پوشاک تيم ملي را مطرح مي کنند، فدراسيون در ازاي خريدهايي که ازتوليدي دايي داشته به او پول داده ونيازي نبوده که براي ايشان امتيازخاصي قائل شويم و به اوباج بدهيم. اينها حرفهاي آنهايي است که ذهن سالمي ندارند ومدام دنبال حاشيه سازي هستند.

* برخورد علي کريمي پس از تعويض اش در بازي با پرتغال هم يکي ازحاشيه هاي تيم ملي بودکه تبعات زيادي براي تيم ملي داشت. روزنامه بيلد آلمان روزبعد با تيتردرشت نوشت: " فاجعه در جام جهاني " . اين نوع برخوردها ازيک بازيکن باتجربه در سطح تيم ملي پذيرفته نيست؟ همانطور که خود کريمي هم از اين بابت از مردم عذرخواهي کرد؟
- کريمي قبل از اين بازي رسما اعلام کرده بود که به دليل مصدوميت قادرنيست تيم ملي را دربازي با مکزيک همراهي کند، ولي کادرفني با اصرار او را درترکيب اصلي قرارداد. بنظرمن مقصرعلي کريمي نيست. او وقتي مي بيند که نقطه اميد يک ملت است وهمه ازاو انتظار دارند ونتوانسته کاري از پيش ببرد، طبيعي است که عصبي مي شود. البته کار ايشان قابل دفاع نيست. هرچند درنامه اي که نوشتند رسما از مردم بخاطر رفتاري که داشتند، عذرخواهي کردند.

* اين روزها برخي از نمايندگان مجلس وجود برخي رفتارهاي غيراخلاقي دراردوي تيم ملي را مطرح مي کنند. اين مسائل تا چه اندازه در نتايج تيم تاثيرگذاربوده؟
- سئوال من ازنمايندگان محترم مجلس اين است که درطول اردوي آلمان کدام رفتارغيراخلاقي ازبازيکنان تيم ملي سر زده است. کدام غذاي حرامي را خوردند وکدام فعل حرامي را مرتکب شدند که اينگونه مورد اتهام قرارمي گيرند. متاسفانه نمايندگان محترم تنها به نوشته برخي ازمطبوعات توجه مي کنند و به لايه هاي زيرين و اهدافي که پشت سر اين مسائل وجود دارد، توجهي ندارند.

مگرجناب آقاي يحيي زاده خودشان عضو موظف کميسيون فرهنگي درستاد جام جهاني نبودند، چرا حتي يکبار درجلسات اين ستاد شرکت نکردند وکارهاي ما را به نقد نکشيدند. آيا ايشان يکبار آمدند بگويند اين سي. دي و سرودي که متعلق به 70 ميليون ايراني است با چه کم و کاستي هايي روبروست. ما منتظر مي شويم يک اتفاقي بيفتد بعد دنبال مقصربيفتيم. چرا با وجود اين همه مشکلات فرهنگي آقايان که وظيفه شان در حيطه مسائل فرهنگي است پا پيش نمي گذارند و با بازيکن سالاري و بي اخلاقي در باشگاهها برخورد نمي کنند. بنده ازجناب آقاي افروغ رئيس کميسيون فرهنگي استدعا دارم دراين باره جلسه بگذارند و به ابهاماتي که تنها ذهن افکارعمومي را مخدوش مي کند، پاسخگو باشيم.

* آقاي سروري نماينده مردم تهران گفتند وضعيت يک ميليارد تومان بودجه اي که صرف کارهاي فرهنگي درجام جهاني شده مشخص نيست و دراين زمينه ابهاماتي درعملکرد کميته فرهنگي وجود دارد؟
- چرا ايشان درمورد موضوعي که نسبت به آن اطلاعي ندارند، اظهارنظرمي کنند؟ کدام يک ميليارد؟ اصلا چه کسي به ما پول داد که حالا آقايان مدعي مطالبه آن هستند.

* مگر اين پول از طريق ستاد بازيهاي جام جهاني دراختيار شما قرار نگرفت؟
- در درخواستي که ازشوراي عالي انقلاب فرهنگي داشتيم، از اين شورا خواستيم با توجه به اهميت رويداد جام جهاني و اينکه اين مسابقات تريبوني براي معرفي فرهنگ غني ايراني - اسلامي کشورمان است، اجازه بدهيد ما بيشتر درکنار تيم ملي باشيم و به کارهاي فرهنگي درچارچوب تيم بپردازيم و برنامه هاي فرهنگي را ارگان ديگري عهده دارشود، ولي هيچ دستگاهي به حرف ما توجه نکرد. تا اينکه 15 دي ماه رئيس جمهوربا تشکيل ستاد بازيهاي جام جهاني زيرنظر شوراي انقلاب فرهنگي به رياست آقاي صفارهرندي وزير ارشاد موافقت کردند. به فاصله 31 روز بعد اولين جلسه اين ستاد درتاريخ 16 بهمن ماه تشکيل شد و صحبتها تنها درحد تقسيم وظايف بود، بدون اينکه بودجه و پولي دراختيار اين ستاد باشد.

حتي حکم کميته فرهنگي که مسئوليت آن با بنده بود به سازمان فرهنگ و ارتباطات و آقاي حجازي واگذارشد. بعد اين سازمان اعلام کرد توانايي انجام اين کار را ندارد و ما از وزيرمحترم ارشاد درخواست کرديم يک سازمان قويتري اين مسئوليت را متقبل شود که اين مسئوليت به سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري واگذارشد. آقاي مشايي دراين زمينه زحمات زيادي را متحمل شد و سازمان تحت مديريتش را در راستاي جام جهاني بسيج کرد و شرکت ايرانگردي وجهانگردي بطورمستقيم در اين زمينه وارد کار شد. با توجه به جابجايي دکتر رجبي و آمدن دکترهمتي در سازمان ارتباطات ومکاتباتي که با طرف آلماني در دوره آقاي رجبي صورت گرفته بود، عملا ما درکارهاي ستادي وبرنامه ريزي تا 15 فروردين درنقطه صفر قرارداشتيم. ولي با تمام اين شرايط يک تنه ايستاديم و با وجود اينکه مسئوليت کميته فرهنگي را نداشتم، ولي تمام مسئوليت ها را برعهده گرفتم تا اين کار سنگين را بدون کمترين بودجه و اعتباري به سرانجام برسد.

* درحيطه وظايفي که برعهده داشتيد هيچگونه بودجه اي در اختيارشما قرار نگرفت؟
- حتي يک ريال هم دراختيار من نبود. تنها آقاي مهندس مشايي شخصا بودجه اي را پيگيري کردند تا ازسازمان برنامه و بودجه دستور پرداخت آن صادرشد. به ارديبهشت ماه رسيده بوديم وعملا زمان کافي براي برنامه ريزي و سازماندهي بهتر کارها وجود نداشت. اينها مقارن بود با برخي تلاشهايي که درخارج ازکشور براي ساختن سرود ايران درجام جهاني انجام مي شد وما ناچار بوديم به هر نحوي شده کارها را با سرعت بيشتري پيش ببريم. دراين اوضاع ارکسترملي براي اجراي سرود تيم ملي ازما 86 ميليون تومان خواستند و ما بايد به هرنحوي بود اين پول را فراهم مي کرديم تا فردا درجام جهاني با برخي مسائل سياسي مواجه نشويم. با تمام کمبودهاي مالي کارها را پيش برديم . حالا آقايان به گونه اي مصاحبه مي کنند که انگار بنده يک ميليارد تومان پول کميته فرهنگي را دزديدم.

* پس اين وسط بالاخره بودجه يک ميلياردي بود يا نبود ؛ و اگر بود دراختيار چه ارگاني بود؟
- ببينيد رئيس جمهوري دستورپرداخت يک ميليارد تومان براي پشتيباني فرهنگي، تبليغي، رواني ازتيم ملي را صادرکردند. يک درخواستي هم بنده و آقاي عزيزمحمدي زماني که بحث عدم اعزام تماشاگران مطرح شد، از رئيس جمهوري مطرح کرديم که يک ميليارد هم براي اعزام 300 نفر ازمربيان، روساي هياتها و... به آوردگاه جام جهاني اختصاص يافت. ازاين 300 نفر که تمام هزينه هاي آن را فدراسيون تقبل کرد، 142 نفر با مبلغ يک ميليون وهشتصد و پنجاه هزارتومان و يک عده را با مبلغ دوميليون چهارصد و پنجاه هزارتومان اعزام کرديم. بخشي ازهزينه سفر روساي هياتها را نيزما پرداخت کرديم. تخصيص يک ميليارد بخش فرهنگي به آقاي مشايي واگذارشد و يک ميليارد هم براي اعزام ها دراختيار قرارگرفت که ليست تمامي هزينه هاي آن موجود است.

* شما قبلا گفتيد که رقمي را کميته دريافت نکرده ، اما اين يک ميليارد تومان بخش فرهنگي که گفتيد دريافت شده درچه زمينه هايي هزينه شد؟
- ازاين مبلغ 400 هزاريورو به حساب سفارت ايران در آلمان واريزکرديم که بخشي ازهزينه بليط وترابري 300 نفر از دانشجوياني که از اقصي نقاط اروپا عازم آلمان بودند، هزينه برپايي نمايشگاه 14 روزه ميعادگاه ايرانيان درکنار رود ماين، توزيع بيش از10هزار سي. دي به سه زبان زنده دنيا بمناسبت سال پيامبر اعظم. توزيع سي. دي احکام براي ايرانيان خارج از کشور و اهداء بسته هاي فرهنگي، برگزاري برنامه هاي تواشيح، قرائت قرآن، کنسرت موسيقي و... هزينه شد.

* اين شد 2 ميليارد. پس بحث بودجه سه ميلياردي چه بود؟
- به هيچ وجه حقيقت ندارد.

* هزينه اعزام خبرنگاران هم از يک ميليارد بودجه رئيس جمهوري تامين شد؟
- قراربود 60 نفر ازخبرنگاران با اين بودجه به جام جهاني اعزام شوند که چون بنده از ابتدا با نحوه انتخاب خبرنگاران و اعطاي ID کارتها مخالف بودم و اعتقاد داشتم دراين زمينه ملاک مشخصي وجود ندارد و حق مراعات نشده، يک ريال ازکمک رئيس جمهوري را براي خبرنگاران هزينه نکردم. تنها به يک شرط پذيرفتم و آن اينکه کميته اي مرکب از نمايندگان وزارت ارشاد، سازمان تربيت بدني، اطلاعات، حراست سازمان و فدراسيون فوتبال افراد مورد تاييد را انتخاب کنند تا نماينده مناسبي براي نظام جمهوري اسلامي درجام جهاني باشند.

* آيا خبرنگاراني هم بودند که با اعزام آنها مخالفت شد؟
بله، بنده شخصا با اعزام 7 نفر ....مخالفت کردم . از اعزام 5 نفرجلوگيري کرديم و دونفر ديگرهم پيش ازموعد برگشتند. همان زمان بنده را تهديد کردند که اين مسئله برايت گران تمام مي شود و اگر امروزبعضي از روزنامه ها سعي مي کنند مغرضانه مسائل فرهنگي انجام شده را زيرسئوال ببرند، بي ارتباط با مخالفت ما درخصوص پرداخت بودجه يک ميليوني به اين آقايان نيست.

* ساير خبرنگاران اعزامي چه وضعيتي داشتند؟
- گزارشهايي ازبرخي مسائل اخلاقي آنها دريافت شده که آنها را پيگيري خواهيم کرد ومطمئنا با آنها برخورد خواهد شد. گزارش هايي ازبرخي از اعمال آقايان دربازيهاي جام ملتها را هم داريم. مطمئن باشيد با اين افراد برخورد لازم صورت مي گيرد.

* بسياري از تماشاگران ايراني از اينکه لباس هاي تيم ملي در ازاي دريافت وجه به آنها تحويل مي شود گله مند بودند. حتي ديده شد برخي از ليدرهاي تيم ملي نسبت به اينکار اقدام مي کردند؟
- ما نزديک به 25هزار پيراهن تيم ملي به آلمان فرستاديم. اين جداي از پيراهنهايي بود که قبل از آغازمسابقات ازطريق پست دراختيارمراکزفرهنگي خارج از کشور قرارگرفت. بخشي از کارتوزيع هم از طريق رايزن فرهنگي ايران درشهرهاي مختلف آلمان انجام شد. يک مرحله توزيع هم درکنار رودخانه ماين صورت گرفت. روزبازيهاي ايران هم عوامل ما درمسير تماشاگران اقدام به توزيع لباسها مي کردند. درمورد اينکه ليدرها از ايران پيراهن تيم ملي را آوردند و اقدام به فروش کردند، به کميته فرهنگي هيچ ارتباطي ندارد. لباس هايي که ما توزيع مي کرديم شعار" چو ايران نباشد تن من مباد" پشت آن حک شده بود وکاملا متفاوت از پيراهن هاي شماره دار بود. درمورد ليدرهايي که اقدام به فروش پيراهن هاي تيم ملي کرده بودند، تنها دومورد ديده شد که با آنها برخورد کرديم وعلاوه برجريمه بليط بازي ايران و پرتغال را هم ازآنها گرفتيم.

*اما بهرحال ليدرها بخشي از زيرمجموعه فدراسيون محسوب مي شوند و برچسب تيم ملي روي آنهاست؟
- ببينيد مسئوليت ليدرها با آقاي سعادتي بود که ايشان به آلمان نيامدند و وظايفشان به معاونان ايشان واگذارشد وشايد ليدرها از نفرات جديد تبعيت لازم را نداشتند. بهرحال به جزو دوموردي که به ما گزارش شد و با آن برخورد کرديم، هيچگونه تخلفي دراين زمينه مشاهده نشد وتنها برخي ازمطبوعات آن را بزرگنمايي کردند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"