|
همه چیز در روزمرگی است یا تلخ هستیم مثل فیلم «فروشنده» یا جینگول و وینگولیم مثل «خندوانه». همه دارند بقیه را نصیحت میکنند هرکس به خودش اجازه میدهد در هر ماجرایی دخالت کند. دانشجوی سابق همان آقایی که موفق به اخذ اسکار شده است؛ دوست عزیز به مسئولان نامه میدهند که بروید و ببینید! اینها کار شما نیست. راه گم کردن معنیاش این میشود که کیارستمی بزرگ که این همه کار کرد، هیچگاه از چیزی که در قاموس ارتباطات خودش نبود، نگفت. اینگونه گفتارهای احساسی از تدبیر برنمیخیزد. فکر میکنید چه خبر است آقای کارگردان؟ همین کار شماست که بهیکباره «کیهان» به تمام ما فحش میدهد، توهین میکند و ارزش و اعتبار همه هنرمندان را پایین میآورد.
من چه راهکاری میتوانم برای کسانی که در راس هنر این مرز و بوم دارند، بدهم؟ این همه ارتباط جمعی است. یا میخواهیم مانند غربیها بسازیم یا میخواهیم چرتوپرتهایی بسازیم که به قول شهره لرستانی کفکاری کنیم و همه اینها به سیاستهای بسیار بسیار عقبافتاده صداوسیما برمیگردد.
صداسیما سیاستهای سیاسی و اقتصادی که به کار میبرد، همه چیزش پیشپا افتاده است. یک نفر ۶تا ۷تا سریال میسازد و پول هنگفت آن را میگذارد در بانک و بعد منافعش را میگیرد؛ چندرغازش را میدهد به این سریال و چندرغازش را به آن سریال. یکی هم «معمای شاه» میسازد که جعفر والی نازنین دربارهاش بگوید؛ بزرگترین اشتباه من بازی در این سریال است که در آن پول ما را میخورند. من هم دیگر نه کاری قبول میکنم و نه کسی دنبالم میآید. درصورتی که در دنیا بازیگر تا ۹۰سالگی بازی میکند. هشتادسالگی اسکار میگیرند با خودم میگویم این چه حرفهای بود من قبول کردم کاش میرفتم بوتیک باز میکردم. کاش وقتم را صرف چیز دیگری میکردم تا دانشجوها و... زندگی هنری اینجانب تمام شد.