کد خبر: ۴۵۸۶۹۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۳ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۵

آرمان نوشت: دهكده خوش آب و هواي تهران به دستور شاه طهماسب صفوي داراي برج و بارو شد و تا آخر دولت صفويه محل اتراق شاهان صفوي، كه به زيارت امامزاده حمزه در شهرري مي‌آمدند، شد. به دستور شاه طهماسب دور تهران حصاري كشيده شد با ۱۱۴ برج به احترام ۱۱۴ سوره قرآن. آغا‌محمدخان قاجار هم كه بر مدعيان تاج و تخت پيروز شد براي نخستين بار تهران را كه هنوز شهري كم جمعيت بود به پايتختي انتخاب كرد.

 
تا دوره فتحعلي‌شاه قاجار، جانشين آغامحمدخان، همان برج و باروي دوره شاه طهماسب حصار اين شهر بود. با افزايش جمعيت دردوره فتحعلي شاه نخستين دوره گسترش شهر شروع شد و شهر داراي چندين دروازه شد. براي ساخت برج و بارو و تهيه آجر و خشت خارج از حصار شهرگودالي به وجود آمد. همين گودال مدتي بعد محل اسكان افرادي شد كه در داخل شهر جايي براي سكونت نداشتند و چون عمده افراد ساكن در اين گود خارج از شهر، خوزستانی بودند به گود عرب‌ها معروف شد و اين نخستين حاشيه نشيني در تاريخ شهر تهران است.
 
با وجود اينكه شهر و شهرنشيني در ايران سابقه طولاني دارد و شهري مانند اصفهان از بهترين نقشه شهري در زمانه صفويه برخوردار بود كه سياحان خارجي از آن ياد كرده‌اند، متاسفانه در گسترش تهران نقشه خاصي مدنظر نبود. تهران از به هم پيوستن ده‌ها روستا به شكل امروزي درآمده است. از همان شمال شهر به اسامي محله‌ها توجه كنيد؛ جماران، نياوران، جمال آباد، ازگل، اوين، دركه، ونك، يوسف آباد و ديگر روستاها.
 
در دوره ناصرالدين شاه دومين دوره گسترش تهران با احداث حصار جديد به وقوع پيوست و دروازه‌هاي جديدي احداث شد. با روي كارآمدن رضاشاه حصار شهر و دروازه‌ها تخريب شد و راه براي به هم پيوستن روستاها هموار گرديد. جغرافياي فعلي تهران ناشي از گسترش ناهمگون و به هم پيوستن روستاهاست و هر منطقه بافت روستايي خود را در دل شهرحفظ كرده است. متاسفانه هيچ يك ازشهرداران تهران از نخستين آن، محمدحسن خان اعتمادالسلطنه تا محمدباقر قاليباف كسي درصدد آن نبود که براي بافت فرسوده هسته اوليه تهران و نيز روستاهايي كه با گسترش شهر، شكل امروزي تهران را به وجود آورده،‌ فكر کند. وقتي دو دوره رياست آقاي محمدباقرقاليباف بر شهرداري تهران تمام شده بود و قانونا ايشان نمي‌توانست براي سومين بار پست شهرداري را احراز كند، شوراي شهر فعلي باید در پيشگاه تاريخ پاسخگو باشد. رقيب آقاي قاليباف در راي‌گيري انتخاب شهردار تهران آقاي مهندس محسن هاشمي بود.
 
بي‌تعارف اگر آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني، مبتكراحداث متروي تهران است كه با اختصاص خطبه يكي از نمازهاي جمعه، مساله احداث مترو و فوايد آن را براي همه تشريح كرد و در سال‌هايي كه رياست مجلس را برعهده داشت و ۸ سالي كه رئيس‌جمهو بود حامي اصلي راه‌اندازي مترو بود، فرزندش محسن هاشمي معمار متروي تهران است. احاطه و اشراف محسن هاشمي بر شهر تهران به لحاظ حضور چندين ساله اش در مديريت مترو بر كسي پوشيده نيست و اکثر اعضای شوراي شهر نيز مديريت ايشان را قبول داشتند.
 
مناسب‌ترين گزينه براي تصدي پست شهرداري تهران، روز راي‌گيري و طريقه آن را حداقل تاريخ شهر تهران فراموش نخواهد كرد؛ رئيس جلسه با تاسف به‌گونه‌اي عمل كرد كه با جابه‌جايي يك راي كه مدت‌ها نقل محافل بود، با ادامه راي‌گيري كفه ترازو را به نفع آقاي قاليباف هدايت كرد. وقتي كه دو نوبت راي‌گيري شد و آرا مساوي بود، رويه راي‌گيري اين است كه اعلان تنفس مي‌كنند و با تجديد جلسه، نوبت راي‌گيري را به روز ديگر موکول می‌کنند.
 
اما شد آنچه كه برخی تصميم‌سازان دنبال آن بودند. برنامه آقاي مهندس هاشمي در مقابل تداوم شيوه مديريتي آقاي قاليباف در بايگاني شوراي شهر براي قضاوت تاريخ باقي ماند. محسن هاشمي علاوه بر توجه جدي به گسترش مترو كه نتيجه آن توسعه حمل و نقل ريلي است، برنامه عمده‌اش نوسازي بافت فرسوده شهر بود. فوايد گسترش مترو بركسي پوشيده نيست. تهران داراي ۷ خط مترو است كه اگر هر هفت خط آماده بهره‌برداري بشوند، با اتصال شرق و غرب و شمال و جنوب از ورود اتومبيل به مركز شهر كاسته مي‌شود. در اين نوشتار قصد آن ندارم كه به فوايد مترو بپردازم. هدفم تشريح اصلي‌ترين برنامه مهندس هاشمي يعني نوسازي بافت فرسوده مركزي تهران است.
 
در همان زمان ملاقاتي با آقاي هاشمي داشتم و در آن ملاقات از برنامه‌اش براي اداره شهر پرسيدم. خيلي ساده در حدي كه فرد غيرمتخصصي مانند من هم قانع بشود و فوايد طرح را درك كند، گفت: گسترش تهران در طول حيات دويست ساله اين شهر متاسفانه هدايت شده نبوده، بخش مركزي شهر يعني حوالي بازار كه در دوره قاجاريه شكل گرفته، بي‌نظم و ترتيب متناسب با منطقه مسكوني داخل حصار برج و باروي شهر به صورت فشرده و در هم ساخته شده است. كوچه‌هاي تو در تو و به هم پيچيده بي‌هيچ تعريف شهري خانه‌ها را به‌هم وصل كره است. يكي از اقدامات انقلابيون در ايام انقلاب خصوصا بعد از جمعه سياه ۱۷ شهريور تهران، علامت‌گذاري كوچه‌ها بود كه چه كوچه‌اي به اصطلاح راه دررو دارد و چه كوچه‌اي بن بست است و این که چه كوچه هایی به چه خيابانی وصل مي‌شدند، علامت‌گذاري مي‌شد. فراموش نمي‌كنم كه استوانه‌هاي رنگي را خريداري مي‌كرديم و با فلش راه كوچه را معين مي‌نموديم. كوچه‌هايي كه ماشين‌رو نيستند و بعضا به اندازه‌اي تنگ هستند كه به كوچه آشتي كنان معروفند، دالان‌هاي تودر توي بازار تهران و بافت بعضا خشت و گلي اين مناطق را همه مي‌شناسيم.
 
برنامه آقاي هاشمي نوسازي اين مناطق بود و اعتقاد داشت كه بايد هزينه صدور پروانه ساختماني براي مناطق شمال شهر را به اندازه‌اي بالا برد و از طرفي تسهيلات ويژه براي نوسازي بافت فرسوده قائل شد كه صرفه و صلاح سازندگان، نوسازي مناطق قديمي شهر باشد تا قلع و قمع باغات و درختان شمالي شهر. خيلي ساده برنامه ايشان اين بود كه براي سازندگان، انگيزه به وجود بياوريم كه مركز شهر را هدف قرار دهند و سرمايه‌گذاري در اين مناطق صرفه و صلاح اقتصادي داشته باشد. چند ده كيلومتر مربع منطقه مركزي تهران حوالي بازار را در نظر بگيريد.
 
همين منطقه ۱۲ كه پاساژ پلاسكو در قسمت شمالي آن واقع است يا منطقه جنوب مثلا حوالي راه آهن با يك نقشه جامع براي نوسازي، اگر هدف سازندگان قرارگيرد و از شمال شهر طمع ببرند، در اندك مدتي با يك فراخوان مي‌توان در ساخت و‌ساز شهر تحرك به وجود آورد و با حذف بافت فرسوده منطقه‌اي نو و قابل سكونت را پيش رو خواهيم داشت. هم‌اكنون مناطق مركزي تهران با بناهايي كه عمر آن سال‌هاست به پايان رسيده آسيب پذيرترين نقطه شهر هستند. حادثه ساختمان پلاسكو درس عبرتي بود كه بايد از آن پند گرفت.
 
فرض كنيم در آن جلسه‌اي كه متاسفانه شوراي شهر در كمال ناباوري به ادامه كار آقاي دكتر قاليباف راي دادند، به آقاي مهندس محسن هاشمي راي مي‌دادند و برنامه نوسازي او در بخش فرسوده تهران هدف شهرداري قرار مي‌گرفت؛ صدور پروانه ساخت، تجميع پلاك‌هايي كه مساحت كمي دارند، ترسيم نقشه راهي كه هدف هاشمي بود و با تكيه برآن مصمم بود كه نگذارد كميسيون ماده ۵ به قلك شهرداري در مقابل آبشش تهران يعني باغات آن قرارگيرد؛ باغاتي كه اسير اره برقي و لودر و بيل مكانيكي مي‌شوند تا به جاي درخت‌هاي چند ده ساله چنار كه هويت تهران است، بنايي از آهن و سيمان سربرآورد، درست مانند باغي در خيابان فرشته همسايه سفارت ايتاليا و روسيه كه به طرفه‌العيني همه درختان تنومند و تاريخي آن شبانه قطع و تا چشم به‌هم بزنيم برجي سنگي از دل خاك خواهد رویيد. شايد بخشي از درآمد شهرداري از اين بابت تامين شود، اما به چه قيمتي؟
 
مانده‌ام معطل، اعضای شوراي شهر بعد از حادثه پاساژ پلاسكو آيا يادي از آن جلسه در تاريخ ثبت شده انتخاب دور سوم انتخاب آقاي قاليباف به شهرداري تهران در مقابل كانديداي بابرنامه يعني آقاي مهندس محسن هاشمي دارند؟ آيا در خلوت خود وقتي كه از بلنداي ساختمان شوراي شهر به بناهاي در حال تخريبي مانند پلاسكو نگاه مي‌كنند يا زماني كه تصوير بافت فرسوده مناطق مركزي تهران، حوالي بازار را از قاب پنجره ساختمان شوراي شهر مي‌بينند عذاب وجدان نمي‌گيرند كه كاش در آن روز ثبت شده در تاريخ شوراي شهر، با اندك تاملي مسير نوسازي تهران را تغيير مي‌دادند و چه بسا با نوسازي مناطق مركزي شهر و اقتصادي شدن ساخت و‌ساز در اين نواحي، امروزه بسياري از باغات مناطق شمالي شهر پابرجا بود و مهم‌تر از آن گسترش شهر در مناطق غربي شهر مثل ۵ و ۲۲ كه به توصيه كارشناسان بايد بلندمرتبه‌سازي نشود تا كريدور گردش آزاد هوا در تهران ميسر شود؟ آیا به خود نمره منفي نخواهند داد؟ سياست خوب است، اما سياسي‌كاري را نمي‌دانم چگونه مي‌توان تفسيركرد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"