غواصان صنعتی به دنبال مروارید و مرجان و گنجهای غرق شده در اعماق نیستند بلکه برای کمک به افزایش تولید صادرات نفت به آب میزنند و با هزار و یک خطر میجنگند. درست مثل یک ماهی رها شده در دل اقیانوس تاریک.
حرفهای به نام غواصی
همان اول از او میپرسم چگونه وارد این حرفه شده و اداره تعمیرات زیر دریا چه کاری انجام میدهد: «غواصی 60 سال است که وارد ایران شده است. نخستین گروه غواص از نیروی دریایی ارتش بودند و غواصی با شروع بهکار آنها در ایران رسمی شد و کاربرد پیدا کرد. نزدیک 30 سال پیش به اتفاق 9 جوان دیگر بعد از امتحان ورودی و تستهای آمادگی جسمانی وارد حرفه غواصی شدم. بعد از یکسال آموزش در «محمودآباد» مازندران به منطقه خارک رفتیم و یکسال در آنجا آموزشهای دیگری دیدم و از آن زمان در منطقه لاوان در حال خدمت هستم ولی به اقتضای شرایط کاری تعامل زیادی با غواصان خارگ داریم و در برخی از عملیاتها همکاری میکنیم.
در این اداره 26 غواص مشغول به کار هستند؛ مأموریتمان نگهداری و تعمیر تأسیسات زیر دریاست. از خطوط لوله، کابلهای برق و فیبر نوری گرفته تا چاههای زیر دریا و جابهجایی و حفاری سازههای دریایی و سکوهایی که بخشی از آن زیر آب است بخشی از وظیفه ماست. سکویی که توی دریا میبینید نوک کوه یخ بشمار میرود و قسمت اعظم آن زیر آب است یعنی هراتفاقی برای آن بیفتد کار ما آغاز میشود. بهطور مثال یکی از کارهایمان انتقال سکوهایی است که باید جابهجا شوند، کف دریا میرویم و پایهها را باز میکنیم و کشتی سکو را به منطقه دیگری میبرد.»به گفته نوید، 3 گرایش غواصی در سراسر دنیا رایج است. گرایش رزمی که در نیروهای مسلح کابرد دارد مثل «اتک دایور» که پاکسازی بدنه کشتی را انجام میدهند و کارشان بسیار متفاوتتر از غواصیهای دیگر است. غواصان این تخصص از اکسیژن مسیر بسته استفاده میکنند تا حباب اکسیژن مصرف شده به سطح آب نیاید و کسی متوجهشان نشود؛ کار سختی است و برای اینکه دچار مسمومیت اکسیژن نشوند بالای عمق 10 متر شنا میکنند و برای عمق بیشتر هم از هوای فشرده و دستگاههای حرفهای استفاده میکنند.
غواصی تفریحی هم یک رشته خاص است، غواصی که بیشتر مردم در کیش و قشم میبینند. برای این غواصی از کپسولهای «اسکوبا» (دستگاه مستقل تنفسی زیرآب) استفاده میشود و نهایت نفوذ در آب بین 20 تا 25 متر است و زمان خیلی محدودی هم میشود زیر آب ماند. اگر غواص بیشتر از حد پایین برود محدودیت هوا پیدا میکند؛ در مجموع نمیشود از این غواصی در تخصص صنعتی و حرفهای استفاده کرد چراکه احتمال خطای انسانی و گم شدن غواص وجود دارد.
در غواصی حرفهای، دیگر از آن تصاویر زیبا و ماهیهای رنگی و مرجانها خبری نیست. به دلیل عمق زیاد و تاریک بودن زیر دریا، معمولاً دید خوبی وجود ندارد حتی محدوده دید کمتر از یک متر میشود. گاهی اوقات غواص با سر انگشتش لوله را پیدا میکند. معمولاً این محیطها آلوده به نفت و گاز هم هستند.
نوید درباره کار در چنین محیطهایی میگوید: «بچهها غوصهای سنگینی میزنند و زمان زیادی زیر آب میمانند. 2 فاکتور عمده در غواصی داریم که بسیار مهم است؛ عمق و زمان. هر چقدر به عمق زیاد برویم، زمان کمتری برای کار خواهیم داشت. سرمای آب، استرس غواص، مواج بودن دریا، حمله موجودات دریایی و... باعث میشود کارمان سخت و سختتر شود. وقتی آب گلآلود باشد استفاده از چراغ قوه کار بیهودهای است. انگار نور انداختهاید به دیوار کاهگلی. باید بگویم کارمان شب و روز ندارد. در هر ساعت شبانه روز که اعلام میشود باید به دریا بزنیم و عملیات ترمیم و بازسازی را در کمترین زمان آغاز کنیم.
بچههایمان حرفهای هستند و با چشم بسته زیر آب میروند. باید به نکته دیگری اشاره کنم که چندان توجهی به آن نمیشود؛ صدها هزار کیلومتر در خشکی خط لوله نفت و توی دریا دهها هزار کیلومتر خط لوله داریم. اما فرق اینها چیست؟ اگر در خشکی خطوط لوله دچار نشت شود تیمی که میآید ابتدا پاکسازی محیط انجام میدهد و سپس عملیات ترمیم را در کمترین زمان به سرانجام میرساند ولی توی دریا ماجرا فرق میکند و هزینهاش بسیار بیشتر است.
عملیات ترمیم زیر دریا، بین یک تا 2 میلیون دلار هزینه میبرد ولی روی زمین بین 20 تا 100 میلیون تومان! کار زیر دریا 2 کشتی با 15 خدمه میخواهد و 15 - 10 غواص. در ضمن گازهایی مثل هلیم مصرف میشود که بسیار گرانقیمت هستند. کار زیر دریا حساس و زمانبر است.
غواصی حرفهای با قانونی دقیق
رئیس غواصان لاوان به تشریح «قانون هنری» یا همان برداشت فشار اتمسفر از غواصان میپردازد: «وقتی غواص تحت فشار تنفس میکند، قانون هنری میگوید گازهای تحت فشار در مایعات حل میشوند. هر چقدر فشار بیشتر شود، میزان حل شدن نیتروژن در خون بیشتر میشود. میزان حل شدن نیتروژن روی سطح خشکی در بافتها حدود یک لیتر است و در عمق 10 متر فشار اتمسفر دو برابر میشود و میزان حل شدن نیتروژن هم در بافتها دو برابر است.
ما برای اینکه از خیلی اتفاقات تلخ پیشگیری کنیم، از سیستم تغذیه از سطح آب استفاده میکنیم. بدین معنی که غواص کلاهی دارد که با شلنگی به سطح متصل میشود و از هوایی که مخلوطی از اکسیژن و هلیوم و سایر گازهاست استفاده میکند. در کنار این شلنگ کابل صوتی و تصویری برای مانیتور کردن عمق و رفتارهای غواص وجود دارد که بسیار مهم است. اگر نیاز باشد غواص در عمق بیشتر و آب سرد کار کند، شلنگ آب گرم به لباسش وصل میشود تا دچار افت بدنی نشود. کسی که از بالا غواص را زیر نظر دارد، میتواند او را کنترل کند. مثلاً من میتوانم با شنیدن تنفس غواص، بفهمم استرس دارد یا اینکه کارش نرمال است و میتوانم راهنماییاش کنم.»
اما سؤالی که شاید در ذهن خیلی از خوانندگان باشد این است که غواصی حرفهای چه تفاوتی با غواصیهای دیگر دارد و البته چه خطراتی؟ نوید در این باره عنوان میکند: «وقتی غواص به عمق 70 متری میرود 7 برابر فشار بیشتر از روی خشکی به وی وارد میشود. یعنی نیتروژن در بافتهای او حل میشود و اکسیژن خالی برای تنفس او در این عمق، باعث مسمومیت و حتی مرگ میشود. بنابراین از مخلوط هلیوم و اکسیژن و برخی دیگر از گازهای برای تنفس غواص استفاده میکنیم. غواص برای رفتن به عمق 50 متری که 165 پا میشود، باید این مسافت را در 2 دقیقه و 20 ثانیه طی کند و هنگامی که بعد از 30 دقیقه کار میخواهد برگردد، باید تا سطح آب در عمقهای مختلف بماند تا نیتروژن از حالت مایع به حالت گاز برگردد، وگرنه موجب مرگ یا فلج اندام میشود. اگر غواص بخواهد از عمق 75 متر بالا بیاید، باید 3 ساعت و 30 دقیقه در عمقهایی که به او میگویم، بماند تا فشار برداشته شود و بدنش با فشار کم سطح آب عادت کند. پس از رسیدن به سطح آب هم بلافاصله باید به اتاق فشار برود تا فشار بدنش با فشار سطح یکی شود. اگر غواص در هر عمقی دچار هر مشکلی شود، باید آن را همانجا برطرف کند چون نمیتواند به سطح آب بیاید. اگر چنین کاری کند بافتها و اندام داخلیاش به دلیل تفاوت زیاد فشار، منفجر میشود و این یعنی مرگ صد درصد. اگر این اتفاق هم نیفتد، در مغز و استخوان و ماهیچهها و نخاع و مفاصل حباب ایجاد میشود و همین حباب میتواند با عصبها درگیر شود و دردهای زیادی ایجاد کند که در حالت شدید باعث فلج یا حتی مرگ شود، البته در این شرایط یک زمان طلایی هم وجود دارد که اگر غواص به این مشکل دچار شد، باید در آن زمان طلایی به اتاق برداشت فشار منتقل شود. هر چقدر زودتر منتقل شود، امید به بهبودی هم بالاتر میرود.»
خطراتی که در کمین غواصان است
وقتی حرف از دریا و غواصی به میان میآید، نمیدانم چرا خیلیها از جمله خودم، یاد حمله کوسههای سفید میافتیم. کوسه غول پیکر، خودی نشان میدهد و با یک حمله رعدآسا، طعمهاش را به دو نیم میکند.
اما درباره کوسهها باید بگویم 215 نوع کوسه در دنیا وجود دارد که 5 نوع آن خطرناک هستند. هرچند تضمینی نیست که کوسههای دیگر حمله نکنند، ولی با روبهرو شدن با چنین اتفاقاتی، ترجیح میدهیم به جای مقابله، فرار کنیم یا پشت سکو و تأسیسات نفتی پنهان شویم. چند نوع کوسه در دریا دیدهام که معمولاً از نوع بیخطر بودهاند. کوسه، قبل از حمله خودش را نشان میدهد، نامرد نیست. حباب بازدم کوسه ، ماهیهای دیگر را میترساند. اگر کوسه را تحریک کنیم میآید طرفمان.
چند سال پیش، در اسکله «سیری» و چندکیلومتری ساحل، سخت مشغول کار بودیم که احساس کردم محیط کارم ناگهان تاریک شد. وقتی سرم را بالا آوردم از ترس عرق سردی به بدنم نشست که غواصان قدیمی آن را یکی از تجربیات این حرفه عنوان میکنند. کوسه بزرگی که هیبتش مرا به وحشت انداخت، درست بالای سرم شنا میکرد. غواص دیگری که همراهم بود، اشاره کرد که پنهان شویم و خوشبختانه بلا از سرمان گذشت. البته نزدیکی اسکله خودمان، کوسه بزرگی داریم که بچهها با او دوست هستند. طولش بیش از 4 متر است، کاری با ما ندارد. همزیستی مسالمت آمیزی داریم.
اگر از خطرهای طبیعی بگذریم، خطرات دیگری هم در کمین غواصان هست. گاهی نواقصی در دستگاههای تنفسی به وجود میآید و باید دائماً حواسمان به همه آنها باشد. زمان جنگ مجبور بودیم در دریای مواج کار کنیم. آن زمان اتفاقات بدی به چشم دیدم؛ طناب پاره میشد و کشتی میرفت و غواص پایین میماند. گاهی برخی از غواصان گم میشدند یا از بین میرفتند...»
پایین و بالای حرفهای ناشناخته
وقتی از نوید میپرسم آیا میداند در 30 سال گذشته چند ساعت غواصی کرده است یا نه، به فکر فرومیرود. به کنج چپ اتاقش خیره میشود و با خنده جواب میدهد: «آنقدر غواصی کردهام که حسابش از دستم رفته.» کمی سکوت میکند و ادامه میدهد: «هر غواص سالی بهطور میانگین 150 ساعت غواصی میکند. این حرفه مشکل و طاقت فرساست. باید بگویم غواصی نسبت به سالهای گذشته، بسیار بهتر و علمیتر شده. از سال 2008 که برداشت فشار علمیتر شد، برخی از ایستگاههای برداشت فشار هم حذف شدند و قوانین ارتقا پیدا کردند. اگر کسی جداول را رعایت کند مشکلی به وجود نمیآید.
تصور اینکه چطور میشود نیمههای شب برای تعمیر خطوط لوله نفت دل به دریای خوفناک، موجهای سهمگین، تاریکی محض و دنیای ناشناخته زیر آب زد و با صدها خطر دست و پنجه نرم کرد، تن آدم را به لرزه میاندازد.