|
خبرآنلاین نوشت: تمام وقت و انرژی نگارنده در سالهای گذشته در زمینه علم و البته عمومیسازی و ترویج آن بهویژه در زمینه تخصصی خود صرف شده است. اما در شرایط حاضر بهترین راه توسعه علمی و عقلانی کشور را در تداوم مدیریت دولت دکتر «روحانی» میبینم. ولی چرا به چنین نتیجهای رسیدم؟
١- ما در ایران کار علمی را با کمترین هزینه انجام میدهیم. برای انجام کار علاوه بر نیاز به بودجه و امکانات، به ثبات و البته امید نیاز داریم. در سالهای قبل از دولت تدبیر و امید به چشم خود دیدم که تعداد قابل ملاحظهای از دانشجویان دکترای خودم که اتفاقا از بهترینشان هم بودند، کشور را به مقصد کشورهای پیشرفته با گرفتن شغلی مناسب ترک کردند، مهمترین دلیل در کلام كه آنها کشور را ترک کردند، نبودِ احساس ثبات و امید به آینده کشور بود. در چهار سال اخیر به نظر میرسد اگر هیچچیز به طبقه تحصیلکرده داده نشده باشد، حداقل احساس ثبات و امید به آینده در میان بخش مهمی از آنها ایجاد شده است.
٢- دلایل مختلفی برای این خوشبینی به آینده وجود دارد. در موضوع برجام که بازکردن مهمترین چالش بینالمللی کشور در دهههای گذشته با استفاده از نیروهای زبده متخصص و دانشگاهی کشور بود، جرقه امیدی برای تقویت این دیدگاه که شاید بازنگری علمی و مدرن در عرصههای مرتبط با علوم انسانی، گشایشی در روابط و مناسبتهای بینالمللی منطقهای، حتی بحرانهای منطقهای مانند جنگ داخلی در سوریه باشد، زده شد.
٣- در سالهای تحریم، این بحث در کشور بسیار مطرح شد که نگاه به درون و اتکا به نیروهای داخل، به دلیل عدم امکان خرید یا واردکردن تجهیزات و دستاوردهای علمی به کشور اولویت دارد. بخشی از این رویکرد در هر تحریمی طبیعی و منطقی است، ولی واقعیت دیگر آن است که مشکلات تحریم (از موانع مالی و اقتصادی تا عدم امکان تبادلات علمی بینالمللی) عملا امکان بسیاری از فعالیتهای علمی و توسعه فناوری را در کشور محدود کرد. در فضای پسابرجام بهتدریج بخشی از محدودیتها برای توسعه فناوری در داخل رفع شد. برجام از این دیدگاه، کمک به شروع انتقال و توسعه فناوری در داخل کشور بود.
٤- امکان همکاری پایاپای و مشارکت جدی و از موضع برابر برای پژوهشگران ایرانی در بسیاری از زمینههای علمی و توسعه فناوری فراهم شده است و با امیدی که در سالهای اخیر گسترش یافت، به اعتبار کیفیت بالای تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی (در هر زمینهای که در بالاترین سطح در دنیا تولیدات خود را منتشر کردهاند) و همکاری علمیای که اکنون توسعه مییابد، فرصتی برای پژوهشگران ایران به منظور مدیریت مشترک پروژههای علمی فراهم ميشود.
٥- بعضی از زمینهها که به صورت فوری در کشور ما بهعنوان مسائل کلان ملی اولویت بالا دارند و نیاز است تا پاسخهای واقعبینانه و علمی برای این مسائل یافته شود (مانند مسئله خشکسالی، تغییر اقلیم، پهنهبندی ریسک مخاطرات طبیعی و خشکشدن دریاچههایی مانند ارومیه و هامون) از زمینههایی است که با گشایشهای اخیر امکان طرح موضوع در قالب استفاده از همکاری مراکز پژوهشی کشورهای پیشرفته یافته و لازم است با گشایشهای رخداده حتما از توان داخلی برای مسائل ملی راهحلهای درازمدت یافته شود.