مرگ مأمور بیچاره در مانور تمرینی!

روزنامه جوان: مأمور بدرقه خودروي حامل پول بانك سپه در جريان مانور تمريني‌اي كه در ساختمان مركزي اين بانك برگزار شده بود، با شليك گلوله مربي‌ تيراندازي به قتل رسيد.
ساعت 16 عصر روز دوشنبه هشتم خردادماه بود كه كاركنان بيمارستان سينا مأموران پليس را از مرگ مشكوك مرد جواني با خبر كردند. مأموران در بيمارستان با جسد مرد 32 ساله‌اي به نام سهراب روبه‌رو شدند كه با شليك گلوله‌اي به پهلوي راستش به قتل رسيده بود. لحظاتي بعد از اعلام اين خبر، قاضي مدير روستا، بازپرس ويژه قتل تهران همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حاضر شد. بررسي‌ها نشان داد، سهراب مأمور حمل پول بانك سپه بود كه لحظاتي قبل در پاركينگ بانك مركزي سپه در حوالي ميدان امام خميني ( ره ) هنگام تمرين تيراندازي به سارق فرضي با شليك مربي تيراندازي زخمي و به بيمارستان منتقل شده است. به گفته شاهدان استاد تيراندازي هميشه هنگام مانور بيرون از خودرو از سمت راست سيبلي را كه در سمت چپ خودرو قرار دارد با سلاح كلاشنيكف هدف قرار مي‌دهد، به طوري‌كه تير پس از شليك از شيشه سمت راست شاگرد به طرف شيشه سمت راننده حركت مي‌كند و بعد به سيبل هدف در سمت چپ خودرو اصابت مي‌كند، اما اين بار تير مربي پس از شليك به ستون در خودروي سمت شاگرد برخورد مي‌كند و پس از كمانه كردن به راننده كه همراه دو نفر ديگر از همكارانش داخل خودرو بودند، اصابت مي‌كند. در حالي كه بررسي‌ها حكايت از آن داشت مرد جوان با شليك تير مربي خود به قتل رسيده‌است، مأموران به دستور قاضي مدير روستا مربي تيراندازي را بازداشت كردند.
 
صبح ديروز مربي تيراندازي براي بازجويي به دادسراي جنايي منتقل شد.
وي در توضيح ماجرا گفت: من مدرس تيراندازي هستم. 18 سال است كه در اين رشته مربي هستم و به صورت حرفه‌اي كار مي‌كنم. من با سازمان‌هاي زيادي از جمله بانك مركزي و ديگر بانك‌ها قرار‌داد آموزش تيراندازي براي كاركنان حمل پول دارم. متأسفانه بانك‌ها سالن‌هاي تيراندازي مناسبي براي مانور و آموزش ندارند و علت آن هم هزينه زياد تجهيزات آن است.
وي در توضيح مانور مرگبار گفت: روز حادثه قرار بود به 30 نفر از مأموران حمل پول بانك سپه آموزش تيراندازي بدهم. طبق برنامه كاركنان به گروه‌هاي سه نفره تقسيم مي‌شوند، يعني يك نفر به عنوان راننده پشت فرمان قرار مي‌گيرد و نفر دوم در صندلي شاگرد مي‌نشيند و نفر سوم هم در صندلي پشتي قرار مي‌گيرد. براساس استانداردهاي جهاني تيراندازي براي مأموران حمل پول ابتدا سه مأمور در بيرون از خودرو با اسلحه خالي به عنوان خشك‌كشي تمرين مي‌كنند و در مرحله بعدي به هر نفر پنج تير داده مي‌شود كه به صورت يك تير و دو تير، دو تير شليك مي‌شود. در اين مرحله آموزش مأموران با سلاح سازماني كه در اختيارشان است، تمرين مي‌كنند تا چنانچه ايرادي داشته باشد، در مواقع ضروري بتوانند ايراد آن را رفع كنند. سلاح سازماني مأموران كلت‌كمري است و سلاحي كه من با آن آموزش مي‌دهم و تيراندازي مي‌كنم، كلاشنيكف است.
 
وي ادامه داد: روز حادثه ابتدا گروه اول كه سه نفر از پرسنل بودند، داخل خودروي رونيز كه متوقف و خاموش است، قرار گرفتند و تمرين خود را به صورت كامل انجام دادند. بعد از آن نوبت گروه دوم كه سهراب هم به عنوان راننده جزو آن گروه بود، براي آموزش به داخل خودرو رفتند. سهراب پشت فرمان خودرو قرار گرفت و بهرام هم در صندلي شاگرد نشست و شهاب هم در صندلي عقب قرار گرفت. آنها هم اسلحه سازماني خود را در اختيار قرار داشتند و من هم به هر كدام از آنها پنج تير دادم. همه آماده فرمان شليك بودند تا اينكه دستور شليك را دادم. طبق برنامه و ابتدا راننده از داخل خودرو سيبلي كه در سمت چپ خودرو قرار دارد، هدف قرار مي‌دهد. پس از اينكه فرمان شليك دادم، سهراب دستور را اجرا و پنج تير شليك كرد و بعد نوبت شهاب شد. در اين مرحله راننده سرش را به داخل خودرو مي‌آورد كه پوكه‌ها به سر و صورت او برخورد نكند. شهاب هم تمامي تيرهايش را به سمت سيبل شليك كرد. شليك نفر سوم با ديگران متفاوت است به طوري‌كه بهرام مي‌بايد به روي سقف خودرو برود و شليك كند و همين كار را هم انجام داد. در آخرين مرحله نوبت من بود. من به عنوان مربي بايد بيرون از خودرو طوري به طرف سيبل شليك كنم كه تير پس از عبور از خودرو و بدون اينكه به كسي صدمه‌اي بزند به سيبل برخورد كند. بنابراين سه تير شليك كردم، اما چهارمين و آخرين تير به ستون در سمت شاگرد برخورد كرد و پس از كمانه كردن از لچكي در عقب خودرو خارج شد.
 
وي در پايان گفت: به نظر من تركش‌هاي تير من پس از برخورد به ستون به بهرام و سهراب برخورد كرد كه سينه‌هاي آنها را خراش داد، اما تيري كه به پهلوي مقتول برخورد كرد، احتمال مي‌دهم از اسلحه خود سهراب به صورت ناخودآگاه شليك شده است.
يكي از مأموران هم كه در اين حادثه زخمي شده بود، گفت: من هنگام شليك، گلنگدن اسلحه انگشتم را به شدت زخمي كرد، به طوري‌كه خون فوران مي‌زد و وقتي در آخرين مرحله مربي شليك و به ستون برخورد كرد، همه از خودرو پياده شديم كه متوجه شديم سهراب پياده نشده و زخمي شده است.
بازپرس پس از ختم جلسه، از پزشكي قانوني درخواست كرد پس از بررسي مرمي جامانده در شكم مقتول را در اختيار كارشناسان اسلحه‌شناسي براي تعيين اسلحه شليك قرار دهند.