منافع ملي ومديريت اختلاف

مجمع عمومي سايپا در حالي برگزار شد كه با وجود استقبال گرم و چشمگير سهامداران حقيقي ،سهامداران اصلي اين گروه ،سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران باسردي و اكراه تمام، اين مجمع را برگزار كرد.

نه مفيدي مديرعامل ونه رياحي الشتري نماينده اين سازمان دراين نشست حضور پيدانكردند.نكته جالب آن است كه درست همزمان بابرگزاري مجمع ،وزارت صنايع ومعادن وسازمان گسترش اعلام كردند: "واردات خودروي مگان متوقف شد"وعلت آن "برخي ملاحظات درحمايت ازمصرف كنندگان ...!"و"مشكلاتي كه دربخش گارانتي و خدمات پس ازفروش مگان وجود دارد!"بيان شد.

اين همزماني و آن استقبال سرد "يك پيام "بيشتر نداشت و كيست كه نداند!

روزگاري يكي ازبزرگان و مديران فعلي كشور ضمن برشمردن اهميت "منافع ملي "موانع شكل گيري اتحاد حول آن را تشريح مي كردند وضمن عذرخواهي از حضار گفتند تا وقتي ما به ضرب المثل "ديگي كه براي ما نجوشد،مي خوام ..."معتقد باشيم منافع ملي بي منافع .(البته درمثل مناقشه نيست )

واقعيت امر اين است كه اگر با عينك منافع ملي به جريانات پيش آمده در سايپا بنگريم ;اين اتفاق چندان هم تازگي نداشته ،درعالم مديريت اگر چه امري عجيب ميباشد اما مسبوق به سابقه است .به عنوان نمونه مي توان از ابقاي مهندس مددي پس از حكم عزل وي توسط وزير رفاه اشاره نمود.آن واقع اما با پذيرش وزير رفاه ،مديريت شد .درهرصورت درمجموعه اي بزرگ مانند وزارت رفاه و سازمان تامين اجتماعي اختلاف امري طبيعي است اماتضاد امور را مختل مي نمود و آنچه در اين ميان آسيب مي ديد ،منافع ملي بود . ازهمين رو اين تضاد تااندازه "اختلاف "تنزل يافت و امور به سامان شد.

هم اكنون نيز اين الگو راهبردي مناسب براي آزمون مديريت صنعتي كشور است . به عبارت ساده تر "مديريت اختلاف "مانع ازلطمه ديدن "منافع ملي "خواهد شد واين نوع مديريت هنري بزرگ است والبته مستلزم خويشتنداري.امروزه اگر مديريت اختلاف در سازمان و وزارت صنايع ملاك عمل قرار نگيرد،شيوه تضعيف مديرت و شركت القا مي شود كه در كل "منافع ملي "آسيب و زيان غير قابل جبراني وارد خواهد شد .

در پايان اين نوشته آنچه صلاح امور است بيان نمود .خواه ازاين سخنان پند گرفته شود ،خواه ملال!

محمود قلمبر