کد خبر: ۵۰۰۹۰
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۲ - ۱۳ تير ۱۳۸۷

به گزارش پرس.تی.وی ـ بیروت، متن کامل سخنان سید حسن نصر الله به این شرح است:

«با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع امروز، بدون مقدمه وارد بحث اصلی می‌شوم. در حقیقت دو سخن امروز وجود دارد. سخنی که امروز در مناسبت با کنفرانس مطبوعاتی می‌گوییم و سخن دیگری که به روز استقبال از اسرا واگذار می‌کنم.

جوانب زیادی در این عملیات تبادل اسرا وجود دارد که پس از موفقیت و تکمیل آن ایراد خواهد شد. من امروز در کنفرانس مطبوعاتی بر موضوع مذاکرات و چگونگی آن و مضمون توافقنامه و مرحله باقیمانده در اجرای نهایی توافق سخن خواهم گفت.

امروز در مورد سیاست لبنان و موضوعات داخلی صحبت نخواهم کرد ولی چند ساعت قبل دریافتیم که دولت انگلستان طی مصوبه‌ای، شاخه نظامی حزب‌الله را جزو سازمان‌های تروریستی جای داد.

این تصمیم غیرمنتظره نبود و من از نظر شخصی آن را تصمیمی طبیعی می‌دانم که از طرف دولتی اتخاذ شده که مسئول اصلی تشکیل دولت غاصب اسراییل است. کشور آیات شیطانی سلمان رشدی و قرارداد بالفور که چند روز پیش نویسنده‌ای را که بیشترین توهین را در عصر جدید به پیامبر اسلام وارد کرد و این اقدام هیچ واکنشی در دولت انگلستان و ملکه این کشور بر جای نداشت، توانست نشان ویژه ملکه دریافت کند.

هر کسی که پیامبر ما را به این اتهامات باطل متهم می‌کند طبیعی است که پیروان این پیامبر کریم را متهم به تروریسم کند.

این تصمیمات طبیعی است و انگلیسی‌ها به آن عادت دارند. ما نیز هرگاه اشغالگران فلسطین، عراق، افغانستان و کشور ما چنین مصوباتی را مطرح می‌کنند، این موضوع را مدال شرفی بر سینه خود می‌بینیم که بیانگر این است که در مسیری صحیح قرار داشته و به جای تجاوزگران با ملت خود هستیم.

با این حال زمان‌ بندی این مصوبه جای سوال دارد که همزمان با تبادل اسرا صورت می‌گیرد. عملیات تبادل اسرا بار دیگر چهره انسانی مقاومت و احترام این مقاومت برای انسان و کرامت او را ثابت می‌کند که با باقی ماندن فرزندان خود در زندان‌های دشمن مخالف است. مقاومت لبنان چهره‌ای مدرن و انسانی دارد. در این روزها انگلیسی‌ها به عنوان حامی اول و اصلی اسراییل تلاش دارند این چهره مقاومت را خدشه‌دار کنند و ما به این گونه فعالیت‌ها عادت داریم.

در هر حال سال‌ها و دهه‌های آینده شهادت خواهند داد که تمامی حمله‌ها علیه مقاومت و مقاومت‌گران به باد سپرده خواهد شد و فعالیت‌های تمامی این افراد نادیده گرفته می شد.

به موضوع اصلی خود باز می‌گردیم.

در مورد مذاکرات پس از خاتمه جنگ و صدور قطعنامه 1701 این موضوع مطرح شد که میانجیگری برای آزادی اسرا لازم است. میانجیگری بر خلاف آنچه ذکر شده از طرف دبیرکل سازمان ملل مطرح شد و آلمان میانجی نیست بلکه نماینده آلمانی از طرف دبیرکل سازمان ملل مشخص شد. من به یاد می‌آورم که در مراحل سخت دولت آلمان نیز برای راه‌اندازی امور دخالت کرد ولی مرجع اصلی در هر حال سازمان ملل است.

در مرحله اول مذاکرات شرط ما این بود که تمام مفاد مذاکرات محرمانه باقی بماند. ما در حقیقت به دنبال تبلیغات نبودیم. می‌شد هر هفته در مورد این مذاکرات خبرسازی کرد و این موضوع را در بوق و کرنا کنیم ولی هدف اصلی ما انسانی بوده و می‌خواستیم اسرا آزاد شده و مفقودین مشخص شوند و پیکر شهدا به میهن بازگردد.

برخی اوقات اخباری درز پیدا کرد که از طرف ما نبود. چند هفته قبل به توافق ابتدایی رسیدیم که باید در دولت دشمن تصویب می‌شد. رسانه‌های اسراییلی از دو هفته قبل جزئیات این مذاکرات را فاش کردند، ولی ما هیچ سخنی نگفتیم. طبیعی است که در مذاکرات قبلی این تجربه را به دست آوردیم که مطرح کردن جزئیات مذاکرات در رسانه‌ها به روند مذاکرات لطمه وارد می‌کند.

به یاد دارید که پس از اسارت دو سرباز اسراییلی من کنفرانسی مطبوعاتی تشکیل داده و در مورد این موضوع صحبت کردم که البته موضوع سمیر قنطار جزو مسائل اصلی بود. من در آن سخنان هیچ سقفی تعیین نکردم چرا که در این صورت مشکلاتی بروز می‌کرد. بنا بر این نیازی به این نبود که من سقف بالایی را در رسانه‌ها مطرح کنم بلکه بهتر آن است که من به دور از تبلیغات سقف خود را در مذاکرات مشخص کنم.

این اولین بار است که یکی از حزب‌الله در این موضوع صحبت می‌کند. در حزب‌الله این موضوع منحصر به دبیرکل است و تلاش تنها بر این بود که محرمانه بودن مذاکرات تا آخرین لحظه حفظ شود.

مذاکراتی سخت، طولانی و پیچیده شروع شد که در برخی اوقات کند شده و یا حتی متوقف شد، چرا که هر طرف در انتظار طرف مقابل بود. با این حال هیچگاه به نقطه‌ای نرسیدیم که بگوییم مذاکرات خاتمه یافته و ما قصد بررسی راه‌های دیگری را داریم.

گروه ما که در مذاکرات شرکت داشت، بسیار باکفایت و با اخلاص و باتجربه بود. این گروه نیز تلاش زیادی کردند. من اعتراف می‌کنم که میانجی آلمانی نیز تلاش زیادی کرده و ملاقات‌هایی طولانی داشت که مورد تقدیر است.

از چند ماه قبل ما تنها در مورد مبادی و اصول توافق مذاکره می‌کردیم. در هر مذاکره‌ای در ابتدا در مورد مبادی سخن گفته می‌شود سپس به مرحله بعدی می‌رسیم.

از نظر ما یکی از اصول این مذاکره شامل شدن تمامی اسرا از جمله سمیر قنطار بود. دومین اصل این بود که تمامی پیکرهای شهدا تحویل داده شود که در گورهای دسته‌جمعی نگهداری می‌‌شوند. نکته سوم خاتمه یافتن پرونده مفقودالاثرها بود، به خصوص در مورد کسانی که در سال 1982 یا پیش از آن ناپدید شدند. نکته چهارم آزادسازی اسرای فلسطینی و عرب بود که مطرح شد و همچنین موضوع چهار دیپلمات ایرانی که به نظر ما در سال 1982 توسط قوات لبنان به اسراییل تحویل داده شدند.

پس از مبادی و اصول طبیعی بود که وارد جزئیات اسامی و چگونگی تبادل شویم. طرف اسراییلی نیز موضوع رون آراد و دو سرباز اسراییلی را مطرح کرد. موضوع باقیمانده اجساد ده تن از سربازان اسراییلی توسط آنها فراموش شده بود.

در مقابل هنگامی که به اصول رسیدیم آنها با آزادی لبنانی‌ها به استثنای سمیر قنطار موافقت کردند. برادران ما که امروز در زندان هستند و از اعضای مقاومت هستند در جنگ تابستان 2006 برای آزادی اسرا مبارزه کردند و خود و خانواده‌هایشان دو سال سختی را تحمل کردند و می‌توانستیم بلافاصله آنها را آزاد کنیم ولی می‌دانیم که نه آنها و نه خانواده‌هایشان آزادی اسرا بدون سمیر را نمی‌پذیرفتند. نزدیک هشت یا نه شهید نیز بودند که اسراییل با تسلیم پیکر آنها موافقت کرد. ضمن اینکه اسراییل با اصل آزادسازی اسرای عرب و فلسطینی مخالفت کرد.

مذاکرات ادامه یافت. ظرف یک سال اول مذاکرات هیچ پیشرفتی حاصل نشد. هر دو ما به مبادی و اصول خود پایبند بودیم. ظرف چند ماه گذشته بود که شاهد پیشرفت بودیم که ناشی از چند مورد بود.

نکته اول ابتکارعمل‌های انسانی بود که مطرح شد و موضوع یک اسیر لبنانی و دو جسد از شهدای مقاومت به میان آمد که در مقابل حزب‌الله نیز جسد یکی از شهرک‌نشینان اسراییلی که از دریا گرفته بود را تحویل داد و اینگونه بود که پیشرفتی در مذاکرات ایجاد شد.

پس از آن موضوع آزادی نسیم نسر و ارائه باقیمانده اجساد سربازان اسراییلی پیش آمد.

چند وقت پیش بدون آنکه زمان آن را مطرح سازیم تا طرف مقابل در تنگنا قرار گیرد، این موضوع در مذاکرات مطرح شد که اسراییلی‌ها هنوز با آزادی سمیر قنطار مخالفت می‌کنند. با این حال چند وقت قبل با آزادی سمیر نیز موافقت شد و این مشکل حل شد.

در مورد جزئیات باید بگویم از نظر عملی هنگامی که در مورد اسرای لبنانی سخن می‌گوییم، سمیر قنطار و چهار سرباز مقاومت مطرح می‌شود و سپس موضوع یحیی اسکاف به میان آمد. اسراییلی‌ها اصرار داشتند که اسکاف در عملیات شهید دلال مغربی شهید شده است. پیش از این نیز این موضوع مطرح شده بود و ما خواستار پیکر وی شدیم که با مخالفت آنها روبرو شدیم.

اسراییلی‌ها گفتند که پنج پیکر از شهدای این عملیات را در اختیار دارند که در نهایت آزمایش دی.ان.ای مشخص می‌کند که آیا یحیی اسکاف در میان آنها وجود دارد یا خیر.

در فهرستی که ما داریم شهدایی در تاریخ 1978 نیز وجود دارند که اجساد آنها نزد دشمن است و تعداد آنها 199 تن است. آنها اکنون شروع به نبش قبرها کرده‌اند و این موضوع بسیار مهم است.

خانواده شهدا به خوبی می‌دانند که وقتی پس از سال‌ها پیکر عزیز خود را دریافت می‌کنند، از هر کسی بیشتر می‌دانند که این تبادل چه احساسی دارد.

بدین ترتیب بزرگ‌ترین تکریم برای این شهدا این است که قبرهایی رسمی با حروفی از نور داشته باشند.

در اینجا تنها موضوع محمد فران یک صیاد لبنانی مطرح شد که در سواحل جنوب ناپدید شده و سپس قایق وی در حالیکه آثار خون بر آن بود کشف شد.

ما بر این باور هستیم که وی نزد اسراییلی‌ها بوده و مسئولیت او متوجه آنها است. موضوع وی نیز در گزارشی که روز تبادل تسلیم خواهد شد به شکل نهایی روشن می‌شود.

از روی بررسی‌ها و آزمایش‌های دی.ان.آ می‌توانیم بسیاری از پرونده‌ها را برای همیشه خاتمه یافته تلقی کنیم. تمامی اسرا، اجساد، مفقودالاثرها مشخص خواهند شد و بدین ترتیب این پرونده خاتمه خواهد یافت.

در موضوع ایران نکته جدیدی وجود نداشت. انتظار می‌رود که میانجی آلمانی گزارش نهایی اسراییل در مورد سرنوشت چهار دیپلمات ایرانی را تحویل بگیرد. در مقابل ما به میانجی بین‌المللی گزارش خود را در مورد سرنوشت رون آراد را ارائه می‌دهیم که گمان می‌کنم ظرف دو روز آینده وی به بیروت آمده و گزارش را تحویل بگیرد.

در مورد رون آراد باید بگویم که ما پیش از جنگ تابستان 2006 در مورد آراد تحقیق کردیم. در همان زمان ما در دو خط کار می‌کردیم. یک موضوع روشن شدن سرنوشت آراد و موضوع دیگر عملیات اسیر گرفتن از اسراییلی‌ها.

ما دست به تحقیقاتی میدانی زده و شهادت‌هایی را جمع‌آوری کردیم و موضوع آراد را از ابتدا تا انتها بررسی کردیم. به نتیجه‌ای نهایی رسیدیم که بر اساس اسناد و مدارک است و ما البته این موضوع را در رسانه‌ها مطرح نخواهیم کرد. تلاش‌های زیادی در این موضوع به عمل آمده و گزارش مکتوب آن را تحویل میانجی خواهیم داد که این دیگر جزو حقوق وی است که بخواهد آن را منتشر کند یا خیر.

در مورد بخش آخر مذاکرات باید بگویم که پس از موافقت با آزادسازی سمیر قنطار موضوع آزادی اسرای عرب و فلسطینی مطرح شد. من امروز نمی‌توانم چیزی بیشتر بگویم و باقی امور را در روز استقبال از اسرا خواهم گفت.

برخی جریان‌ها وجود دارند که می‌توانستند در این امر تاثیرگذار باشند. اسراییل به ما گفت که ما مشغول مذاکره با ابومازن هستیم و در عین حال مشغول مذاکره با حماس برای آزادی گلعاد شالیت هستیم. آنها گفتند وقتی ما در حال انجام چنین مذاکره‌ای هستیم چگونه اسرای فلسطینی را به شما به عنوان حزب‌الله لبنان تحویل دهیم که البته موضوعی منطقی بود.

پس از جنگ تابستان 2006 توافقی در این موضوع پیش آمد که بیانگر جدا بودن این دو روند از یکدیگر است. به این نتیجه رسیدیم که اسرای فلسطینی را از لبنانی جدا کنیم.

در مورد اسراي عرب نیز اسراییل گفت که ما مشکلی داریم. ما با اردن توافق صلح امضا کردیم و قادر به تسلیم اسرای اردنی به حزب‌الله نیستیم. همچنین اسرای سوریه‌ای تبدیل به بخشی از مذاکرات بین اسراییل و سوریه شده است و ما نمی‌خواهیم حزب‌الله را نماینده تمامی اعراب بدانیم.

برخی از وزرای اسراییلی گفتند که اگر هر چه حزب‌الله می‌خواهد به آن بدهیم بدان معنی است که نصرالله را تبدیل به پادشاه اعراب کرده‌ایم. من چنین چیزی را هرگز نخواستم و نمی خواهم بلکه می‌خواهم خدمتگزاری برای این مجاهدان باقی مانده در زندان های دشمن باشم.

در این موضوع ما در پایان راه بر مبادی فلسطینی اصرار کردیم و خواستیم که اسرای فلسطینی به خاطر نمادین بودن آنها به ما تسلیم شود.

در نهایت توافق به عمل آمده بدین گونه بود که من نامه‌ای برای دبیرکل سازمان ملل ارسال کرده و در مورد یازده هزار اسیر عرب و فلسطینی خواهم گفت و می‌گویم که جامعه بین‌المللی مسئول آنها است.

طبیعی است که دبیرکل سازمان ملل و نخست‌وزیر اسراییل نیز سخنانی را خواهند گفت.

در مورد موضوع اسرای عرب التزامی از دبیرکل سازمان ملل وجود دارد که وی گفت تلاش خواهد کرد تا اسرای اردنی و سوریه‌ای آزاد شوند.

در هر حال ما در مقابل چنین نتیجه‌ای به خصوص در مورد موضوع لبنانی آن قرار داریم. موفقیت بزرگ در این میان که بسیاری از آن سخن گفتند موضوع سمیر قنطار است. در برابر چنین دستاورد بزرگی و در برابر این فرصت که در برابر دیگر اسرا نیز وجود دارد ما این توافق را پذیرفتیم و من امروز به شکل رسمی اعلام می‌کنم که توافق اعلام شده از طرف ما نیز مورد قبول است و ما در تمامی اقدامات اجرایی آن همکاری خواهیم کرد.

مذاکره‌‌کنندگان ما نیز در این مدت در مورد تمامی امور به توافق رسیده‌اند. بر این گمانم که روزهای آینده نیز به شکل زمانبندی شده مشخص می‌شوند و اندکی قبل یا بعد از 15 جولای این تبادل انجام خواهد شد و بهتر است تاریخ آن مشخص نشود. گمان میکنم ظرف یک یا دو هفته این توافق نهایی خواهد شد.

برخی مسائل قانونی و قضایی در مورد قنطار در اسراییل وجود دارد که البته جای نگرانی ندارد. این توافق نهایی شده و اسرا آزاد خواهند شد و امور در پایان ان قرار دارند.

به همین مناسبت من به سه نکته پایانی اشاره می‌کنم و باقی را برای روز استقبال می‌گذارم.

یک) من این موفقیت و پیروزی را به تمامی لبنانی‌ها تبریک می‌گویم. امیدوارم تا تمامی لبنانی‌ها این موضوع را موفقیتی برای خود بدانند. ما نیز نمی‌خواهیم از این پیروزی در معادلات داخلی استفاده کنیم. این اصول و قواعد و قوانین ماست. همه می‌توانند این موضوع را پیروزی برای خود فرض کنند. کسی نیز در این میان شکست نخورده است.

امیدوارم تا تمامی لبنانی‌ها اهمیت این موفقیت را دریابند که در صوت خاتمه یافتن آن به لطف خدا، لبنان اولین کشور عربی خواهد بود که در روند درگیری اعراب و اسراییل پرونده اسرای خود را خاتمه خواهد داد زیرا پس از آن هیچ اسیر لبنانی و پیکر هیچ شهیدی در سرزمین‌های اشغالی نخواهد بود. برخی ممکن است این موضوع را بهانه کرده و بگویند حزب‌الله قصد بهره‌برداری از آن را دارند. برای من اصلا مهم نیست و من تنها به خوشحالی خانواده‌ها فکر می‌کنم.

ما در نهایت موفق به آزادسازی تمامی خاک خود به جز مزارع شبعا و بلندی‌های کفر شوبا و سپس آزادسازی تمامی اسرای خود شدیم که دستاوردی بزرگ است.

دو) کاروان شهدا به لبنان خواهند آمد. لبنانی‌ها، فلسطینی‌های اردوگاه‌ها، اعراب و گروه‌های مختلف. هنگامی که قصد دارند این شهدا را تشییع کنند باید به مسئولیت اخلاقی خود عمل کرده و فداکاری این شهدا در طول این سال‌ها را به یاد آوریم.

این مناسبت باید تبدیل به مناسبتی ملی و فراگیر و فرصتی برای نزدیک شدن همه گروه‌ها به یکدیگر باشد. من از نظر شخصی علیرغم شرایط سخت امنیتی اعلام می‌کنم که آماده شرکت در هرگونه دیدار و مذاکره هستم که به نزدیکی گروه‌ها و رهبران لبنانی کمک کند تا کشور از این مرحله حساس و پر از نفرت و تردید عبور کند. من از تمامی لبنانی‌ها دعوت می‌کنم تا در این جشن ملی شرکت کنند.

سه) در این جشن ملی من تاکید دارم که تمامی گروه‌های ملی و میهنی از تمامی حرکات و رفتارهای تحریک‌آمیز خودداری کنند. اجازه دهید تا از فداکاری اسرا و شهدا برای صاف کردن قلب‌های خود استفاده کنیم و مراسمی با شکوه برگزار کنیم.

من پیش از این بارها از مردم خواستم تا از شلیک گلوله هوایی به علامت شادمانی خودداری کنند، ولی فایده‌ای نکرد. ما دیگر تحمل نداریم با هر سخنرانی رهبران لبنانی شاهد قربانی شدن مردم بی‌گناه باشیم. من امروز از تمامی کسانی که در این مراسم قصد دارند شرکت کنند می‌خواهم تا از شلیک گلوله هوایی خودداری کنند. من از تمامی جوانانی که سخنان مرا می‌شوند می‌گویم که هر کسی که اقدام به شلیک گلوله کند در واقع به من، سینه من و عمامه من شلیک کرده است.

این گلوله‌ها به صورت مقاومت و فرهنگ مقاومت شلیک می‌شود. هواداران مقاومت نیز باید این موضوع را دریابند. البته ما تدابیری نیز برای این موضوع اتخاذ کرده‌ایم. من از تمامی خانواده‌ها می‌خواهم تا در ساختمان‌های خود کمیته‌هایی را تشکیل داده و از شلیک گلوله هوایی خودداری کنند. این گلوله‌ها در خدمت به دشمن شلیک می‌شوند و موفقیت‌های مقاومت را هدف قرار می‌دهد.

پرسش و پاسخ:

امیدواریم تمامی اسرا به زودی آزاد شوند. با این حال ما شاهد هستیم که متاسفانه یک اسیر باقی خواهد ماند که او نیز کسی جز شما نیست. سوال من این است که چرا در مذاکرات غیرمستقیم مطرح نشد. سوال دوم این است که چرا شما دولت لبنان را در این مذاکرات شرکت ندادید؟

در مورد موضوع اول باید از شما و محبت شما تشکر کنم. من توضیح و ملاحظه‌ای دارم. من اسیر نیستم بلکه جزو آزادترین انسان‌های این جهان هستم. ممکن است برخی این تصویر را داشته باشند که سید حسن نصرالله در سختی زندگی می‌کند.این موضوع اشتباه است. من راحت مشغول زندگی هستم و طبیعی است که تدابیری نیز اتخاذ می‌کنم. ملاحظه من این است که من هیچ تمایلی ندارم تضمینی از دشمن اسراییلی بگیرم در حالیکه تمامی لبنانی‌ها و فلسطینی‌ها و اعراب هر لحظه در آستانه از دست دادن جان خود هستند. الگوی ما راغب حرب، عماد مغنیه و سید عباس موسوی هستند و من قبول نمی‌کنم که دشمن تضمینی به من برای سلامتی‌ام بدهد.

من خود را فدایی لبنانی‌ها و تمامی آزادگان می‌دانم و به دنبال چنین تضمین‌هایی نیستم. در مورد مشارکت دولت باید بگویم هیچ ممانعتی وجود نداشت ولی شما به خاطر دارید که در جریان جنگ و حتی پس از آن ما پرونده را به نبیه بری رییس مجلس تحویل دادیم.

وی در آن زمان دست به مذاکراتی زد و پس از آن وقتی شرایط تغییر کرد، بری پرونده را به ما بازگرداند. مشکل اصلی در این است که دشمن بر دولت لبنان فشار می‌آورد و آن را مجبور به آزادسازی دو سرباز اسراییلی بدون قید و شرط می‌کند. ما هیچ مشکلی با مذاکره دولت نداشتیم به شرطی که اسرا نزد ما باقی بمانند.

من این سوال را مطرح می‌کنم که اگر دو اسیر را به دولت تحویل می‌دادیم چه اتفاقی از نظر قانونی می‌افتاد. من هدفی انسانی دارم که در بازگشت این اسرا خلاصه می‌شود. یکی از نکات ارزشمند این مذاکرات این بود که اسراییل هیچ اشاره و نکته‌ای در مورد زنده یا مرده بودن آنها دریافت نکرده است.

گروه مذاکره‌کننده حزب‌الله دو سال است مشغول مذاکره بوده و در هر جلسه ده ساعت مذاکره کرده و هنوز هیچ اطلاعی در مورد سرنوشت دو اسیر اسراییل وجود ندارد. در زمان شهید رفیق حریری وی به خاطر رفاقت خود با ژاک شیراک دست به میانجیگری زده و به تمام دنیا سفر کرد. در آن زمان نیز رفیق حریری این شرط را نگذاشت که باید اسرای اسراییلی را به من به عنوان نخست‌وزیر تحویل دهید.

ما و شهید حریری مذاکره می‌کردیم و این مذاکرات بسیار مهم و پیشرفته و در فضایی آرام بود. وی شریکی جدی در مذاکرات بود. برای ما تحقق اهداف مهم بود.

این نگرانی وجود دارد که اسراییل مشغول دستیابی به آرامش با حماس و حزب‌الله است. آیا اسراییل به زودی قصد دارد به ایران حمله کند؟ پاسخ شما به چنین حمله‌ای چگونه خواهد بود؟

کسی نمی‌تواند در مورداین قبیل امور صحبت کند. پیش‌بینی شخصی من این است که این موضوع غلط است. بدون مشارکت آمریکا، اسراییل هرگز نمی‌تواند دست به چنین اقدامی بزند.

در جریان صحبت‌های خود در مورد فرصت‌هایی در مورد تحقق برخی امور سخن گفتید. آیا ممکن است بار دیگر اقدام به اسیر گرفتن بکنید؟

پاسخی ندارم.

چرا اسراییل تبادل اسرا باحزب‌الله را قبول کرد ولی با حماس به چنین توافقی دست نیافت؟ در حالیکه اسیر اسراییلی نزد حماس قطعا زنده است و اسرای نزد حزب‌الله مشخص نیست که زنده باشند یا خیر.

ما هنوز هیچ اشاره و اطلاعاتی در این خصوص نداده‌ایم. تمامی اطلاعاتی که در اسراییل وجود دارد بر اساس تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌ها است. حتی من شنیدم که رییس موساد گفته یک منبع لبنانی به او گفته که دو اسیر اسراییلی درگذشته‌اند.

ما به نوبه خود این منبع لبنانی را نمی‌شناسیم. این مسیر در نهایت پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. شما می‌دانید که موضوع سمیر قنطار بسیار پیچیده بوده و در مقابل گلعاد شالیت نیز فرصت مناسبی برای برادران فلسطینی است تا دستاوردهایی داشته باشند.

آیا این پیروزی را به لبنانی‌ها تقدیم کرده و در مورد سلاح خود مذاکره می‌کنید. آیا از مردم بیروت به خاطر حوادث ماه می گذشته عذرخواهی می‌کنید؟

من پیش از این گفتم که این پیروزی را به مردم لبنان هدیه می‌کنم. من در جنگ تابستان نیز پیروزی را به مردم لبنان هدیه کردم ولی رهبران لبنانی گفتند که آیا این پیروزی به ایران هدیه می‌شود یا سوریه. در مورد موضوع سلاح باید بگویم که موضوع استراتژی دفاعی را ما از سال‌ها قبل مطرح کردیم. اولین بار این موضوع در تفاهم حزب‌الله و جریان آزاد ملی به شکل مکتوب وارد شد. در گفتگوهای ملی نیز این موضوع مطرح شد و ما دیدگاه‌های خود را شرح دادیم.

ما هیچ مشکلی در این مورد نداریم ولی این روزها شنیدم که حزب‌الله قصد دارد توافق دوحه را با شکست مواجه کند چرا که قصد ندارد شرایطی فراهم کند که موضوع سلاح آن مطرح شود. این موضوع خنده‌آور است. دولت وحدت ملی یکی از خواسته‌های اصلی مقاومت و اپوزیسیون بوده که بیش از دو سال است برای آن زحمت کشیده است. باید اندکی به مردم لبنان احترام بگذاریم. ما بیش از هر شخص و گروه دیگری برای تصویب قانون انتخابات جدید اصرار داشتیم.

اطلاعاتی داریم که خانم رایس در مورد به تعویق انداختن انتخابات پارلمانی با مسئولان لبنانی مذاکره کرده است که البته این موضوع به پیش از انتخاب میشل سلیمان باز می‌گردد. در مورد استراتژی دفاعی نیز باید بگویم که ما امروز و در تمامی روزها آماده بررسی آن هستیم. کسی که از مذاکره می‌ترسد کسی است که ضعیف است. منطق ما قوی است و روز به روز نیز قوی‌تر می‌شود. ما دیدگاهی روشن و فراگیر داریم و کسی که چنین رویکرد و دیدگاهی دارد از هیچ مذاکره‌ای نمی‌ترسد.

ما همیشه برای این مذاکره آماده هستیم. در مورد نکته آخر باید بگویم اگر بخواهیم اینگونه امور را بررسی کرده و بدون بررسی دقیق از یکدیگر معذرت‌خواهی کنیم فایده‌ای ندارد. طرفداران مقاومت که بخشی از آنها در بیروت هستند و خانواده شهدا و اسرا نیز استحقاق دارند که تمام کسانی که به آنها توهین کرده‌اند از آنها عذرخواهی کنند. اگر چنین عذرخواهی صورت گرفت ما نیز آماده هستیم.

این سوال وجود دارد که در سال 2004 هنگامی که حزب‌الله اسرا را آزاد کرد، انور یاسین به عنوان یک اسیر کمونیست پس از آزادی خود در انتخابات در مقابل حزب‌الله ایستاد.در آن زمان گفته شد هر کسی که به فهرستی غیر از فهرست مقاومت رای دهد، در واقع علیه مقاومت رای داده است.این بار قرار است قنطار آزاد شود. آیا قرار است قنطار به عنوان کسی که وابسته به بخشی از لبنان است که با حزب‌الله مخالف است، بار دیگر مانند یاسین در مقابل حزب‌الله قرار گیرد؟

رای دادن به کسانی که در فهرست مقاومت نیستند به این معنا نیست که این رای علیه مقاومت است. اگر در آن زمان گفته شد رای دادن به هر کسی بیرون از حزب‌الله رای دادن علیه مقاومت است اعلام می‌کنم که این سخن غلط و اشتباه است. ما احترام خاصی برای انور یاسین قائل هستیم. سمیر قنطار نیز در گزینه‌های خود آزاد خواهد بود. وابستگی‌های حزبی و عقایدی هر شخصی مربوط به خود وی است.

سمیر قنطار تجربه‌ای والا و صبری عمیق دارد. وی سی سال در زندان‌های اسراییل بوده است. گمان می‌کنم نمادین بودن و شخصیت وی شرایط فعالیت را برای او فراهم می‌کند. تمام چیزی که برای ما اهمیت دارد بازگشت سالم قنطار به میهن و میان خانواده خود است. آنچه که ما انجام دادیم چیزی غیر از انجام وظیفه نبوده و از هیچکس انتظار پاداش نداریم.

در برابر سخنانی که در مورد تابستان داغ گفته می‌شود چه نظری دارید. همچنین در مورد بحث مزارع شبعا و احتمال واگذاری آن به سازمان ملل چه دیدگاهی دارید؟

در مورد بخش اول سوال باید بگویم که این موضوع مسئولیت‌برانگیز است. من در سخنرانی اخیر خود از تمامی لبنانی‌ها خواستم تا بیایید تابستانی آرام برخلاف سخنان دیوید ولش داشته باشیم.

شایعات زیادی اکنون در لبنان به گوش می‌رسد. ما گروهی هستیم که به عبور از مرحله گذشته و اجرای کامل پیمان دوحه و مرهم گذاشتن بر زخم‌ها اصرار داریم. باز کردن درها و گشایش برای من به شخصه دشوار است ولی به هر حال این کار را کردیم.

گفته می‌شود که جناب رییس‌جمهور دست به تلاش‌های فشرده‌ای زده و معتقدم هیچکس در لبنان قصد ندارد دست به مشکل‌آفرینی بزند. طبیعی است هنگامی که دولت تشکیل شود، شرایط بسیار آرام خواهد شد. چند روز قبل درگیری در بعلبک و هرمل رخ داد و از شیعه و سنی کشته شدند ولی از آنجایی که اراده‌ای قوی وجود دارد این حادثه بلافاصله خاتمه یافت. این امکان وجود داشت که این حادثه بلافاصله شکل مذهبی و طائفه‌ای به خود گرفته و ماهواره‌ها به کار افتند و آنگاه درگیری گسترش یابد. من شخصا معتقدم روند امور به سمت مثبتی حرکت می‌کند و ظرف روزهای آینده دیدارهایی برگزار خواهد شد که به کاسته شدن از خفقان موجود کمک می‌کند.

در مورد موضوع مزارع شبعا برخلاف آنچه در رسانه‌ها گفته شد حزب‌الله از آزادسازی سیاسی مزارع ناخشنود نیست. من در 26 می در مورد استراتژی آزادسازی سخن گفتم. استراتژی دفاعی از زمین آزاد شده دفاع می‌کند و قصد آزادسازی ندارد. من گفتم که ما نیازمند دو استراتژی آزادسازی و دفاع هستیم. هیچ روزی نبوده که دولت لبنان دست به تلاش‌ برای آزادسازی اسرا بزند و حزب‌الله مانع شود. هیچگاه هم نبوده که دولت بخواهد دست به فعالیت برای آزادسازی مزارع شبعا بزند و ما مانع شویم بلکه ما مشارکت نیز خواهیم کرد.

برای ما مهم آزادسازی است. تجربه می‌گوید که دیپلماسی قادر به آزاد کردن زمین نیست ولی اگر این طور است ما استقبال می‌کنیم. روزی که اسراییل از مزارع شبعا خارج شود ما جشن خواهیم گرفت. ولی من به شما می‌گویم هر کسی این روزها در مورد مزارع شبعا سخن می‌گوید به دلیل مسلح بودن حزب‌الله است. اگر حزب‌الله و سلاح آن وجود نداشت هیچکس سخنی از این مزارع نمی‌گفت.

حتی اگر ما سلاح به دست نگرفته و وارد جنگ نشویم اگر آزادسازی رخ دهد باز هم به خاطر این سلاح و وجود مقاومت بوده است. ما هیچ مانعی از عقب‌نشینی اسراییل و قیمومیت سازمان ملل بر مزارع شبعا نداریم ولی این موضوع را آزادسازی کامل نمی‌دانیم. آزادسازی کامل یعنی اینکه این بخش از خاک لبنان در اختیار دولت لبنان قرار گیرد. نکته عجیب این است که کسی که باید این موضوع را پیگیری کند از آن صرف‌نظر کرده است.

در مورد دیپلمات‌های ایرانی به نظر شما آیا ارائه گزارش در مورد رون آراد از طرف حزب‌الله آیا می‌تواند سرنوشت این دیپلمات‌ها را روشن کند؟

اجازه دهید از روند امور سبقت نگیریم. میانجی آلمانی این گزارش را دریافت کرده و به ما تحویل خواهد داد. اجازه دهید گزارش را تحویل گرفته و ببینیم اسراییل چه می‌گوید. هنوز فرصت هست و این پرونده نیز باز است.

شما بندهای توافق را ذکر کردید ولی اشاره‌ای به نقشه‌های میدان‌های مین‌گذاری شده نکردید؟

آنها پیش از این نقشه‌هایی تحویل داده و گفتند که این تمامی آنچه است که ما داریم ولی این نقشه‌ها کامل نبود. در مورد نقشه بمب‌های خوشه‌ای باید بگویم که ارائه نقشه در این مورد غیرممکن است.

شما گفتید پرونده اسرا خاتمه یافته و مزارع شبعا ممکن است از نظر سیاسی خاتمه یابد. آیا نگران آینده مقاومت نیستید؟ سوال دیگر اینکه آیا در روز استقبال از اسرا ممکن است شما دوش به دوش سعد حریری و ولید جنبلاط به استقبال روید؟

در مورد نکته اول باید بگویم که ما هیچ ترسی نداشته و آماده بررسی استراتژی دفاعی برای لبنان هستیم. آزادسازی اسرا و خاک اشغالی بیانگر این است که پرونده آزادسازی خاتمه یافته است و سپس موضوع دفاع باقی می‌ماند.

سپس تجاوزات اسراییل و طمع‌ورزی آنها نسبت به آب‌های لبنان وجود دارد. گزارشی چند وقت پیش منتشر شد که بیانگر این موضوع است. سپس موضوع آوارگان فلسطینی مطرح می‌شود. این موضوعات بیانگر این است که لبنان در دایره تهدید باقی خواهد ماند.

استراتژی دفاعی یعنی اینکه ما به عنوان لبنانی‌ها چگونه می‌توانیم در برابر این طمع‌ورزی‌ها و خطرات مقاومت کنیم. در ثانی اگر منطقی وجود داشته باشد که بیانگر دفاع از میهن به شیوه‌های دیگری وجود داشته باشد ما هیچ مشکلی نداریم و اعضای ما به مدارس و منازل خود بازخواهند گشت.

ما قصد نداریم سلاح خود را تا روز ابد حفظ کنیم. این سلاح و مقاومت‌گران مشغول ایفای وظیفه ملی خود به نام دفاع از میهن هستند. شخصی بیاید مشکل مردم جنوب که ظرف سی سال گذشته بیشترین بها را در تجاوزات اسراییل پرداخته‌اند حل کند تا ما نیز با وی همراه شویم. همواره گفته می‌شود که گروهی در لبنان مقاومت را به احتکار خود درآورده است. آیا ما هرگز گفته‌ایم که مقاومت تنها منحصر به یک طائفه است؟

ما خود را جایگزین دولت یا تشکیلات آن معرفی نکرده‌ایم. ما از نظر دینی معتقدیم دفاع از لبنان یک واجب کفایی است. شخصی دیگر را بیاورید تا از کشور دفاع کند و من نیز مشکلی ندارم. در مورد هوادارن مقاومت باید بگویم که آنها واقع‌بین و صبور هستند ولی مسئولیت‌پذیرند و هرگونه تدبیر یا تصویری را که به سود کشور باشد تحمل می‌کنند.

آنها حاضر هستند از خون و منزل و خانواده خود بگذرند تا لبنان سربلند باشد. اگر چنین دیدارهایی رخ دهد مشکلی وجود نخواهد داشت. با این حال من تصور نمی‌کنم که مانند سال 2004 بتوانم به شکل علنی و طبیعی در مکانی حاضر شوم و به استقبال اسرا بروم. اگر روزی از روزها خداوند شهادت را قسمت من کرد ترجیح می‌دهم به گونه‌ای نباشد که دیگران نیز مورد اصابت قرار گیرند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"