روزنامه
قانون: بورس اين روزها در حال نزديك شدن به 50 سالگي است. با وجود اينكه
سن و سال بورس ايران رو به پختگي و ميان سالي گذاشته است اما همچون جواني
نوپا و بيتجربه هنوز راه قديمي خود را طي ميكند. بورس ايران هر سال
بزرگتر ميشود بدون آن که متولیان بازار سرمایه براي آن شمعی روشن کنند و
تغييري اساسي براي بهبود وضعيت آن رقم بزنند.
طرح
ایجاد بورس اولین بار در سال ۱۳۱۲ مطرح شد و بررسی آن مربوط به سال ۱۳۱۵
میشود اما سرانجام شورای عالی بورس در سال ١٣٤٥ تشکیل و اولین معامله در
١٥ بهمن ١٣٤٦ انجام شد و تاکنون بازار سرمایه با فراز و فرودهای بسیاری
همراه بوده است. روز گذشته نیز مراسم نکوداشت ۵۰ سالگی بازار سرمایه در
سالن اجلاس سران و با حضور رییس کل بانک مرکزی و سایر دستاندرکاران این
حوزه برگزار شد و تاثیرات بازار سرمایه بر اقتصاد کشور، نقش بورس در تامین
مالی صنایع، جایگاه بازار سرمایه در اقتصاد کشور و چشمانداز بازار سرمایه
در سالهای پیشرو مهمترین محورهای این مراسم بود. در این میان اگرچه نیم
قرن از فعالیت بازار سرمایه میگذرد اما به گفته برخی کارشناسان هنوز بورس
ایران نتوانسته پیشرفت قابل توجهی داشته باشد و مطابق با سایر کشورها که
قدمت بورس آنها بسیار کمتر از ایران است، موفقیتهای چشمگیری به دست آورد.
بنابراین به نظر میرسد بورس ایران نیازمند تحولاتی جدیتر برای عمقبخشی و
تقویت بازار سرمایه در بخشهای مختلف است. به طوری که وقتی چالشهای متعدد
فعلی اقتصاد و بورس بررسی میشوند، ضرورت این مهم بیش از پیش نمایان
میشود.
بورس ایران در مقایسه با دنیابورس
تهران از نظر قدمت از قدیمیترین بازارهای سهام منطقه به شمار میرود و در
حالی پنجاهمین سالگرد خود را پشت میگذارد که عمر بورس دیگر کشورهای منطقه
به کمتر از ۳۰ سال محدود میشود. با این حال در مقایسه با این تاریخچه،
سرعت پیشرفت بورس تهران اندک به نظر میرسد. در این میان قوانین دست و پا
گیر در دهه دوم بورس مانند سرعتگیری در مسیر توسعه این بازار قرار گرفت.
این موضوع در سالهای بعد نیز ادامه یافت و به جای ایجاد انگیزه به
سرمایهگذاری در سهام بنگاههای تولیدی و تزریق مستقیم نقدینگی به تولید،
این بازار از اولویتهای سرمایهگذاری عموم خارج و به تدریج «سرمایهگذاری
در سهام» در میان عموم جامعه به واژهای نامفهوم تبدیل شد. در سالهای اخیر
با بهره گرفتن از اینترنت (راهاندازی معاملات بر خط) و تسهیل ارتباطات تا
حدودی توجه از دست رفته به بورس بازگشت اما همچنان لازم است که زمان زیادی
برای جلب اعتماد و ترویج فرهنگ سهامداری در این بازار صرف شود
ارزش بورس تهرانبورس
تهران از نظر ارزش بازار در منطقه بعد از بورسهای عربستان، ترکیه و حتی
دوبی قرار میگیرد. بر اساس اطلاعات فدراسیون جهانی بورس (WFE) ارزش بازار
سهام عربستان (تداول) در پایان سال ۲۰۱۷ به بیش از ۴۵۰ میلیارد دلار رسید.
ارزش بازار سهام ترکیه (بورس استانبول) بیش از ۲۲۷ میلیارد دلار بود. در
این میان ارزش بورس تهران در پایان دسامبر ۲۰۱۷ معادل ۱۰۶ میلیارد دلار (با
در نظر گرفتن نرخ ارز مبادلهای) بوده است. درخصوص اختلاف ارزش دلاری
بورسهای منطقه باید به این موضوع توجه کرد که کشورهای منطقه به خصوص
کشورهای عربی نسبت برابری ارز ملی خود با دلار را برای سالها ثابت نگه
داشتهاند و این موضوع را بهعنوان بخشی از سیاست کلان اقتصادی کشورشان در
دستور کار قرار دادهاند. این در حالی است که نرخ دلار در اقتصاد کشورمان
روند نیمهشناور داشته ودر سالهای اخیر همواره ارزش ریال در برابر دلار
مسیر نزولی را دنبال کرده است.
عقب ماندگی بازار شیشهایعلی
سعیدی، معاون سازمان بورس و اوراق بهادار معتقد است: «تخصص در بازار
سرمایه امروز در جنبههای مختلف وجود دارد و این یک نقطه تمایز برای ایران
است. اما برخی محدودیتهای بینالمللی سبب شده تا بورس ایران در برخی موارد
با کندی پیشرفت کند. اکنون سرمایهگذاران خارجی در بورس ایران وجود دارند و
البته نهادهای مالی بینالمللی نیز در ایران دفاتری را دایر کردهاند که
به نظر میرسد ۵۰ سال آینده بورس بسیار روشن خواهد بود و بازار سرمایه در
کشور به لحاظ استفاده از تکنولوژیهای مدرن بسیار پیشرو خواهد بود».
بورس در پسابرجامسعیدی
در خصوص تاثیر تحولات پس از برجام در بازار سرمایه میگوید: «در دو ماه
اول پس از برجام شاهد ورود کارگزاران بزرگ آمریکایی به کشور برای مذاکره با
مدیران بورسی بودیم، اما با ورود ترامپ این همکاریها متوقف ماند. در این
راستا حتی کارگزاران آمریکایی ریسک نوسان ارز در ایران را هم پذیرفتند. اما
با تغییر ريیسجمهور آمریکا تمام این فعالیتها متوقف شد. در بخش
بینالمللی اقدامات موثری در بازار سرمایه انجام و منابع خوبی از
سرمایهگذاران خارجی جذب شده و با رفع مشکلات نقل و انتقالات این فرآیند
بهبود مییابد.»
بیاعتمادی به بازار سرمایهعليرضا
باغاني، کارشناس بازار سرمایه در خصوص اوضاع و احوال این بازار به «قانون»
میگوید: در پسابرجام وضیعیت بازار سرمایه بهتر بود اما پس از ناآرامیهای
داخلی بازار تحت تاثیر این ناآرامیها قرار گرفت و منفی شد. اما دلیل
دیگری برای منفي شدن شاخص بورس وجود ندارد زيرا هنوز بسياري از شركتها در
بازار سرمايه عقبتر از قيمت سالهاي گذشته خود قرار دارند و به نظر میرسد
که در آینده کمتر شاهد فراز و فرودهای بازار بورس باشیم البته اگر اتفاق
جدیدی در داخل کشور به وقوع نپیوندد و شرايط سياسي كشور از آرامش خارج
نشود. زیرا این مسائل به صورت بسیار مستقیم روی بازار بورس تاثیر میگذارد و
آن را با افت روبه رو میسازد. به این دليل که دارايي در بورس مبتي بر
اوراق بهادار است.
آینده بورساو
در ادامه خاطرنشان میکند: در ایران سهام ارزان است و بازار هنوز به درستی
شکل نگرفته و رشد پيدا نكرده است. پس از آن رکود یک روزه بازار سرمایه در
ماه گذشته بازار روند آهسته و پيوستهاي را آغاز كرده و بايد شاهد رشد آن
در آینده باشیم. دلايلي كه باعث ميشود سرمایهگذار به بازار سرمایه تکیه
کند رشد بازار و افزایش قيمت ارز به عنوان يك متغيير اساسي است. سال گذشته
نرخ دلار 3700 بوده حالا با 15 درصد رشد به 4500 تومان رسیده است. در این
میان كشورهاي صادر كننده سنگ آهن پتروشیمی از افزايش نرخ ارز منتفع مي
شوند. از طرفی نرخ سود بانكي نیز كاهش پيدا كرده است و اينها مواردی است
كه بورس بر اساس آن رشد پيدا میكند.
عدم نگرانی بورس از بودجهاین
کارشناس بورس با اشاره به تاثیر بودجه 97 بر بازار بورس میگوید: بودجه به
شکل تورمي بسته شده و تورم انتظاري، از اين بودجه زياد است. البته اگر
مجلس به نفع مردم رای ندهد. در بودجه 97 سهم بودجه عمراني افزايش پيدا كرده
و در آن افزايش نرخ حاملهاي انرژي نیز آمده است، تمام این موضوعات بر
فضاي كسب و كار شركتهای حاضر در بورس به صورت مستقيم و غير مستقيم اثرات
بهتري خواهد گذاشت. بنابراین بر اساس برنامه بودجه ارائه شده از سوی دولت،
بورس در این خصوص نگراني ندارد؛ البته اگر تغييراتي در پی نداشته باشد.
عدم شفافیت، دشمن بورساو
در پاسخ به این پرسش که بورس ايران چه ضعفهايي در مقابل ساير بورس هاي
جهان دارد، گفت: بورس ايران شفافيت لازم را ندارد. اگرچه از برخي ريسكهاي
غيرسيستماتيك (همچون فضاي سياسي كشور) نميتوانيم جلوگيري كنيم؛ اما
متاسفانه ناگهان اتفاقات و تصميماتي رقم ميخورد که بورس را با مشکلات
عدیدهای مواجه میسازد. براي مثال برخی از نمادها همچون نماد بانكهای دي و
صادرات دو سال است که متوقف شده و این موجب ناامیدی و بی اعتمادی
سهامداران میشود. به ناگاه نمادي بسته ميشود؛ مردم اگر به بانكها اعتماد
نكنند به كجا اعتماد كنند؟ براي مثال مردم به بانك صادرات با آن همه بزرگي
و عظمتی که دارد، اعتماد ميكنند، آنها سهام خریداری میکنند اما
میبینند که يك سال و نيم تا دو سال نماد آن بسته است و این جای تاسف دارد.
از طرفی بازار سرمايه سازوكار درستي ندارد و به نوعي دستي یا سنتی اداره
ميشود و برخی تصمیمات به فراخور زمان گرفته و اعمال میشود. عدم وجود
سازوكاری مشخص و تصمیمگیری نادرست ضربه مهلکی به این بازار وارد ساخته
است.
مشکلات قانونی و ضعف نظارتباغانی
با تاکید بر اینکه مشكل بورس، قانون بازار سرمايه و ضعف نظارت است،
میگوید: نظارت به طور معمول از روشهاي نخ نما صورت ميگيرد. بازار سرمايه
با تعداد فعالان اندك اگر به حال خودش رها شود، بسیار بهتر از آنچه هست،
اداره خواهد شد؛ تا اينكه نهادهاي اجرايي و نظارتي به آن سركشي كنند. به
خصوص اگر سازمان بورس و اوراق بهادار قوانین و روشهای آن را دستكاري كند.
براي مثال خواستند توقف نهادها را برطرف کنند، دستورالعملي برای آن قرار
دادند كه باعث افت شديد بورس و تنش در بازار شد.
جشنهای تشریفاتی بدون هیچ دستاوردیاو
ادامه داد: به اعتقاد بنده بازار بايد عمق پيدا كند. در حال حاضر 9 ميليون
نفر سهامدار داريم، يعني سهامداراني كه كد معامله دارند و به طور معمول
فعاليتي ندارند، از اين تعداد حتی زير 200 هزار نفر نیز فعال نيستند. اين
درحالي است كه در هفتههاي گذشته بازار رونق داشته است. بايد فرهنگسازي در
این زمینه صورت گیرد. متاسفانه در اين ميان مشخص نيست كه بودجه
سرمايهگذاري چگونه صرف ميشود؟ اكنون که نكوداشت 50 سالگي بورس را جشن
ميگيرند، بهتر است در كنار آن از خود بپرسند چرا بورسي كه 50 سال قدمت
دارد و قدمت آن با بسیاری از كشورهاي توسعه يافته برابري ميكند، تنها
توانسته است از كل جمیعت ایران 10 درصد آن را جذب کند؟
كه از این 10 درصد تعدادي از سهامداران به دلیل الزامات قانونی در این
بازار حضور دارند. یعنی درواقع زیر یک درصد اين افراد، فعال هستند و بازار
سرمایه حداکثر 200 سهامدار فعال دارد. با این وجود هر زمان که توانستیم
میزان مشارکت مردم در بورس را افزایش بدهیم، میتوانیم بگوییم مردم به
بازار بورس اعتماد دارند. اما حالا میزان مشارکت بسیار اندک است، یعنی
بازار بورس، بازار قابل اعتمادی نیست. در حال حاضر با صدای بلند میتوان
گفت که بازار سرمایه بازار قابل اعتمادی به هزار و یک دلیل نیست. از جمله
این دلایل تحمیل ریسکهای از خارج بازار، ضعف نظارت و تصمیماتی که یک روزه و
از بیرون اعمال میشود. برای مثال حدود سه سال پیش وزیر نفت تصمیم گرفت
نرخ خرید پتروشیمی را 6 برابر افزایش دهد و نرخ خوراک پتروشیمی از 3 سنت به
17 سنت رسید. با این تفاسیر هر زمان مشکلات موجود حل شد، بازار سرمایه
وضعیت بهتری را تجربه خواهد کرد.