کد خبر: ۵۰۸۷۳۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۱ - ۱۷ بهمن ۱۳۹۶
روزنامه شرق: زن و مردی که قصد داشتند با سرقت طلاهای زنی مسن زندگی تازه‌ای را شروع کنند، اکنون به اتهام قتل در زندان در انتظار حکم دادگاه به‌سر می‌برند.

 رسیدگی به این پرونده از روز ٢٩ دی سال گذشته و هم‌زمان با تماس زنی میان‌سال به نام مینا با مرکز فوریت‌های پلیسی ١١٠ آغاز شد. این زن خبر داد پیرزنی که برای او کار می‌کرد، به قتل رسیده است.  دقایقی بعد تیمی از کارآگاهان جنایی و متخصصان بررسی صحنه جرم در محل حاضر شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها با مشاهده صحنه جرم به این نتیجه رسیدند که زن مسن بر اثر اصابت ضربه جسم سخت به سرش جان باخته است. پلیس همچنین با بازرسی خانه این زن پی برد طلا و جواهرات او سرقت شده است.

وقتی مینا تحت بازجویی قرار گرفت در حالی‌که وانمود می‌کرد شوکه شده است و نمی‌تواند به‌خوبی صحبت کند، ماجرا را این‌طور شرح داد: «من از مدتی قبل به‌عنوان پرستار خانگی برای زن ٨٥ساله کار می‌کردم. او زنی تنها بود و رفت‌وآمد زیادی هم نداشت. هنگام حادثه چون کنترل از راه دور تلویزیون خراب شده بود، از من خواست بیرون بروم و دستگاه ریموت کنترل بخرم. وقتی به منزل بازگشتم دیدم شیشه شکسته است. خیال کردم دزد آمده است اما به‌محض ورود به خانه با جسد پیرزن مواجه شدم. من که خیلی ترسیده بودم اولین کاری که کردم این بود که با ١١٠ تماس بگیرم».

کارآگاهان که در ابتدا سرنخی از قاتل یا قاتلان به‌دست نیاورده بودند با این فرض که جنایت با انگیزه دزدی انجام شده است، به بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته حوالی خانه مقتول پرداختند. این تصاویر مینا را در حالی نشان داد که چند مرتبه مردی میان‌سال او را همراهی می‌کرد. همچنین تصاویر مربوط به روز قتل فاش کرد مینا هنگام خروج از خانه در را باز گذاشت و مرد غریبه وارد آنجا شد و دقایقی بعد در حالی‌که سراسیمه بود، فرار کرد. این اطلاعات به بازداشت مینا انجامید. او که خود را در بن‌بست می‌دید به طراحی نقشه سرقت اعتراف کرد و گفت قتل را مردی ٤٢ساله به نام حمید انجام داده است.

به‌این‌ترتیب حمید بازداشت شد و در بازجویی‌ها ضمن اعتراف به قتل گفت: «من و همسرم در همسایگی خانه مینا زندگی می‌کردیم. من با زنم به‌شدت اختلاف داشتم و خیلی اوقات مادر مینا میانجیگری می‌کرد اما درنهایت نتوانستم با همسرم زندگی کنم و از او جدا شدم بعد از آن با مینا در ارتباط بودم. به او علاقه داشتم و می‌خواستم شرایطی را فراهم کنم که بتوانیم زندگی مشترک داشته باشیم. در همین اثنا پی بردم مینا به‌عنوان پرستار خانگی برای زنی مسن کار می‌کند. او به من گفت پیرزن مقدار زیادی طلا و جواهر دارد که با سرقت آنها پول خوبی به دست می‌آوریم. به‌این‌ترتیب نقشه سرقت را کشیدیم و قرار شد مینا درِ خانه را برایم باز بگذارد تا به‌راحتی بتوانم وارد آنجا شوم».

متهم ادامه داد: «وقتی وارد خانه شدم پیرزن من را دید و شروع به دادوفریاد کرد. از ترس اینکه همسایه‌ها باخبر شوند ضربه‌ای به سر او زدم که پیرزن درجا فوت شد. بعد از آن با سرقت طلا و جواهر فرار کردم».این پرونده بعد از تکمیل تحقیقات مقدماتی در اختیار قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت و متهمان در حالی پای میز محاکمه رفتند که اولیای دم برای قاتل درخواست قصاص کردند و نماینده دادستان نیز جرم حمید را مباشرت در قتل و اتهام مینا را معاونت در قتل اعلام کرد.

حمید در جلسه دادگاه یک بار دیگر واقعه را شرح داد و گفت: «من به‌هیچ وجه قصد نداشتم کسی را بکشم و همه‌چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. بعد از سرقت هم طلاهای مسروقه را به مینا دادم».

مینا نیز در دفاع از خود گفت: «ما می‌خواستیم با پولی که از راه این دزدی به‌دست می‌آوردیم زندگی خود را بسازیم. اصلا قصدی برای قتل وجود نداشت». بنا بر این گزارش، دو متهم بعد از پایان محاکمه به زندان منتقل شدند و در انتظار حکم دادگاه هستند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"