دستگيري همدست قاتل سريالي زنان

با پيگيري پرونده عامل قتل‌هاي سريالي كرج كه تاكنون به 8 فقره قتل زنان و دختران در محله‌هاي كرج اعتراف كرده است، همسر اين متهم نيز به عنوان متهم ديگر پرونده بازداشت شد و عنوان كرد از جنايت‌هاي همسرش اطلاع داشته است.

به گزارش «جام‌جم»، به دنبال وقوع چند فقره جنايت در محله‌هاي مختلف كرج و دستگيري فردي كه رد پاي او در اين جنايت‌هاي سريالي شناسايي شده بود، بازپرس پرونده در دادسراي جنايي كرج در آخرين مرحله از تحقيقات خود كه روز سه‌شنبه گذشته صورت گرفت، دستور بازداشت همسر مقتول را كه پيش از اين عنوان شده بود هيچ نقشي در جنايت‌هاي همسرش نداشته است صادر كرد.

اين گزارش حاكي است؛ صبح سه‌شنبه قرار بود متهم در دادسراي جنايي حضور يابد، اما به دليل آن كه پيش‌بيني مي‌شد خانواده قربانيان با قاتل فرزندان خود درگير شوند، بازپرس حسين رازليقي در پليس آگاهي استان تهران حضور پيدا كرد تا تحقيق از متهم را آغاز كند.

پس از 2 ساعت و نيم تحقيق، اين متهم ابعاد تازه‌اي از قتل زنان ودختران را فاش كرد.

قاتل سريالي، همسرش را همدست خود معرفي كرد

اميد، قاتل سريالي زنان در تازه‌ترين اظهارات خود به بازپرس حسيني رازليقي گفت: ساكن قزوين بودم و از 17 سالگي كيف‌قاپي و سرقت را آغاز كردم تا اين كه 2 سال قبل براي يافتن كار مناسب به يكي از شهرهاي شمالي كشور رفتم و در آنجا در يك مجلس عروسي، با مريم (همسرم)‌ آشنا شدم و از يك سال و نيم قبل، زندگي مشتركمان را آغاز كرديم، ما براي بهتر شدن وضعيت زندگي‌مان به كرج آمديم و من با خودرويم كه به طور اقساطي آن را خريده بودم، مسافركشي مي‌كردم، يك روز زني سوار خودرويم شد تا او را به يكي از محله‌هاي كرج انتقال دهم، به دليل ناآشنايي با مسير، از بيرون شهر، سر درآورديم كه موجب عصبانيت او از من شد و با هم درگير شديم. بعد از آن، زن مسافر به اتهام آدم‌ربايي از من شكايت كرد و من دستگير شدم اما بالاخره پس از چند ماه با جلب رضايت وي و پرداخت جريمه نقدي آزاد شدم.

آخرين اعترافات متهم‌

متهم به قتل ادامه داد: از آن زمان از زنان متنفر شدم و تصميم به انتقام گرفتم. ابتدا 2 زن را به فاصله چند ماه به عنوان مسافر سوار خودرويم كردم و پس از فريب دادن‌شان، آنها را در غياب همسرم به منزلم كشاندم كه ميان ما مشاجره درگرفت و اهالي محل متوجه ماجرا شدند و بناچار محل سكونت خود را تخليه و به خرمدشت كرج نقل مكان كردم و با مرد دستفروشي به نام حميد آشنا شدم و او هر از گاهي به منزلم مي‌آمد.

دوستم حميد هيچ اطلاعي از جرايم سياه من نداشت، وقتي نخستين قرباني را به عنوان مسافر سوار خودرويم كردم، در ميانه راه، متوجه شدم او دچار مشكل اخلاقي است، وي را ساعت 4 بعدازظهر به منزلم دعوت و پس از آزار رساندن به وي، او را با دستانم خفه كردم و براي اطمينان از مرگ او، روسري را به دور گردنش پيچاندم سپس طلا و پول‌هايش را برداشتم و او را داخل ملحفه‌اي كه از قبل تهيه كرده بودم، پيچيدم و در تاريكي هوا (9 شب)‌ و دور از چشم همسايه‌ها، جسد ملحفه‌پيچ شده را از پله‌ها پايين آوردم و داخل صندوق عقب خودرويم انداختم و در يكي از محله‌هاي نزديك محل سكونتم رها كردم، به طوري كه رهگذران متوجه جسد شوند و براي انتقال آن، اقدام كنند.

روز بعد از آن، از ترس به محل انتقال جسد نرفتم و فقط با همسرم تماس گرفتم و از او خواستم به منزل بيايد.

قاتل سريالي افزود: در 2 قتلي كه اواخر سال 86 مرتكب شدم، همسرم مريم اطلاعي نداشت تا اين كه پس از قتل سوم هنگام فروش طلاها، به رفتارهايم شك كرد و من به دروغ گفتم اين طلاها را از خريداران اموال مسروقه خريداري كرده‌ام اما مريم باورش نمي‌شد تا اين كه ماجراي 3 قتل را با وي در ميان گذاشتم و او وحشتزده شد، اما به خاطر علاقه‌اش به من، سكوت كرد.

چند هفته بعد، از او خواستم او هم در اين جرايم كمكم كند كه ابتدا قبول نمي‌كرد تا اين كه به خاطر ادامه زندگي با من، پذيرفت. به او گفته بودم زنان و دختران جواني كه انتخاب مي‌كنم مشكلات اخلاقي دارند، حتي اگر كشته شوند خانواده‌هايشان به دنبال آنها نمي‌آيند.

متهم به قتل ادامه داد: بنابراين، پس از شناسايي هر سوژه، مريم را در جريان ماجرا قرار مي‌دادم و او به منزل اقوام و دوستان مي‌رفت و شب‌هاي حادثه را در آنجا مي‌ماند و بعد من سوژه‌هايم را مورد آزار و اذيت قرار مي‌دادم و آنها را به قتل مي‌رساندم و روز بعد، وقتي مريم به منزل برمي‌گشت، همراه هم نشانه‌هاي جرم را از بين مي‌برديم و طلاها و اموال قربانيان را مخفي مي‌كرديم و پس از چند روز، طلاها را همسرم به طلافروشي‌هاي مختلف در كرج مي‌برد، و با گفتن اين كه نوعروس است و مشكلات مالي دارد يا اين كه براي تامين درمان بيماري همسرش مجبور به فروش طلاهاست، آنها را مي‌فروخت.

وي افزود: هرازگاهي هم طلاهاي مسروقه را به عنوان هديه در مهماني‌ها به اقوام خود مي‌داديم، پس از قتل هشتمين زن ترسيدم كه مخفيگاه‌مان به خاطر سوابقم و فروش طلاهاي مسروقه لو برود بنابراين، تصميم گرفتيم به شمال سفر كنيم و آنجا به عنوان سرايدار مشغول به كار شويم كه دستگير شديم. من نمي‌خواستم جنايت‌هايم را در آنجا ادامه دهم، چون مي‌دانستم به خاطر بومي‌ بودن همسرم در آن محل، بلافاصله دستگير مي‌شوم.

عشق به شوهر، راز سكوت قتل‌ها بود

به دنبال اظهارات تكان‌دهنده قاتل سريالي زنان، همسرش (مريم)‌ هم مورد تحقيقات قضايي قرار گرفت و گفت: به همسرم علاقه داشتم، بنابراين، در ارتكاب جرم‌هايش به او كمك مي‌كردم. شوهرم پس از اين كه مرتكب 3 قتل شد، ماجرا را براي من تعريف كرد و ديگر كار از كار گذشته بود، من نمي‌توانستم از او جدا شوم به اين ترتيب، به خاطر علاقه‌ام به او، هر كاري كه از من مي‌خواست، انجام مي‌دادم و شب‌هاي حادثه منزلمان را ترك مي‌كردم، سپس با كمك هم طلاها را مي‌فروختيم و برخي اموال مسروقه را هم به مناسبت‌هاي مختلف به اقوام و خانواده‌ام هديه مي‌دادم. عشق به شوهرم، مرا وادار كرد در مقابل 8 فقره جنايت او سكوت كنم.

به دنبال اظهارات زوج متهم، اميد به اتهام ارتكاب 8 فقره قتل و مريم به اتهام معاونت در 6 فقره از قتل‌ها، فروش اموال مسروقه و اختفاي ادله‌هاي جرم، بازداشت موقت شدند و بازپرس حسيني رازليقي دستور داد تا براي مشخص شدن سلامت رواني قاتل سريالي، وي را به پزشكي قانوني منتقل كنند و پس از اعلام نتيجه، متهم به بازسازي صحنه‌هاي قتل بپردازد.

بنابر اين گزارش، در ادامه تحقيقات قضايي پليسي، اموال مسروقه هم كشف و ضبط شده است و 3 طلافروش كه طلاهاي مسروقه را خريداري كرده بودند نيز دستگير شده‌اند و تحقيقات براي دستگيري ديگر خريدار اموال مسروقه قربانيان ادامه دارد.