|
در دهههاي اخير و در اثر گسترش نوگرايي و نوسازي در عرصه جهان، تحولاتي در زمينه فرهنگي و ساختاري روي داده كه سبب دگرگوني نقشهاي اجتماعي و آگاهي زنان شده است. افزايش تحصيلات و اشتغال در ميان زنان از سويي سبب كاهش مطلوبيت الگوي زن سنتي و از سوي ديگرموجب دشواري در هماهنگ كردن نقشهاي سنتي با نقشهاي جديد و ايجاد بحران هويت در نزد دختران شده است.
به گزارش ايسنا به اعتقاد محققان، با توجه به اين كه هويت و دستيابي به يك تعريف منسجم از خود، چه در زنان و چه در مردان، مهمترين جنبه رشد رواني - اجتماعي در دوره نوجواني است، انتخاب ارزشها، باورها و هدفهاي زندگي، مشخصههاي اصلي اين هويت را تشكيل ميدهند و هرچند كه در طول دوران نوجواني و جواني و حتي بعد از آن، اين ارزشها مورد تجديد نظر قرار ميگيرند؛ اما به هر صورت ضروري است كه نوجوان به چنين هويتي دست يابد.
ضمن آن بايد توجه داشت كه از گذشته تاريخ، جواني همراه با بحران ديده و تبيين شده است؛ اما در عصر حاضر به سبب شكافي كه ميان بلوغ زيستي و بلوغ اقتصادي به وجود آمده، شاهد مضاعف شدن دوره جواني نيز شدهايم.
در دنياي مدرن امروز كه جوانان به ويژه دختران در پي يافتن هويتي دلخواه و مورد تاييد همسالان و بزرگسالان هستند، گاه شاهد آن هستيم كه به دليل نبود الگوي مشخص در انتخاب راه و روش زندگي، دچار انحرافات رفتاري مثلا در نوع پوشش، طرز بيان و رفتارهاي پرخطري از قبيل رويآوردن به مواد مخدر و ايجاد بحران هويتي ميشوند. اگر چه ممكن است دلايل ايجاد اين عوامل متفاوت باشد، ولي نداشتن هويتي واحد و مورد تاييد در اين ميان تقش بسزايي دارد.
بحران هويت دختران در حالي به عنوان پديدهاي اجتماعي از ديدگاه محققان قابل بررسي به نظر ميرسد كه بر اساس آمارهاي عرضه شده، بيش از 60 درصد دختران، از جنسيت خود ناراضي هستند و بيش از 54 درصد افراد نيز در پاسخ به اين سؤال كه در صورت تولد دوباره دوست داشتيد زن به دنيا ميآمديد يا مرد؟ جنسيت «مرد» را انتخاب كردهاند.
«باقر ساروخاني» و «مريم رفعتجاه» با استناد به بررسيهاي خود در خصوص « باز تعريف هويت اجتماعي زنان» عوامل گوناگوني را مورد بررسي قرار داده و تحصيلات را مهمترين عامل باز تعريف هويت زنان و پس از آن ارزشها و نگرشها، سبك زندگي و هويت نقشي مستقل را در اين زمينه موثر دانسته و معتقدند: از ميان دو عامل اشتغال و تحصيلات نيز، تحصيلات است كه زنان را بيشتر از اشتغال كه تامين كننده استقلال مادي است، به منابع فرهنگي هويتساز، باز تعريف كردن هويت اجتماعي خود و مقاومت آنها در برابر باورهاي كليشهاي مبتني بر جنسيت مجهز ميكند.
اين دو محقق تاكيد ميكنند كه هويت فردي زنان از مجموع هويتهاي اجتماعي و شخصي آنها تشكيل ميشود كه در تعريف هويت اجتماعي بايد گفت: « اين هويت، تعريفي است كه فرد از خودش بر اساس عضويت در ردهها و گروههاي گوناگون اجتماعي دارد و اين در حاليست كه هويت شخصي به تعريف بازانديشانه فرد از «خودش» اطلاق ميشود.»
به گفته دكتر لطفآبادي، كارشناس مسائل اجتماعي نيز، شكلگيري هويت در نوجواناني با عواطف، خودانگاره و عزت نفس فرد، رابطهاي جدايي ناپذير دارد و هويت نوجوان با رشد فكر و احساس آنان درباره خود همراه است.
اين محقق ميگويد: رشد هويت به عواملي مانند شخصيت، خانواده، مدرسه، جامعه كوچك و بزرگ و زمينههاي فرهنگي و تاريخي مربوط ميشود.
برخي از پژوهشگران نيز معتقدند دغدغه اصلي جوانان، كسب هويت اجتماعي است و عليرغم اين كه به نظر ميرسد اين دغدغه، تحصيلات عالي و اشتغال و كسب درآمد را در بر ميگيرد، اما برآيند اين خواستهها در كسب هويت و منزلت اجتماعي نمايان ميشود.
به اعتقاد دكتر مرتضي منطقي، عضو هيات علمي دانشگاه نيز عدم شناخت و بيبرنامگي برخي مسؤولان در ارتباط با نسل جوان در ابعاد تربيتي و آشفتگيهاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي از عوامل مهم در تشديد بحران هويت جوانان به ويژه دختران ايراني است.
وي معتقد است كه افزايش آمار دختران فراري (در حدي كه بيشتر كودكان و نوجوانان فراري، دختر هستند)، كاهش سن فرار دختران و در پي آن كاهش سن فحشا، افزايش ميزان طلاق و كاهش نرخ ازدواج، رشد تجرد قطعي زنان كه طي سالهاي 1345 تا 1375 به بيش از 9 برابر افزايش يافته است و همچنين افزايش ارتكاب جرايم مردانه توسط زنان و ميزان اعتياد و مانند آن، از جلوههاي بارز بحران هويت دختران است.
در همين رابطه مريم، شربتدار قدس، كارشناس امور زنان و آموزش و پرورش به خبرنگار «زنان» ايسنا گفت: در جامعه امروز شايعترين شكل هويتجويي دختران ايراني، پوشش ظاهري آنهاست.
وي تاكيد كرد: در عصر حاضر دختران به دنبال نوعي از هويت هستند كه ما با ديكته كردن نوع لباس و ظاهر نميتوانيم، اين هويت را به آنها ببخشيم؛ بنابراين اگر تصميم به كمك و ارشاد داريم، بهتر آن است كه به صورت غيرمستقيم و بدون برخورد شديد وارد عمل شويم تا احساس نكنند تحقير شدهاند يا به آنها زور گفته شده است.
ضرورت توجه به پيامدهاي منفي بحران هويت دختران تا حدي است كه يكي از مجريان برنامههاي تلويزيوني با انتقاد از چهرهاي كه مجموعههاي تلويزيوني از دختران ايراني به تصوير ميكشند، خاطرنشان كرد: در اغلب اين مجموعهها دختران با هويت گمشده به تصوير كشيده ميشوند.
از آنجا كه هويت دختران ايراني نوعي هويت ايراني - اسلامي است، لذا بايد در سياستهاي هويتي ايران نيز تجديد نظر شده و از يك سياست تلفيقي در فرهنگ بهرهمند شويم؛ چراكه اين مساله ، ديدگاه واقعبينانهاي نسبت به هويت و وضع دختران جوان خواهد داشت.
در پايان به زعم دختراني كه در تعريف و بكارگيري هويت فردي و اجتماعي خود موفق عمل كردهاند، رسيدن به اين باور كه « من» نقش سازنده و تعيين كنندهاي در ساختن فردايي بهتر براي خود و ديگران دارم، ميتوانم با ماهيت و جنسيت « زن بودنم» در كنار مردان فعاليت كنم؛ بدون اين كه آرزو كنم مرد باشم؛ بنابراين اولين قدم در پيدا كردن هويتي مناسب به عنوان يك انسان كامل، شناخت ويژگيها و تواناييهاي فرديام به عنوان يك زن است.