|
خبرگزاري ميراث فرهنگي: طبق مجوزي كه سالها پيش صادر شده، ورود 45 هزار دام براي چرا، به پارك ملي "لار" مجاز شده است. طي هفتههاي گذشته بهدليل خشكسالي، دامداران از شهرهايي چون سمنان، سنگسر، ورامين و ديگر نقاط، دامهاي خود را به پارك ملي لار آوردهاند. درحال حاضر بيش از 120 هزار دام به پارك ملي "لار" آمدهاند كه اين موضوع باعث تخريب اين ذخيرگاه ژنتيك شده است.
منابع طبيعي استان تهران بهتازگي جلساتي تشكيل داده تا پارك ملي "لار" را مميزي كند و ميزان و گنجايش دام را در اين منطقه تعيين كند. اين درحالي است كه اداره كل محيط زيست استان تهران اعتقاد دارد كه اصولا ورود دام به اين منطقه بايد ممنوع شود، چراكه اثرات زيست محيطي آن بر آب شرب تهران تاثير مخربي ميگذارد.
محمدباقر صدوق، رييس اداره كل حفاظت محيط زيست استان تهران در گفتگو با خبرگزاري ميراث فرهنگي گفت:« منابع طبيعي استان تهران، جلسهاي برگزار كرده تا ميزان ورود دام به پارك ملي "لار" را تعيين كند. واقعيت اين است كه مشكل، تعداد ورود دام به اين منطقه نيست، بلكه اصولا حتي يك راس دام هم نبايد به "لار" وارد شود.»
وي در ادامه گفت:« شوراي امنيت ملي مصوبهاي را گذرانده كه براساس آن طبق مجوزهايي كه از قبل داده شده، تعداد ورود دام به اين منطقه را 28 هزار راس اعلام كند. اما نظر محيط زيست اين است كه اين كار خلاف مقررات پارك ملي است.»
صدوق در ادامه گفت:« مسئله اين است كه محيط زيست هميشه مظلوم واقع ميشود و اكثر ارگانها و دستگاهها به فكر عملي كردن كار خود با تخريب محيط زيست هستند. وقتي منطقهاي بهعنوان پارك ملي ثبت ميشود، اموال پدري سازمان محيط زيست نيست كه در صورت تخريب، سازمان ناراحت شود. محيط زيست متعلق به ملت يك كشور و پس از آن متعلق به جهانيان است.»
محمدباقر صدوق در ادامه گفت:« منطقهاي كه تحت حفاظت محيط زيست قرار ميگيرد، بايد حفظ شود تا براي نسلهاي آينده محفوظ بماند. پارك ملي "لار" ذخيرهگاه ژنتيك است و ما موظفيم تا آن را براي آيندگان نگه داريم.»
رييس اداره كل حفاظت محيط زيست استان تهران، چراي دام را در پارك ملي "لار" باعث آلوده شدن آب شرب تهران دانست و گفت:« اين منطقه حوزه آبريز تهران است و بايد آبخيزداري آن رعايت شود. ورود دام به پارك ملي "لار" باعث فرسايش خاك ميشود و اين فرسايش به آب ميرود و پشت سد ميماند.»
وي در ادامه گفت:« ازسوي ديگر افزايش رسوبات پشت سد لار، باعث ميشود تا عمر اين سد كاهش يابد. همين مسائل است كه باعث بهوجود آمدن هزينههاي پنهان ميشود. متاسفانه هرچه هم كه بگوييم كسي توجهي نميكند.»
صدوق در ادامه گفت:« اصولا در حوزه آبريز نبايد دام وارد شود، چراكه دام و دامدار، خود باعث آلودگي ميشوند. اتاقكهاي دستشويي اين دامداران فاصله كمي با آب سد لار دارد و همين مسئله باعث آلودگي آب شرب تهران ميشود.»
وي، روشهاي سنتي تغذيه دام را باعث اتلاف وقت و نيرو دانست و گفت:« اصولا در اين دوره زماني لزومي ندارد كه دامدار، دام خود را كيلومترها به منطقه چرا بياورد و پس از آن برشان گرداند. امروزه روشهاي صنعتي براي تغذيه دام بهكار ميبرند كه ديگر اتلاف وقت و نيرو بههمراه ندارد.»
وي عنوان كرد كه سازمان امور عشاير و منابع طبيعي از ورود دامها به پارك ملي لار حمايت ميكند و محيط زيست با همه توان نيز نتوانسته جلوي ورود اين دامها را بگيرد.
صدوق در ادامه گفت:« اداره كل محيط زيست تهران عاجزانه از همه دستگاهها ميخواهد تا با همراهي و همدلي، محيط زيست اين استان را حفظ كنند. چراي دام در "لار" عواقب زيادي دارد و بايد همه دستگاهها و ارگانها براي حل آن اقدام كنند.»
صدوق در ادامه افزود:« دامداران بههيچوجه مراعات نميكنند و باعث تخريب طبيعت ميشوند. ورود اين دامها به پارك ملي لار باعث تخريب اين منطقه مي شود.»
وي، برخي مديران و مردم را فاقد دغدغه زيست محيطي دانست و گفت:« گويا كسي دغدغهاي ندارد و نگران از بين رفتن محيط زيست نيست. متاسفانه دلسوزي براي منابع زيست محيطي وجود ندارد و اينگونه اتفاقات دليلي بر همين امر است.»
در رشته کوههاي البرز پارک ملي لار با اکوسيستمهاي کوهستاني مرتفع و آبي در هفتاد کيلومتري شمالشرقي شهر تهران و در حوزه استحفاظي اداره کل حفاظت محيط زيست استان تهران واقع گشته که از دو اقليم ارتفاعات فوقاني و مرطوب و سرد تشکيل شده و بارش زيادي به صورت برف ايجاد ميکند، به دليل ويژگيهاي خاص و جوامع غني گياهي و جانوري تحت حفاظت قرار گرفته و وجود ماهي قزلآلاي خال قرمز که از نادرترين گونههاي آبزي جهان ميباشد اهميت اين مجموعه را دو چندان نموده است.
عوامل اکولوژيکي، توپوگرافي، خاک و ساير عوامل حياتي، پوشش گياهي و متنوع پارک ملي لار از دير زمان راه تکامل را پيموده و در ترکيب آن به ويژه تحت تأثير چراي بيرويه دام تغييراتي حاصل شده است. به طور کلي پوشش گياهي منطقه از تيپ علفزار مشتمل بر گندميان پايا و بوته زارها و پوششهاي آلپي تشکيل شده و گياهان دارويي صنعتي و غذايي دره لار نيز متنوع و داراي معروفيت و سابقه طولاني است که مي توان از والک، گلپر، چاي کوهي، گل گاوزبان، شيرين بيان، کاسني، آويشن، پيازک، موسير، باريجه و قارچ نام برد. به علت موقعيت ويژه کوهستاني و آب منطقه در فصول مختلف سال پرندگان مهاجر و بومي چون کبک و کبک دري، باکلان، حواصيل سفيد و خاکستري ، انواع عقاب و از پستانداران مي توان قوچ و ميش البرز مرکزي، کل و بز، پلنگ، گرگ، خرس، گراز، شغال و روباه را نام برد که به علت زيستگاههاي مناسب از رشد خوبي برخوردارند، برخي از خزندگان، دوزيستان و آبزيان پارک ملي لار نيز عبارتاند از افعي دماوند، افعي البرزي، يلهمار، بزمجه، مارمولک ،قورباغه و آبزي معروف منطقه نيز ماهي قزلآلاي خال قرمز ميباشد.