کد خبر: ۵۱۹۶۱۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۰ - ۰۹ خرداد ۱۳۹۷
پوریا عالمی در ستون طنز روزنامه شرق نوشت: امروز درِ ستون طنز داستان‌های عاشقی – سیاسی میدون و سوفیا را گِل می‌گیریم و به فاجعه‌ای اخلاقی - اجتماعی که متأسفانه کم‌کم شنیدن اخبار آن در جاهای مختلف و به شکل‌های متفاوت، دارد تبدیل به یک روال عادی می‌شود، می‌پردازیم:
...
خبر تجاوز در یکی از مدارس تهران و انتشار فیلمی که ناظم مدرسه به وقیحانه‌ترین شکل ممکن با بچه‌های مدرسه در دفتر مدرسه از امیال و افکار خود سخن می‌گوید، خانواده‌ها را نگران کرده است. اینکه این ناظم چه کرده به این قلم نمی‌آید. لطفا در اینترنت جست‌وجو کنید. بعد از خبر، حدس‌ها و گمانه‌زنی‌ها شروع شد. گفته شد: «مدرسه قرار است کلا بسته شود. مدیر عزل شده و ناظم گویا، با وثیقه آزاد شده است». بعد مردم اعتراض کردند و در نهایت طبق اظهارنظر آموزش‌وپرورش، این ناظم خطاکار بازداشت است و علاوه‌بر شکایت خانواده‌ها از او، خود آموزش‌وپرورش هم شکایتی را علیه ناظم تبهکار تنظیم کرده است.
...
عزیزان و دانشمندانی که آگاه‌سازی کودکان و افراد جامعه را ترویج بی‌بندوباری و آموزش بی‌حیایی به کودکان دانسته بودند، آیا می‌دانند اینکه کودکان حتی اگر از طرف افراد مورد وثوق؛ مثل افراد خانواده و اولیای مدرسه و آشنایان مورد تعرض قرار گرفتند، نیاز به آگاهی جنسی دارند تا دانا و آگاه باشند که تشخیص وضعیت دهند؟ و همچنین ترس از بازگوکردن نداشته باشند؟
...
چندوقت پیش هم موی دختری را کوتاه کردند که ناظم تحریک نشود. به نظر ما اگر قرار است چیزی کوتاه شود، حتما موي دختران نيست، چون کودکان که گناهی ندارند.
...
افکار عمومی می‌گویند از کجا معلوم که ناظم خطاکار که گفته می‌شود پرنفوذ بوده و از نفوذش بهره برده و منفذی ساخته تا با قید وثیقه وابرهد، به سزای اعمالش خواهد رسید؟ آنان افرادی را در طول تاریخ ممکن است گوشه ذهن خود داشته باشند که وارهیده‌اند. ازهمین‌رو این سؤال را می‌کنند. از این سؤال که بگذریم باید یادآوری کنیم همین چندی پیش گوسفنددزدی سخت مجازات شد تا درس عبرت دیگر گرسنگان باشد که گوسفند ندزدند. آیا ذبح‌شدن اخلاق همچون گوسفند نیاز به درس عبرتی ندارد که حساب کار به دست بیماران جنسی بیاید؟
...
درواقع خانواده‌ها برای اینکه آب در دل کودکانشان تکان نخورد، با خیال راحت بچه را به مدرسه می‌فرستند، اما وقتی پته این ناظم تبهکار روی آب افتاده، خانواده‌ها می‌پرسند اگر این اوصاف نظام آموزشی و ناظم آن است، عاقبت کودکان و مملکت جز حدیث چشم پرآب خواهد بود؟ درواقع وقتی امروز آب سربالا رفته، از کجا معلوم که قورباغه آینده جامعه ابوعطا نخواهد خواند؟
...
به نظر ما چنین خطاهای نابخشودنی اخلاقی‌ای که بین بزرگ‌سال و خردسال اتفاق می‌افتد – آن هم نه یک‌مرتبه و به صورت مستمر در طول چند سال و با چندین کودک – بیش از هرچیز حاصل پول بادآورده و زندگی بی‌زحمت و همچنین دل‌گرمی به پشت‌گرمی‌ای است که ما از آن بی‌خبریم وگرنه آدم عادی ممکن است یک‌بار پایش بلغزد؛ مثلا دزدی کند یا بی‌اخلاقی کند، اما ترس از آبرو و ترس از مجازات و بی‌همه‌چیزشدن او را میخکوب خواهد کرد. وقتی کسی ترس از آبرو و مجازات ندارد و مطمئن است بی‌همه‌چیز نخواهد شد، با خیال راحت می‌تواند با همه‌چیز دیگران بازی کند. وقتی ارزش‌های اخلاقی بی‌اعتبار شده باشند و قبح بی‌اخلاقی فردی و اجتماعی ریخته باشد، به‌سختی می‌توان با شعارهای نمادین اخلاقی و چهارتا بیلبورد و چهارتا سریال آبکی و شعارزده، بنیان جامعه را برپا نگه داشت. جامعه به‌جای ناظم تبهکار و مربی اخلاق بلندگوبه‌دست، نیاز به قوام فرهنگی و آگاه‌سازی و همچنین درونی‌شدن ارزش‌های اخلاقی و پذیرفتن برابری حقوق فردی و انسانی دارد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"