گروه استانها- کیف قاپی و جیب بری از جمله جرائمی هستند که احساس ناامنی را در جامعه ترویج داده و سبب تزلزل امنیت اجتماعی و موجد بحران روحی و دلسردی عامه مردم نسبت به امنیت خود و محیط پیرامونی که در آن زندگی میکنند، میشود. بنابراین پلیس استان بر آن است که به سیمای کلی مجرمان و عوامل تاثیر گذار بر وقوع سرقتها پرداخته و در نتیجه با بکارگیری خط مشیهای پیشگیرانه احساس امنیت عمومی در جامعه را افزایش دهد.
به نقل از سایت رسمی ناجا (police.ir)؛ خبرنگار مرکز اطلاع رسانی پلیس استان تهران پیرامون موضوع فوق با سرهنگ مجید بزمون رییس پلیس پیشگیری فرماندهی انتظامی استان تهران مصاحبه اختصاصی داشته که در ذیل به آن میپردازیم.
جناب سرهنگ بزمون بعنوان سوال اول بفرمایید که ریشههای روی آوردن بزهکاران به این جرم چیست و چگونه میتوان با آن مقابله کرد ؟
بررسی پروندهها نشان میدهد که سارقان کیف قاپ و جیب بر معمولا با برنامه ریزی مناسب و برآورد وضعیت مکان و زمان و اطمینان از عدم حضور ماموران در فرصتی مناسب مبادرت به انجام عمل مجرمانه خود مینمایند، پایین بودن هزینه جرم، سهل الوصول بودن زمینههای ارتکاب باعث روی آوردن جوانان بیکار، ولگرد و شرور به ارتکاب اینگونه جرائم شده است. چون پدیده سرقت در کلیه جوامع بشری با آداب، سنن، مذاهب فرهنگ سازی متنوع همواره در تضاد و مذموم بوده و توقع قاطبه مردم از پلیس، اتخاذ تمهیدات و تدابیر لازم در جهت پیشگیری و مقابله با این معضل اجتماعی و ایجاد محیط و فضائی ناامن برای اینگونه سارقان است و گزارشهای واصله مبین این است که 95درصد سارقان مرد و 5 درصد از آنان زن هستند و عواملی مانند بیکاری، تورم، اعتیاد، ضعف ایمان، عدم توجه به توصیهها هشدارها ی پلیسی، در وقوع اینگونه سرقتها که سرقتهای توام با خشونت تلقی میگردد تاثیر بسزایی دارند جهت پیشگیری از وقوع سرقتهای مذکور و کاهش آن عواملی متعددی از قبیل تامین نیروی انسانی جهت پوشش انتظامی با توجه به گستردگی جمعیت، جغرافیای جرم، افزایش هزینههای جرم، کاهش و تقلیل فرصتهای مجرمانه با آگاه سازی عمومی و هشدارهای پلیس تاثیر گذار هستند که شایسته است در سال پیشگیری از جرائم، با تشدید اقدامات گذشته، کلیه پلیسهای تخصصی با محوریت پلیس پیشگیری و متمرکز کردن توان مدیریتی تمهیدات ویژه ای را اتخاذ و اجرا نمایند تا انشا... شاهد کاهش آمار کیف قاپی و جیب بری باشیم.
سارقان کیف قاپ از چه شگردهایی برای رسیدن به هدف خود استفاده میکنند؟
به طور کل میتوان شگردهای سارقان کیف قاپ را در موارد ذیل خلاصه کرد:
الف- سرقت به روش پنچر کردن اتومبیلها که در این شیوه سارقان در فرصت مناسب خودروی مالباخته را در مسیر پنچر کرده و در زمان تعویض لاستیک اقدام به سرقت کیف و یا وسایل وی از داخل اتومبیل کرده و متواری میشوند.
ب- سرقت اموال (کیف و وجه) از داخل اتومبیل در حضور مالک که به صورت اتفاقی در صورتی که اموال در معرض دید باشند و یا به صورت برنامه ریزی شده و اغلب در تقاطعها و پشت چراغ قرمز صورت میگیرد.
پ – گردنبند قاپی که سارقان به صورت زوجی یا انفرادی اقدام به سرقت و اغلب از بانوان و کودکان مینمایند.
ت- سرقت وجه نقد و چک مسافرتی از داخل بانکها که در این شیوه سارقان وارد بانکها شده و در فرصت مناسب چک و وجوه نقد را از روی پیشخوان بانک قاپیده و با موتور سیکلت متواری میشوند.
ث- روش جدید دیگر اینکه سارقان با آلوده کردن عمدی کت سوژه با موادی از قبیل تخم مرغ یا بیسکویت در زمانی که سوژه کت محتوی وجوه را از تن بیرون آورده اقدام به قاپیدن کیف وی کرده و متواری میشوند.
ج- سرقت و کیف قاپی با خودرو که سارقان با مخدوش کردن و ناخوانا کردن پلاک اتومبیل خود اغلب کیف بانوان را قاپیده و سپس با اتومبیل متواری میشوند.
سرقت از مغازهها که سارقان به بهانه خرید موبایل یا طلا و... وارد مغازه شده و در فرصت مناسب اقدام به قاپیدن اموال کرده و با موتورسیکلت متواری میشوند.
سیمای کلی مجرمان کیف قاپ را چگونه میتوان ترسیم کرد؟
بررسیهایی که ناجا بر روی گروههای سنی سارقان توام با خشونت انجام داده بیانگر این نکته است که حدودا 95 درصد این افراد مرد و 5 درصد زن بودند و اغلب کم سواد (زیر دیپلم) بوده و بیشتر در گروههای دو سه نفره مبادرت به سرقت مینمایند، در کیف قاپی سارقان به صورت زوجی و معمولا با موتورسیکلت و بعضا هم بدون استفاده از هرگونه وسیله نقلیه و به صورت پیاده اقدام به قاپیدن کیف یا سایر اموال مینمایند. کسب لذت، هیجان، کسب برتری در بین اطرافیان، کسب شهرت منفی به جهت وجوه خرده فرهنگهای غلط رایج در برخی از مناطق مجرم پرور و بعضا انتقام جوئیهای مشروع یا نامشروع خود از جمله علتهای گرایش سارقان به ارتکاب سرقتهای توام با خشونت است.
عوامل زمینه ای که باعث روی آوردن بزهکاران در سنین خاص به کیف قاپی میشوند راچگونه میتوان برشمرد؟
عوامل زمینه ای از جمله عواملی هستند که بستر ساز تغییرات است در وقوع، کشف و کیفیت جرم میشوند که به صورت خلاصه میتوان اینگونه برشمرد :
الف- فقر، تورم و بیکاری.
ب- اعتیاد پدیده ای جرم زا بوده که از هم پاشیدگی کانون خانوادهها و بی سرپرستی زنان و انحرافات عدیده و رشد و تربیت ناصحیح فرزندان و بروز ناهنجاریهای رفتاری در آنان و نیز سرقت به منظور تامین هزینه اعتیاد از حداقل پیامدهای این پدیده شوم است.
ج- افزایش بی رویه روانگردانها و مواد مخدر صنعتی که باعث گرایش جوانان به سرقت شده تا بتوانند مواد مصرفی خود را تامین نمایند.
د- توقف و یا کمرنگ شدن امر به معروف و نهی از منکر در جامعه.
ه- ازدیاد جمعیت ومهاجرت بی رویه به شهرهای بزرگ و ایجاد شهرکهای اقماری حاشیه ای در اطراف شهرهای بزرگ بدون پیش بینی خدمات لازم از قبیل آموزش، بهداشت، اشتغال، تفریح و از همه مهمتر عدم پیش بینی تراکم حفاظتی و... در نهایت موجب تشکیل اجتماعات کوچک و بزرگ بدون هویت و وابستگی و با فرهنگ ناهمگون که از علتهای وقوع سرقتهای توام با خشونت به حساب میآید.