x
کد خبر: ۵۷۷۷۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۹ - ۰۳ مهر ۱۳۸۷

اعتماد: مردي ميانسال که به خاطر سوءظن به همسر 16 ساله اش مردي را کشته و نوعروس اش را زخمي کرده بود ديروز در برابر پنج قاضي عالي جنايي تهران از خود دفاع کرد.

در جلسه يي که صبح ديروز در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران برگزار شد، ابتدا قاضي عزيزمحمدي- رئيس دادگاه- از نماينده دادستان خواست به تشريح پرونده بپردازد. علي دلداري مسبب جنايتي را که ظهر روز 13 تيرماه سال گذشته در چهارراه کمالي به وقوع پيوسته بود، فرد 55 ساله يي به نام مظفر معرفي کرد و گفت؛ مظفر در چهارراه کمالي ابتدا به راننده يک پرايد حمله کرد و او را کشت، سپس در همان محل همسرش را با 9 ضربه چاقو زخمي کرد. او پس از دستگيري از سوي ماموران کلانتري جامي، جرمش را پذيرفت و سوء ظن نسبت به رابطه پنهاني همسرش و مقتول 60 ساله را انگيزه اين جنايت بيان کرد. جرم او از نظر دادسرا محرز است و خواهان آن هستم قضات کيفري قانوني براي وي درنظر بگيرند.

در ادامه جلسه دادگاه پس از آنکه چهار پسر و يک دختر قرباني براي مظفر درخواست صدور حکم قصاص کردند، همسر متهم در جايگاه قرار گرفت. او شوهرش را مردي شکاک معرفي کرد و گفت؛ پدر و مادرم از هم جدا شده بودند و من، خواهر و مادرم مستاجر مظفر بوديم.

او مردي مهربان بود و به ما کمک مي کرد، به همين خاطر در 16 سالگي به عقد موقت وي درآمدم اما پس از چندي فهميدم مظفر مردي شکاک است. او مرتب مرا اذيت مي کرد و هر کجا که مي رفتم در تعقيبم بود. اين رفتارهايش باعث شد از او بخواهيم صيغه را فسخ کند ولي وي قبول نکرد.

زن جوان ادامه داد؛ من سعيد- مقتول- را از 10 سالگي مي شناختم. او که وضعيت زندگي ما را مي دانست برايمان اجناس قسطي مي خريد و من هر ماه با او قرار مي گذاشتم تا قسط ها را بپردازم اما مظفر فکر مي کرد بين من و سعيد رابطه خاصي وجود دارد. روز 13 تيرماه بود که من طبق معمول براي پرداخت قسط به نزديکي خانه سعيد رفتم و وقتي او را ديدم سوار خودرويش شدم. در اين هنگام بود که ناگهان مظفر سر رسيد. او با موتور مرا تعقيب کرده بود و به محض اينکه ديد سوار پرايد شدم با چاقو به سعيد و من حمله کرد.

قضات پس از آنکه روايت زن جوان را از جنايت شنيدند به متهم 55 ساله فرصت دادند تا او نيز ناگفته هايش را مطرح کند. او دفاعياتش را از زمان ازدواج با دختر 16 ساله آغاز کرد و گفت؛ اين دختر و خانواده اش وضع مالي خوبي نداشتند. يک روز خاله وي به خانه ام آمد و پيشنهاد داد خواهرزاده اش را صيغه کنم. از آنجا که خود دختر نيز به من ابراز علاقه مي کرد اين پيشنهاد را پذيرفتم. من مردي تنها بودم که زنم سال ها قبل طلاق گرفته بود و دخترم نيز با مادرش زندگي مي کرد. چند ماه پس از ازدواج بود که متوجه رفتارهاي مشکوک همسرم شدم و بالاخره بعد از 18 ماه فهميدم او با سعيد رابطه پنهاني دارد.

مظفر در مورد اينکه چرا پس از سوءظن به همسرش صيغه را فسخ نکرد، گفت؛ از همان روز اول ازدواج مان به همسرم گفتم هر وقت مايل باشد، مي تواند از من جدا شود اما او حاضر به اين کار نبود.

متهم سپس درباره ارتکاب قتل گفت؛ نمي خواستم سعيد را بکشم فقط چاقو کشيدم تا مانع از فرارشان شوم و آنها را به نيروي انتظامي تحويل دهم.

پس از اظهارات مظفر همسر وي شوهرش را دروغگو خواند و در حالي که اشک مي ريخت، گفت؛ او شکاک است در همان روزهاي اول ازدواج مان يک کلت به من نشان داد و گفت اگر خيانت کني تو را با همين سلاح مي کشم. من هرگز به شوهرم خيانت نکردم.

در ادامه قضات ختم جلسه را اعلام کردند و براي صدور راي وارد شور شدند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"