x
کد خبر: ۵۹۳۵۸
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۱ - ۲۲ مهر ۱۳۸۷

کارگزاران: پسری در استان قزوین، دختر مورد علاقه‌اش را به قتل رساند، او قصد داشت پس از آن خودكشی كند اما منصرف شده و متواری شد. این در حالی است كه این جوان در حال حاضر از سوی ماموران بازداشت شده است.

رسیدگی به این پرونده از نهم شهریور 87 پس از آن آغاز شد كه گروهی از اهالی «محمد ده» بخش «كوهین» قزوین با جسد دختر 15 ساله‌ای به نام اكرم روبه‌رو شدند و جنایت را به پاسگاه «نیارك» خبر دادند سپس پلیس، بازپرس كشیك و كارشناسان پزشكی قانونی به محل مورد نظر رفتند و رازگشایی معما را دستور كار خود قرار دادند.

كارآگاهان با طرح فرضیه كینه‌جویی، برای شناسایی قاتل یا قاتلان تحقیقات خود را آغاز كردند. در آن میان، فریبا (خواهر 11ساله قربانی) كلید معما را به پلیس داد و گفت: «من و اكرم برای خرید از خانه بیرون رفته بودیم كه امید، ما را با تهدید به بیابان كشاند. او خواستگار اكرم بود و چون از پدر و مادرم جواب رد شنید كینه به دل داشت.

شاهد جنایت كه همچنان شوكه بود و به خود می‌لرزید ادامه داد: «من با گریه به امید التماس می‌كردم كه دست از سرمان بردارد اما فایده‌ای نداشت. امید با چاقو به قلب خواهرم ضربه‌ای وارد كرد و من كه ترسیده بودم، فرار كردم.

به دنبال افشای این مسئله، كارآگاهان متوجه شدند خواستگار چاقوكش فرار كرده است. كمتر از 24 ساعت از این ماجرای تكان‌دهنده گذشته بود كه ماموران مطلع شدند متهم جوان، هنگام ورود شبانه به «محمد ده» از سوی خانواده قربانی دستگیر و به شدت زخمی شده است. این پسر، روی تخت بیمارستان لب به اعتراف گشود و گفت: «من عاشق اكرم بودم. او فامیل‌مان بود اما خانواده‌های‌مان به خاطر اختلاف‌های طایفه‌ای بر سر زمین و ارث و میراث با هم اختلاف داشتند و راضی به این وصلت نبودند.

بررسی‌ها ادامه داشت تا اینكه در حالی‌كه یك ماه از این جنایت تكان‌دهنده گذشته بود امید بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت.

وی رازی را برملا كرد كه ابتدا باورش خیلی سخت بود او گفت: «من و اكرم وقتی دیدیم نمی‌گذراند در این دنیا به هم برسیم تصمیم مشتركی گرفتیم و قرار گذاشتیم مثل فیلم‌های هندی خودكشی كنیم.

این پسر ادامه داد: اول قرار گذاشتیم خود را از طناب حلق آویز كنیم اما نشد به همین دلیل شیوه دیگری انتخاب كردیم بنابراین من با چاقو، پنج تا شش ضربه به اكرم وارد كردم قرار بود من پس از قتل اكرم خودكشی كنم اما جرات نكردم خودم را بكشم و از روستا فرار كردم.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"