کد خبر: ۶۰۲۸۴۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۲ - ۱۹ آذر ۱۳۹۹

ولی‌الله شجاع پوریان در روزنامه همدلی نوشت: بیش از یک ماه از شکست ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا گذشته است و یکی از بزرگ‌ترین دشمنان ملت و دولت ایران تا کمتراز دوماه دیگر از راس نظام سیاسی آمریکا کنار خواهد رفت.

تردیدی نیست در چهار دهه گذشته آمریکا به عنوان دشمن ایران از هیچ تلاشی برای تضعیف جایگاه نظام سیاسی ایران و مقابله با منافع کشور ما فروگذاری نکرده و هر یک از روسای جمهور، صرف نظر از اینکه به کدام دو حزب معروف سیاسی آمریکا تعلق داشته‌اند، مقابله با ایران را در صدر سیاست خارجی خود قرار داده‌ و زیان‌های بسیاری را به کشور و مردم ما تحمیل کردند، اما نمی‌توان این نکته را نیز کتمان کرد که دشمنی دونالد ترامپ با ایران جنس دیگری داشت. تهدیدها و تحریم‌های چهارساله او نه تنها نظام سیاسی بلکه معیشت مردم ایران را نشانه رفته بود و نهایت بی‌اخلاقی را علیه مردم ایران به کار گرفت که می‌توان فهرست بلندبالایی از دشمنی‌ها و آسیب‌های دوران ترامپ را علیه کشورمان برشمرد که یکی از آنها ترور سردار شهید سلیمانی قهرمان ملی مبارزه با داعش و تروریسم بوده است.

اما اکنون دوران ریاست‌جمهوری او به روزهای پایانی خود نزدیک می‌شود و رقیب او جو بایدن جایگزین وی خواهد شد.پر واضح است که نباید رویکردی احساسی و خوش‌باورانه به هیأت حاکمه جدید آمریکا داشت و در این رویا بود که بایدن قصد دارد با بازگشت به برجام و رفع تحریم‌ها، تغییراتی بنیادین و راهبردی در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران اتخاذ کند، از آن طرف هم نباید با ذهنیت کلیشه‌ای «سگ زرد، برادر شغال است»، دست روی دست گذاشت.

و با این فرضیه و مدعا که بایدن هم ادامه دهنده راه ترامپ با تاکتیک و روشی دیگر است، نسبت به منافع ملی کشور بی‌تفاوت بود. واقعیت آن است که حضور ترامپ ایران را در وضعیت ناگواری قرار داده بود، وضع معیشت کنونی مردم، فروش نفت، نحوه تعامل ایران با جهان، کاهش ارزش پول ملی، کاهش کالاهای اساسی، تورم بی‌رویه، کاهش تولید ناخالص ملی و بسیاری از تبعات اقتصادی و اجتماعی از تبعات خسارت‌بار حضور ترامپ بود که در دوران سایر روسای جمهوری آمریکا با این شدت و دامنه با آن مواجه نبوده‌ایم، از این‌رو نمی‌توان با این پیش‌داوری که روسای جمهوری آمریکا هیچ تفاوتی ندارند و همگی آلت دست اسرائیل هستند، تلاش برای بهره‌برداری از تغییرات جدید در آمریکا را کنار گذاشت.

صحنه سیاست، میدان لابی‌گری و تاثیرگذاری و پیشبرد منافع ملی با استفاده از ابزارهای مختلف است. نمی‌توان منکر این واقعیت شد که لابی قوی عبری - عربی تاثیر زیادی بر ترامپ داشت و به یقین همین لابی تلاش خواهد کرد تا بایدن را نیز به سرعت تحت تاثیر خود قرار دهد، اما اینکه ما با پذیرفتن صحنه‌آرایی دشمنان خود و رفتاری منفعلانه به استقبال این آرایش خطرناک بنشینیم، در تضاد منافع ملی ما قرار دارد. مجموعه نظام و دستگاه دیپلماسی ایران می‌تواند با علم به دشمنی آمریکا و بی‌اعتمادی به این کشور، تلاش‌های خود برای تعدیل مواضع آمریکا یا کاهش اثرگذاری لابی‌های عبری- عربی را پیگیری کند. نظام سیاسی آمریکا همچون هر نظام سیاسی متشکل از بازیگران کوچک و بزرگ است که هرکدام از آنها می‌توانند سهمی هرچند کوچک در بسیاری از تصمیمات نظام سیاسی آن کشور داشته باشند. امروزه هزاران نخبه ایرانی در آمریکا زندگی می‌کنند، بسیاری از آنها هم در مراکز اقتصادی، آی‌تی و حتی سیاسی صاحب جایگاه و تریبون هستند و تعدادی از آنان ارتباط کاری با بایدن در دهه‌های گذشته داشته‌اند؛ امری که باعث می‌شود بتوان با استفاده از ظرفیت آن‌ها به نفع منافع ملی کشورمان بهره‌برداری کرد و وزن لابی ایران را در محاسبات آمریکا تغییر داد.

همان‌قدر که صرف مذاکره و ارتباط با آمریکا را منجی اقتصاد و راه حل انحصاری مشکلات اقتصادی کشور بدانیم ساده‌انگارانه است، به همان میزان ساده‌انگاری است اگر کل دستگاه سیاست خارجی و تصمیم‌گیری ایالات متحده را یک موجود غیرقابل نفوذ و تغییرناپذیر فرض کنیم. منافع ملی ایران را می‌توان از مسیرهای دیپلماتیک و حتی غیررسمی پیش برد، به شرطی که این دوگانه خوب و بد مذاکره یا عدم مذاکره جای خود را به واقع‌بینی و اولویت منافع ملی دهد.

نفس مذاکره نه خوب است نه بد، اینکه ما در مذاکره به دنبال منافع حداکثری مردم باشیم مهم است و این منافع ملی باید تعیین‌کننده بسیاری از تصمیمات نظام باشد. نه فقط دولت و دستگاه دیپلماسی که مجموعه نظام امروز باید رویکرد واقع‌بینانه مبتنی بر منافع ملی را در دستور کار خود قرار دهد؛ در غیر این‌صورت تداوم شرایط فعلی و افزایش نفوذ لابی‌های ضد ایرانی، شرایط کشور را از شرایط امروز نیز وخیم‌تر خواهد کرد.


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"