کد خبر: ۶۱۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۲ - ۲۷ اسفند ۱۳۸۴

خبر خودرو: آزمايش موشك هاي دوربرد «پائودونگ» كره شمالي كه توانايي انهدام اهداف در خاك آمريكا را نيز داشت، بوش را كه از كره با عنوان محور شرارت ياد كرده بود، مجبور به عقب نشيني كرد.

در گزارش تحقيقي كه از سوي «فرهاد مهدوي» كارشناس مسائل سياسي به نگارش درآمده، وي به بهانه اوج گيري بحران هسته اي ايران و غرب، به بررسي فرصت ها و چالش هاي پيش روي كره شمالي در سال ها مديريت بحران هسته اي اش پرداخته است.

مهدوي در بخش پنجم و پاياني اين گزارش به جايگاه سلاح هسته اي در بازدارندگي آمريكا براي حمله به كره شمالي اشاره كرده است:

از فرداي جنگ جهاني دوم، با اختراع بمب اتم و توسعه سلاح هاي اتمي صحبت بر سر اين بود كه مبحث بازدارندگي بايد به صورت دكتريني سياسي با ضمانت اجرايي درآيد. بر اين اساس، دكترين بازدارندگي كه روي تعادل و توازن اتمي بين دو ابرقدرت طرح ريزي شد، به دنبال ممانعت از جنگ بود؛ آن هم به اين دليل كه جنگ اتمي پيروز نداشت در حالي كه تا آن زمان، تمام نظريه هاي نظامي اساساً بر پايه پيروزي در جنگ استوار بود. براساس تعاريف كلاسيك، نظريه بازدارندگي عبارت است از كوشش يك طرف از اعمال نفوذ در ديگري تا او را از اقدام به عمل، كه متضمن خسارت يا هزينه اي براي اولي است، باز دارد. اين نظريه براساس تهديد بنا شده است و هدف آن بازداشتن بازيگر از بازي اش براساس ايجاد ترس است. در حقيقت، نظريه بازدارندگي بر اين باور است كه در شرايطي كه هزينه پيش بيني شده براي يك تجاوز نظامي از منافع مورد نظر بيشتر باشد، تصميم گيرندگان از توسل به جنگ خودداري مي كنند.

بر اين اساس دكترين بازدارندگي بر پايه قانون MAD9 برنامه ريزي شده است. طبق اين قانون انهدام، ويراني و تخريب طرفين تضمين شده و صددرصد است. معمولاً، در بازدارندگي عمل متقابل يا تلافي جويانه نقش اساسي دارد. به عبارت ديگر، بازدارندگي درصدد است تا با افزايش هزينه، بر محاسبات استراتژيك رقيب تاثير بگذارد. اين تاثير به گونه اي بايد باشد كه اگر دشمن جنگ را آغاز كند، بهاي بسيار سنگيني براي آن بپردازد. بدين ترتيب، بازدارندگي ميان دولت الف و ب عبارت است از قدرت تهديد از ناحيه الف عليه ب براي پيشگيري از آNغاز جنگ از ناحيه ب، به نحوي كه در نبود اين تهديدها، ب بتواند به جنگ اقدام كند.

نكته مهم اينكه، بازدارندگي از نظر فيزيكي وضع دشمن را تغيير نمي دهد، بلكه از نظر رواني از تجاوز جلوگيري مي كند.

هر چند بازدارندگي تاثيرپذير از سياست مسلط نظامي است، اما بيشتر از هر چيز وابسته به ملاك هاي رواني است. در اين سياست، سعي مي شود تا تصور خطرهاي تحمل ناپذير، طرف مقابل را از ارتكاب به عمل بازدارد. پيروزي اين سياست بستگي به آگاهي كامل از محاسبات طرف مخالف نسبت به حيله اي كه جدي گرفته شود دارد كه به مراتب موثرتر از تهديدي است كه به عنوان يك بلوف تلقي شود. براي مقاصد سياسي، ميزان قدرت موثر نظامي يك كشور، ارزيابي كشور ديگر از آن قدرت است. پس ملاك هاي رواني كم اهميت تر از آموزش هاي نيروي رسمي نيستند.

*ويژگي هاي بازدارندگي

1) اعتبار: يعني قبول واقعيت داشتن توانمندي و اراده لازم براي كاربرد آن جهت بازداشتن مهاجم از تهاجم. بازدارندگي زماني موثر است كه توانايي كافي براي پاسخ به تهديد وجود داشته باشد. نوع سلاح مهم نيست، نفوذگذاري بر رفتار بازيگر و ديگران مهم است.

آگاه كردن دشمنان بالقوه از توانايي هاي استراتژيك كار نسبتاً آساني است. به عنوان نمونه در سال هاي نخستين پس از جنگ جهاني دوم اين فرض به طور گسترده پذيرفته شده بود كه تهديد به تلافي هسته اي مانع تجاوز طرف مقابل در هر سطحي مي شود. سياست هاي اعلامي آمريكا و شوروي در قبال متحدانشان اين نكته را مي رساند كه اگر محتوا از پشتوانه لازم برخوردار نباشد، بلوف تلقي شده و از شدت و قدرت بازدارندگي مي كاهد. بدين ترتيب اعتبار، از ملزومات بازداندگي است. اعتبار باعث شده است تهديدات كره شمالي اكنون به يك واقعيت تبديل شده و از فرضيه ها عبور كرده است.

خبرگزاري رويتر نيز مي نويسد: كره شمالي تنها يك برگ برنده دارد كه مي تواند نشان دهد و آن توانايي توليد موشك هاي دوربرد و مجهز به سلاح هاي مخرب مي باشد كه مي تواند تهديدي براي ژاپن و حتي سواحل غربي ايالات متحده باشد.

نشريه اكونوميست 4 فوريه 2003 نيز مي نويسد: آمريكايي ها معتقدند با بازتوليد پلوتونيوم در رآكتور اتمي يونگ بيون كره شمالي در سال 2003 به بيش از 6 عدد و احتمالاً تا سال 2005 به دوازده عدد افزايش يابد.

اين اطلاعات كه مي تواند كمك زيادي به بازدارندگي كره شمالي كند،اكثراً به نقل از احتمالاتي است كه منابع وابسته به آمريكا منتشر كرده اند.

رابرت اينهورن از مركز مطالعات استراتژيك و بين الملل واشنگتن و مقام ارشد مذاكره كننده با كره شمالي از سوي وزارت امور خارجه آمريكا در زمان كلينتون عقيده دارد كه بازدارندگي سازگار سبب انباشت موادي كه قابليت آزادسازي انرژي اتمي دارد شده است. كره شمالي با يك يا دو بمب اتمي كه گمان مي رود بيشتر از آن را در اختيار داشته است، توانايي مقابله به مثل را دارد و شايد در آينده بسيار نزديك با رساندن تعدادشان به 6 عدد بتواند طرح يك استراتژي نظامي و استفاده از آن ها را پي ريزي كند و يا ممكن است به ميزان كافي به پلوتونيوم دست پيدا كند و حتي به همراه موشك هاي دوربرد به طور گسترده اي صادر كند.

2) ثبات: بازدارندگي موثر علاوه بر اعتبار از ثبات نيز بايد برخوردار باشد؛ اگر برخورد به اندازه كافي شديد باشد طرف هاي منازعه نه تنها بايد بتوانند تصميم به اجراي تهديد را به يكديگر بفهمانند، بلكه همچنين بايد رهبران دشمن را -بدون اين كه در آنان تصميم به وارد آوردن يك ضربه بازدارنده يا پيشگيرانه ناشي از ترس را برانگيزاند- در مورد نيت خود، تحت تاثير قرار دهند. به طور خلاصه يك نظام بازدارندگي موثر صرفاً به در اختيار داشتن نيروهاي نظامي قدرتمند نياز ندارد و يك قدرت بازدارنده موثر علاوه بر معتبر بودن بايد با ثبات هم باشد. يعني اين كه كاهش هر انگيزه اي براي وارد كردن ضربه پيشگيرانه ناشي از ترس را به اندازه كافي تضمين كند.

توماس شلينگ نيز معتقد است كه داشتن سلاح اتمي و قصد استفاده از آن براي ايجاد بازدارندگي چند مرحله را دربر مي گيرد. بيش از هر چيز وي معتقد است اين سلاح، طرفين را به نوعي چانه زني خاموش وا مي دارد و درواقع بازدارندگي حاصل موفقيت آميز اين نوع چانه زني است. در اين نوع چانه زني تهديد يا وعده مساعد به طور مستقيم و يا با واسطه به طرف رقيب اعلام مي شود تا وي را از اقدام خود منصرف كند. شلينگ با تلفيقي از اصول نظريه بازي ها و بازدارندگي سعي دارد به اين نظريه اهميت ويژه اي بدند. وي مي گويد:"توان نظامي در خشونت نهفته است نه در كاربرد عملي آن." كاربرد عملي اين نظريه در رفتار كره شمالي با امريكا مشهود بوده است در حالي كه پس از باز كردن بشكه هاي پلوتونيوم توسط كره دولت آمريكا اعلام كرده بود كه با كره شمالي مذاكره نخواهد كرد و اين موجب باج خواهي هسته اي او مي شود،اما جورج بوش كه چندي قبل، كره شمالي را يكي از كشورهاي محور شرارت خوانده بود به گزارش CNN در اكتبر 2003 در ملاقات با رئيس جمهور كره جنوبي گفت:كيم رئيس جمهور كره شمالي خواهان مذاكره بود و ما نيز آماده ايم.كيم به دنبال تضمين هاي امنيتي بود كه ما اميدواريم يك توافقنامه امنيتي چند جانبه در اين زمينه حاصل آيد. اگر او از برنامه هاي تسليحات هسته اي صرف نظر كند ما نيز همچنان در اين مسير گام برخواهيم داشت.

كره شمالي نيز اعلام داشت كه پيشنهاد بوش را براي اعطاي تضمين هاي امنيتي آتي در مقابل كنار گذاشتن برنامه تسليحات اتمي آن مورد بررسي قرار خواهد داد.

خبر خبرگزاري كره(kcna) كه در راديو آمريكا 35 اكتبر 2003 نيز اعلام شد، وزارت خارجه كره شمالي در بيانيه اي اعلام كرد كه با تضمين هاي كتبي، عدم تجاوز را اگر بر همزيستي مسالمت آميز باشد بررسي خواهد كرد.

دلايلي كه باعث شده كه آمريكا كره شمالي را به عنوان يك تهديد بداند و سعي مي كند با حذف و هضم توان بازدارندگي خود را بازيابد، عبارتند از :1- برنامه هاي ساخت، توليد و صدور تجهيزات موشكي به ساير كشورهاي خاورميانه كه موجوديت رژيم صهيونيستي را به چالش مي كشد. 2- مخالفت با موجوديت سياسي كره شمالي و نظام كمونيستي 3- ساخت تهجيزاتي كه پايگاه هاي آمريكا در شبه جزيره كره را مورد تهديد قرار مي دهد. 4- دستيابي به موشك هاي تائوپودونگ قاره پيما. 5- ارتباطات كره شمالي با سازمان هاي مخالف آمريكا خصوصاَ ارتش سرخ ژاپن.

*معاهدات پيرامون سلاح هاي هسته اي

معاهده NPT: منع گسترش سلاح هاي هسته اي

در سال 1945 كه براي اولين بار بمب اتم به كار گرفته شد تا حدود چهار سال حالت تهاجمي اتمي در نظام بين الملل به شكلي محدود، به چشم مي خورد. اما از سال 1949 با دستيابي شوروي به بمب اتمي و هيدروژني حالت تهاجمي آمريكا عليه شوروي از بين رفت. بدين ترتيب، سلاح اتمي داراي دو چهره متفاوت شد: يكي تهاجمي و ديگري توازني. بايد اين نكته را نيز افزود كه اتم مصارف غيرنظامي گسترده اي دارد. اما با دستيابي شوروي به بمب اتم و آغاز دوره تنش زدايي ميان دو ابرقدرت، جهان شاهد توافقات آن ها براي محدود كردن گستره دولت هاي دارنده تسليحات هسته اي و در نتيجه انعقاد معاهده NPT بود. از لحاظ تاريخي، مذاكرات مربوط به عدم گسترش سلاح هاي اتمي داراي سه مرحله است: مرحله اول از اختراع اتم تا برخورداري شوروي؛ در اين مرحله آمريكا در حدود حفظ توانمندي اتمي خود، مانع برخورداري سايرين از آن شد.

در اين مقطع آمريكا به دنبال ايجاد كنوانسيوني در رابطه با عدم گسترش سلاح هاي اتمي بود كه با مخالفت جهاني مواجه شد. مرحله دوم از دستيابي شوروي سابق به بمب اتمي از اواخر دهه 40، آغاز و تا دهه 60، ادامه مي يابد. پس از دستيابي شوروي، آمريكا و شوروي متفقاً به دنبال منع ديگر كشورها از دسترسي به سلاح هاي اتمي بودند كه با مخالفت فرانسه، انگلستان و چين رو به رو شدند و در اين زمان، آمريكا پيشنهاد تاسيس آژانس بين المللي انرژي اتمي به منظور استفاده هاي معين صلح آميز و كنترل مواد هسته اي را ارائه داد. البته، در آن دوران هدف عمده آمريكا از تشكيل آژانس، جلوگيري از ساخت سلاح هاي اتمي توسط اروپا بود. مرحله سوم با دستيابي چند كشور مهم اروپايي به بمب اتمي آغاز شد كه زمينه را براي ايجاد يك توافق حقوقي-سياسي در مورد منع گسترش سلاح هاي هسته اي، فراهم آورد.

سرانجام معاهده منع گسترش سلاح هاي اتمي (NPT) در تاريخ اول ژوئيه 1968، به طور هم زمان در مسكو، واشنگتن و لندن امضا و مقرر شد كه پس از امضاي 40 دولت از سال 1969 به آن پيوسته است. برطبق معاهده مذكور حق دسترسي به سلاح هاي اتمي، محدود به كشورهايي است كه تا پيش از اين معاهده داراي فناوري ساخت سلاح هاي اتمي شده بودند.

با اين كه در دهه 60 و در زمان مذاكرات مربوط به NPT، هدف پيمان، جلوگيري از دستيابي كشورهاي صنعتي عمده به جنگ افزارهاي هسته اي بود، امروز اما اين پيمان به ابزاري براي كنترل تكثير تكنولوژي هسته اي در جهان سوم تبديل شده است كه تا سال 2000، 187 كشور به آن پيوسته اند. معاهده NPT در ارتباط مستقيم با آژانس انرژي اتمي است و دولت هاي غيرهسته اي كه به معاهده NPT پيوسته اند، متعهد شده اند كه نظارت آژانس را بر تمام مواد هسته اي در كليه فعاليت هاي صلح آميز خود بپذيرند تا مورد استفاده در مصارف غيرصلح آميز قرار نگيرد. مدت اعتبار معاهده مذكور 25 سال بوده است. در سال 1995 كه مدت اجراي آن به پايان رسيد، كنفرانسي به منظور بازنگري معاهده NPT با شركت 175 دولت در نيويورك برگزار شد و در آن تمديد نامحدود NPT به تصويب رسيد.

*معاهده CTBT: معاهده جامع منع آزمايش هاي هسته اي

بمب اتم داراي دو كاربرد تهاجمي و بازدارندگي است.در اين معاهده تاكيد شده است كه نبايد به هيچ عنوان آزمايش هسته اي انجام گيرد تا به اين ترتيب،كشورها حتي در مصارف صلح آميز از انرژي هسته اي، تابع ابرقدرت ها باشند.از ژانويه 1994 كنفرانس خلق سلاح سازمان ملل در ژنو مذاكرات مربوط به تدوين معاهده منع جامع آزمايش هاي هسته اي در هر دو حالت صلح آميز و جنگي را آغاز كرد كه بحث ها و مخالفت هاي بسياري را ايجاد و اكثر دولت ها آن را رد كردند. استراليا نيز بعد از آمريكا متن تعديل شده اي را در مجمع عمومي سازمان ملل ارائه كرد كه در 10 سپتامبر 1996 به تصويب رسيد و تاكنون 160 كشور آن را امضا كرده اند؛ اما صحبت اصلي اين بود كه تا هنگامي كه 44 كشور آن را تصويب نكنند، لازم الاجرا نمي شود. چند عامل اصلي مانع تصويب CTBT است:

1-دولت ها حتي در موارد صلح آميز هم تابع ابرقدرت ها مي شوند.

2-مسئله كنترل شديد بسيار دقيق و سخت گيرانه است، چرا كه كار نظارت بر معاهده، به وسيله سيستم مراقبت بين المللي متشكل از 321 ايستگاه رديابي آزمايش هاي هسته اي و 16 لابراتوار براي مواد راديواكتيويته، ايجاد شده است.

3-كشورهاي پذيرنده معاهده بايد به تبادل اطلاعات هسته اي خود با آژانس بپردازند. از همه بدتر اين كه در صورت اتهام يك كشور به كشور ديگر، كشور متهم بايد در عرض 48 ساعت، اطلاعات درخواستي را به مقر CTBT ارائه دهد و انجام بازرسي به تقاضاي هر يك از كشورها بايد حداكثر تا 130 روز در مورد كشور مورد اتهام انجام شود.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"