|
شيخ نشين دبي در حاشيه خليج فارس، سالها به کانون جذب سرمايههاي جهاني بدل شده بود. دبي محلي بود براي ازدياد سرمايه در کوتاه مدت. ولي به نظر ميآيدکه بحران مالي جهاني، به اين وضعيت خاتمه داده است.
سالها بود که در دبي قيمت زمين و مسکن و ساختمان روندي بهشدت صعودي را طي ميکرد. نمونه آن آسمانخراشها و هتلهاي بسيار مجللي بود که حسرت جهانيان را برانگيخته بود. در آغاز رونق ساختمانسازي، سرمايهگذاران قادر بودند سرمايه خود را فقط در فاصله يک سال دو برابر کنند.
به اين ترتيب دبي به کانون جذب سرمايههاي جهاني بدل شد، بهطوريکه هم شرکتها و تاجران جدي و معتبر و هم عاملان پولشويي را بهسوي خود جلب کرد.
با کاهش فزاينده سرمايهگذاريهاي جديد، بودجه برخي شرکتهاي ساختماني ته کشيده است و اين امر باعث شده برخي شرکتها به شيوههاي فروش غيرواقعي روي آورند.
از اين رو برخي واسطههاي فروش واحدهاي ساختماني ميکوشند خريداران را با يک رشته شگردها ترغيب به خريد کنند. به عنوان مثال اگر کسي آپارتماني را بخرد، يک دستگاه اتومبيل رايگان نيز به او تعلق خواهد گرفت و نسبت به بزرگي مساحت و ارزش واحد ساختماني، مثلا يک اتومبيل BMW و يا فِراري به او خواهد رسيد.
حتي يک شرکت ساختماني اعلام کرده، در ميان يکصد خريدار آپارتمانهاي يک برج مسکوني، يک هواپيماي جت مدل "Lear" ويژه مديران را به قرعه كشي خواهد گذاشت.
اما همه اين شگردها براي جلب سرمايهگذاري بيشتر در دبي نتوانسته به ميزان قابل توجهي خريداران را ترغيب کند. بهويژه از زماني که خريداران يک دستگاه ساختمان، ديگر بهطور اتوماتيك اجازه اقامت در دبي را دريافت نخواهند کرد، سرمايهگذاريها کاهش يافته است.
امروز فقط تضمين داده ميشود که خريدار هر زمان که مايل باشد ميتواند بيايد و به ملک خود سرکشي کند. اين امر باعث شد که سرمايه گذران قديمي پول خود را از دبي بيرون بکشند، بهويژه آن پولهايي که از راههاي غيرقانوني بهدست آمده است.
به همين دليل سوداگران بينالمللي طي هفتههاي گذشته حدود 57 ميليارد دلار "پول بي نام و نشان" خود را از امارات متحده عربي خارج کردند. اگرچه بهطور علني، سخني از آن در ميان نيست، ولي بدهي دبي، بهعنوان يکي از هفت اميرنشينامارات، در اين مدت به 70 ميليارد دلار رسيده است.
بنا براين نگاه دبي در هفتههاي گذشته به ابوظبي دوخته شده که ثروتمندترين شيخ نشين امارات است و در اهرم رهبري سياسي امارات را نيز در دست دارد. در ابوظبي بودجه دولت تثبيتشده است، زيرا که آنجا سيل نفت جاري است.
ولي بر خلاف ابوظبي، فقط 6 درصد بودجه دبي از درآمدهاي نفتي تأمين ميشود. در شرايط کنوني، نه تنها اقتصاد جهاني زير فشار بحران مالي قرار دارد، بلکه کشورهاي نفتخيز بهطور مضاعف زير فشار روند سقوط بهاي نفت قرار گرفتهاند.
به اين اميد که ابوظبي زير بال اميرنشين دبي را بگيرد، هنوز نميتوان اطمينان داشت. از سال 1971 كه شيخ نشينها استقلال يافتند ، ابوظبي پايتخت امارات متحده عربي است . ولي اين مسئله ربطي به اين امر ندارد که پايتخت در شرايط جدي اضطراري به کمک دبي خواهد شتافت يا خير.
ابوظبي براي شيخ نشينهاي ديگر محدوديتهايي را قائل است، بهويژه در هنگامي که قيمت نفت در بازار جهاني تا اين اندازه افت کرده باشد.
دبي در عين حال اعتماد به نفس خود را از دست نميدهد. مقامات رسمي آنگاه که ديگر مجبور به موضعگيري هستند، ميگويند امارات متحده عربي به قدر کافي از پشتوانه برخوردار هست که بتواند از پس بحران مالي برآيد. اما آنها ترجيح ميدهند در مورد بحران مالي بيشتر سکوت کنند.
ارقام نشان ميدهند که اماراتيها پولهاي خود را از خارج برگرداندهاند، خارجيها محتاطتر شدهاند و پروژههاي ساختماني، لنگ لنگان پيش ميروند. آنان حال در فکر اين هستند که کارگران مهاجر از کشورهاي جنوب شرقي آسيا و ديگر کشورها را با کارگران چيني جايگزين کنند.