کد خبر: ۶۳۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۷ - ۲۷ اسفند ۱۳۸۴

او پر مي زند

تو پر پر

ديدي که رسوا شد دلم...

سارا محمدي بلاگر پاگرد در آدرس http://pagard.ayene.com/،قطعه شعري را به مناسبت درگذشت استاد علي تجويدي آورده است:

تمام روز نامت را تکرار مي کنم

نت بي پايان

افتادم و سرگشته چون امواج دريا شد دلم...

که آرامت کنم؟

که آرامت شوم!

ديدي که من با اين دل بي آرزو عاشق شدم...

در نغمه هاي ويولني خواب مي روم

از گل شنيدم بوي او...

دست كمال الملك بر کاغذ مي رقصد

بر زلف او عاشق شدم...

درويش خان با تار خود يکي شده

اي واي اگر صياد من...

ظهيرالديني در فلوت جان مي دمد

بر رشته ي گيسوي خود...

سپهري بر ويولن خم شده

گر شکوه اي دارم به دل

با يار صاحب دل کنم...

ياحقي با خرسندي تحسينت مي کند

مستانه رفتم سوي او...

استاد ابوالحسن خان صبا سه تارش را از زمين برمي دارد

واي ز دردي که درمان ندارد

فتادم به راهي که پايان ندارد

باله ي انگشتانت بر سپيدي کاغذ بيدارم مي کند

رد پاي تو پر از رد پاست آزاده جان

برگرد نگاه کن

نگاه کن

چه راه درازي آمدي

هرگز نميرد آن که دلش زنده شد به عشق

در عين غم ، آرامشي به سويم مي آيد

درود بر تو

ادامه

ادامه ي بي پايان عشق

درود

ادامه ي تمام آوازهاي ناتمام و شکسته ي اجدادم

مرا پيوند بزن با نت هايت

با آواز آدميان

مرا نت کن

بساز

بنواز

تا چون غبار کوي او

در کوي جان منزل کنم... .

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"