| |
مدير عامل مؤسسه فرهنگى - مطبوعاتى ايران در نامه اى به رئيس سازمان صدا و سيما، با اعتراض شديد نسبت به پخش خبرى دروغ عليه روزنامه ايران، تأكيد كرد كه عزت الله ضرغامى با شناسايى و افشاى ماهيت افراد پشت صحنه چنين توطئه هايى، از مخدوش شدن اعتبار رسانه ملى جلوگيرى كند.
متن کامل این نامه بدين شرح است:
جناب آقاى مهندس ضرغامى
رئيس محترم سازمان صداوسيماى جمهورى اسلامى
باسلام
احتراماً به استحضار مى رساند بخش ويژه خبرهاى ۲۰/۳۰ مورخ ۱۳۸۷/۱۰/۲۶ در مطلبى كذب مدعى كم توجهى روزنامه ايران به موضوع غزه گرديد.
لازم است نكات ذيل را جهت دفاع از عملكرد همكاران متعهد و سختكوش مؤسسه «ايران» كه بدون شك در موضوع اخير به تبع از دولت محترم جمهورى اسلامى و حركت جمعى صورت گرفته، عملكردى درخشان و كارنامه اى درخور داشته اند، ايفاد دارم:
۱- وظيفه ارزيابى عملكرد روزنامه ها و خبرگزارى ها متولى خاص خود را دارد و در صلاحيت آن سازمان نيست؛ زيرا صدا و سيما خود يك رسانه اى است كه بايد عملكردش به صورت تخصصى و حرفه اى مورد تحليل قرار گيرد و قطعاً پوشش اخبار مربوط به فجايع غزه در رسانه ملى و بررسى ميزان تأثيرگذارى آن در افكار عمومى، از اين ارزيابى مستثنى نيست.
۲- در خبر يادشده ادعا شده است: «در حالى كه ۲۰ روز وقايع دردناك غزه به مسئله روز جهانى تبديل شده و همه رسانه هاى دنيا به پوشش اخبار و بررسى ابعاد مختلف اين موضوع مى پردازند، كمرنگ شدن توجه بعضى روزنامه هاى كشور به اين موضوع مهم جهانى و منطقه اى، تعجب اهالى رسانه را برانگيخته» توجه جنابعالى را به آمار ذيل كه مربوط به موضوع غزه است (۱۴ شماره در دوره زمانى ۱۳۸۷/۱۰/۸ لغايت ۱۳۸۷/۱۰/۲۶) معطوف مى دارم:
روزنامه ايران: 116 خبر، ۶۵ گزارش خبرى و گفت وگو، ۱۹ يادداشت و مقاله، ۳۰ عكس و كاريكاتور
روزنامه ايران چاپ عصر: 62 خبر، ۱۷گزارش خبرى و گفت وگو، ۲ يادداشت و مقاله، يك عكس و كاريكاتور
همچنين موضوع غزه در صفحه نخست روزنامه ايران، ۶ بار به عنوان تيتر اصلى، ۲۲ نوبت به عنوان تيتر صفحه اول و ۹ مورد هم در قالب عكس مورد توجه قرار گرفته است.در روزنامه ايران چاپ عصر نيز ۱۰ نوبت به عنوان تيتر اصلى، ۱۸ بار به عنوان تيتر صفحه اول و ۱۰ مورد در قالب عكس اصلى منعكس شده است.
۳- در اين خبر ادعا گرديده : «روزنامه ايران هم چند روزى است كه موضوع غزه و اخبار مربوط به تحولات آن را از موضوعات صفحه اول خود خارج كرده.» در اينجا بدون هيچ اظهارنظرى، عناوين ذيل كه در روزهاى چهارشنبه و پنجشنبه در صفحه نخست «ايران» منتشر گرديده، از نظرتان مى گذرد:
ايران (۸۷/۱۰/۲۵): 3 تيتر (پاسخ مقام معظم رهبرى به استفتا درباره شركت هاى صهيونيستى، تكاپوى هنرمندان براى حمايت از مردم غزه، سرنوشت جنگ ۳۳ روزه در انتظار اسرائيل) به همراه عكس اصلى صفحه اول ايران چاپ عصر (۸۷/۱۰/۲۵): تيتر اصلى (عمليات ديوانه وحشى در غزه)، عكس اصلى به همراه تيتر از كشتار مردم در غزه، تيتر رايزنى هاى رئيس مجلس در تركيه درباره غزه
ايران (۸۷/۱۰/۲۶): 4 تيتر (رسيدن آمار شهداى غزه به ۱۰۰۰ نفر، متوقف شدن كشتى كمك هاى ايران به مردم غزه، اظهارنظر دبير شوراى عالى امنيت ملى در قطر درباره غزه، تأكيد رياست محترم جمهورى بر مجازات شركت هاى طرف قرارداد با رژيم صهيونيستى) به همراه عكس تجمع زنان ايرانى در ورزشگاه شهيد شيرودى در حمايت از مردم غزه.
ايران چاپ عصر (۸۷/۱۰/۲۶): تيتر اصلى (پيام جناب آقاى دكتر احمدى نژاد به پادشاه عربستان)، عكس اصلى و تيتر ذيل آن از يك كودك مجروح شده فلسطينى
۴- اينجانب در مصاحبه با خبرنگار آن سازمان به بيان بخشى از اخبار و تيترهاى روزنامه ايران در اين باره پرداختم. وى پس از چند دقيقه ضبط اظهارات اينجانب، مصاحبه را قطع كرده و با عذرخواهى از حقير ابراز داشت: «كفايت مى كند. من روزنامه را نديده بودم بلكه به ما گفته بودند كه شما كم كارى كرده ايد ولى گويا اشتباهى صورت گرفته است.» حال جاى اين سؤال باقى مى ماند كه همكاران جنابعالى با چه حجت و منطقى تمام پاسخ اينجانب در دفاع از عملكرد روزنامه را حذف كرده اند.
۵- همكاران جنابعالى ابراز داشته اند به دليل اين كه صداوسيما ۲ روزنامه اصلاح طلب را نقد كرده، مجبور بوده يك روزنامه اصولگرا را هم در گزارش بياورد! اما آيا به دروغ ! اينجانب شخصاً عليه مديرمسئول اولين روزنامه اى كه در گزارش تان به وى اشاره شد، درباره موضوع خاص ديگرى شكايت كرده و با هم اختلاف داريم. اما آيا اگر مصاحبه هاى خبرنگاران تان را كه در حاشيه جلسه مديران مسئول در دفتر حماس با همين فرد ضبط گرديده، پخش مى شد؛ بيشتر در راستاى منافع ملى نبود! آيا اگر مديرمسئولى كه در تمام جلسات مواضع تند سياسى عليه من، شما و دولت مى گيرد، سخنرانى آتشينش را درباره غزه كه در دفتر حماس ابراز شد، پخش مى كرديد، در راستاى حمايت از مردم مظلوم غزه مؤثرتر نبود؟
۶- البته اينجانب معتقدم كه هدف از اين گزارش دروغ، سياسى و مشمئزكننده، نه غزه، نه آن دو روزنامه اصلاح طلب، بلكه روزنامه ايران بوده است. برخى جريان هاى سياسى كه گويا از حركت جهادى و ابتكارى دولت محترم كه طى هفته هاى اخير در حمايت از مردم غزه صورت گرفته ناراحتند، بدون شك خواسته اند با اين حركت مشكوك ذهن افكار عمومى را عليه روزنامه دولت مشوه سازند. بدون شك شناسايى و افشاى ماهيت افراد پشت صحنه چنين توطئه هايى، از مخدوش شدن اعتبار رسانه ملى جلوگيرى خواهد كرد.
۷- در حاشيه جلسه روز چهارشنبه شوراى اطلاع رسانى دولت به دنبال طرح سؤال معاون محترم سياسى آن سازمان درباره سطح پوشش اخبار غزه در روزنامه ايران، توضيحاتى را براى ايشان بيان داشتم و عرض كردم كه روزنامه ايران در اين راستا هيچ كوتاهى نداشته است. جالب اينجاست كه اوايل هفته نيز در تماس تلفنى با جناب آقاى آخوندى درباره چگونگى استفاده بيشتر روزنامه ايران از توليدات آن سازمان محترم درباره غزه پيشنهاداتى مطرح گرديد. حال شما قضاوت نماييد كه چه نامى براى اين رفتار مى توان گذاشت!
در پايان از خداوند متعال عاقبت به خيرى براى خود و جنابعالى را خواستارم. ترديد ندارم جنابعالى كه به زمين ريخته شدن خون مردم غزه وجودتان را منقلب ساخته، به حرمت آبروى مؤمن نيز واقف بوده و اخلاق اسلامى را فراموش نكرده ايد.
