کد خبر: ۶۸۸۷۵
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۴ - ۰۲ بهمن ۱۳۸۷

یادداشت‌های محرمانه موشه شاریت نخست‌وزیر سابق اسراییل منتشر شده که در آنها بر تروریسم مقدس تاکید شده و در جای دیگری گفته شده که بن‌گوریون خواستار تجزیه لبنان بود.

به گزارش پرس.تی.وی ـ بیروت، در یادداشت‌های منتشر شده موشه شاریت فاش شده که پس از توقف بمباران اسراییل علیه غزه در سال 1955، رهبران اسراییل به این نتیجه رسیدند که اشغال غزه هیچ مشکلی را حل نمی‌کند و ادامه وجود اسراییل تنها مبنی بر اصل قدرت وایجاد تنش و بر افروختن جنگ با هر کشور عربی است.

لیویا روکاش نویسنده اسراییلی در پژوهش خود در مورد یاداشت‌های شاریت به عنوان اولین وزیر امور خارجه اسراییل می‌گوید: «خطر عربی اسطوره‌ای است که اسراییل آن را به دلایل داخلی خلق کرده است و نظام‌های عربی قادر به انکار آن نیستند، هر چند آنان همیشه در ترس دایمی از آمادگی اسراییل برای جنگ جدیدی بسر می‌برند».

وی افزود: «اشغال شبه جزیره سینا و غزه در دستورکار رهبران اسراییل بود و آنها قدرت خود در بقاء را در ایجاد خطرهای جدید و جنگ‌های جدید می‌دانند».

روکاش در کتاب خود با عنوان «تروریسم مقدس اسراییل و یادداشت‌های شاریت» می‌نویسد: «امنیت اسراییل بهانه‌ای رسمی برای اسراییل و آمریکا است تا حق مردم فلسطین در تعین سرنوشت خود برای تشکیل کشور مستقل را انکار کنند. این موضوع همچنین بهانه‌ای برای نقض قطعنامه‌های بین‌الملی توسط اسراییل است که خواهان بازگشت مردم فلسطین به کشورشان است و قاتلان اسراییلی با پیش گرفتن سیاسی کوچ دادن فلسطینی‌ها حاضر به قربانی کردن یهودیان برای تحریک و توجیه عملیات انتقام‌جویانه خود هستند».

نعوم چامسکی پژوهشگر معروف آمریکایی در مقدمه این کتاب که به تازگی در قاهره منتشر شده است، می‌گوید: «بین اسراییل و آمریکا رابطه خاصی وجود دارد که می‌توان آن را به شراکت سرمایه و سلاح و حمایت دیپلماتیک تفسیر کرد».

چامسکی با اشاره به اهمیت یادداشت‌های منتشر شده شاریت و این که این یادداشت‌ها منبع مستند اساسی است، می‌افزاید: «خانواده شاریت از سوی اسراییل مورد فشار فراوان قرار گرفتند تا این یادداشت‌ها چاپ نشود».

این متفکر یهودی ـ آمریکایی افزود: «کشمکش بین بن‌گوریون و شاریت سبب شد تا شاریت به دلیل مخالفتش با سیاست‌های بن‌گوریون در سال 1956 از کابینه کنار گذاشته شود».

شاریت در خاطرات سال 1953 می‌گوید: «رهبران اسراییل در صدد اشغال صحرای سینا هستند و مصری‌ها راه را برای اشغال سینا هموار نکردند. اسراییلی‌ها دست به کشتار وحشیانه‌ای زده و تلاش کردند با بهانه‌تراشی عملیات جدیدی را ساخته و پرداخته کنند تا نگاه‌های مردم جهان از حادثه اول منحرف شود».

در این کتاب در مورد لبنان آمده است: «بن‌گوریون در نامه‌ای به شاریت، وی را متهم می‌کند که جرات لازم برای تلاش در تبدیل لبنان به یک کشور مسیحی را ندارد. از دید بن‌گوریون، لبنان ضعیف‌ترین کشور در میان کشورهای اتحادیه عرب است و به راحتی می‌توان لبنان را از صف کشورهای عربی خارج کرد».

شاریت که به سیاستمداری میانه‌رو معروف است، در پاسخ بن‌گوریون می‌گوید: «تجزیه لبنان و تشکیل کشور مسیحی در کوتاه مدت فایده دو چندانی برای اسراییل دارد، اما در دراز مدت برای اسراییل یک فاجعه است و زیان خواهد دید».

روکاش نویسنده کتاب می‌گوید: «تجزیه لبنان و جدا کردن آن از بقیه کشورهای عربی، آرزوی دیرینه اسراییل است».

شاریت می‌گوید: «اسراییل همیشه به دنبال ایجاد انفجار جنگ جدیدی است تا تنش به وجود بیاورد و سپس دست به عملیات انتقامی بزند، زیرا روحیه ارتش اسراییل با اصل تروریسم مقدس تغذیه می‌شود».

روکاش نتیجه می‌گیرد: «یادداشت‌های روزانه شاریت، ادعاهای صهیونیستی را ویران کرده و توجیه این پدیده است که چرا صهیونیسیم نمی‌تواند میانه‌رو باشد و این که چگونه اعمالش همیشه منجر به ناکامی می‌شود و اینکه دولت اسراییل همیشه اصل تروریسم مقدس را علیه کشورهای عربی پیرامون خود بکار می‌برد، اما این اعمال نمی‌تواند صهیونیسم را از داخل آزاد کند».

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"