کد خبر: ۶۹۷۳۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۴ - ۱۳ بهمن ۱۳۸۷

يك بيمار رواني كه پس از سرقت خودروي پدرش، مردي را به عنوان مسافر سوار كرده بود و قصد ترساندن او را داشت ، دستگير شد.

به گزارش جام‌جم، شامگاه 11 بهمن امسال مردي با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 تماس گرفت و گفت: به مقصد فرودگاه تهران سوار خودروي پرايدي شدم كه راننده مشكوك آن 2 بي‌سيم از داخل كيف دستي‌اش بيرون آورده و با افراد مختلفي شروع به حرف زدن مي‌كند، گمان مي‌برم او قصد اخاذي و ربودن مرا دارد.

ماموران با اطلاعاتي كه از اين مرد مسافر به دست آوردند، محوطه فرودگاه را به طور نامحسوس زير نظر گرفتند تا اين كه 30 دقيقه بعد متوجه شدند خودروي پرايدي با مشخصاتي كه مرد تماس گيرنده اعلام كرده بود، وارد محوطه فرودگاه شد.

ماموران كه احتمال مي‌دادند اين خودرو، متعلق به همان راننده خطاكار است، با هماهنگي قضايي، آن را متوقف كردند و هر 2 سرنشين خودرو را براي تحقيقات لازم، به اداره آگاهي فرودگاه مهرآباد تهران انتقال دادند.

مرد مسافر به محض مشاهده پليس عنوان كرد كه مرد راننده قصد اخاذي و ربودن مرا داشته است. به دنبال اظهارات مرد مسافر، ماموران به تحقيق از مرد راننده پرداختند كه وي اظهارات متناقضي را بيان كرد.

مرد راننده ديوانه بود

به اين ترتيب، ماموران براي مشخص شدن هويت مرد راننده، به استعلام از اداره راهنمايي و رانندگي پرداختند كه معلوم شد مرد راننده يك بيمار رواني است كه خودروي پدرش را به سرقت برده و از چند روز پيش ناپديد شده است.

اعتراف مرد رواني در دادسرا

با فاش شدن اين موضوع، مرد راننده روز گذشته براي ادامه تحقيقات به شعبه يكم بازپرسي دادسراي عمومي و انقلاب فرودگاه مهرآباد تهران انتقال يافت و در اظهاراتش به بازپرس بهروز مهاجري، گفت: من شيفته رانندگي بودم، اما خانواده‌ام مرا ديوانه خطاب مي‌كردند و اجازه نمي‌دادند به خودروي آنها نزديك شوم. بنابراين تصميم گرفتم خودرو را به سرقت ببرم و با آن در شهر مسافركشي كنم.

مرد سارق ادامه داد: در حال عبور از يكي از محله‌هاي تهران بودم كه مردي از من خواست او را دربست به فرودگاه مهرآباد تهران برسانم و من خوشحال شدم و سوارش كردم.

در ميانه راه، براي اين كه مرد مسافر را بترسانم و بخندم، با بي‌سيم‌هاي قلابي كه همراهم بود، به دروغ صحبت مي‌كردم و دستور مي‌دادم تا افراد را دستگير كنند و به زندان بفرستند.

مرد مسافر با شنيدن حرف‌هايم وحشت مي‌كرد و من لذت مي‌بردم كه باعث ترس و وحشت وي شده‌ام. باور كنيد، نمي‌خواستم به او آسيبي برسانم، فقط مي‌خواستم كمي او را بترسانم و لذت ببرم.

بنابراين گزارش، به دنبال اعتراف مرد رواني، تحقيقات تكميلي از وي ادامه دارد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"