کد خبر: ۷۰۵۴۴۰
تاریخ انتشار: ۱۹:۲۵ - ۱۹ آبان ۱۴۰۲
به گزارش برترین ها، گفتم شاید مسافره و دقیقا همینجا که من {literal}{{/literal}تاکسی{literal}}{/literal} گرفتم میخواد پیاده بشه. یکم صبر کردم دیدم پیاده نشد. رفتم جلو تا اومدم بپرسم قضیه چیه دختره گفت آقا ببخشید من بابام بلد نیست با {literal}{{/literal}اپلیکیشن موبایل{literal}}{/literal} کار کنه من اومدم یادش بدم اگه مشکلی داره داره یا من پیاده بشم یا شما کنسل کنید.

گفتم نه بابا چه مشکلی. گفت شما اولین مسافرش هستید. تو طول مسیر به باباش یاد میداد که چجوری از نقشه استفاده کنه و...

باباش کارگر کارخونه بود و تازه یه پراید خریده بود.

باباش به شوخی میگفت یاد گرفتم تورو خواستم ببرم دانشگاه به قیمت {literal}{{/literal}تاکسی{literal}}{/literal} ازت پول میگیرم.

حقیقتا هم دلم شکست از دیدن اینکه یه نفر از صبح تا شب و شب تا صبح باید دنبال دراوردن یه لقمه نون باشه هم با دیدن دخترش که اینجوری با عشق کمک پدرش میکرد خوشحال شدم.

بخاطر اینکه اولین مسافرش بودم کرایه رو دو برابر بهش دادم و گفتم خدا کنه دستم برات خوب باشه.»
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"