کد خبر: ۷۱۴۳۵۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۶ - ۲۸ بهمن ۱۴۰۲
طی بیش از چهار ماه سپری شده از جنگ غزه، یکی از تاکتیک‌های نخ‌نمای غرب در قبال این جنایت تمام‌عیار، سانسور یا ساده‌انگاری آن بوده‌است. این در حالی است که جنگ غزه تبدیل به اصلی‌ترین دغدغه افکار عمومی دنیا شده و ملت‌های گوناگون در پنج قاره جهان خواستار توقف جنایات رژیم صهیونیستی و محاکمه سران این رژیم وحامیان نسل‌کشی درغزه هستند.

به گزارش ایسنا، محمد علیزاده، تحلیلگر حوزه روابط بین‌الملل در مطلبی با این عنوان در جام جم نوشت: کنفرانس امنیتی مونیخ دقیقا درهمین فرامتن برگزار می‌شود. کنفرانس امنیتی مونیخ در حالی برگزار می‌شود که بانیان آن، نقش به‌سزایی در تولید و بازتعریف بحران در نظام بین‌الملل ایفا می‌کنند. قطعا هم‌اندیشی بازیگران ناتو در یک کنفرانس ظاهرا بین‌المللی، نه‌فقط مولد صلح و آرامش در جهان امروز نیست، بلکه می‌تواند خروجی یک بحران جدید و مستمر در جای‌جای جهان باشد. تجربه سال‌های گذشته نیز چنین موضوعی را تایید می‌کند. اظهارات رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ مورد همین مسأله است.

رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ طی روزهای منتهی به برگزاری این نشست، تلاش کرده کمتر درخصوص جنگ‌غزه سخنی به‌میان آورد! گویا اساسا جنگ و منازعه‌ای در نگرفته است! اخیرا کریستوف هویسگن، رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ نسبت به حمله روسیه به خاک ناتو هشدار داد. هویسگن درگفت‌وگو باروزنامه راینیشه‌پست؛ دوسلدورف و گنرال آنتسایگر بن بیان کرد:«درصورتی که پوتین در جنگ [علیه اوکراین] متحمل شکست نشود، باید انتظار این را داشته باشیم که به جمهوری مولداوی یا کشورهای بالتیک نیز حمله کند.»

به گفته هویسگن، هدف ولادیمیر پوتین،[برپایی]«روسیه بزرگ در داخل مرزهای اتحاد جماهیر شوروی سابق، یک امپراتوری جهانی روسیه است که او در آن مانند یک تزار حکومت ‌کند.»
سفیر سابق آلمان در سازمان ملل متحد در ادامه یادآور شد: «پوتین باید این را دریابد که استراتژی او هیچ پیشرفتی ندارد، این تنها زمانی رخ می‌دهد که ببیند نمی‌تواند در این جنگ پیروز شود.»
کنفرانس امنیتی مونیخ با حضورچهره‌های امنیتی(که اکثر آنها متحدان آمریکا هستند) بین روزهای ۲۷ تا ۲۹ بهمن سال جاری در این شهر جنوب آلمان برگزار خواهد شد. کنفرانس مونیخ ظاهرا مهم‌ترین رویداد امنیتی جهانی است که سران یا وزیران دفاع ده‌ها کشور در آن گرد هم می‌آیند اما خروجی آن چیزی جز خلق بحران‌های مزمن و دنباله‌دار در نظام بین‌الملل نبوده است. 
   
تکرار یک دور باطل

گویا دور باطلی که سال‌هاست در کنفرانس مونیخ شکل گرفته، قرار است ادامه پیدا کند! صورتبندی این موضوع چندان دشوار به نظر نمی‌رسد! در حل‌وفصل یک بحران امنیتی، باید مصدر بحران را شناسایی و در قبال مهار و حتی نابودی آن اقدام کرد. همین قاعده کلی، پاشنه آشیل کنفرانس امنیتی مونیخ بوده‌است! واقعیت امر این است که آمریکا، اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی، مثلث ایجاد بحران‌های پایدار درجای‌جای جهان بوده و خلق گره‌های کور راهبردی هدفمند در شرق آسیا، آسیای مرکزی و غرب آسیا را در دستور کار خود قرار داده‌اند. به‌عنوان مثال، اصرار ناتو بر گسترش به شرق به واکنش روسیه و آغاز جنگ اوکراین منجر شد. همچنین در جریان جنایت و نسل‌کشی اخیر رژیم صهیونیستی در نوار غزه، نتانیاهو از حمایت مطلق آمریکا و اتحادیه اروپا برخوردار بوده و مواضع ظاهری و تاکتیکی آنها در تقابل با کابینه جنگ در رژیم صهیونیستی، صرفا نوعی سوپاپ اطمینان برای استمرار جنایات در غزه و خان یونس و رفح محسوب می‌شود. سؤال اصلی اینجاست که آیا در چنین شرایطی بحران‌سازان می‌توانند در کسوت حل‌کنندگان بحران مورد شناسایی قرار گیرند؟! پاسخ این سؤال منفی است. 

بانیان بحران غزه کیستند؟

افکار عمومی دنیا به‌وضوح دریافته که بانیان بحران غزه چه بازیگرانی هستند. بر همگان محرز شده که عملیات طوفان‌الاقصی واکنشی نسبت به دهه‌ها جنایت اشغالگران صهیونیست بوده‌است. مقامات کنفرانس امنیتی مونیخ در روزهای باقیمانده تا برگزاری آن، به فکر تمرکززدایی از جنگ غزه و ایجاد حاشیه‌ای امن برای رژیم صهیونیستی هستند. عدم دعوت از ایران در این کنفرانس نیز به همین سبب صورت گرفته‌است. بدیهی است که اعلام مواضع قاطعانه جمهوری اسلامی ایران در محکوم کردن جنایات و نسل‌کشی صهیونیست‌ها در نوار غزه، نقشه برگزارکنندگان کنفرانس مونیخ جهت روایتگری معکوس از تحولات جاری در روابط بین‌الملل را بر هم می‌زند. طی هفته‌های اخیر، نماینده آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد در اقدامی وقیحانه، از صدور قطعنامه‌ای که متضمن برقراری آتش‌بس در نوار غزه باشد جلوگیری کرد و از حق ظالمانه وتوی خود در راستای ایجاد نوعی حاشیه امنیت برای استمرار نسل‌کشی و جنایات صهیونیست‌ها استفاده کرد. در کنار تنش‌زایی آشکار واشنگتن در غرب آسیا، شاهد ارسال کمک‌های نظامی و مالی تحریک‌کننده آمریکا به تایوان هستیم. خلق تنش‌های مزمن در محیط پیرامونی پکن، با هدف جلوگیری از تحقق هژمونی اقتصادی چین صورت می‌گیرد. تکلیف جنگ اوکراین و شدت مداخله‌گرایی آمریکا در تقابل مطلق با مسکو نیز مشخص است! بسی مضحکانه و البته تلخ است که در چنین شرایطی مقامات آمریکایی و اروپایی، جهت بحران‌هایی که خود خالق آن در جای‌جای جهان هستند، راه‌حل ارائه داده و دیگر کشورها را دعوت به آن کنند. 

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"